ماهان شبکه ایرانیان

پرتوی از وصیت نامه حضرت امام خمینی «قدس سره »

سال جاری از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان سال امام معرفی شده است. این امر می تواند تاکیدی باشد بر اینکه پیروان امام بیش از پیش خود را با نظر به رهنمودهای آن معمار انقلاب ارزیابی کرده کاستیهای خود را جبران و جنبه های مثبت را تقویت نمایند.

سال جاری از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان سال امام معرفی شده است. این امر می تواند تاکیدی باشد بر اینکه پیروان امام بیش از پیش خود را با نظر به رهنمودهای آن معمار انقلاب ارزیابی کرده کاستیهای خود را جبران و جنبه های مثبت را تقویت نمایند.

یکی از یادگارهای جاوید حضرت امام که می تواند مشعل فروزان هدایت ما به خیر و سعادت باشد وصیت نامه الهی - سیاسی ایشان است. در این مقال به اندازه توان در پرتو اضواء این اثر منور می نشینیم.

کلمه توحید و توحید کلمه

«بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است... که دو رکن اصلی آن [عبارتند از] انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد» (وصیت نامه سیاسی - الهی حضرت امام خمینی قدس سره، مرکز نشر فرهنگی رجاء، خرداد 69، تهران، ص 44.)

اگر اهداف و انگیزه های دیگری نمودار شده و حتی در مواردی بر انگیزه و مقصد الهی اولویت پیدا کنند تداوم انقلاب، با سستی مواجه خواهد شد. تمامی مقاصد وقتی اعتبار خواهند داشت که منزلی برای رسیدن به مقصد الهی باشند. تمایلاتی که ناشی از انگیزه الهی نبوده، سرچشمه آنها شهرت طلبی، ثروت اندوزی، مقام طلبی و فزون خواهی باشد چگونه می تواند ما را به مقاصد الهی برساند. در چنین وضعیتی چگونه می توان انتظار وحدت کلمه را داشت؟ چگونه انگیزه ها و مقاصد غیر الهی می توانند در مسیر مقصد الهی همگرایی پیدا کنند؟ آیا چنین نیست که بر فرض پدید آمدن همگرایی و وحدت در برخی موارد، علاوه بر ناپایداری آن، منجر به نیل به اهداف اسلامی نشود؟

با دقت در فرمایش حضرت امام دانسته می شود که وفاق اجتماعی مورد نظر ایشان اتحاد در هدف و انگیزه است نه صرفا هماهنگی در روش.

جامعیت و جاودانگی اسلام

«اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگران و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع در فساد و فحشاء و انواع کجرویها و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد و حدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد تباهی یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف... چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود». (همان، ص 36)

بخش عمده ای از فعالیتهای دشمنان انقلاب و اسلام اینست که از راههای مختلف، دین مقدس اسلام را، دینی مربوط به منطقه جغرافیایی و نظام اجتماعی معینی معرفی کنند.

به لحاظ اینکه اینان، حقوق بشر، دموکراسی، لیبرالیسم و پراگماتیسم را اصول موضوعه فراگیر و برتر خود می پندارند، با این شاخصها و مفاهیم تصوری و تصدیقی، دین مقدس اسلام را به طور شتابزده، ارزیابی می کنند.

غافل از آنکه انسان محوری -که اساس مشترک آن اصول موضوعه است- بدون تسلیم شدن انسان در برابر خداوند متعال نمی تواند پایدار بماند علاوه بر آنکه انسانی که مد نظر آن مکاتب است عملا تعادل و سلامت خود را نیز از ست خواهد داد.

ای کاش قائلان به آن اصول موضوعه می دیدند که در پایان قرن بیستم و هزاره دوم میلادی دیگر از آن علم باوری اواخر قرن نوزدهم که تصور می شد علم و تکنولوژی بتواند معجزه آسا مسائلی مانند فقر، جهل، بیماری، جنگ و فقدان معنویت را حل کند خبری نیست مگر نه آنکه آن بنیادهای فکری غلط منتج به چنین نتایجی شدند آیا از فساد میوه ها نمی توان به فاسد بودن ریشه و شاخه ها پی برد؟

تعالیم مقدس اسلامی که از طرف خداوند متعال به بشریت هدیه شده است به لحاظ آنکه هماهنگی با ساختار وجودی انسانها دارد و انسان را مجذوب خداوند متعال می سازد به گونه ای است که می تواند مشکلات بشریت را حل کرده برایش آرامش سعادتمندانه، امید و سرور به ارمغان آورد. عالم را محضر خدا دانستن، خود را عین تعلق به وجود او یافتن، توجه دائمی به او، تسلیم مطلق در برابر او بودن، پرورش خصلتهای اخلاقی و عمل به مقررات دینی می تواند زندگی اجتماعی انسانها را به گونه ای سامان دهد که به تدریج مشکلات اساسی بشر کم شود. به فرض که پارادایمهای دوران ما با روزگار صدر اسلام متفاوت شوند آیا گزیر و گریزی از عبودیت این بتهای جدید نیست؟

اسلام و سرفرازی ملت ایران

«من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول صلی الله علیه و آله و کوفه و عراق در عهد امیر المؤمنین و حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیهما می باشند» (همان، ص 42-41)

هویت ایرانی ما در پرتو عنصر اسلامیت شکل گرفته است; گرچه، در حدود دویست سال اخیر اندیشه ها، علوم و فنون غربی نیز به کشورهای اسلامی و ایران سرازیر شده و این بخش نیز به نسبت، داد و ستدهایی با هویت دست کم بخشی از مردم ما داشته است.

این فرمایش امام رضوان الله تعالی علیه مربوط به شناخت هویت ملت ایران است به نظر ایشان عنصر اساسی در هویت ما، اسلامیت است، تسلیم ما در برابر اسلام است که هویت ایرانی ما را به این صورت فعلی شکل داده است. اسلام به زندگی عملی و تلاش علمی ما جهت داده، حساسیتهای ما را تعالی بخشیده و توانسته این بخش از انسانهای کره خاک را با اینهمه خطرات و بلایا تا به امروز سربلند و عزیز نگه دارد. ماهیت ایرانیت ما در پرتو وجود اسلامی مان تشخص یافته است. رهنمودهای اسلام است که عکس العمل ما را در برابر اندیشه ها و علوم غربی مشخص می سازد.

آیا به لحاظ رسوخ عمیق و پایدار انوار اسلامیت در لایه های نهانی هویت ما نیست که حضرت امام ملت ایران را چنین معرفی می کنند که حتی برتر از اکثریت مسلمانان صدر اسلام باشند. مسلم است که با پیمودن هرچه بیشتر این راه و استمداد از الطاف الهی توفیقات ملت شریف ایران بیشتر خواهد شد.

وحدت حوزه و دانشگاه

«توصیه اینجانب آنستکه نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هرچه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه های دشمن غدار غافل نباشند». (همان، ص 46)

در این روزگار که راه حلهایی همچون توسعه پایدار، تحول ساختاری در جهت آزادسازی و جهانی شدن اقتصاد، دموکراسی و تجدیدنظر در باورها به کمک انقلاب ارتباطات، یگانه مشکل گشای مسائل حیات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشورها از جمله ایران، معرفی می شوند، آیا وظیفه ای جز این می ماند که تربیت یافتگان حوزه های مقدس دینی و دانش آموختگان دانشگاهی برادروار کنار یکدیگر نشسته با صداقت امکانات خود را در نظر گرفته، راه حلهای بهینه را برای آن مسائل بیابند؟ با تسلیم بودن در برابر اسلام، اخذ اصول موضوعه فکری خود از آن و تبعیت از عقل و منطق، در صورتی که صداقت و تفاهم و دوستی باشد آیا باز هم جایی برای این خواهد ماند که اختلاف سلیقه در راه حلها و یا تشخیص اهم و مهم در مسائل را دست مایه مخالفت و سوءظن نسبت به یکدیگر قرار دهیم؟

آری اگر صداقت، احسان و تواضع باشد علیرغم اختلاف سلیقه در چگونگی سامان دهی امور و راه حلها، دشمنی و تضاد به وجود نخواهد آمد.

این نوشته را با نقل بخش دیگری از وصیت نامه آن عزیز سفر کرده به پایان می بریم امید است که وصایای حضرتش را آویزه گوش دل کنیم

خودباوری و اعتماد به نفس

«از جمله نقشه ها که مع الاسف تاثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت... بیگانه نمودن کشورهای استعمارزده از خویش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است... غم انگیزتر آنکه ملت های ستمدیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگه داشته و کشورهایی مصرفی بار آوردند.

... فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مایوس نموده و می نمایند و رسوم و آداب اجنبی را هرچند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناگویی آنها را بخورد ملتها داده و می دهند...

... اگر خودی خود را بیابد و یاس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد در درازمدت قدرت بر همه کار و ساختن همه چیز را دارد [البته] به شرط اتکال به خداوند تعالی و اتکاء به نفس و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختی ها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب ». (همان، ص 50-47)

برای روح پاک ایشان طلب علو و غفران می نماییم.

مدیر اجرایی

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان