اشاره:
حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد باقر محمودی از محققان پرتلاش عرصه دین پژوهی است که در نیم قرن تحقیق و پژوهش حول نهج البلاغه و مناقب اهل بیت(ع) آثار فراوانی به جامعه علمی فرهنگی ارائه کرده است.
مجله «پژوهش و حوزه » در سالی که به نام امیرمؤمنان(ع) مزین شده است، به انگیزه معرفی دین پژوهانی که درباره شخصیت و آثار آن حضرت پژوهیده و کوشیده اند، در منزل استاد محمد باقر محمودی با ایشان گفتگویی ترتیب داده است که از نظر خوانندگان محترم می گذرد.
پژوهش و حوزه: بسم الله الرحمن الرحیم. از این که مجالی در اختیار ما گذاشتید تا بتوانیم از سخنان و راهنمایی های شما به ویژه در امر پژوهش و تحقیق بهره مند شویم، بی نهایت سپاسگزاریم. لطفا از فعالیت های پژوهشی خود بگویید; چگونه و چه زمانی آغاز کردید و اولین پژوهشتان چه بود؟
جناب استاد محمودی: جزاکم الله خیرالجزاء. خداوند همه ما را به چیزی که خودش می خواهد، نه آن چیزی که ما می خواهیم موفق بدارد. چون خواست ما غالبا وجهه صحیحی ندارد. الآن برای کارکردن از هر حیث بسیار وضع خوبی است; زیرا، الحمدلله، هم نظام جمهوری اسلامی آن چنان که سزاوار است تشویق و ترغیب می کند، هم مصادر و وسایل پژوهش فراهم است و هم این که فعلا آرامش و امنیت وجود دارد.
تقریبا پنجاه سال است که مشغول کار (پژوهش) هستم و اولین کاری که شروع کردم حول مصادر و مستدرکات نهج البلاغه بود که در حال حاضر با نام نهج السعادة، هشت جلد آن چاپ شده است و بقیه تا جلد سیزده، ان شاء الله، چاپ خواهد شد.
در آن زمان خیلی علاقه مند بودم کتاب های خلافی بین شیعه و سنی را مطالعه کنم، مثل کتاب احقاق الحق قاضی نورالله که تنها یک جلدش را در اختیار داشتم. هر وقت دلتنگ می شدم این کتاب ها را می خواندم و مقداری گرفتگی قلبم از بین می رفت.بسیاری اوقات نهج البلاغه را مطالعه می کردم و گرفتاری ام را با آن تسلا می دادم.
بعد از هفت سالی که در نجف اشرف ادامه تحصیل دادم به کربلا رفته و مقیم آن جا شدم. در کربلا به همراه پنج نفر از طلاب زبده تصمیم گرفتیم بحارالانوار را بعد از نماز صبح تا یک ساعت بررسی کنیم. بنده، اوایلی که مشغول کار شدیم، به دلیل بی پولی کتاب بحارالانوار نداشتم، به همین دلیل غالبا کتاب های درسی ام را از کتاب های ناقص، که نصف یا ثلث قیمت بودند، می خریدم از این رو از نسخه بحارالانوار آقایان استفاده می کردم. وقتی که کتاب علم بحارالانوار را مطالعه می کردیم، مشاهده کردم مرحوم مجلسی خیلی از محتویات نهج البلاغه را با سند و از مصادری، نقل کرده است. تصمیم گرفتم قسمت هایی از محتویات نهج البلاغه را که مرحوم مجلسی از مصادر دیگر با سند یا بی سند آورده است به عنوان مصدر نهج البلاغه جمع آوری کنم. بعد از مدتی دیدم مطالبی که از سید رضی(ره) فوت شده است، کمتر از مقداری که سید رضی(ره) در نهج البلاغه آورده است، نیست. بنابراین تصمیم گرفتم دو کار را دنبال کنم: اولا، آن هایی را که در نهج البلاغه هست به عنوان مصادر نهج البلاغه ذکر کنم. ثانیا، آن هایی را که در نهج البلاغه نیست که یا سید رضی(ره) ندیده یا به عقیده بعضی، که من قبول ندارم، دیده ولی چون پای بند فصاحت و بلاغت بوده، و آن را در قمه فصاحت و بلاغت نمی دانسته، از آن رو برتافته است به عنوان مستدرک نهج البلاغه بیاورم که این کار طبعا زحمتش بیشتر بود.
پژوهش و حوزه: چه انگیزه ای باعث شد که شما به کار پژوهشی درباره مناقب اهل بیت(ع) به ویژه تالیف نهج السعاده که مهم ترین اثر پژوهشی شما به شمار می رود روی آورید؟
جناب استاد محمودی: همان طوری که گفتم علاقه زیادی به مطالعه کتاب های اختلافی میان شیعه و سنی، مثل احقاق الحق داشتم. در همین کتاب یا کتاب دیگری مشاهده کردم ابن تیمیه به اهل بیت(ع) مخصوصا عسکریین(ع) جسارت های بزرگی کرده است! خیلی ناراحت شدم، تا جایی که همانند مبارزی که نور چشمی اش را کشته باشند و بگوید تا انتقام نگیرم آرام نخواهم نشست، این تصمیم را گرفتم که باید زندگی ام را صرف جواب دادن به این متمردین بکنم و چنین شد که کار پژوهشی ام را آغاز کردم.
پژوهش و حوزه: حضرت عالی گفتید فضای جمهوری اسلامی از هر حیث بستری مناسب برای انجام کارهای پژوهشی است. حال بفرمایید اوضاعی که در گذشته هنگام شروع و ادامه کار پژوهشی خود با آن مواجه بودید، چگونه بود؟
جناب استاد محمودی: وضع مناسبی در قدیم برای کار مهیا نبود، زیرا از سویی در عراق بعثی ها اجازه نمی دادند هر کتابی از شیعه چاپ شود و از سوی دیگر، بی پولی و ارتباط و اتصال نداشتن من با هیچ کس، مانع دیگری بر سر راه چاپ و نشر آثار پژوهشی ام بود. من بودم و کتاب و مطالعه و نوشتن! اما باوجود این، چهار جلد از کتاب نهج السعاده را در نجف اشرف به چاپ رساندم. بعد از مدتی دیدم اولا، داخل عراق نمی شود کار کرد و ثانیا، کتاب های آماده چاپ به دلیل نبودن تمکن مالی ممکن بود ترک شود. بنابراین برای فراهم آمدن امکان چاپ کتاب ها با چند تن از زوار کویتی که برای زیارت قبور ائمه عراق(ع) به نجف اشرف آمده بودند و بعضی نیز از هم شهریان من بودند، درباره اهمیت چاپ کتاب هایم صحبت کردم. یکی از آن ها مبلغ پانصد دینار به عنوان سهم امام(ع) با اجازه حضرت آیة الله شاهرودی در اختیار من گذاشت. به این ترتیب به دلیل این که در ایران و عراق امکان چاپ وجود نداشت اولین سفرم را به لبنان آغاز کردم. در این سفر کتاب شواهد التنزیل را در دو جلد چاپ کردم که هزینه چاپ جلد دوم را نیز همان آقا تقبل کرد. کتاب انساب الاشراف را با هزینه یکی دیگر از هم شهریانم چاپ کردم. جلد اول نهج السعاده هم با کمک تاجری اصفهانی به چاپ رسید. سپس به ایران آمده، مبلغی را فراهم کردم و مجدد به لبنان برگشتم. این بار جنگ در لبنان شروع شده بود و به قدری شدت داشت که بسیاری از بیروت می گریختند و بعضی از کسانی که مرا می شناختند، می گفتند: چرا این جا مانده ای؟ من در جواب آن ها گفتم: تا کارم راه نیفتد به جایی نمی روم! خلاصه برای چاپ کتاب ها در ضمن چهار یا شش سال حدود شش یا نه بار از ایران به کویت و از آن جا به لبنان که در حال جنگ بود می رفتم و برمی گشتم و این در حالی بود که خانواده ام نیز در عراق به سر می بردند.
پژوهش و حوزه: با توجه به این که حضرت عالی تا کنون آثار پژوهشی زیادی را به علم دوستان ارائه کرده اید، شیوه پژوهشی تان چگونه است؟
جناب استاد محمودی: اسلوب من در پژوهش، بر خلاف روش سایر علما که چنانچه شواهدی می یافتند تنها در پاورقی آدرس آن را می نوشتند این بود که مثلا در مورد مصدر و سند نهج البلاغه هر چه می یافتم استنساخ می کردم و شواهد آن را نیز در کتاب می آوردم; زیرا به نظر من مطالعه کننده باید به فایده اوفی برسد و نیازی به اصل نداشته باشد مخصوصا اگر اصل، مخطوط باشد که احتمال تلف شدن آن می رود. بنابراین هر چه شواهد از کتاب منقول منه می یافتم تماما در کتابم ذکر می کردم. همچنین من صرفا به تحقیق منقولات پرداخته ام; یعنی رای و ابتکار علمی کمتر به کار برده ام و چیزهایی را نقل کرده ام که جل آن ها مورد عقیده امامیه است; یعنی مناقب است. حال در این مناقب اگر احیانا مدلول مصدر از لحاظ لفظ یا معنا با عقاید ما اختلاف داشته باشد، آن را توجیه کرده ام.
پژوهش و حوزه: به نظر حضرت عالی پژوهشگران درباره چه موضوعی از نهج البلاغه باید بیشتر تلاش کنند و از بایسته های پژوهش به شمار می رود؟
جناب استاد محمودی: نهج البلاغه دارای موضوعات فراوانی همانند عقاید، اخلاقیات، سیاست و... است که از موضوعات مهم پژوهشی آن ابتدا مباحث عقاید و سپس اخلاقیات است. چنانچه پژوهشگران به تنظیم و تحقیق مباحث اعتقادی نهج البلاغه همت کنند به نظر من در میان مسلمانان، دیگر نیازی به فلسفه و غیره که اشکال های زیادی دارند نخواهد بود; زیرا مباحث عقیدتی نهج البلاغه از هر حیث غنی و سرشار است. من اگر فرصت داشتم درس و پژوهش درباره عقاید نهج البلاغه را تشکیل می دادم.
از آن جا که بیشتر اوقات با مخالفان مواجه هستیم باید تلاش خود را در جهت پژوهش در محورهای علمی و عقیده ای افزایش داد تا بتوان با استدلال های محکم و علمی از موضع به حق مکتب اهل بیت(ع) به خوبی دفاع کرد و به ارشاد گمراهان پرداخت.
از جمله مسائل عقیدتی که همواره مورد هجمه مخالفان بوده، مساله امامت و خلافت است که بهترین شیوه پژوهشی و تکیه گاه استدلال های ما در این زمینه باید بر مبنای کتاب الله و سنت رسول الله که مورد قبول آن هاست باشد. چه بسا مقدار احادیثی که از طریق آن ها درباره اهل بیت(ع) ثابت شده کمتر از آنچه شیعه نقل کرده است، نیست; مثلا ابن عساکر دمشقی (م 571ه.ق) درباره حضرت امیر(ع) یک هزار و پانصد حدیث مسند آورده است که حدود یک هزار آن مطابق با عقاید ماست و بقیه یا صدرش موافق با ماست یا ذیلش و در برخی نیز مطابق نظر خود آن هاست.
در چند جا، از جمله از ابن عساکر، سخنی از عمر بن خطاب درباره حضرت امیر(ع) نقل شده است که گفت: «علی بن ابی طالب مولایی، فمن لم یکن مولاه فلیس بمؤمن ».
بنابراین برای اثبات حقانیت عقاید شیعه از جمله مساله امامت و ولایت اهل بیت(ع) باید پژوهشمان بر مبنای کتاب الله و سنتی که از طریق آن ها از حضرت رسول(ص) نقل شده است و یا بعضی حقایقی که خلفای آنان اعتراف کرده اند، استوار باشد.
پژوهش و حوزه: به نظر شما پژوهشگران در مقابل نهج البلاغه و موضوع های پژوهشی آن، چه وظایفی بر دوش دارند؟
جناب استاد محمودی: ما در عقیده نقصی نداریم. نقص ما در عمل است; یعنی در راه وظایف دینی کار نمی کنیم. بنابراین اولین وظیفه یک محقق، عمل به وظایف دینی و رعایت اخلاقیات اسلامی است. غالبا ائمه(ع) دشمنانشان را از همین راه هدایت می کردند، به معجزه هایشان هدایت نشدند; ولی وقتی یک اخلاق یا شبیه این را می دیدند می گفتند: «الله یعلم حیث یجعل رسالته ». بدیهی است مرحله عمل خوب نمی شود مگر عقیده خوب باشد; اگر ما اصلاح شدیم بقیه اصلاح می شوند، اگر ما اتفاق داشته باشیم کسی نمی تواند با ما مخالفت کند. یکی دیگر از وظایف ما در مقابل این اثر ارزنده این است که باید به آن سامان داد و شواهد و مصادر و اسانیدش را ذکر کرد به نحوی که مردم بتوانند آن را زود بفهمند، همچنان که اگر من در این پنجاه سال این فکرها را نکرده بودم الآن نهج السعاده دوازده یا سیزده جلد نمی شد; «تعاونوا علی البر والتقوی ». اگر هر کس به مقدار میسورش کار کند، وقتی جمع شود خیلی اثر می بخشد.
از جمله وظایف دیگری که بر دوش پژوهشگران سنگینی می کند، این مطلب است: شرح های نهج البلاغه ای که هم اکنون در دسترس هست، در زمانی نوشته شده که مصادر موجود در دست ما نبوده است. بنابراین می توان کار تازه ای را شروع کرد و نواقص شروح قدیمی را با مصادر و مستدرکات موجود تتمیم کنیم.
وظیفه دیگر ما این است که کتاب های نایاب و جا افتاده را جستجو کنیم و آن هایی را که باقی مانده است، زنده نگه داریم و ترمیم کنیم.
وظیفه دیگری که بر دوش ماست این است: باید به این نکته توجه داشت حقایقی که به وسیله نهج البلاغه در دسترس ماست این جور نیست که کلمه کلمه اش وحی منزل باشد; بلکه چون روات نقل کرده اند احیانا ممکن است بعضی کلمات آن با هم اختلاف لفظی یا معنوی داشته باشند. بنابراین وظیفه علمی این است که چون این کتاب تدریسی ست باید تدریس شود و کسی که آن را تدریس می کند باید فقه را به نحو عموم، اخلاقیات، عقاید و... خوب بلد باشد. طلبه ها (پژوهشگران) اولا، تحقیق و ثانیا، حفظ و ثالثا، تبلیغ کنند تا این که درباره نهج البلاغه متخصصان زیادی پرورش یابند.
پژوهش و حوزه: به نظر شما پژوهشگر باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟
جناب استاد محمودی: تحقیق بدون معلومات انجام نمی شود و چون برنامه دینی ما عربی است قبل از همه چیز باید ادبیات عربی را خوب بلد باشیم تا بتوانیم از قرآن مقدس و روایت های اهل بیت(ع) به درستی استفاده کنیم. ادبیات، یعنی علم نحو، که حاجت شدیدی به آن داریم. همچنین لغت، زیرا در هر لغتی لفظ بر معانی عدیده استعمال می شود و برای این که دانسته شود مثلا در این جمله کدام معنا اراده شده است، بایستی پژوهشگر بر لغت احاطه داشته باشد و حداقل این که بتواند مراجعه کند.
بعد از ادبیات ابزار دیگری که برای هر محقق لازم است، احاطه بر اخبار و روایات می باشد; مثلا قضیه قضا و قدر یا جبر و اختیار را که یکی از مساله های بسیار مشکل است، به طوری که اشاعره اهل سنت نتوانسته اند آن را حل کنند و در نتیجه قائل به جبر شده اند چنانچه از قرآن نتوان به دست آورد، با احاطه بر اخبار و روایت های معصومان(ع) به خوبی می توان حل کرد; به ویژه این که سیره عملی ایشان دلیل قاطعی بر اختیار است نه جبر; مثلا وقتی تشنه می شدند، آب می نوشیدند یا طلب می کردند، نه این که سرجای خود بنشینند و بگویند اگر خدا بخواهد ما را سیراب می کند.
پژوهش و حوزه: با توجه به این که حضرت عالی سال های زیادی است درباره نهج البلاغه تحقیق و پژوهش می کنید، راز جاودانگی نهج البلاغه را در چه می بینید؟
جناب استاد محمودی: خیلی واضح و روشن است; زیرا مشتمل بر خیر دنیا و آخرت است. هر کس نهج البلاغه را به کار بندد و در راه تحصیل هدف عالی، از زحمت و فشار نترسد، خیر دنیا و آخرت را جمع کرده است. نهج البلاغه بعد از قرآن معجزه دوم است. قرآن معجزه حضرت رسول(ص) و نهج البلاغه معجزه آقا امیرالمؤمنین(ع) می باشد.
سر این که مخالفان نهج البلاغه را قبول ندارند واضح است; زیرا اولا، نهج البلاغه خطبه شقشقیه دارد و در جاهای دیگر آن، خطبه هایی نزدیک به خطبه شقشقیه هست که در آن از دست خلفا و طلحه و زبیر شکایت کرده و معاویه و امثال او را نفرین کرده است.
آیا مخالفان کتابی همانند نهج البلاغه دارند که مشتمل بر قضایای خارج از طبیعت، عالم آخرت و... باشد به گونه ای که عالم ماورای طبیعت را با آن بیانات قدسی و ربانی شرح و بسط بدهد؟ هزار کتاب را هم بیاورند جای نهج البلاغه را نمی گیرد; چون امیرمؤمنان(ع) از روزی که چشم باز کرد، در دامن پیغمبر(ص) بود و تا آخرین وهله ای که پیامبر(ص) حیات داشت از محضر ایشان استفاده کرد. خود حضرت امیر(ع) این را شرح می دهد: پیامبر(ص) بر تعلیم من حریص بود، من نیز بر یاد گرفتن. حتی اگر آیه ای نازل می شد و من غایب بودم وقتی بر می گشتم می فرمودند: «یا علی! نزل بعدک کذا و کذا فی کذا و کذا...». حضرت امیر(ع) چون داماد پیامبر(ص) و محرم خانه ایشان بود، در هر حال می توانست خدمت پیامبر(ص) برسد به خلاف دیگران، که اجنبی بودند و در هر حالی نمی توانستند به محضر پیامبر(ص) نایل گردند.
بنابراین نهج البلاغه از جهات زیادی، اسباب بالیدن و نازیدن است. نهج البلاغه از اخبار غیبی، اصلاح اخلاقیات، اخبار سیاسی، اخبار جنگی و... سرشار است. و در حقیقت راز جاودانگی نهج البلاغه در این است. همان طور که حضرت علی(ع) ابعادش نامتناهی است، این اثر حضرت(ع) نیز غیر متناهی است. من در مقدمه نهج السعاده با مخالفان تحدی کرده ام که اگر تصدیق نمی کنید این کتاب یا جل آن از کلمات آقا علی بن ابی طالب(ع) است، فاجمعوا امرکم و شرکائکم واتوا سطرا واحدا... «فان لم تفعلوا ولن تفعلوا...».
شما (مخالفان) که حدود یک هزار سال از تالیف نهج البلاغه می گذرد و مکابره کرده اید که این سخنان از حضرت علی(ع) نیست، بلکه از آن سید رضی(ره) یا احیانا سید مرتضی(ره) است... چرا در این یک هزار سال نتوانستید یک دهم نهج البلاغه را از خلفای خود بیاورید؟!
پژوهش و حوزه: با توجه به احاطه ای که حضرت عالی بر مباحث و موضوعات نهج البلاغه دارید، اگر بخواهید نهج البلاغه را در یک جمله تعریف کنید، چه می گویید؟
جناب استاد محمودی: «یا علی ما عرف الله الا انا و انت، و ما عرفنی الا الله و انت و ما عرفک الا الله و انا». نهج البلاغه بحری است که ساحل ندارد، کنار ندارد.
پژوهش و حوزه: حضرت استاد، قدری از آثار پژوهشی خود بگویید. آثاری که تا کنون چاپ و منتشر کرده اید کدامند؟
جناب استاد محمودی: تقریبا سه سال که از شروع پژوهش گذشت جلد اول نهج السعاده، باب وصایا که الآن جلد هفتم شمرده می شود آماده چاپ شد. با وجود سختگیری هایی که بعثی ها درباره چاپ و نشر کتاب های شیعه می کردند و نیز بی پولی و بی اسم و رسم بودن شخص من، سه جلد بعدی را نیز آماده چاپ کردم و در نجف اشرف به چاپ رساندم. بقیه جلدهای آن را تا جلد هشتم، در بیروت چاپ کردم. اخیرا سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی عهده دار چاپ این کتاب شد که جلدهای یکم، سوم، چهارم و پنجم را چاپ و منتشر کرد و جزو کتاب های برگزیده سال شد و جلدهای دوم، ششم، هفتم، و هشتم در دست چاپ است که، ان شاءالله، در همین سال منتشر خواهد شد. جلد نهم و دهم آماده حروف چینی است و جلد یازدهم و دوازدهم هنوز پاک نویس نشده است اما حروف چینی جلد سیزدهم (آخرین جلد) به اتمام رسیده است.
در طول شانزده سال و در خلال سفرهای متعددی که به بیروت داشتم، حدود بیست و شش جلد کتاب درباره حضرت امیر(ع) در بیروت چاپ کردم که تا کنون قریب چهل کتاب شده است (فهرستی از آن ها در پایان این گفتگو آمده است).
پژوهش و حوزه: در صورتی که مایل باشید از کارهایی که در دست اقدام دارید، نیز بگویید.
جناب استاد محمودی: اگر خداوند سه سال دیگر عمر بدهد منظومه پانصد بیتی را که بیست و هشت سال پیش استنساخ کرده ام، ولی موفق به چاپ نشده ام به طور کامل شرح و برای چاپ آماده خواهم کرد. هر کس این منظومه را که شخصی شیعی در جواب تکذیب شیعه به وسیله فردی سنی سروده است خوب بداند، در بحث امامت مجتهد است.
شرح دیوان حضرت امیر(ع)، جمع کیدری، که پس از شرح آماده چاپ است. معارج نهج البلاغه; قسمتی از کتاب الریاض النضره است که مؤلف آن سنی است. این کتاب خلل های زیادی از حیث مصادر و اختلاف با شیعه، دارد که با تعلیقات خود، آن ها را حل و تصحیح کرده ام. کتابی از زیدی ها که حروف چینی اش تمام شده است و امسال باید چاپ شود. تفسیر آیه مودت از خفاجی که پانصد سال پیش نوشته شده در دست چاپ است.
کتاب دیگری است که هزار و صد سال از عمر آن می گذرد و مشتمل بر یک هزار و صد و چند حدیث است و همه اش مسند.
ملحقات و مستدرکاتی برای کتاب شواهد التنزیل و ترجمه حضرت امیر(ع) تهیه کرده ام که هنوز بانی چاپ پیدا نشده است. این دو کتاب از کتاب هایی است که در درجه اول اهمیت قرار دارد. در کتاب شواهد التنزیل 210 آیه از سوره حمد تا سوره کوثر نقل شده است که اکثر این آیات پیرامون حضرت امیر(ع) و بقیه در مورد مقام شامخ حضرت رسول(ص)، حضرت زهرا(ع) و حسنین(ع) است. همچنین رساله ای کوچک را که درباره فضایل شهر رجب است در این چاپ ضمیمه این کتاب کرده ام. دیگر کارهای در دست اقدام از این قرار است:
جواهر العقدین، تالیف علی بن عبدالله السمهودی (در سه جلد); محاسن الازهار، تالیف ابن المحلی (در دو جلد); مناقب امیرالمؤمنین(ع)، تالیف محمد بن سلیمان الکوفی، با تجدید نظر، اضافات و مقابله با نسخ کامل تر (در سه جلد); السیر الی الله; اسانید نهج البلاغه و شواهده; اشعة السهیل فی شرح وصیة کمیل; سیرة الائمة(ع) من بحار الانوار.
پژوهش و حوزه: در اتاق کارتان رایانه نیز دیده می شود، حضرت عالی برای چه کاری از آن استفاده می کنید؟
جناب استاد محمودی: من کارهایم را شخصا انجام داده ام و به انتظار کسی ننشسته ام. لذا با توجه به اهمیت حروف چینی، به تنهایی کار حروف چینی را با رایانه انجام می دهم.
پژوهش و حوزه: از این که وقتی در اختیار ما قرار دادید، تشکر می کنیم.
فهرست آثار (تالیف و تحقیق) استاد محمودی
1. نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة، (8ج); 2. مناقب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)، (3ج); 3. تفسیر آیة المودة; 4. دیوان ابی طالب(ره); 5. زفرات الثقلین فی ماتم الحسین(ع)،(2ج); 6. ترجمة الامام الحسن(ع) من تاریخ دمشق; 7. ترجمة الامام الحسین(ع) من تاریخ دمشق; 8.ترجمة الامام زین العابدین و الامام محمد الباقر(ع) من تاریخ دمشق; 9. عبرات المصطفین فی مقتل الحسین(ع)،(2ج); 10. جواهر المطالب فی مناقب علی بنابی طالب(ع)،(2ج); 11. انساب الاشراف، ترجمة الامام علی(ع); 12. انساب الاشراف، ترجمة الامام الحسن و الامام الحسین(ع); 13.زین الفتی فی تفسیر سورة هل اتی،(2ج); 14.شواهد التنزیل،(3ج); 15.مقتل امیرالمؤمنین(ع); 16. اربعین الخزاعی; 17. فرائد السمطین، (2ج); 18. خصائص الامام امیرالمؤمنین; 19. اسمی المناقب فی مناقب امیرالمؤمنین(ع); 20.المعیار والموازنة فی فضائل امیرالمؤمنین(ع); 21. الرد علی المتعصب العنید; 22. فرض المحبة فی تفسیر آیة المودة; 23. جواهر المطالب، (2ج); 24. دیوان شیخ الاباطح ابی طالب; 25.بحارالانوار، (ج 3432)، (3ج); 26. النور المشتعل; 27. خصائص رای مبین.