مقدمه ای بر«المعجم فی فقه لغة القرآن و سر بلاغته »

این کتاب، در گروه قرآن بنیاد پژوهشهای اسلامی، از چند سال پیش از این در دست تالیف است، و اینک جلد اول آن در آستانه انتشار قرار گرفته است. آنچه در اینجا آمده در معرفی این کتاب بسیار مهم و بی نظیر، که موسوعه ای عربی در لغات و مفاهیم و اسرار بلاغی قرآن مجید را در بیش از ۱۵ مجلد تشکیل می دهد، خلاصه ای از مقدمه آن کتاب است.

این کتاب، در گروه قرآن بنیاد پژوهشهای اسلامی، از چند سال پیش از این در دست تالیف است، و اینک جلد اول آن در آستانه انتشار قرار گرفته است. آنچه در اینجا آمده در معرفی این کتاب بسیار مهم و بی نظیر، که موسوعه ای عربی در لغات و مفاهیم و اسرار بلاغی قرآن مجید را در بیش از 15 مجلد تشکیل می دهد، خلاصه ای از مقدمه آن کتاب است.

نخست زیر عنوان «تمهید» حمد و ثنای الهی منزل قرآن به زبان عربی مبین جهت هدایت مردم به راه راست، و سپس درود بر رسول مکرم اسلام که قرآن را معجزه جاویدان او قرار داده، آمده است، با این توضیح که قرآن هم هدایت است و هم حجت: هدایت برای خلق و حجت برای رسول بر خلق. آنگاه با اقتباس از آیات و روایات، اوصاف قرآن و مزایای آن از جمله جامعیت و اشتمالش بر ضرب المثلها، قصه ها، اخبار غیبی، شرایع و احکام و مواعظ و عبرتها و جز آنها بیان شده و به خصوص بر اعجاز آن از لحاظ بلاغت با ذکر آیات تحدی تاکید گردیده است با این توضیح که گرچه قرآن، از جهات گوناگون معجزه است و آیات تحدی، شامل همه آن جهات هست، اما مسلما در زمان نزول قرآن با توجه به رواج بلاغت بین اعراب، وجه اعجاز نسبت به آنان همین جهت بلاغت بوده است، و با تحدی مکرر قرآن بر آوردن مانند قرآن یا مانند ده سوره یا یک سوره از آن، اعراب با وجود سخنوران و شاعران و خطبای زبردست در بین ایشان، پاسخ ندادند و به معارضه با آن برنخاستند، تا خویش را از تحمل آن همه جنگها و سختیها برهانند.

و اگر به معارضه با قرآن برخاسته بودند مسلما پنهان نمی ماند و در تاریخ ضبط می گردید. همان طور که سخنان سخیف مسیلمه کذاب و مانند او ضبط شده است و این خود عجز و ناتوانی آنان را از آوردن مانند قرآن، ثابت می کند.

سپس درود فراوان بر رسول اکرم نبی امی عربی و بر خاندان او که عدل قرآن و مبین آن و بر یاران او که حافظان متن قرآن و حاملان سنت و آثار اویند و نیز طلب توفیق در تلاوت و رعایت قرآن و تدبر در آیات و استبصار و عمل به احکام آن آمده است.

آنگاه به اختصار توصیفی جامع از کتاب (المعجم) به عمل آمده که مسلما اوسع و اعظم مؤلفات درباره الفاظ و کلمات قرآن و اسرار بلاغت آن است، چه آن که شامل نصوص لغوی و تفسیری و وجوه قرآن و اختلاف قراءات و معضلات اعراب، به اضافه تحقیقاتی بی سابقه در فقه اللغه قرآن و اسالیب آن می باشد و بدون مبالغه طالبان تفقه و تدبر در الفاظ قرآن، با وجود این معجم، از بسیاری از کتب لغت و تفسیر و غریب القرآن و وجوه القرآن و اعجاز و بلاغت قرآن، بی نیاز می شوند، و آنچه دیگران دارند این کتاب، تنها دارد.

سپس زیر عنوان «تصدیر» ابتداء اهداف کتاب و مزایا و فواید آن با تفصیل بیشتر و همچنین، تفاوت آن با دیگر کتابهای مفردات القرآن و موقعیت آن در بین آن کتب و بین علوم قرآن به اختصار بیان شده، و نیز به روش تدوین کتاب و همکاران در تالیف آن و اجمالی از محتویات جلد (المدخل) اشاره شده، آنگاه همین مطالب به تفصیل پی درپی بیان گردیده است:

نخست راجع به هدف کتاب، گفته شده: که نام آن «المعجم فی فقه لغة القرآن و سربلاغته » حاکی از محتوای آن است و این اسم از اسم کتاب ابی منصور ثعالبی (350-430) دانشمند قرن چهارم و پنجم: «فقه اللغه و سر العربیة » اقتباس گردیده است و نیز از این اسم می فهمیم که قرآن خود دارای فقه اللغه خاصی است که با اعجاز آن در ارتباط است و این همان چیزی است که قدما و پیش از همه جاحظ (م 255 ه) از آن به (نظم قرآنی) و متاخران به «البیان القرآنی » یا «الاعجاز البیانی » تعبیر کرده اند. و ما معتقدیم که اصطلاح «فقه لغة القرآن » به سر بیان قرآنی و رمز کلام الهی از هر تعبیر دیگر، وافی تر است، بخصوص با توجه به عمق و دقت بیان قرآن که در «المدخل » راجع به آن و همچنین درباره علم «فقه اللغة » نزد قدما و متاخرین بحث کرده ایم و عمق معنی کلمه (فقه) و بالاخره با اشاره به چند مبحث از (المدخل) و همچنین به مباحثی از متن کتاب بخصوص بحث (الاستعمال القرآنی) درباره هر یک از کلمات قرآن که کاربرد کلمات قرآن را در بردارد، ثابت کرده ایم که قرآن، دارای (فقه اللغه) خاصی است.

اما راجع به موضع این کتاب و این علم «فقه اللغه قرآن » در بین علوم قرآنی به اجمال گفته ایم: که این کتاب از جهتی در شمار کتب «غریب القرآن » و «مفردات القرآن » است که در «المدخل » به تفصیل راجع به آن کتب بحث شده است، ولی از جهت دیگر این کتاب، جزء کتب اعجاز القرآن، و نیز یک نوع تفسیر موضوعی به حسب کلمات و نه مفاهیم است، همچنان که می توان آن را در زمره کتابهای (اعلام القرآن) به شمار آورد، زیرا هر یک از اعلام قرآن در این کتاب، به ترتیب حروف معجم، در جای خود مورد بحث قرار گرفته است. پس از آن، مزایای (معجم) در چند امر خلاصه شده است:

1 - گردآوری نصوص لغوی مهم در زمینه لغات مذکور در قرآن، از قدیمترین معاجم لغوی به ترتیب زمان زندگی مؤلفان، تا عصر حاضر. و این خود یک نوع ابتکار است در علم لغت عرب و تطور آن در خصوص لغات قرآن که مفسران را از رجوع به کتابهای لغت بی نیاز می سازد و شایسته است که این روش در دیگر لغات عرب گسترش یابد تا کیفیت تحول آنها دانسته شود.

2 - گردآوری نصوص تفسیری راجع به هر لغت با همین ترتیب که قهرا سیر تفسیر هر لغت را در بردارد، و طالبان را از رجوع به تفاسیر مفصل که غالبا فاقد فهرست و به همین جهت وقت گیر است، بی نیاز می نماید.

3 - دربرداشتن فقه اللغه هر واژه قرآنی از لحاظ لفظ و معنی، جهت دست یابی به ریشه کلمه و بر معنی اصلی آن که به منزله مادر دیگر معانی فرعی منشعب از آن است.

4 - شناخت مشتقات هر واژه قرآنی، و سر تنوع آنها در قرآن با رعایت مناسبتهای لفظی و معنوی.

6 - گردآوری همه نصوص متفرقه وجوه و نظائر در کتابهای (وجوه القرآن) که کار محقق را آسان، و از رجوع به آن کتب بی نیاز می سازد. با رعایت ترتیب زمانی.

6 - شرح اعلام قرآنی از لحاظ لفظ و معنی و مباحث تفسیری و تاریخی مربوط به آنها، از جمله آنچه در معاجم یهود و نصاری آمده و کوشش در شناخت درست اعلام قرآنی.

7 - شرح و توضیح سر اعجاز قرآنی در کلمات و شیوه بکارگیری آنها.

8 - گشودن بابی جدید و شیوه ای نو در فهم قرآن و اطلاع از اسرار بلاغی آن و اضافه کردن علمی بر علوم قرآن به نام «علم فقه لغت قرآن ».

و با توجه به این امور، تفاوت این معجم با دیگر کتابهای «مفردات » و «غریب القرآن » دانسته می شود و از این لحاظ، این کتاب رشته نوبافته ای منحصربفرد و یکتا در عصر خود همچون یوسف مصر است.

راجع به مواد اصلی و مراحل تدوین این کتاب، آمده است که قبلا فیشهایی از مباحث لغوی تفسیر (تبیان) شیخ طوسی (385-460 ه) به مناسبت برگزاری کنگره هزاره ولادت وی در دانشگاه مشهد در سال 1392 ه ) توسط اینجانب تهیه شده بود که با آقای الهی خراسانی آنها را مقابله و برای چاپ آماده کرده بودم و این مصادف بود با تاسیس بنیاد پژوهشهای اسلامی به سرپرستی ایشان، و تصدی اینجانب گروه قرآن را. قرار شد اولین کار گروه نشر، همین معجم باشد. لکن ضمن عمل، مناسب دانستم که مباحث لغوی دیگر تفاسیر مهم به آنچه در کتب «غریب القرآن » یا در منابع دیگر آمده به آنها اضافه گردد و به لحاظ این که منبع همه مباحث لغوی قرآن معاجم و فرهنگهای زبان عرب است و بدون آنها مباحث لغوی قرآن کامل نیست، محتویات آنها نیز اضافه شد بخصوص که آنچه در بحثهای لغوی تفاسیر آمده همه لفظا یا معنا از کتب لغت اخذ شده است ولی در کتب لغت چیزهایی آمده که به تفاسیر راه نیافته است، در حالی که در فهم معنی دخالت دارند.

بنابراین، در مورد هر یک از لغات قرآن مجموعه ای از فیشها گرد آمد بدون ترتیب خاص، و ملاحظه شد که اکتفا به گردآوری نصوص کافی نیست و باید راجع به هر لغت، از لحاظ (فقه اللغة) و از لحاظ کاربرد آن در قرآن و اسرار بلاغی آن، بحث شود تا تحقیق، کامل گردد. این بود مواد این کتاب.

اما مراحل تدوین آن قبل از هر چیز، گرآوری منابع و گزینش بهترین چاپها و حواشی و شروح آنها سپس گزینش همکارانی از فضلا که لغت عرب را بدانند و اقلا بتوانند فیشها را از آن منابع، بیرون آورند، سپس شیوه کار به آنان آموخته شود این هر دو کار انجام گرفت و برادران ما مشغول کار شدند و تا چند سال، بیش از دویست هزار فیش از تفاسیر و مفردات تهیه شد بغیر از معاجم لغت که نیاز به فیش برداری نداشتند و هنگام تالیف به آنها رجوع می گردید.

پس از آنکه به مقدار کافی فیش تهیه شد کار تالیف را آغاز کردیم بدون اینکه کم و کیف و پایان کار را بدانیم، و چند نوبت ترتیب کتاب تغییر پیدا کرد تا به آنچه اکنون شاهد آن هستید انجامید و اینک توضیح اسلوب و رموز کتاب:

1 - در ترتیب کلمات مواد اصلی آنها به ترتیب حروف تهجی در سه حرف اول رعایت گردیده بجز (اعلام) که به حسب تلفظ آنها مرتب گردیده اند و لهذا این معجم با لفظ (آدم) آغاز گردیده، برخلاف دیگر فرهنگهای قرآن که (آدم) را در ماده (ادم) آورده اند، و ما سر آن را در فصل «الاعلام القرآنیه » از (المدخل) توضیح داده ایم.

2 - هر ماده شامل شش بخش است.

اول شناسنامه و جدول کلمات ابتداء ماده هجائیه کلمه سپس عدد کلی و جزئی آن، آنگاه عدد سور مکی و مدنی آن مجملا و مفصلا به نمونه ذیل آمده است.

(اث ر)

13 لفظا، 21 مرة-17 مکیة. 4 مدنیة.

فی 16 سورة: 12 مکیة، 4 مدنیة اثر1:1 آثر 1:1 آثرک 1:1 یؤثرون 1: -1 تؤثرون 1:1 نؤثرک 1:1 یؤثر 1:1 اثر 2:1-1 اثری 1:1 آثار 1:1 آثارا 2:2 آثارهما 1:1 آثارهم 7:5-2 اثارة 1:1

یعنی ماده (ا ث ر) در قرآن 13 لفظ است، 21 بار آمده:17 بار مدنی و 4 بار مکی، در16 سوره: 12 سوره مکی و 4 سوره مدنی.

آنگاه جدول کلمات آمده: رقم اول در (اثر 1:1) اشاره به دفعات ذکر آن است، و رقم دوم اشاره به مکی است و مدنی ندارد، و در (یؤثرون 1:-2) رقم دوم بعد از خط تیره - اشاره به مدنی است و مکی ندارد، و در (آثارهم 7:5-2) رقم قبل از خط مکی، و بعد از خط مدنی است: یعنی (آثارهم) در قرآن 7 بار آمده: 5 بار مکی و 2 بار مدنی.

مدرک ما در تشخیص اعداد، کتاب (المعجم المفهرس) تالیف (فؤاد عبدالباقی) و (معجم الفاظ القرآن الکریم) تالیف «مجمع اللغة العربیة » است، که راجع به این موضوع در (المدخل) در فصل (عدد الآیات و الکلمات) و فصل (مکی السور و مدنیها) و فصل (کشف الآیات) بحث کرده ایم.

دوم - نصوص لغوی که گفته شد به ترتیب تاریخ زندگی مؤلفان آنها آمده، هر نصی با اسم صاحب آن، آغاز می شود مانند الخلیل، الازهری و جز آنان و در آخر نص، رقم صفحه و جلد ذکر شده بدون نام کتاب که به لحاظ شهرت آن، و نیز رعایت اختصار، و به لحاظ اعتماد بر فهرست آخر مجلد اول و فصل (المصادر) از (المدخل) ذکر نشده است مثلا در ماده «اث ر» آمده است: الخلیل: الاثر بقیة ماتری من کل شی: (8:236) یعنی جزء 8 صفحه 236 از کتاب (العین).

اما اگر نص با واسطه ذکر شود، نام واسطه و رقم صفحه و جلد کتاب او ذکر می شود مانند (الکلبی: اثرت بهذا المکان ای غ ثبت فیه (ابن فارس 1:56) یعنی ناقل کلام کلبی، ابن فارس در (مقاییس اللغة) است جلد 1 صفحه 56.

حال، اگر همان نص از قول دیگری نقل شود نام او ذیل نص می آید همراه لفظ «مثله » اگر عین همان لفظ باشد، و «نحوه » اگر با لفظ دیگر و با حفظ معنی باشد. این در جایی است که ندانیم قائل دوم از شخص اول نقل کرده و الا به آن اشاره نمی شود، و این امر در کتابهای لغت و در تفاسیر زیاد است که سخن دیگری را می آورند و گاهی نام او را می برند و غالبا نام نمی برند.

همان طور که گفتیم نام کتابها را به لحاظ شهرت و اعتماد بر فهرستها نمی بریم اما اگر صاحب نص، کتاب دیگری بجز کتاب مشهورش داشته باشد مانند زمخشری که غیر از (الکشاف) از (اساس البلاغه) و (الفائق) او هم، نقل می کنیم که قهرا نام این کتابها در ذیل نص می آید تا اشتباه نشود.

سوم - نصوص تفسیریه با همان اسلوب و همان رموز و با ذکر مثله و نحوه مثلا در ماده اثر ذیل آیه شریفه (فاما من طغی و آثر الحیوة الدنیا» پس از نقل سخن ابی السعود، آمده است: «و نحوه الکاشانی (5:282) و البروسوی (10:327) که این دو تن در فهرست و در مصادر، همراه کتابشان معرفی شده اند.

در اینجا چند نکته وجود دارد:

1 - نصوص مربوط به اعجاز عددی و نیز نصوص بلاغی در ضمن نصوص تفسیری آمده است.

2 - نصوص لغوی خالص در تفاسیر، زیاد است بخصوص در تفسیر (القرطبی) این نصوص در نصوص لغوی آمده نه در نصوص تفسیری.

3 - گاهی نصوص تفسیری شامل بحث تاریخی است مانند (اعلام قرآنی) که عنوان چنین آمده: «النصوص التفسیریة والتاریخیة ».

4 - آیاتی که مشتمل بر لغات هر ماده ای است برحسب تنظیم کلمات آن ماده در جدول کلمات، ذکر شده و در ذیل هر کلمه آیه یا آیات مربوط به آن همراه تفسیرش ذکر شده با رعایت ترتیب زمانی مفسران.

5 - از تکرار نصوص مشابه و مماثل تا جایی که می شده اجتناب گردیده مگر جایی که به لحاظ رعایت امانت و ضبط تفاوتها، نصوص عینا تکرار شده اند.

چهارم - وجوه القرآن و نظائره با همان اسلوب و رعایت زمانی.

پنجم - الاصول اللغویه، در این جا از ریشه کلمات و معانی اصلی و معانی ناشی از آن، و از کیفیت انشعاب معانی از همدیگر باکمک گیری از ذوق لغوی، بحث می شود و گاهی ناچار می شویم که معتقد شویم ماده اصلی کلمه اسم است نه مصدر یا فعل، مثل این که گفته ایم ماده «اذن » منشعب از «اذن » است و نه ( اذن) این قبیل مباحث کاملا ابتکاری است و دیدگاههای گسترده ای را بروی ما می گشاید، گاهی در این قبیل لغات بخصوص در (الاعلام) از ریشه لغت در لغات دیگر سامی بحث می شود.

ششم - الاستعمال القرآنی در همین عنوان سر این معجم نهفته است که حجم کلمات هر ماده بحسب اهتمام قرآن به آن، اندازه گیری می شود، گاهی لفظی یا ماده ای زیاد و گاهی کم حتی فقط یک بار در قرآن آمده یا یک معنی با الفاظ گوناگون آمده، که بررسی آنها ما را به اسراری آگاه می کند. و گاهی بکار بردن یک لفظ، مانند (ابا) صرفا به لحاظ رعایت فواصل آیات بکار برده شده است، و این خود بحثی لطیف است که در (المدخل) آن را بررسی کرده ایم.

بطور کلی، در بحث (الاستعمال القرآنی) سر اعجاز کلمه و رمز سیاق قرآن نهفته است و به این کیفیت، در مآخذ دیگر، مانند کتب (مفردات) و (اعجاز القرآن) نیامده است.

همکاران ما در تدوین این معجم، جمعی نخبه و برگزیده از فضلای حوزه و فارغ التحصیلان دانشگاه اند که هر کدام در تمام مدت یا در برهه ای از زمان، با گروه قرآن همکاری داشته اند و نحوه کار و شایستگی های هر کدام به تفصیل در مقدمه کتاب آمده است. در بین آنان چند تن از استادان عراقی هستند که در تنظیم و تصحیح و ویراستاری کتاب سهم بسزایی دارند «شکر الله مساعیهم جمیعا».

(المدخل) این جلد شامل چند فصل است در ارتباط با کتاب و مواد آن، یا راجع به نصوص و مباحث لغوی و بلاغی و اعجاز، و یا اسالیب قرآنی و یا قصص و اعلام و ادوات و قراءات و آیات و سور مکی و مدنی و عدد آیات، و یا مربوط به مصادر کتاب و معاجم لغوی و قرآنی و کشف الآیاتها است. و ما دوست داشتیم که این (المدخل) همراه با جلد اول «المعجم » منتشر می شد، ولی بسط مباحث آن، این کار را به عقب انداخت و اینک اجمالی از مباحث آن در اینجا ذکر می شود:

1 - بحث درباره (فقه اللغة) در قدیم و در عصر حاضر با تحقیق در کلمه (فقه) در لغت و در کتاب و سنت و در اصطلاح فقها و بررسی نخستین کسی که این تعبیر (فقه اللغة) را بکار برده و شمه ای از مباحث این علم نزد قدما و معاصرین در سطح جهان، و فرق دیدگاههای آنان.

2 - معرفی علوم قرآنی و انواع آنها، تا این معجم جای خود را در میان آن علوم پیدا کند، در این فصل برای اولین بار، علوم قرآنی به سه دسته تقسیم شده اند: علوم للقرآن، علوم فی القرآن، و علوم حول القرآن، و هر کدام را شرح داده ایم که کدام یک داخل علوم قرآنی متعارف است، و کدام یک خارج از آن و داخل در دیگر فنون ادبی است.

در این بحث ثابت کرده ایم که علوم ادب عربی حتی (علم لغت) به گونه ای از قرآن نشات گرفته اند، و بالاخره این بحث را به علم (فقه لغة القرآن) پایان داده ایم.

در همین جا لازم است گفته شود در گروه قرآن، کتابی، بنام «نصوص فی علوم القرآن » شامل مباحث گوناگون قرآنی با گردآوری نصوص هر کدام به ترتیب زمانی تهیه می شود.

3 - به لحاظ بیان تفاوت میان کتاب (المعجم) با دیگر کتب مفردات و نیز روشن شدن سابقه این علم، تاریخچه تفسیر لغوی را از عصر رسول اکرم و صحابه و تابعین تاکنون، قرن به قرن، مشروحا بیان کرده ایم با توجه به انواع آن: مانند مفردات، غریب، معانی القرآن، وجوه و نظائر، که همه در هدف شناخت لغات قرآن، مشترکند، اما با هم تفاوت دارند، و نیز با توجه به این که بیشتر این کتب بطور مستقیم یا غیرمستقیم از منابع این معجم هستند.

در این فصل، معنی غریب و سر وجود آن در قرآن، و نیز آنچه در تفسیر این گونه الفاظ از رسول اکرم نقل شده و اولین اثری که در این باب به دست ما رسیده مانند «مسائل نافع بن ازرق » از ابن عباس، و آثار پس از آن تا برسیم به کتاب «مجاز القرآن » ابی عبیده (م 209 ه) و ریشه های علم بلاغت قرآن در آن که مسلما دستمایه کتاب «اعجاز القرآن » جاحظ و سرانجام منشا پیدایش علمی به نام «علم البلاغة » گردید که بعدا توسط عبدالقادر جرجانی (م 471 ه) در قرن پنجم هجری به کمال خود رسید، و نیز معرفی علمای این علم و حدود تاثر هر کدام آنان از دیگری، و بطورکلی، شرح وضعیت ادب عربی در قرن سوم و چهارم هجری و رابطه ای که میان علوم قرآنی و علوم ادبی در آن هنگام وجود داشت، بطوری که کمتر دانشمند نحوی یا لغوی یافت می شد که با قرآن و علوم آن ناآشنا باشد.

سپس از اصطلاح (معانی القرآن) و کتابهای آن، سخن گفته ایم، و نیز از اصطلاح «الوجوه والنظائر» و تاریخچه آن و مباحثی از این قبیل که مبسوطترین فصول «المدخل » را تشکیل می دهند.

4 - معرفی تفاسیر لغوی و بلاغی قرآن که حاوی بخش عظیمی از لغات قرآن و از منابع مهم این معجم هستند.

و نیز بررسی اختلاف اسالیب آنها و بیان مزایای هر کدام و حدود اقتباس و تاثرشان از یکدیگر. این فصل با تفسیر امام المفسرین طبری (224-310) که مادر تفاسیر بعدی است و هر چند مهم ترین تفسیر ماثور است، اما مایه های لغوی در آن بسیار است، آغاز می گردد، سپس تفسیر (تبیان) شیخ طوسی شیخ طائفه امامیه و (کشاف) زمخشری (م 438 ه ) پیشوای معتزله و (مجمع البیان) طبرسی (م 548) از بزرگان امامیه، و (مفاتیح الغیب) فخر رازی (م 606 ه) پیشوای اشاعره در زمان خود، و همچنین تفاسیر مهم پس از آنان تا برسد به آثار تفسیری معاصرین یک به یک مورد بررسی قرار می گیرند.

5 - معرفی مهمترین معاجم و فرهنگهای لغت عرب و اسالیب و امتیازات و حدود اعتبار هر کدام، و اندازه توجهشان به «فقه اللغة » بمعنی قدیم یا جدید آن، که بخش مهمی از مواد «المعجم » را تشکیل می دهند. بدیهی است این فصل با بحث در کتاب «العین » خلیل بن احمد (م 175 ه) آغاز می شود و بعدا راجع به «صحاح اللغه جوهری (م 393) و «مقاییس اللغه » ابن فارس (م 395) و (المحکم) ابن سیده (م 458) تا برسد به فیروزآبادی (م 817) و کتاب (قاموس) او و کتب لغت پس از آن، بحث می کنیم. این فصل، محققان را در عالم معاجم لغوی سیر می دهد و تحول فرهنگ نویسی و نیز تحول علم لغت را بازگو می کند.

6 - شرح اعجاز لغوی و بلاغی و بطورکلی وجوه اعجاز قرآن اجمالا و اعجاز بلاغی آن تفصیلا که به نظر ما بارزترین وجه اعجاز بود که قرآن هنگام نزول، به آن تحدی می کرد. در این فصل، مساله مقدار درک ما از اعجاز قرآن، و از اعجاز کلمه و جمله و آیه و سوره بحث می شود و نیز برجسته ترین لطائف قرآن را دربردارد و با هدف این معجم کاملا مناسب است. در پایان این فصل، به اختصار اصطلاحات علوم بلاغت «معانی، بیان و بدیع » که در اثنای معجم بکار می آیند، بیان می گردند.

7 - تناسب الفاظ با سیاق آیات که خود بابی از اعجاز بلاغی قرآن است و در بین مفسران شایع و در این معجم مکررا از آن بحث شده است. در این فصل بطورکلی رابطه بین لفظ و معنی در لغت عرب و در سایر زبانها و نیز آنچه علمای لغت در گذشته و حال در پیدایش و تحول و سیر لغات گفته اند و مباحثی از این قبیل، بحث می شود.

8 - گاهی در باب مناسبت کلمات با سیاق آیات بحث به (فواصل و روی آیات) یعنی الفاظ آخر آیات می کشد، که برخی از مفسران مانند طبرسی آن را مطرح کرده اند لهذا راجع به این موضوع (فواصل آیات) مشروحا بحث کرده ایم در حالی که علمای علوم قرآنی، از باب این که مبادا قرآن با شعر شباهت پیدا کند، آن را چنان که باید مورد بحث قرار نداده اند و این خود بحثی مفید و ابتکاری است.

9 - مساله اعجاز عددی قرآن که در کلام قدما به نحو اشاره، و در عصر ما توسط دانشمند مصری (عبدالرزاق نوفل) به صورت علمی مستقل مطرح گردیده و تاکنون سه جلد کتاب کوچک از او انتشار یافته است که گرچه برخی از مباحث آن خالی از یک نوع تکلف نمی باشد، اما قابل توجه است. ما این مساله را بطور مستوفی همراه فهرست کلماتی که آن دانشمند در کتاب خود آورده مورد بحث قرار داده و حدود اعتبار این نوع از اعجاز را که در بحث (الاستعمال القرآنی) کتاب (المعجم) بارها مطرح گردیده روشن کرده ایم، و به مناسبت، از نظریه ی آقای دکتر رشاد خلیفه که عدد (19) را محور آیات قرآن قرار داده، بحث کرده ایم.

10 - مساله قراءات قرآنی و نقش آنها در لغات قرآن و بلاغت آن، اهمیت علم قرائت نزد پیشینیان و علمای ادب عربی در عصر حاضر ریشه و منشا اختلاف قراءات، حدود اعتبار آنها که علمای این علم آنها را متواتر می دانند و برخی هم تواتر آنها را مورد خدشه قرار داده و حدود رابطه قراءات با لهجه های عرب، و بطورکلی رابطه قراءات با اعجاز قرآن و با علم (الحجة علی القرءآت) که «طبرسی » در تفسیر خود به آن عنایت خاصی داشته است همه این مباحث، در این فصل مورد بررسی قرار گرفته است.

11 - رسم الخط قرآنی که کتابهایی درباره آن تالیف گردیده و خود یکی از علوم قرآنی است و اختلاف نظری که میان علما در اعتبار آن وجود دارد به لحاظ ارتباط آن با ضبط الفاظ قرآن، در این فصل مورد بحث قرار گرفته است.

12 - موضوع بسیار مهم اسالیب قرآن در هر باب مانند امر و نهی، دعا و نفرین، توبیخ و انکار، تشویق و ارشاد، استفهام و سئوال، به انشاء و اخبار، شرط و تعلیق، تاکید و مبالغه و نحو اینها مانند اعجاز قرآن نیاز به بحث دارد و می توان در این باب کتابها نوشت و در گروه قرآن کتاب ناتمامی توسط یکی از استادان عرب نوشته شد، ما اسالیب قرآن را بطورکلی مورد بحث قرار داده و نمونه های بارزی از هر کدام، در این فصل آورده ایم.

13 - همچنین ادوات قرآنی بحث مهمی است که دو استاد مصری راجع به آنها کتاب نوشته اند بنام (معجم الادوات و الضمائر القرآنیة) که صرفا مانند کتاب (المعجم المفهرس) آیات آنها را گرد آورده اند اما ما در این فصل بطور کلی شیوه بکار بردن ادوات و ضمائر را در قرآن مورد بحث قرار داده ایم که خود بخشی از اسالیب قرآن و با اعجاز بلاغی قرآن در رابطه است.

این بحث، در مسائل فقهی قرآن هم مانند مسح یا غسل در وضو به لحاظ آیه (وامسحوا برؤوسکم) مانند بلاغت قرآن، کاربرد دارد.

14 - اعلام قرآنی با تنوعی که دارند خود یکی از علوم قرآنی است، و به لحاظ این که یکی از مواد این معجم را تشکیل می دهند، در این فصل، مورد بحث قرار گرفته و روش خاص قرآن در بکار بردن اسامی و اعلام اعم از نام اشخاص و امکنه و قبائل و ماهها و اوقات و کواکب و جز اینها بیان شده است.

و نیز از ریشه این قبیل الفاظ که مفسران و علمای لغت غالبا آنها را عربی می دانند، در حالی که اکثر آنها ریشه در دیگر لغات دارند بحث شده است و به همین خاطر ما در ترتیب کلمات، تلفظ آنها را میزان کار قرار داده ایم و نه ماده اصلی آنها را، که دیگران بدان توجه داشته اند.

15 - قصص قرآنی خود موضوع علمی از علوم قرآنی است و درباره آنها کتابها نوشته اند ما در (المعجم) جابه جا نمونه هایی از آنچه راجع به این قصه ها در تفاسیر و در تاریخ آمده ذکر کرده ایم. در این فصل، روش قصه های قرآن بطور کلی به عنوان یکی از اسالیب قرآن و نقش آنها در بلاغت قرآن و در روش ارشاد و انذار و موعضه و عبرت، مورد بررسی قرار گرفته است.

16 - راجع به سور مکی و مدنی بسیار بحث شده و کتابها نوشته اند، ما در این فصل به لحاظ این که مناسبت کلمات را با جو نزول آیات در مکه و مدینه ارائه دهیم، این موضوع را تفصیلا مورد بحث قرار داده ایم و چه بسا در پاره ای از آیات و سور، نظر ما با آنچه دیگران گفته اند پس از بررسی کلمات تفاوت داشته باشد. این بحث، اصل کلی مورد اعتماد ما را در جای جای معجم که بر تعداد مکی و مدنی کلمات تکیه کرده ایم، روشن می نماید و این خود در فهم آیات احکام و تشریع نیز نقش دارد.

17 - شمارش و عدد کلمات قرآن، یکی از علوم قرآنی است که قدما به آن اهمیت می داده و درباره اش کتابها نوشته اند و شمارش شهرهای مهم اسلامی از قبیل: بصره، کوفه، مدینه، مکه، شام را بیان کرده اند از جمله (طبرسی) در «مجمع البیان » بدان عنایت داشته است. نظر به این که ما در استعمال الفاظ به کمیت آنها اهمیت داده ایم، این بحث پایه ای برای برداشتهای ما در «المعجم » است و چه بسا نظر ما با دیگران متفاوت باشد.

18 - کشف الآیاتها، در شمارش آیات نقش دارند بخصوص در تشخیص مکی و مدنی و در تعداد آیات هر سوره، ما این بحث را بطور مستوفی همراه تاریخچه این علم ذکر کرده، اولین کشف الآیات، و روش هر یک و نیز کتابهای کشف المطالب را مورد بررسی قرار داده ایم زیرا از ضروریات کار ما شمرده می شوند.

19 - معرفی کلماتی که ماده این معجم اند و ملاک انتخاب آنها که آیا به افعال و اسماء اختصاص دارند یا برخی از حروف هم اعتبار گردیده، موضوع بحث در این فصل است و شامل فهرست کامل کلمات مورد بحث در این معجم است.

20 - معرفی کامل مصادر و منابع این معجم و مؤلفان آنها با اشاره به چاپهای مختلف آنها که در فهرست ملحق به جلد اول به آنها اشاره شده است و در این فصل مشروحا آمده است.

و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین وسلام علی المرسلین

محمد واعظ زاده خراسانی مدیر گروه قرآن بنیاد پژوهشهای اسلامی

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر