ماهان شبکه ایرانیان

تقویم جهانی اسلام

از تو سبب بدر و هلال ماه را می پرسند، به آنها بگواین اشکال علامتهایی برای دوره های ثابتی از زمان جهت فعالیت های مردم است.(بقره/۱۸۹)

امارات متحده عربی - دوبی

گروه هیئت و نجوم

از تو سبب بدر و هلال ماه را می پرسند، به آنها بگواین اشکال علامتهایی برای دوره های ثابتی از زمان جهت فعالیت های مردم است.(بقره/189)

در جهان اسلام درباره قبول رؤیت هلال در کشورهای مجاور هم (یا در واقع دور از هم) برای اعلام آغاز ماه جدید قمری خطمشی یکسان وجود ندارد. بسیاری از صاحب نظران فقط به مشاهداتی که در کشور خودشان انجام می شود، توجه می کنند. با وجود این، دست کم یک بار در گذشته، ماه رمضان به سبب آن که ماه در یمن رؤیت شده بود در امارات عربی متحده آغاز شد. علاوه بر این، بسیاری از شیعه های دوازده امامی تمایل دارند که از گزارشهایی که حتی از قاره های دیگر به دست می آید تبعیت کنند - به شرط آن که آنها این گزارشها را قبل از سپیده دم صبح روز بعد خودشان دریافت کنند.

مع ذلک، گاهی اوقات اگر تقویمها بر رؤیت هلال مبتنی باشند اختلاف نظرهایی وجود دارد. هر چند صداقت مشاهده کنندگان مسلمان غیرقابل تردید است، به نظر می رسد هنوز مردمانی هستند که به یقین می گویند هلال نو را دیده اند، ولی در حقیقت آنها، در آن هنگام، صرفا توده ای ابر یا شی ء دیگری را مشاهده کرده اند زیرا در آن موقع هلال در هیچ کجای آسمان نبوده است. این موضوع با نتیجه رصدهای 2500 منجم غیرحرفه ای بین سالهای 1987 و 1990م در آمریکا انجام شده هماهنگ است. هدف از این کار، ترغیب آنها برای بررسی چگونگی فرآیند رؤیت ماه بود که به صورت یکی از موضوعهای علمی محض درآمده است. به رغم آن، در اوقاتی که ماه کاملا زیر افق بوده گزارشهایی از رؤیت آن واصل شده است به طوری که قمر در واقع در محل صحیح خودش گزارش نشده است و حتی گاهی ماه قبل، هنوز به پایان نرسیده است.

برخی از مسلمانان تصور می کنند تقویمی مزیت خواهد داشت که برای سراسر کره زمین تاریخهای یکسانی ارائه دهد. فرقه بهره (××) ، در واقع، تقویم از پیش تعیین شده ای با این ویژگی دارد. این تقویم اصلا به رؤیت هلال بستگی ندارد. اما، در عوض از چرخه مشخص 10631 روزه تبعیت می کند (به طوری که آنها می گویند این چرخه معادل 30 سال اسلامی است، البته با داشتن خطای کوچکی حدود یک ساعت به ازای هر قرن). متاسفانه، تاریخهای بهره در مقایسه با تاریخهای مبتنی بر رؤیت هلال می تواند به اندازه دو (یا در مواقع نادر حتی سه) روز تفاوت پیدا کند; مثلا، در سال 1412 ه. ق رمضان بهره در صبح چهارم مارس 1992م. آغاز شد، در حالی که در سرتاسر هند (و نیز خاور دور) تا هفتم مارس روزه را شروع نکردند.

در این مقاله طرحی برای تقویم بین المللی اسلامی مطرح می شود که فقط بر قانون ساده زیر مبتنی است.

تاریخی را که در آن ماه نو متولد می شود، مشخص کنید، ماه آینده در غروب روز بعد آغاز می شود.

سوره ای که در ابتدای مقاله ذکر شد، احتمالا به این نحو تعبیر می شود که چنین قاعده ای را مجاز می شمارد، زیرا در حقیقت ارتباط مستقیمی بین لحظه هلال و شروع ماه جدید وجود دارد.

تولد هلال لحظه ای تعریف شده که طول سماوی ماه دقیقا برابر طول سماوی خورشید است (طول سماوی در بسیاری از موارد شبیه به طول جغرافیایی است به استثنای این که طول سماوی مربوط به آسمان است). بدین ترتیب، برای تعیین ماه جدید اسلامی فقط کافی است که دقیقا طولهای سماوی ماه و خورشید به هنگام نیمه شب مقایسه شوند; اگر طول سماوی ماه بزرگتر باشد، ماه بعدی باید با غروب خورشید شروع شود و در صورتی که طول سماوی ماه هنوز به طول سماوی خورشید نرسیده است، بایستی تا 24 ساعت دیگر یعنی تا نیمه شب بعد منتظر بمانیم و دوباره طولهای آنها را با هم مقایسه کنیم.

هماهنگی تاریخهای اسلامی و گریگوری

باید توجه شود که در معادل سازی تاریخهای اسلامی با تاریخهای گریگوری، واقعا معمولتر آن است که تاریخ گریگوری را از سپیده دم در نظر بگیریم.

چنین قراردادی را برای بقیه این مقاله رعایت خواهیم کرد. بنابراین، به منظور محاسبه تاریخ گریگوری براساس صبح ماه اسلامی نو، باید دو روز به تاریخ طلوع قمر نو افزوده شود.

باید تاکید کنیم برای آن که بدانیم هلال ماه چه موقع رؤیت خواهد شد، نباید قانون فوق را الزاما راهنمایی دقیق تلقی کنیم. اما، اگر نیمه شب زمان جهانی (UT) به عنوان «لحظه پیدایش » در نظر گرفته شود، معمولا اولین ظهور شفاف هلال در آسمانهای آسیا، آفریقا و اروپا خبر از شروع ماه (30 روز) نو می دهد.

در این زمینه استثناهایی اجتناب ناپذیر وجود دارد. چون مدار ماه بیضی است (نه دایره)، لحظاتی وجود دارد که ماه تندتر از حد معمول حرکت می کند; لذا امکان دارد که هلال بعد از نیمه شب متولد شود و در نتیجه به تقریب 14 تا17 ساعت بعد در هنگام غروب آفتاب احتمالا در شمال غربی آفریقا رؤیت شود. با وجود این، فقط برای چند دقیقه مهم قابل رؤیت خواهد بود که اکثریت مردم به آن توجهی ندارند و حتی در مکانهای شرقی تر هلال کمتر آشکار خواهد شد.

برعکس، امکان دارد که هلال اندکی قبل از نیمه شب زمان جهانی متولد شود بدون آن که در هیچ کجای شرق اقیانوس اطلس در طی شامگاه بعد، مشاهده شود; زیرا هلالی که از عمر آن فقط 18 یا19 ساعت می گذرد، همیشه قابل رؤیت نخواهد بود. مع ذلک، مطمئنا از جایی در آمریکا، بعد از این که چند ساعتی بیشتر از عمر هلال گذشت و جدایی بین هلال و خورشید افزایش یافت، مرئی خواهد شد (که در این موقع، در آمریکا غروب خواهد بود ولی در آفریقا و اروپا تقریبا نیمه شب است).

امروزه با استفاده از فن های مدرن نجومی می توان قبلا زمان تولد هلال ماه را با اختلاف چند ثانیه محاسبه کرد. چنین زمانهایی هر سال در Ephemeris Anglo - American Astronomical Almanac (همچنین Nautical Almanac و در Indian Astronomical و منابع دیگر) منتشر می شود. روش دیگر آن است که می توان با محاسبات لازم بر روی یک میز یا توسط یک رایانه با فرض این که نرم افزار مناسبی در آن به کار رفته باشد، براحتی و سریع، زمان تولد هلال را به دست آورد.

هنگامی که طولهای سماوی خورشید و ماه را برای این تقویم پیشنهاد شده مقایسه می کنیم، محاسبات مربوطه را می توان براساس نیمه شب زمان منطقه ای دیگری به غیر از گرینویچ نیز انجام داد که در این صورت «لحظه پیدایش » با اختلاف چند ساعت زودتر یا دیرتر به دست خواهد آمد. گاهی این کار به سبب تغییر در فاصله میان طولهای سماوی خورشید و ماه از یک ساعت به ساعت بعدی، تاریخ انتقال به ماه نو را تغییرخواهدداد. که می تواند به راحتی منجر به پاسخ متفاوتی برای این سؤال بشود که «آیا ماه قبل ازنیمه شب نسبت به خورشیدسبقت گرفته است؟

براساس پیشنهادی که در این مقاله (و با استفاده از نیمه شب گرینویچ) ارائه شده است، جدول 1، تاریخهای گریگوری ماههای اسلامی را تا سال 1419 ه. ق نشان می دهد. زمانهای تولد قمر نو در این جدول گنجانده شده، به طوری که می توان مواقعی را معین کرد که در آنها ماه دقیقا قبل از نیمه شب جهانی بر خورشید سبقت گرفته است یا نه. شناخت ما از دینامیک سماوی آن قدر دقیق و مفصل است که می توان چنین تقویمی را مطمئنا برای 60 سال آینده و احتمالا بیشتر از آن تنظیم کرد.

مشکل تغییر تندی چرخش زمین

محدودیت عمده ای که از توسعه آینده مبهم جلوگیری می کند، مساله چگونگی تغییر میزان چرخش زمین در آینده است. بتدریج از تندی چرخش زمین کاسته می شود - ولی این کاهش با نوسانات نامنظمی همراه است که ظاهرا در اثر تغییرات ژئوفیزیکی در درون زمین رخ می دهد، لذا، چرخش زمین برای سنجش زمان عامل مناسبی نیست: اختلاف بین چرخش زمین و یک ساعت دقیق به عنوان مقدار Delta-T به ازای سال (یا حتی روز) مورد بررسی شناخته می شود. (برای تفصیل بیشتر مجموعه لغات دیده شود).

تغییرات کنونی (و نیز تغییرات در گذشته نه چندان دور) Delta-T را می توان به گونه ای دقیق استنتاج و یا به دقت کنترل کرد، ولی مقدار آن را برای آینده فقط به تقریب قابل محاسبه است.

بنابراین، در تقویم موردنظر نمی توانیم مطمئن باشیم که رمضان 1511 ه. ق در 24 مارس 2088 م. شروع خواهد شد یا 25 مارس. بر طبق فرمولی که بسیار مورد استفاده قرار می گیرد، تصحیحات Delta-T ممکن است 9/3 دقیقه برای آن ماه پیشنهاد شود. اگر آن مقدار، اندازه واقعی Delta-T باشد (یا اگر بیشتر از مقدار باشد) هلال جدید در بیست ودوم مارس متولد خواهد شد - درست قبل از نیمه شب زمان جهانی، بنابراین ماه رمضان باید در 24 مارس شروع شود.

مع ذلک، اگر تا اواخر مارس 2088 م Delta-T فقط 3 دقیقه شود (که بسیار محتمل است) در این صورت نیمه شب جهانی در 22/23 مارس،9/0 دقیقه زودتر رخ می دهد و تاریخ تولد همان قمر نو به 23 مارس تغییر می کند - از این رو، تاریخ اول رمضان با 25 مارس مصادف می شود.

چنین بلاتکلیفی در مورد شروع رمضان 1511 ه. ق هیچ تاثیری بر اطمینان ما به تاریخهای ماههای بعدی که امکان دارد پیش بینی شده باشد، نخواهد داشت، زیرا تولد قمرهای نو آنها نزدیک نیمه شب جهانی نخواهد بود. به همین ترتیب، می توان تقویمهای دقیقی را پیشاپیش (به واقع از هم اکنون) برای سالهای 1512 و1513 ه. ق و غیره به آسانی تنظیم و منتشر کرد. تا ماه صفر 1518 ه. ق با ماه مشکل آفرین دیگری مواجه نخواهیم شد.

جدول 2 آن تاریخها و نیز چند تاریخ اسلامی دیگر را نشان می دهد; و این وقتی است که مقادیر کم پیش بینی نشده کم و زیاد Delta-T ممکن است موجب شود تقویم مورد نظر با اختلاف یک روز نادرست بشود. باید تاکید کرد اوقاتی که در این تقویم قبل از سال 1511 ه. ق فهرست شده اند، به اختلالی اساسی در میزان چرخش زمین نیاز دارند تا نیمه شب مناسب زمان جهانی را به بعد از لحظه پیدایش هلال انتقال دهند.

بتدریج که به آن تاریخهای بحرانی نزدیک می شویم، باید نسبت به مقدار احتمالی Delta-T آنها نظر بهتری کسب کنیم. بنابراین، تا شروع سالهای موردنظر احتمال خیلی کمی وجود دارد که خطاهای جدول 2 باقی بمانند: در واقع، آنها باید زودتر از فرارسیدن آن تاریخ حل شوند.

لازم به ذکر است که تنها در این نظام تقویم ویژه است که تاریخهای جدول 2 مشکل آفرین می شود. تقویمهایی که براساس نیمه شب در منطقه زمانی دیگری (یا در حقیقت، هر تقویمی که برطبق معیارهای کاملا تعریف شده دقیقی بنا شده باشد) ارائه شده باشند گاهی اوقات به اجبار با خطاهایی در مورد Delta-T روبه رو خواهند شد، اما این خطاها در ماههایی است که با ماههای فهرست شده در جدول 2 متفاوت خواهند بود.

چهار ماه متوالی 30 روزه

از آن جا که سیستم تقویمی موردنظر از طریق یک فرایند پیدایش عمل می کند که کاملا واضح و بدون ابهام است و فاقد ناحیه خاکستری است، جالب است بدانیم که در این تقویم چگونه مشکل ماههای متوالی 30 روزه حل می شود. (هنگامی که سؤال می شود در یک تقویم مبتنی بر رؤیت هلال چند مرتبه ماههای متوالی 30 روزه رخ می دهند، لازم است معیارهایی به ازای اولین رؤیت با توجه به تاثیرات پراکندگی جوی و جذب، انتخاب شود).

طول ماه موضوع مهمی است، زیرا در هنگامی که تغییر مهمی در ماههای 29 و 30 روز به وجود می آید، می توان فهمید که چقدر خطا در تقویم ساده شده اسلامی و از قبل محاسبه شده (مانند تقویم بهرا) روی داده است. بنابراین، به لحاظ نظری امکان دارد چند ماه متوالی 30 روزه، منحصرا بر اثر عوامل محض نجومی باشد: مثلا این که چه مواقعی ماه طولانی تر از معمول زمین را دور می زند؟

تحلیلهای بلندمدت و مفصل در مورد طول یک ماه قمری (که به عنوان Lunation شناخته شده است) آشکار می سازد که در بعضی مواقع امکان دارد یک ماه قمری به اندازه 28/6 ساعت کوتاه تر از مقدار متوسط آن (که 29 روز و73/12 ساعت است) شود و یا ممکن است 35/7 ساعت بیشتر شود. این عدم تقارن به توضیح این مطلب کمک می کند که چرا احتمال وقوع ماههای اسلامی متوالی «بلند» بیشتر از تعداد ماههای اسلامی «کوتاه » متوالی است. سه ماه 30 روزه در یک ردیف کاملا عادی است و حتی ممکن است 4 ماه متوالی 30 روزه اتفاق افتد، ولی هرگز ممکن نیست که بیشتر از3 ماه متوالی 29 روزه رخ دهد.

نوسانات در اندازه و مدت حرکت ماه چرخه ای است. چرخه ای سریع با میانگین حدود 412 روز وجود دارد که دقیقا کمتر از 14 ماه قمری است و این حرکت با تغییرات خروج از مرکز (یا شکل) مدار ماه همراه است. این چرخه سریع در داخل چرخه کندتری به طول موج 85/8 سال، قرار گرفته است (برابر با یک گردش کامل محور مدار بیضی شکل ماه). به علاوه، نوسانهای دیگری وجود دارد که تعدادی از آنها موجب بسط تغییرات به مدت چند صد سال می شوند - به نحوی که جستجوی یک طول موج متوسط مفهومی نخواهند داشت.

ماههای قمری طولانی تر نسبت به ماههای قمری عادی، بیشتر بین اکتبر و مارس رخ می دهند، زیرا در این ایام زمین مدارش را به دور خورشید سریعتر می پیماید. این وضعیت در ماههای فوریه و مارس، لحظه سبقت گرفتن ماه بر خورشید را به تاخیر می اندازد (یعنی لحظه تولد ماه نو). همچنین این بدان معناست که در مقایسه با زمانی که فرضا تندی زمین یکنواخت می بود، خورشید به تولد جدید هلال نزدیکتر می شود و در آن صورت آغاز رؤیت ماه به تاخیر می افتاد. از طرف دیگر، در ماههای اکتبر و نوامبر، موضع خورشید بر روی خط دایرة البروج «عقب تر از زمان تعیین شده »، است و لذا ماه زودتر بر خورشید سبقت می گیرد.

به دلایل فوق، هر 8 یا9 سال در نیمکره شمالی هنگام پاییز و زمستان، احتمالا دو مورد وجود خواهد داشت که 4 ماه قمری متوالی بیشتر از119 روز بشود; بنابراین، امکان دارد که برای تمام 4 ماه، یک ماه اسلامی طولانی به دست آید.

جدول 3 مواقعی را نشان می دهد که در گذشته و یا آینده تقویم موردنظر چهار ماه طولانی متوالی را ایجاد می کند. مع ذلک، اگر لحظه پیدایش از نیمه شب گرینویچ به منطقه زمانی دیگری تغییر یابد، سالهای کاملا متفاوتی دارای چهار ماه 30 روزه متوالی خواهند بود. این پدیده با توجه به انتخاب منطقه زمانی، بسیار مهم است; زیرا برای انجام دادن این کار لازم است طول جغرافیایی که ماه دقیقا قبل از نیمه شب محلی بر خورشید سبقت می گیرد، تعیین شود; از این رو، زودتر با ماه (29 روزه ای) مواجه می شویم که فورا قبل از 120 روز مطلوب، ادامه پیدا می کند.

ماههای متوالی 30 روزه در تقویمهای مبتنی بر هلال

در تقویمهای مبتنی بر رؤیت هلال، سازه های دیگری بر تاریخ عبور به یک ماه اسلامی جدید تاثیر می گذارند. مثلا، اگر در اکتبر، ماه بالای دایرة البروج قرار گیرد، ارتفاع عمودی آن در هنگام غروب خورشید در نیمکره شمالی افزایش می یابد (به شکل 1 مراجعه شود) و این امر آغاز زودتری را برای ماه بعد ساده می کند و در نتیجه امکان بیشتری در ایجاد 4 ماه متوالی 30 روزه وجود خواهد داشت (موضع ماه در بالا یا پایین دایرة البروج توسط پارامتری به نام «عرض سماوی » تعیین می شود).

در نیمکره جنوبی، عرض قمری مثبت به خاطر «وارونه » بودن ظاهری آسمان جنوب، موجب کاهش ارتفاع قمر می شود. اکثرا در فوریه / مارس ماه دیرتر رؤیت می شود (شکل 2) و در نتیجه احتمال بیشتری برای ایجاد 4 ماه طولانی وجود دارد.

ضمنا حتی اگر از عرض قمر چشم پوشی شود، برای مشاهده کنندگان در نیمکره جنوبی آسانتر است که چهار (یا حتی پنج) ماه متوالی 30 روزه، ثبت کنند - علت آن زاویه کم بین غروب دایرة البروج و افق، بین ماههای فوریه و آوریل، در آن جاست، که ارتفاع هلال را کاهش می دهد و بنابراین، شروع اولین رؤیت را به تاخیر می اندازد. علاوه بر این، در غروب آفتاب در ماههای سپتامبر و اکتبر زاویه زیاد دایرة البروج موجب ساده شدن رؤیتهای هلال در عرضهای جنوبی می شود (به شکل 4 مراجعه کنید).

در نیمکره شمالی آن روابط تقویمی بین دایرة البروج و افق غروب خورشید معکوس می شود و این مساله برای وقوع 4 ماه متوالی 30 روزه در کشورهای مدیترانه ای و سرتاسر آسیا و هر کجا که تقویم آنها برمبنای رؤیت هلال است، مشکل بیشتری ایجاد می کند.

تفاوت فوق بین دو نیمکره، به علت ماههای قمری طولانی است که در فصول پاییز و زمستان نیمکره شمالی رخ می دهند - در حالی این مورد در فصلهای متقابل (بهار و تابستان) در جنوب استوا پیش می آید.

در هر دو نیمکره، ظهر دایرة البروجی بلندترین ظهر است که در انقلاب تابستانی به بیشترین حد خود می رسد، در حالی که در انقلاب زمستانی بیشینه ارتفاع آن در نیمه شب حاصل می شود. لذا، هم در عرض شمالی و هم در عرض جنوبی، بلندترین غروب دایرة البروجی در هنگام اعتدال بهاری است که در سپتامبر و در نیمکره جنوبی (دقیقا قبل از آن که تندی زمین بالا برود) و در مارس در نیمکره شمالی (هنگامی که تندی زمین رو به کاهش بگذارد) صورت می گیرد.

خلاصه

تقویم اسلامی که در این مقاله به آن پرداخته شد، با این تصور ارائه شده است که شاید برای نظامی که تاریخهایی یکسان برای سراسر جهان در نظر می گیرد، مؤثر باشد. بعلاوه، تاریخهای آن عملا با اولین پدیداری هلال در بسیاری از کشورها مطابقت خواهد داشت.

شاید مهمترین مساله، کوششی است تا نشان دهنده عواملی باشد که اغلب در نظامهای تقویم قمری به آنها پرداخته می شود - به طور مثال، تغییرات حرکت وضعی زمین، چرخه های قمری و تاثیرات عرض ماه و میل دایرة البروجی می توانند مطرح باشند.

واژه نامه

برخی عبارتهای نجومی

گنبد سماوی (کره سماوی) Celestial Firmament (or Celestial Sphere) سطح داخلی کره فرضی بزرگی که زمین را احاطه کرده است. مواضع ستارگان و سیارات و غیره را می توان بر روی این سطح همچنان که گویی روی پرده قرار دارند، تصویر کرد - درست مانند آن که در داخل یک افلاک نمای بزرگی قرار داریم. (در واقع منجمان قدیمی تصور می کردند واقعا سطح توپری مانند آن وجود دارد که در یک فاصله دوری ستارگان بر روی آن ثابت شده اند).

دایرة البروج Ecliplic

صفحه ای است که مدار زمین به دور خورشید در آن جای دارد. این صفحه را می توان تا بینهایت در همه جهتها گسترش داد به نحوی که موضع هر سیاره، ماه، ستاره یا کهکشان را در جهان با توجه به این که بالا یا پایین صفحه دایرة البروج قرار می گیرد معین کرد.

خط دایرة البروج محل تلاقی صفحه دایرة البروج با کره سماوی است. بنابراین، این خط موضع نسبتا خوبی را در آسمان در خلال روز و شب دارد. معمولا این خط در نقشه های مربوط به ستارگان مشخص شده است.

خورشید، ماه و سیارات همیشه نسبتا در نزدیکی خط دایرة البروج در خلال حرکت ظاهری شان در عرض آسمان، قرار دارند.

عرض سماوی (یا عرض دایرة البروجی) Celestiasl Latitude

عرض سماوی عبارت است از فاصله ماه (یا یک سیاره) در بالا یا پایین دایرة البروج تا خط دایرة البروج هنگامی که از زمین مشاهده شوند. این مقدار برحسب درجه اندازه گیری می شود.

گاهی اوقات، ماه می تواند به اندازه 5 درجه بالا یا زیر دایرة البروج قرار گیرد. عرض سماوی خورشید ممکن است در بیشتر مقاصد صفر در نظر گرفته شود (هرگز از "2/1 قوس بیشتر نمی شود).

طول سماوی (یا طول دایرة البروجی) Celestial Longitude (Or Ecliptical Longitude) مقیاسی است که در امتداد خط دایرة البروج از صفر درجه شروع و به 360 درجه ختم می شود (یعنی مدار کامل دور زمین). بنابراین، طول و عرض سماوی یک شی ء منظومه شمسی بدون تردید مکانش را در آسمان تعیین می کنند. خورشید در هر روز حدود یک درجه طول سماوی را طی می کند، ولی ماه به طور متوسط 13 درجه در هر روز (و خیلی سریعتر از خورشید) حرکت می کند (طول سماوی ماه نسبت به ستارگان ثابت است، لذا مدار آن در مدتی کمی بیشتر از27 روز کامل می شود) .

در این مقیاس، طول سماوی خورشید در لحظه اعتدال بهاری صفر است. بخشهای منطقة البروج (و صور فلکی) اغلب برحسب طول سماوی ترسیم می شوند.

گرچه طول و عرض سماوی معمولا به هیات «زمین مرکزی » مربوط می شود (با توجه به این که زمین در مرکز دایره قرار دارد)، به طور اتفاقی در نظام خورشید مرکزی نیز به کار رفته اند - هنگامی که مقیاس طول سماوی به دو دایره ای، که بر روی خورشید متمرکز است، مدرج و اندازه گیری می شود.

طول و عرض سماوی نباید با «زاویه بعد» و «زاویه میل » اشتباه شود، زیرا آنها به نظامهای مختصات دیگری در آسمان مربوط می شوند و با صفحه استواری زمین و محور چرخش آن ارتباط می یابند. این نظام آخری در مورد ستارگان (و گاهی ماه، خورشید و سیارات) کاربرد دارد.

ماه قمری (یا ماه اقترابی) Lunation (Or Synodic Month) فاصله بین دو ماه نو متوالی در حال حاضر به طور متوسط 530589/29 روز است. یک هزار سال پیش این تعداد530587/29 روز بود، احتمالا یک هزار سال بعد 530591/29 روز خواهد شد.

شک در مقادیر دقیقتر توانایی ما را در محاسبه زمانهای دقیق پدیده قمری در گذشته و آینده دور محدود می سازد (گرچه این مورد به مهمی مساله Delta-T نیست).

Delta - T

اختلاف بین زمان اندازه گیری شده از نظر چرخش زمین و یک ساعت دقیق را Delta-T می گویند.

میزان چرخش زمین ثابت نیست، اما به تدریج چرخش آن کند می شود که عمدتا به اصطکاک جذر و مدی مربوط است. آنچه موجب بروز اشتباه در مطالب می شود، افت وخیزهای نامنظمی است که در شتاب منفی وجود دارد و این شتاب توسط آتشفشان و افت و خیزهایی در طبقات زمین ایجاد می شود و همچنین تغییراتی در پدیده های زوج شدگی مغناطیسی عمیقی در درون سیاره مسکونی ما به وجود می آید. حتی گاهی اوقات به میزان چرخش نیرو داده می شود تا به طور موقت افزایش یابد. به خاطر این که تمایل کلی به کاهش حرکت است، ساعت دقیقی که از 3000 سال پیش شروع به کار کرده بود، اکنون لحظه ظهر را چند ساعتی «اشتباه » نشان می دهد: این مطلب با زمانهای ثبت شده و مواضع گرفتی های گذشته منطبق است.

بنابراین، لازم است دو مقدار زمانی مشابه داشته باشیم که یکی زمان رسیدن خورشید به سمت الراس گرینویچ را، که (به طور متوسط) 12 ظهر می باشد، نشان دهد و دیگری زمانی را نمایان سازد که توسط ساعت خودکاری که تحت تاثیر چرخش زمین قرار نمی گیرد و کاملا مستقل از آن است.

یک تصمیم اختیاری برای ثبت دو مقیاس زمانی به صورت همزمان در سال 1902م، ایجاد شد. از آن زمان آنها به طور آهسته و مجزا انتقال یافتند و ساعت اتمی همان طور که پیش بینی می شد، جلو افتاد.

بدون شک غیرممکن است که بدانیم در آینده چه اتفاقی صورت می گیرد. بهترین کاری که می توانیم بکنیم آن است که تصور کنیم زمین به کاهش حرکت وضعی خود همگام با میزان متوسطی که در گذشته داشته است، ادامه می دهد و ضمنا افت و خیزهای اتفاقی و ناشناخته که در آینده ممکن است پیش آید، نادیده گرفته می شود. اگر ما آن را انجام دهیم، معقولانه است که اختلاف بین دو نظام زمانی بین 5/3 تا 5 دقیقه را در سال 2100 م.، تخمین بزنیم (که این وابسته به انتخاب چند فرمول مناسب می باشد). در آغاز سال 1995 م. این اختلاف 61 ثانیه بود. این تصحیحات به عنوان مقادیر Delta-T برای سال موردنظر است.

واضح است که برای مقاصد روزانه بهتر است که زمان را برطبق حرکات ظاهری خورشید بسنجیم به نحوی که ساعتهای معمولی به عمد هماهنگ با حرکت وضعی زمین میزان شوند. بنابراین، گاهی باید به پایان دسامبر یک ثانیه دیگر نیز افزود ویا شاید از آن کم کرد) و چه بسا لازم است که برای ماههای دیگر نیز در صورتی که خطا افزایش یابد، چنین شود. این ثانیه های اضافی تغییرات سالیانه را در مقدار جمع شده Delta-T تشکیل می دهند. تعدیلهای کنونی، این واقعیت را نشان می دهند که در حال حاضر «طول شبانه روز» چند میلی ثانیه بیشتر از 24 ساعت است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان