دانش فقه، از گسترده ترین و قدیمی ترین دانشهای اسلامی است. این دانش، در همه زمانه، در سطح بسیار وسیعی تعلیم و تدریس می شده است. فقهای بسیار در اسلام پدید آمده و آثار فراوانی نیز، در این باره، برجای گذاشته اند.
در دوره حضور ائمه(ع)، فقهای بزرگی همچون: حسن بن محبوب، احمد بن ابی نصر بزنطی حسین بن سعید اهوازی، فضل بن شاذان، یونس بن عبدالرحمن، زرارة بن اعین، عبداللّه بکیر و...ظهور کردند. اینان، با تشویق ائمه و راهنمایی آنان، در نحوه استنباط و استخراج فروع از اصول، به اجتهاد و افتاء می پرداختند.
متاسفانه در دوره غیبت، این شیوه تا حدودی به کندی گرایید. نقل و ثبت حدیث، به جای اجتهاد و استنباط نشست.و در زمان شیخ صدوق، حاکمیت مطلق یافت. تلاشهای ابن ابی عقیل و ابن جنید اسکافی نیز در تجدید و رواج شیوه دوره حضور به نتیجه نرسید، تااین که عالم برجسته و فقیه توانمند شیعه، شیخ مفید، به رواج و تجدید فقه به شیوه دوره حضور ائمه(ع) همّت گماشت و فقه تحلیلی و اجتهادی را دوباره رواج داد. وی، با اطلاعات گسترده ای که از مکتبهای فقهی اهل تسنّن و مشربهای فقهی در میان عالمان شیعه داشت، به تدوین فقه اجتهادی و تطبیقی پرداخت، و کتابها و رساله هایی با این گرایش از خود بر جای گذاشت. همان گونه که در گذشته یاد آور شدیم، پس از کلام، بیشترین نوشته های او در این باره است.
در این بخش، المقنعه را که مهمترین اثر فقهی مفید است. و چهره فقهی وی را به خوبی می نمایاند و المسائل الصاغانیه و الاعلام بما اتففت علیه الامامیه ممّا اتفقت العامه علی خلافهم فیه، که بیانگر تبحر و تسلط وی برمکاتب گوناگون فقهی اهل تسنن است، به اختصار معرفی می کنیم.
این کتاب، تقریب، همه عناوین فقهی را دارد. تهذیب الاحکام، نوشته شیخ طوسی، شرح همین کتاب است
المقنعه
این کتاب، تقریباً همه عناوین فقهی را دارد. تهذیب الاحکام، نوشته شیخ طوسی، شرح این کتاب است.
مقنعه، اخیراً از سوی موسسه نشر اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، با تصحیح از روی نسخه های گوناگون خطی و نسخه چاپی قدیمی، و اشاره به اختلاف نسخ، و ذکر منابع احادیث و ادعیه، به چاپ رسیده است.
شیخ مفید، این کتاب را به درخواست شخصی که این گونه وی را وصف می کند: السید الامیر الجلیل اطال اللّه فی عزّالدین والدنیا مدّته... نگاشته است.
شاید مقصود، پدر سید مرتضی و رضیّ باشد که در آن زمان نقابت علویین و امارت حجّ را بر عهده داشته است و یا یکی از آن دو باشند که پس از پدر مسؤولیتهای پدر را بر عهده داشته اند.
محتوای کتاب
این کتاب از دو بخش عقیدتی و فقهی تشکیل شده است. شیخ مفید، در آغاز این کتاب، اصولی را که اعتقاد به آنها بر همه مکلفان لازم است، به اختصار آورده است. با این شیوه، محوریت عقائد و تکیه فروع را بر اصول یادآوری می کند. خود در مقدّمه، دلیل این کار را چنین توضیح می دهد:
(من این اثر ر، با آنچه بر عموم مکلفان اعتقاد به آن لازم است، شروع می کنم. اعتقادی که سستی و سهل انگاری درباره آن روا نیست. چرا که عقیده اصل ایمان و پایه همه ادیان الهی است. پذیرش اعمال مبتنی بر عقائد است. تمایز بین هدایت و گمراهی نیز به عقائد است)28/.
شیخ مفید، در بخش دوّم، به تفصیل احکام و مسائل شرعی مورد نیاز آن زمان را در ابواب بسیاری گرد آورده است. ابوابی که در میان فقهاء پس از وی متداول شده است. شیخ طوسی، شاگرد برجسته، مفید درباره این کتاب در مقدمه تهذیب، چنین می نویسد:
(برخی از من خواستند که بر رساله شیخ ما ابوعبداللّه (مفید)، خدا او را تأیید کند، شرحی بنویسم; زیرا مقنعه در باب خودش شافی و برای بیشتر آنچه از احکام شرعی بدان نیاز است کافی است و از زوائد به دور است.) مقدمه3/.
مقنعه همانند مقنع صدوق که تنها به نقل و ثبت احادیث اکتفا کرده، نیست، بلکه در بسیاری از موارد با طرح آیات، روایات، اجماع و به کارگیری عقل، به استدلال بر فتاوی پرداخته است. بنابراین، این کتاب را باید در رده فقه استدلالی قرار داد.
در عین حال، مفید در این کتاب بیشتر به مسائلی که در روایات طرح شده توجّه داشته است. شاید در آن زمان، نیازی به تفریع فروع بیش از این نمی دیده است.
افزون بر مسائل فقهی، بخشی از این کتاب به ذکر انساب پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) و تاریخ ولادت و شهادت و یا وفات و برخی از دعاها و زیارات؟ آنان و روایاتی که در ثواب زیارت آنان آمده است، اختصاص یافته است. 494 ـ 456.
این کتاب از ابعاد و زاویه های گوناگونی در خور تحلیل و بررسی است:
1 . جایگاه عقل در مقنعه.
2 . جایگاه نقل در مقنعه.
3 . مقنعه و آثار فقهی متقدم.
4 . مقنعه و مقنع صدوق.
5 . مقنعه و تهذیب الاحکام.
6 . مقنعه و نهایه، شیخ طوسی.
7 . بینش حکومتی مفید در مقنعه.
8 . بینش اصولی مفید در مقنعه و...
از این عناوین، م، به خاطر کمی فرصت، به دو عنوان آخر می پردازیم و به اجمال بحث می کنیم:
بینش حکومتی مفید در مقنعه
قدماء از فقهای شیعه، دیدگاههای حکومتی خود را در ضمن ابواب گوناگون کتابهای فقهی خود می آورده اند.
شیخ مفید، در بیان احکام سیاسی و اجتماعی اسلام، که توقف بروجود حکومت دارد و از شؤون امام و حاکم اسلامی است، واژه هایی از قبیل: امام، امام المسلمین، سلطان، سلطان اسلام، حاکم، فقیه و... را مکرّر در این کتاب به کار برده است و وظایف و مسؤولیتها و اختیاراتی را برای آنان بیان کرده است.
وی، در باب امر به معروف و نهی از منکر می نویسد:
(فاما اقامة الحدود فهو الی سلطان الاسلام المنصوب من قبل اللّه تعالی و هم ائمة الهدی من آل محمّد(ص) او من نصبوه لذلک من الامراء والحکام وقد فوضوا النظر فیه الی فقهاء شیعتهم مع الامکان...) 810/.
اقامه حدود ویژه سلطان اسلام، منصوب از جانب خداست و آنان ائمه معصومین(ع) از آل محمّد و یا کسانی که آنان برای این کار نصب کرده اند، می باشند [و در زمان غیبت] اجرا ی حدود ر، در صورت امکان، به فقهاء شیعه واگذار کرده اند.
شیخ مفید، در ادامه سخنان فوق، نتیجه می گیرد اگر فقیهی توان اجرای حدّ را بر فرزندانش و یا اقوام و نزدیکانش داشته باشد و از سلطان جور هراس نداشته باشد، باید به اجراء آن بپردازد.
همچنین واجب عینی است، اقامه حدّ بر فقیهی که از طرف حکّام جور برگروه و دسته ای از مردم حکومت دارد. اقامه حدود، اجراء احکام اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد با کفّار و کسانی از گناهکاران که استحقاق جهاد دارند، بر او لازم است. مردم نیز، باید او را یاری کنند. از سخنان فوق چند مطلب استفاده می شود:
1 . عالم به احکام اسلام و قادر بر تنفیذ و اجراء، از جانب ائمه معصومین(ع) حق ولایت بر مسلمانان دارد. هر چند فرد مورد بحث شیخ مفید، کسی است از سوی حکومت جور به حاکمیت رسیده است. روشن است که نصب از جانب حکومت جور، دخالتی در ولایت او بر امور ندارد. وجوب اقامه حدود جهاد با کفّار و... مشروط به انتصاب از جانب حاکم جور نیست، بلکه این یکی از راههای قدرت و تمکّن برای انجام این امور و وظایف است. بنابراین، از دیدگاه مفید، اگر فقیهی توانست حکومت اسلامی تشکیل دهد، به طریق اولی اقامه حدود و اجرای احکام بر او واجب است:
(و من تامّر علی الناس من اهل الحق بتمکین ظالم له وکان امیراً من قبله فی ظاهر الحال، فانّما هو امیرء فی الحقیقه من قبل صاحب الامر، الذّی سوغّه ذلک واذن له، فیه دون المتغلب من اهل الضلال.)812.
کسی [فقیهی] که از سوی حکومت جور بر مردم حاکم شود، اگر چه در ظاهر این قدرت از جانب حاکم جور به او داده شده است، ولی در حقیقت از جانب امام زمان(ع) ماموریت یافته است، نه از جانب حکومت سلطه گر و گمراه، چون فقهاء (در زمان غیبت) مأذون از جانب ایشانند.
در ادامه سخن فوق، پذیرش ولایت از جانب حکومت جور را منوط به صلاحیت ولیاقت دانسته و علم به احکام و قدرت و توانایی را از شرائط آن می داند و معتقد است: انسانی که صلاحیت نداشته باشد از اذن و اجازه عامّ امام زمان(ع) بی بهره است.
بدینسان، مفید، نصب فقیه را از سوی حکومت جور، صوری و بی ارزش می داند و مشروعیت این تصدّی را مربوط به نیابت و اذنی می داند که امام معصوم(ع) به او داده است.
مفید، در جای دیگر، در ذیل آیه: (خذ من اموالهم صدقه) اخذ زکات از مردم را در حوزه ماموریت پیامبر اکرم(ص) و پس از آن ائمه معصومین و نواب خاصّ ایشان دانسته و در زمان غیبت، جمع آوری زکات و پرداخت آن را به مستحقان، بر عهده فقهاء می گذارد. مقنعه 252/.
مسؤولیت قضاوت، برگزاری نماز عیدین و جمعه را نیز، از شؤون فقهاء و در حوزه مسؤولیت آنان می داند. 721/، 118.
از آنچه مفید در این زمینه آورده است، به دست می آید که: مفید، بر این باور است که فقهای واجد شرایط، در صورت امکان، موظفند بسان ائمه معصومین(ع) به اقامه حدود و اجرای احکام الهی بپردازند و چنانچه نتوانند به گونه ای مستقل تشکیل حکومت اسلامی بدهند، بر آنان لازم است به اندازه ممکن به این مهّم اقدام کنند. حتّی فقیهی که در صورت اضطرار، از سوی حکومت جور بر گروهی از مردم حکومت یافته، در حقیقت از جانب امام عصر(ع) ولایت گرفته است. از این روی، اقامه حدود، قضاوت، اقامه نماز جمعه، عیدین، جهاد با کفّار و... بر او واجب است. مردم نیز، وظیفه دارند که از او حمایت کنند.
لازم به یادآوری است که: از چگونگی طرح این مباحث، به دست می آید که قدماء و از جمله مفید، با جوّ حاکم در آن زمانها تشکیل حکومت اسلامی را امری بعید می دانسته اند; لذا به عنوان یک بحث مستقل و مستدل بدان نپرداخته اند.
بینش اصولی مفید در مقنعه
شیخ مفید، با نکوهش از اجتهاد رائج در بیان اهل سنّت (رأی وقیاس) وعدم جواز استفاده از آن، به معرفی اجتهاد صحیح می پردازد.
رساله الغیبه 4/ ـ 5
او، با مراجعه به ادّله اربعه وآراء اصولی خویش، به استنباط احکام پرداخته و نحوه کاربرد اصول را در فقه نشان داده است. به نمونه ای از آن در ذیل اشاره می کنیم.
عرضه روایات بر قرآن.
شیخ مفید، در تمسّک به احادیث، روایتی را که مخالف قرآن است، ردّ می کند. وی در باب: الوصیة للوارث، می نویسد:
(لا باٌس للوصیة للوارث، قال اللّه عزوجل: کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیراً الوصیه للوالدین والاقربین بالمعروف حقّاً علی المتقین وهذا صریح فیما ذکرناه ... وقد روی عن النّبی انه قال لاوصیة لوارث، وهذا حدیث باطل مصنوع لم یثبت عند نقّاد الاثار و کتاب اللّه اولی من الحدیث والحکم به علی الاخبار اولی من الحکم بالاخبار علیه).
مقنعه 670/ اخبار متعارض
اخبار متعارض، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد: برخی قائل به لزوم ترجیح، به مرجحات هستند ولی مفید، شهرت روایی و فتوایی را بر روایت مقابل ضروری نمی داند. وی، در این که آیا روزه در مسافرت جایز است یا نه، پس از بیان نظر خویش می نویسد:
(قدروی حدیث فی جواز التطوع فی السفر بالصیّام وجاء ت اخبار بکراهیة ذلک وانّه لیس من البرّ الصّوم فی السّفر، وهی اکثر وعلیها العمل عند فقهاء العصابه، فمن اخذ بالحدیث لم یأثم اذا کان اخذه من جهة الاتباع).350/.
تسامح در ادّله سنن
شیخ، در باب استخارات، درباره استخاره ذات الرقاع می نویسد:
(وهذه الروایه شاذة لیست کالذی تقدّم لکنها او ردناها للرخصه دون تحقیق العمل بها.) 219.
چون مفید، استخاره را داخل در واجبات نمی داند، گویا از روایات (من بلغ) به جواز آن حکم دهد. هرچند دلیل محکمی هم بر آن نداریم. جواز روزه در مسافرت نیز شاید باجمله: (اذا اکان اخذه من جهة الاتباع) ناظر به همین قاعده باشد.
کار برد اجماع
مفید، در کتابهای فقهی اش از اجماع، گاه به عنوان دلیلی مستقل و گاه به عنوان تأیید استفاده می کند. در مقنعه صفحه 686، در مقدار ارث زوجه و شوهر از یکدیگر پس از تمسک به قرآن، اجماع و اتفاق را به عنوان برهانی تکمیلی ذکر می کند. در رساله: المسائل الصاغانیه، مکرّر از اجماع به عنوان یکی از ادّله استفاده کرده است. 4/ ـ 7، 38 ـ 40 ـ 44.
جمع بین اخبار
شیخ مفید، در باب زکات، روایات متعارضه را آورده است. پس از آن، با توجّه و اعتقاد به این که در کلام معصومین(ع)، تناقض وجود ندارد و با توجّه به روایاتی که زکات را تنها در نُه چیز می دانند، روایاتی که دستور به زکات حبوبات می دهند، حمل بر استحباب اکید می کند. مقنعه، 244، 247 ـ 249.
شیخ مفید، در کتاب اصولی خویش نیز، (التذکرة باصول الفقه) به کار برد در فقه توجّه دارد و کار برد برخی از آنها را در فقه می نمایاند. موارد آن بسیار است به عنوان نمونه یک مورد را می آوریم:
تمسّک به عموم آیه پس از تساقط حدیثین.
مفید، اذن ولی را در ازدواج دختران شرط نمی داند. وی، این رأی اجتهادی خویش را چنین تحلیل می کند که: هرگاه دو حکم عام و خاص در یک موضوع داشته باشیم و جمع بین آنها ممکن نباشد، مانند روایت ماثوره از پیامبر(ص): (لانکاح اِلاّ بولی) و روایت دیگر آن حضرت که فرموده است: (لیس للولی مع النبت امرٌ) در این جا اگر تقدم و تاخّر را می دانستیم به مقتضای نسخ سخن متاخر را ناسخ قرار می دادیم. امّا چون تاریخ صدور آن دو، روشن نیست، هیچ کدام را نمی توانیم پایه استنباط حکم قرار بدهیم.
بنابراین، در این مورد به ظاهر و عموم آیه (فانکحوا ما طاب لکم من النساء) (نساء، آیه 3) و آیه (وانکحوا الایامی منکم) تمسک می کنیم ونکاح دختر را بدون اذن ولی جایز می دانیم.
کنز الفوائد، ج21/2 ـ 22.
فقه تطبیقی
از کارهای پرارزش عالمان شیعه، در قلمرو تبیین احکام شرعی، فقه تطبیقی است. در این رشته، عالمان به تطبیق و مقایسه آراء ونظریات عالمان مذاهب اسلامی می پردازند و اقوال وادلّه آنان را نقل و نقد می کنند. فقه تطبیقی دارای دو رشته است:
1 . تطبیق مذاهب.
2 . تطبیق مشارب.
در رشته نخست، مذاهب فقهی معروف اهل تسنّن وگاه غیر معروف، با فقه شیعه تطبیق و مقایسه می شود در رشته دوّم مشربهای فقهی موجود در میان فقهای شیعه و آراء آنان به بحث و بررسی ومقایسه گذاشته می شود.
شیخ مفید، از بنیانگذاران دو رشته فوق است. وی در کتاب: الاعلام فیما اتفقت الامامیه علیه من الاحکام ممّا اتفقت القامه علی خلافهم، که به درخواست شاگرد برجسته اش سید مرتضی نگاشته است، آن دسته از احکام فقهی را که امامیه اتفاق دارند. و اهل سنّت، بر خلاف آن اتفاق دارند، جمع آوری نموده است.
در این رساله، همه کتابهای فقهی پنجاه و دو گانه مطرح شده و به اسم برخی از کتابهای فقهی که در آنها میان شیعه و اهل سنّت اختلافی نیست، تصریح شده است. بیشتر عناوین کتابهای فقهی را با عنوان (بابٌ) و برخی را نیز با عنوان (القول) آورده است. شیخ آقا بزرگ تهرانی در این باره می نویسد:
(الاعلام، احکام اتفاقی امامیه را و احکامی که اهل سنّت بر خلاف آن معتقدند آورده است. مفید، آن را به درخواست سید مرتضی، در تمامی ابوب فقه نگاشته است. و در ابتدای آن تصریح کرده که این رساله، به منزله تکمله ای برای اوائل المقالات است. مفید در آن کتاب، به کلام تطبیقی پرداخت و در این کتاب به فقه تطبیقی. هرکس آن دو را بخواند تمایز شیعه را از دیگران در اصول و فروع، خواهد دانست).
الذریعه ج237/2.
آقا بزرگ، پس از آن می نویسد:
(نجاشی از این کتاب، به عنوان الاعلام، یاد کرده و کتابی به نام: شرحُ کتاب الاعلام را نیز از تالیفات مفید شمرده است. از گفته نجاشی استفاده می شود که خود شیخ مفید، شرحی بر این کتاب نگاشته است، ولی آنچه هم اکنون موجود است و در دسترس اصل کتاب است، نه شرح آن.)
این کتاب، در مجموعه: عدّة رسائل، به چاپ رسیده است.
المسائل الصاغابنه
این رساله را نیز می توان از نوشته های مفید در زمینه فقه تطبیقی به شمار آورد. این رساله، دارای ده مسأله فقهی است در پاسخ به شبهات عالمی حنفی بر فقه شیعه.
این رساله، اخیراً از سوی موسسه دارالکتاب للطباعه والنّشر، قم، به همراه: الفصول العشره فی الغیبه، چاپ شده است.
انگیزه تالیف
شخصی از صاغان نامه ای به شیخ مفید، می نویسد و از تهمتهایی که در آن منطقه نسبت به شیعه رواج دارد وی را با خبر می سازد و درخواست می کند که به آنها پاسخ گفته شود. مفید درخواست او را می پذیرد و می نویسد:
(من در خواست تو را پذیرفتم و از آن شبهات پاسخ خواهم گفت. و حقّ را روشن خواهم ساخت. افزون بر آن، آراء و بدعتهایی که امام و پیشوای آن عالم متعصب در دین گذاشته و مخالفتهایش را با سایر فقهای اسلام، خواهم آورد. آرائی که در آن، با همه عالمان اسلام تضاد دارد.).
محتوای کتاب
همان گونه که اشاره کردیم این کتاب، شامل ده شبهه فقهی است. شیخ مفید، به تفصیل و با طرح سؤالاتی دیگر در همان زمینه، یکایک آن شبهات را توضیح می دهد و پس از آن پاسخ می دهد. وی، در این رساله برخی از آن نسبتها را بی اساس و دروغ می داند و برخی دیگر را اختلاف فقهی، که در میان همه عالمان مذاهب رواج دارد، می داند.
در رشته دوّم (تطبیق مشارب) نیز شیخ مفید، دارای رساله هایی است از جمله: جوابات اهل الموصل فی العدد والرؤیه، جواب اهل الرّقه فی الاهلّه والعدد.
نجاشی آن دو را از تالیفات مفید دانسته است.
مؤلف با استدلال به آیات قرانی اثبات می کند که ماه رمضان، همانند ماههای دیگر با روٌیت هلال شروع و با رؤیت هلال بعدی تمام می شود. در هشت فصل، سؤالات مطروحه را پاسخ می گوید. بالاخره نتیجه می گیرد که ماه رمضان، همانند ماههای دیگر، گاهی بیست و نه روز و گاه سی روز است.
شاگرد برجسته مفید، شیخ طوسی، پس از وی به تطبیق مذاهب دست زد و کتاب الخلاف را نگاشت. پس از وی، علامه حلّی در رشته اوّل، تذکرة الفقهاء و در رشته دوّم، مختلف الشیعه، را نگاشت.