بیانات سرکار خانم مهدوی رئیس واحد خواهران دانشگاه امام صادق «علیه السلام » (۱)

با سلام و درود بر آقا امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف » و رهبر انقلاب امام خمینی «رحمه الله » و آرزوی طول عمر برای مقام معظم رهبری و خدمتگزاران جمهوری اسلامی و درود و سلام به شما خواهران گرامی. تشریف فرمایی شما را خیر مقدم وخوش آمد می گویم و امیدوارم در راه خدا ودر پناه امام زمان از جمیع بلیات محفوظباشید. صحبت خودم را با آیه ای از کلام الله مجید آغاز می کنم. در سوره آل عمران آیه 191 آمده است:" الذین یذکرون الله قیاما وقعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلاسبحانک و قنا عذاب النار" این آیه می فرماید: کسانی که در تمامی حالات ایستاده، نشسته و خوابیده خدا را یادمی کنند و در خلقت زمین و آسمانهامی اندیشند اذعان دارند که آسمان و زمین باطل خلق نشده بلکه هدفی دارند; این هدف اصل است و اهداف دیگر نردبانی برای رسیدن به آن هستند. شما عزیزان این هدف را یافته اید و درک کرده اید که عبث وبیهوده خلق نشده اید و باید در اولین برنامه زندگی هدف داشته باشیم. آنچه که از این آیه استنباط می شود اینست که اولا انسان احساس مسؤولیت نماید تا هدف را درک کند و ثانیا به دنبال آن عشق و علاقه به هدف داشته باشد ; زیرا کاری که با بی علاقگی انجام شود ناموفق است. پس باید کوشید تاعشق و علاقه به هدف را در خود ایجادکرد.

سومین نکته تصمیم برای رسیدن به آن هدف است.

چهارمین نکته حرکت و جستجو است.بعد از اینکه تصمیم گرفت حرکت کند تا به آن هدف برسد، باید در جستجوی یک راهنما برآید. در آیه آمده بود که هدفی ازخلق آسمانها و زمین بوده و خلق آنها به باطل نیست و ما هم مسؤولیت داریم که در این مسیر حرکت کنیم، حال که ما معشوق خود،خدا را شناختیم و به طرف او حرکت کردیم و تصمیم هم گرفتیم، راهها را هم شناختیم باید به هر زحمتی راه را هموار کنیم و موانع را از پیش رو برداریم و اوج بگیریم. در مسیراین حرکت ممکن است مشکلات و موانعی باشد که ما آن را پیش بینی نکرده باشیم. دراین مواقع باید از راهنما درس بگیریم.به او توجه کنیم و دنباله رو او باشیم.اما این راهنما باید چه اوصافی داشته باشد؟ در این هدف بزرگ که قرآن می فرماید خلقت آسمانها و زمین براساس آن بوده است، مسلما راهنماباید دارای خصوصیات بارزی باشد:اول باید ایمان به خدا و روز جزا داشته باشد. این ایمان باید بگونه ای باشد که باور کنیم قیامت و جزا و پاداشی هست. چه بسا افرادی که توبه نکردندو نتوانستند از عمرشان خوب بهره برند و در مقابل مشکلات و موانع صبر و استقامت کنند. دوم اینکه علم به آن راه داشته باشد یعنی بداند و علم و یقین داشته باشد که آن راه درست است و آن کارهایی که می کند او را به مقصد می رساند . سوم اینکه راهنماباید کسی باشد که خودش آن راه رارفته باشد، و با پیچ و خم وموانع راه آشنا باشد. چهارم صابر باشد و صبر واستقامت را به ما بیاموزد. پنجم این که هدف راهنما مشخص باشد، من بدانم آن راه و هدفی که مرا به آن سوق می دهد و به آن معشوقی که می خواندهمان چیزی است که من در پی آن بوده ام و بی جهت بدنبال هرکس وهرچیزی نروم. ششم اینکه نتیجه کارآن راهنما را دیده باشم و بدانم که آیااو در کارش موفق بوده، به کارش صدمه ای نخورده به هدفش رسیده یاخیر؟ هفتم اینکه کارشناسان مربوطه او را تایید کنند. اگر مثلا استاد اخلاق است، دیگر استادان اخلاق او را تاییدکنند، اگر صاحب فن است،کارشناسان فن بر او صحه بگذارند.

هشتم غرضهای شخصی در کارش نباشد. نهم عشق به کارش داشته باشد. بعضی تا آخر کاری می روندولی نمی دانند برای چه رفته اند؟! دهم مزدش را از خدا بخواهد نه از کسی که راهنماییش کرده است. یازدهم اینکه او را به آینده امیدوار کند، بعضی هستند که دائما آیه یاس می خوانند.دوازده شما را دوست داشته باشد و به شما عشق بورزد و بداند که شماسرمایه آینده این مکتبید. سیزده ایثارکند; یعنی شما را بر خودش ترجیح دهد. چهارده در اختلاف بین شما وشخص مقابلتان هدف برایش مطرح باشد نه شخص و یا خشنودی وناراحتی شما. پانزده تعریفها وبدگوییها، او را در کارش متزلزل نکند.برایش مهم نباشد که دیگران درباره اش چه می گویند; فقط هدف برایش اهمیت داشته باشد، البته بابرنامه و کلام درست به آن هدف دست یابد.

اگر فردی تمامی این خصوصیات را داشته باشد، می توانید به او بعنوان راهنما اعتماد کنید.

حال که تا اینجا رسیدیم و هدف وبرنامه های تابعش را شناختیم، از شمادانشجوی عزیز که در این راه قدم گذاشته ای می پرسم، می دانی تا این زمان چند حق بر گردن شماست؟ حق ائمه، حق مکتب، حق پدر و مادر، حق خواهر و برادر، حق خواهر و برادردینی، حق جسم و روحت، حق استاد،حق همکلاسی و هم مباحثه ای، حق دو نفر مسلمان که بر هم دارند، حق همسایه، حق کسانی که برای شماسرمایه گذاری کرده اند، حق الناس، حق دیگرانی که جای آنها را گرفته ای،حق امام، حق شهدا، حق ایثارگران; آیامی شود این همه را نادیده بگیری وهمه چیز را به بازی بگیری؟ پس هدفت از درس خواندن چه بود؟متوجه ای برای چه حرکت کرده ای وبه اینجا آمده ای؟

مؤسسان این دانشگاه با هدف وعشقی خدایی اینجا را تاسیس کردندو به همین جهت دانشجو بهتر و بیشترجذب برنامه ها و علوم اینجامی شود.

ما سعی کرده ایم در گزینشمان حداقل افرادی که زمینه ساخته شدن را در دو بعد علمی و مذهبی دارند،بپذیریم. خواهران جوان بهترین سرمایه شما ایمان شماست. شما با دوبال علم و تقوا می توانید رو به بالاحرکت کنید.

در ابتدای راه کمی صبر و تحمل داشته باشید. پس از مدتی مشکلات وناراحتیهای مسیر برایتان هموارمی شود. خودتان علاقمند می شوید،ابتکار عمل پیدا می کنید و سفیر ومبلغی برای شهر خویش می شوید.

ما معتقدیم که اگر در اینجا به دانشجو شخصیت داده می شود برای این است که او را از ابتدای ورود چون یک استاد بپرورانیم. منظور از استاداین است که هر جا و در هر سمتی که باشد اسوه و اسطوره ای از شخصیت یک زن مسلمان باشد.

من از شما می خواهم اگر با هدف به اینجا آمده اید، تصمیم گرفته وحرکت کرده اید به اساتیدتان که راهنمای شما هستند، اعتماد کنید، نه به دوستانی که نمی شناسیدشان.

مادران و خواهران! شما نیز پا به پای فرزند و خواهرتان حرکت کردیدو دعا کردید و آنها را تا اینجا رساندیدو به آنچه می خواستید الحمدلله رسیدید، شکرگزار این نعمت باشید.عزیزان! الان در تمام برنامه های مملکت، ناراحتیها و مشکلات جوانان را پذیرفته نشدن در دانشگاههامی دانند! چه بسا افرادی که افسرده انداز اینکه جای شما نیستند. خدا نعمت بسیار بزرگی به شما داده است. تا چه حد قدر این نعمت را می دانید؟

همه ما به قصد خدمت به مملکت اسلامی و تعلیم و هدایت فرزندان شما در این دانشگاه جمع شده ایم.همین طور که ما در دانشگاه مراقب عزیزان شما هستیم در ساعات دیگرشما مراقب فرزندانتان باشید. با آنهادرد دل کنید، حرفهایشان را بشنوید،به آنها محبت کنید تا به شما اطمینان کنند و شما را دوست خود بدانند اینهاباقیات صالحات شما هستند.

این جا محیطی بدور از اختلاط است و اولین دانشگاهی است که برروی زن سرمایه گذاری کرده است.

من عقیده دارم کسی بر زنان ظلم نکرده است، بلکه آنان خودشان مقصر بوده اند که از حقوقشان بی خبربوده اند. آن زنانی که حقشان رامی دانستند هیچ گاه نگفته اند بر ما ظلم شده است. البته منظور از حق بهم ریختن زندگیها نیست. منظور تربیت ورشد دخترانی است که نه تنهاخودشان شخصیت کامل دارند بلکه باعث تحول در خانواده اشان می شوند. ما قصد داریم در دانشگاه امام صادق «علیه السلام » چنین دخترانی راپرورش دهیم دخترانی که نه تنها دردین و اخلاق نمونه اند بلکه از نظرسطح علمی نیز در مرتبه بالایی هستند.

دانشگاه ما با توجه به تعداد کم فارغ التحصیلانش بالاترین رقمهای قبولی کارشناسی ارشد را در سراسرایران را دارد، با توجه به اینکه باکمترین امکانات کار خودش را آغازکرد و اکنون نیز مقهور جو اقتصادی جامعه است. اکثر فارغ التحصیلان ماجذب بازار کار شده اند و تعدادی نیز در همین دانشگاه مشغول به کارند.

دیگران می گویند دانشگاه امام صادق «علیه السلام » موفق است، موفقیتش بخاطر همین همفکری اولیاء بادانشگاه است. روانشناسی جدید درمساله تربیت، خانواده را رکن اساسی تربیت می داند.

مادران گرامی! غرب فرزندان ما رابا برنامه های خاصی از اهداف عالیمان دور می کند. پس به مکتب و انقلاب کمک کنید، به یاری جوان خودبرخیزید که جوان شما آینده ساز این جامعه است.

از شما مادران عزیز تقاضا دارم دراین جلسات شرکت کنید و به ما دست یاری بدهید. حضور شما در این جلسات هم ما را خشنود می کند و هم سختی امر تعلیم و تربیت فرزندانتان راتنها به دوش ما نمی گذارد.

من در خاتمه از تمامی خواهران ملتمس دعایم. از خدا بخواهید به تعداد این گونه مراکز در جامعه ماافزوده گردد و خداوند به خواهرانی که در اینجا خدمت می کنند، توفیق دهد و جوانان را از خطرات حفظنماید تا در پناه امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف » از شرور و فتن شیاطین به دور باشند و باقیات صالحات برای شما قرار گیرند.

پی نوشت:

1) متن حاضر پاره ای از بیانات رئیس محترم واحد خواهران در جمع اولیاء و دانشجویان ورودی 77 در مراسم اردوی پیش دانشگاهی می باشد.