آسیب شناسی فرهنگی (۳)

در شماره پیشین، اهمیت و نقش دین در تضمین سلامت فرهنگ را یادآور شدیم. اعتقاد راسخ به دین، خواه به عنوان خاستگاه فرهنگ و خواه به عنوان عاملی که به فرهنگ رنگ و رو و حیات می بخشد، در ثبات و استواری یک فرهنگ دارای نقش بسیار تعیین کننده ای است

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

اشاره:

در شماره پیشین، اهمیت و نقش دین در تضمین سلامت فرهنگ را یادآور شدیم. اعتقاد راسخ به دین، خواه به عنوان خاستگاه فرهنگ و خواه به عنوان عاملی که به فرهنگ رنگ و رو و حیات می بخشد، در ثبات و استواری یک فرهنگ دارای نقش بسیار تعیین کننده ای است. به هر اندازه که فرهنگ از استحکام و پویائی بیش تری برخوردار باشد، به همان میزان بدنه دستگاه و محتوای فرهنگ آسیب ناپذیرتر خواهد بود. مطالعات میان فرهنگی (cross - cultural studies) مردم شناسان در مورد دین، با بیان این حقیقت که دین همواره بخشی از فرهنگ جوامع بشری را در طول تاریخ تشکیل داده است، بیانگر این حقیقت است که از منظر فرهنگی، چرا و چگونه رابطه انسان با موجودات متعالی و قدرت های فوق طبیعی از نظر افراد متعهد به آن، دارای ارزش و جایگاه ویژه ای است. (1) سلطه گران فرهنگی غرب، از این داده های علمی و از نقش و تاثیر چشمگیری که دین، به ویژه اسلام، در بیداری، نشاط و فروزندگی جامعه ایفا می کند، کاملا آگاهند. از این رو، آنان در میدان کارزار و تهاجم فرهنگی، درصددند تا با سیاست گام به گام و با شعار ایجاد فرهنگ جهانی و جهانی کردن فرهنگ، دین را از متن زندگی جوامع دین دار و دین مدار به کنار زنند و ضمن آسیب رسانی بر ساختار فرهنگ این جوامع، آن را تحت الشعاع تمایلات و اهداف سودگرایانه و مفسده انگیز خود قرار دهند. آنان از دیرباز در جوامع اسلامی و به ویژه جامعه اسلامی ما، حرکت خزنده و پیش رونده ای را آغاز کرده اند، که در صورت غفلت، می رود تا به گونه ای اختاپوسی مجرای بسیاری از شریان های حیاتی فرهنگ ما را مسدود سازد و ریشه های دینی و اعتقادی آن را بخشکاند. این حرکت آسیب رسان، شکل و هویت مهاجمان فرهنگی را نشان می دهد.

اختاپوس فرهنگی

فرایند شکل گیری تهاجم فرهنگی و نیز نهادینه شدن آسیب های فرهنگی را می توان همانند نمودار ذیل ترسیم نمود. ترسیم این نمودار علاوه بر این که ذهنیت ما را نسبت به فعالیت های مرموز و اختاپوسی شکل مهاجمین فرهنگی روشن تر می سازد، نیز به شیوه های گوناگون تهاجم و آسیب رسانی فرهنگی، که در روش شناسی تهاجم فرهنگی مورد توجه می باشد، اشاره دارد.این نمودار(؟)، جریان تهاجم را در شکل و محتوای خود به تصویر کشیده است و در این ارتباط به عوامل، عناصر و آثار تهاجم فرهنگی اشاره دارد. هر یک از عوامل، عناصر و آثار تهاجم، دارای طبقه بندی خاصی است که دامنه و گستردگی هر یک را نشان می دهد. در این فرایند منظور از عوامل سبب ساز، آن دسته از عواملی است که اسباب بروز و ظهور پدیده تهاجم را فراهم می آورند، به گونه ای که با وجود عوامل سبب ساز و فقدان موانع، تحقق پدیده تهاجم قطعی خواهد بود. در ناحیه عوامل زمینه ساز، هر چند تاثیر این عوامل به شدت عوامل سبب ساز نیست، اما در عین حال، چنانچه این عوامل تقویت گردد، به تدریج زمینه بروز آسیب ها و نابهنجاری های فرهنگی فراهم می شود.و سرانجام، هر چند تاثیر عوامل برانگیزاننده، به میزان دو دسته دیگر عوامل نیست، اما این عوامل به گونه ای در ایجاد و تداوم آسیب های فرهنگی نقش دارند. عوامل سبب ساز در درجه نخست، بیش تر ریشه در منش، کنش، خواست و ارائه انسان دارد، تا یک عامل خارجی. به هر حال، قدرت و توانمندی اراده انسان در این زمنیه را نباید از نظر دور داشت. در خصوص عوامل زمینه ساز، فقدان الگوی صحیحی از تولید و مصرف، به ویژه در زمینه صنعت و پوشاک، زمینه جلب توجه و روی آوری مسلمانان به الگوهای تولید و مصرف بیگانگان را فراهم می آورد. چنین الگوهایی در بسیاری از موارد، حامل ارزش های منفی بوده و زمینه ساز بروز و انتشار آسیب ها و نتائج ناخوشایند فرهنگی می شوند.

فقدان ضمانت لازم برای اجراء قوانین الهی و یا تساهل ورزی مسئولین و برنامه ریزان فرهنگی نسبت به اجرای این قوانین و نیز نسبت به بروز و ظهور آثار و نمودهای آفت در جامعه، بستر و زمینه ساز گسترش آفات و آسیب های فرهنگی به حساب می آید. حضور آزادانه و فعال افراد حامل آسیب های فرهنگی در جوامع و محافل فرهنگی و دریافت بازخورد مورد پسند خود از جانب مردم و چه بسا از جانب برخی از مسئولین، همچنین بی توجهی با کم توجهی و احیانا تحقیر حاملین و ملتزمین به ارزش های فرهنگی دینی از جمله عواملی هستند که برانگیزاننده افراد برای پذیرش آسیب های فرهنگی می باشند.

عوامل آسیب زا، سبب ساز و زمینه ساز فرهنگی و نیز عواملی که به نوعی در تحقق و تقویت پایه های آسیب ها مؤثر هستند، می توانند از سنخ عوامل فرهنگی - اجتماعی باشند. همچنان که می توانند دارای ماهیت اقتصادی - سیاسی باشند. در پاره ای از موارد رشد و توسعه اقتصادی و در مواردی دیگر وخامت اوضاع اقتصادی، ممکن است بستر مناسبی برای رشد آسیب های فرهنگی به حساب آیند. آنجا که رشد اقتصادی ناهماهنگ با رشد فرهنگی صورت پذیرد و رشد فرهنگی به مراتب از رشد اقتصادی عقب تر باشد، ممکن است رشد اقتصادی خود به خود و به صورتی طبیعی کانونی از آسیب های فرهنگی را در خود جای دهد. این امر، تا حدودی به شرایط روانی و فرهنگی حاکم بر افراد و جوامع انسانی وابسته است. گرایش ها و روحیات افراد و جوامع با یکدیگر متفاوت است.

برخی از انسان های متمول، زمانی که از جنبه مالی و مادی ارضاء می شوند، به سراغ برنامه های فرانیازی رفته و بدون توجه به آثار زیانبار برخی از کالاهای فرهنگی، استفاده از انواع مدل ها و ابزارها و کالاهای فرهنگی بیگانه را تجربه می کنند و در نتیجه، نه تنها خود را آلوده می کنند که این آلودگی را به دیگران نیز سرایت می دهند. به عکس، برخی هنگامی که گرسنه و نیازمند هستند، به امید رفع احتیاجات مالی و مادی خود حاضر می شوند حتی پذیرای القائات زهرآگین مهاجمان فرهنگی باشند. برنامه ریزان و کارپردازان تهاجم فرهنگی این خلقیات و روحیات متفاوت جوامع و افراد را کاملا تحت بررسی قرار داده و متناسب با آن ها، برای جوامع مختلف انسانی برنامه ریزی می کنند.

آیاتی از قرآن، اشار به وضعیت فکری و روحی گروه نخست دارد. آنجا که می فرماید: «کلا ان الانسان لیطغی × ان راه استغنی » (2) انسان هنگامی که به ثروت و دارائی و بی نیازی می رسد، کفر و طغیان می ورزد و سرکش و مغرور می شود. کلام مشهور رسول مکرم اسلام(ص) در خصوص این که «کاد الفقر ان یکون کفرا» (3) ، فقر ممکن است سر از کفر درآورد، نیز ناظر به وضعیت گروه دوم است. آدمی معمولا هنگامی که از نظر تامین نیازهای ضروری مادی خود بی نیاز شد، در صدد استیلاء و دست یابی به امور به اصطلاح فرانیازی برمی آید و کم تر به فکر سازماندهی و سامان بخشی فرهنگی و دینی برمی آید. برخورداری از امکانات رفاهی کافی، در عین حال، بی توجهی نسبت به بایسته های فرهنگی - تربیتی همراه با بی خبری و یا بی اعتنایی نسبت به هجوم بی امان امواج آسیب های فرهنگی، زمینه مساعدی را برای انتشار آسیب ها و مفاسد فرهنگی در سطح عمومی فراهم می سازد.

در فرایند تهاجم فرهنگی، اموری چون ساختار و شکل آسیب ها، محتوی و ماهیت و ابزار انتقال دهنده آن ها، همه از عناصر شکل دهنده فرایند مزبور به شمار می روند و از مقولاتی هستند که در سازماندهی آسیب ها نقش دارند. آسیب های فرهنگی به اشکال گوناگون تجلی و ظهور می یابند. و لذا شکل خاصی و یا ابزار خاصی را برای انتقال آسیب ها نمی توان معین کرد. هر چند ممکن است برخی از اشکال و صور آسیب ها را سریع تر به مخاطبین خود القاء کند و یا هر چند برخی از وسائل و ابزارها به طور مؤثرتر یک پیام فرهنگی را به مردم منتقل می سازند. به عبارت دیگر، ابزارها و اشکال آسیب های فرهنگی، همواره در خدمت محتوای فرهنگی می باشند، بدین معنی که محتوای فرهنگی، معیار ارزش دهی به ابزارها و اشکال فرهنگی است. و محتوای فرهنگی، ملاک مفید و یا مضر بودن و مطلوب یا نامطلوب بودن آن ها می باشد. و این بدین معنا نیست که ابزار و اشکال پیام رسان فرهنگی، فاقد هرگونه بار ارزشی می باشند، بلکه در مواردی، خود این ابزار و اشکال، نیز به گونه ای دارای جلوه و محتوای فرهنگی هستند. به عبارت دیگر، در مواردی ممکن است محتوای فرهنگی هیچ گونه عیب و نقصی نداشته باشند، اما ابزار و صور انتقال دهنده آن محتوا نه تنها متناسب با محتوای فرهنگی نباشد که حتی در مغایرت با آن بوده و اثر منفی و ویرانگر بر جای گذارد. به عنوان مثال، اگر از یک زن و یا مرد آوازه خوان، که غالبا ترانه ها و آوازهای مبتذل می خواند، بخواهند که اذان بگوید و یا در شان امامان: مدیحه سرائی کند و یا در مصائب حضرت سیدالشهداء(ع) مرثیه خوانی کند، روح و معنویت اذان و مدیحه سرائی و مرثیه خوانی با شکل و ابزاری این چنین سازگاری ندارد. حداقل اثر تخریبی به کارگیری چنین شکل و ابزاری این است که در نظر شنونده ای که چندان واقف به امور نیست، مضامین عالی عرفانی و یا مذهبی را با مضامین مبتذل شهوانی درهم می آمیزد و گویا مرزهای بین این دو را در هم می شکند و رفته رفته شنونده را به نقطه ای سوق می دهد که گویا تفاوتی بین اذان و آواهای معنوی و روحانی از یک سو; و سروده های شهوانی و مبتذل از سوی دیگر، نمی بیند. چرا که هر دو به وسیله یک شخص به اجراء درمی آید. بنابراین، استفاده از ابزار و شکل نامطلوب در انتقال و ابلاغ یک محتوای فرهنگی خوب، به تدریج از اهمیت و ارزش آن مضمون متعالی می کاهد. در پاره ای موارد، مهاجمین فرهنگی نه تنها به قصد کاستن ارزش های متعالی و معنوی، بلکه حتی به نیت جریحه دار کردن روحیه متعهدین و معتقدان به آن ارزش ها، اقدام به انتشار مضامین متعالی فرهنگی، در بافت، شکل و ابزار ناسازگار و نامتناسب با آن ارزش ها می کنند.

دو سال پیش در حاشیه یک نمایشگاه پنج روزه، که در شهر مونترال کانادا در ارتباط با نشر فرهنگ و آثار اسلامی از طرف یک گروه فعال اسلامی برگزار گردیده بود، قطعه فیلم ویدئوئی به نمایش گذاشته شد که توسط آن گروه در آمریکای شمالی تهیه و تنظیم شده بود. این فیلم به توطئه هایی اشاره داشت که سلطه جویان فرهنگی امریکا در ارتباط با اقدامات کینه توزانه خود علیه اسلام و فرهنگ مسلمانان به کار می بستند. از جمله این اقدامات چاپ کلمه طیبه «بسم الله الرحمن الرحیم » بود که با خط بسیار زیبا و جذاب ثلث، بر بلوز سفید رنگ نیمه آستین زنانه نقش بسته بود، و این بلوز را خانمی به تن داشت که از حجاب و عفاف بهره ای نبرده بود! از این قبیل اسلام ستیزی ها که به قصد بی ارزش جلوه دادن جلوه ها و مظاهر اسلامی در انظار عمومی مسلمانان و غیر مسلمانان صورت می پذیرد، در دنیای معاصر فراوان به چشم می خورد.

محتوای فرهنگی، علاوه بر این که، به شکل و ابزار مناسب نیازمند است باید آن چنان که شایسته است، به ویژه از طریق رسانه های عمومی، به طور یکنواخت ابلاغ و منتشر گردد. در غیر این صورت، ارزش و حرمت آن زیر سؤال می رود و در انظار عمومی آسیب پذیر جلوه می نماید. متاسفانه در مواردی این شایستگی و یکنواختی مراعات نمی شود و از این بابت راه نفوذ آسیب های فرهنگی باز می ماند. مثلا، برای نام گذاری نوزادان در ثبت احوال، در صورتی که فرد بخواهد نام نامانوسی برای فرزند خویش انتخاب نماید، یا از اسامی افراد بیگانه و یا نام های غیر ملی و بومی استفاده نماید، اداره مزبور از ثبت چنین اسامی ای جلوگیری می نماید ماموران این اداره تنها مجاز هستند که اسامی مجاز را برای افراد انتخاب نمایند. راستی اگر چنانچه توقیفی بودن اسامی افراد و یا مؤسسات و مراکز و فروشگاه ها و تولیدات و مصنوعات به نحو شایسته و مطلوب همراه با ضمانت اجرائی قوی بر کلیه نهادها و رسانه ها سایه افکنده و به طور یکنواخت به صورت یک روح ساری و جاری در کالبد مؤسسات ملی و دولتی و خصوصی دمیده شود، اثر مطلوبی بر جای خواهد گذاشت. آیا واقعا سایر نهادها و رسانه های همگامی چنین اند؟ آیا وضعیت برخی از پیام های بازرگانی که از طریق رسانه های عمومی منتشر می گردد، و یا نام ها و علامت هایی که بر برخی از تولیدات یا مراکز و فروشگاه ها گذاشته می شود، شایسته فرهنگ اسلامی است و با مبانی دینی و حتی ملی سازگاری دارد؟

متاسفانه کارپردازان امور فرهنگی ما در الگودهی یکسان و یکنواخت ضعیف عمل می کنند، و مردم ما نیز، به نوبه خود، معمولا در الگویابی به دنبال الگوئی هستند که با طبع و میل و خواست آنان سازگار باشد. زمانی که ما در مورد مسائل ساده و پیش افتاده و در عین حال، مهم و با ارزشی چون نام گذاری خیابان ها، شهرها، اسامی کالاها و... نتوانیم به یک الگوی صحیح و یکسانی همراه با وحدت رویه ای مطلوب دست یابیم، در مورد مسائل خطیر فرهنگی چگونه عمل خواهیم کرد؟!

در بررسی عناصر آسیب زای فرهنگی، عناصر ساختاری، که شکل آسیب ها و عناصر محتوائی، که ماهیت آسیب ها را تعیین می کند و یا عناصر ابزاری که حاملان و ناقلان آسیب های فرهنگی می باشند، همگی آسیب های فرهنگی را سازمان دهی کرده و حرکت پیش رونده و خزنده آن را موجب می شود. عناصر ساختاری، شامل طرح و برنامه هایی است که اندیشه مهاجمین فرهنگی آن ها را پرورانده است و به صورت قالب های فیزیکی و سخت افزارهای مکانیکی برای جاسازی پیام ها و مضامین فرهنگی خود به کار می گیرند. این قالب ها هر چیزی را که قابل دست رسی باشد، از رایانه گرفته تا عروسک ها و یا اسباب بازی های کودکانه، در برمی گیرد.

در خرداد ماه 1378، نامه ای به همراه گزارشی از روزنامه گزت (Gazette) ، از پرتیراژترین روزنامه های کانادایی، از جانب آقای دکتر دیوید اسمیت (David Smith) ، یکی از استادان دانشکده تعلیم و تربیت دانشگاه مک گیل و سرپرست بخش فرهنگ و ارزش ها در دانشکده مزبور، دریافت کردم. دکتر اسمیت با اشاره ای تحسین آمیز یادآور شده بود که گزارش روزنامه گزت در نظر او بسیار جالب بود، و چون آن گزارش مربوط به ایران بود این گزارش را برای این جانب ارسال نموده بود. این روزنامه در ستون فرهنگی خود با اشاره به عروسک باربی (Barbie doll) ، که از تولیدات امریکاست، نوشته بود که چگونه این عروسک حامل بار فرهنگ امریکایی است به گونه ای که هر کجای دنیا برود ارزش های مقبول فرهنگ امریکایی را با خود به همراه می برد. روزنامه مزبور متذکر شده بود که چگونه ایران به منظور ایجاد مصونیت در قبال آفات و آسیب های ویرانگر این پدیده مصنوعی درصدد برآمده است عروسک های مناسب تری را به صورت عروسک پسر به نام، دارا و عروسک دختر به نام سارا، تولید و به بازار داخلی خود عرضه کند تا از نفوذ فرهنگ امریکایی جلوگیری کند. روزنامه نگار پیشنهاد کرده بود که دولت فدرال کانادا نیز تولیدکنندگان و واردکنندگان عروسک را از پرداخت مالیات معاف دارد و یا به آن ها یارانه دهد تا آنان نیز چون ایرانی ها بتوانند عروسک هایی تولید و عرضه کنند که متناسب با شؤون فرهنگی کانادایی باشد! (4) چنین پیشنهادی حاکی از این واقعیت است که حتی در بین مردم کانادا افرادی وجود دارند که از رسوخ فرهنگ ویرانگر و سلطه جوی امریکا در بین جوامع فرهنگی کانادا نگران اند. اکنون، صرف نظر از این که گزارش فوق در مورد عکس العمل ایران بر چه مبنائی استوار بوده است، بسیار بجاست که ما بیش از پیش نسبت به هجوم آثار زیانبار و مفسده انگیز فرهنگ غرب و به ویژه فرهنگ منحط و مسموم امریکا هشیار باشیم و برای مقابله با چنین تهاجمی با طرح و برنامه ریزی دقیق و با استفاده از شیوه های صحیح چاره اندیشی کنیم. در هر صورت، بسیاری از تولیدات غربی از جمله عروسک باربی نمونه ای از عناصر ساختاری در تهاجم فرهنگی است که به شیوه ای خاص و با شکل و شمائلی ویژه ناقل آسیب فرهنگی از نوع آمریکایی است. محتوایی که در یک چنین ساختاری تعبیه شده است، عناصر محتوایی تهاجم فرهنگی را در بردارد.

عناصر ابزاری تهاجم فرهنگی را وسائلی تشکیل می دهد که از طریق آن ها آسیب های فرهنگی در اطراف پراکنده شده و محیطهای انسانی را آلوده می سازد. اندیشه های مسموم، منش های ناپاک، رفتارهای هوس گرایانه، سخنرانی ها، پیام ها، مجلات، روزنامه ها، نمایشنامه ها، فیلم ها، تلویزیون، رادیو و به طور کلی تمامی رسانه های عمومی از جمله ابزارهای ناقل ویروس های مسری و مخاطره آمیز فرهنگی به شمار می روند. به عنوان مثال، کتابی را در نظر بگیرید که در آن تصاویر و عکس ها و یا حتی نوشته های گوناگون به شیوه های خاصی کلیشه بندی شده اند تا هر کدام به سهم خود محتوای خاصی را به خوانندگان آن کتاب القاء کند، در این صورت، آن کلیشه های خاص بیانگر شکل و قالب و مضامین برگرفته از آن کلیشه ها، بیانگر محتوایی است که این کلیشه ها در آن درج و ثبت گردیده است و در نتیجه حامل و ناقل آن پیام ویژه است.

ادامه دارد

پی نوشت ها

1- مراجعه شود به:

Jacob Pandian, Culture and Religionand the Sacred Self; A Critical Introduction to the AnthropologicalStudy of Religion (New Jersey:Prentice - Hall, 1991), P. 2.

2- سوره علق، آیات 6 و 7.

3- الکافی، ج 2، ص 307، روایت

4. بحارالانوار، ج 27، ص 247، روایت 6.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر