سیر از باطن به ظاهر

روی آوردن به دین و کتب آسمانی و مفاهیم وحیانی، در جهان معاصر پدیده ای مشهود و ملموس است. بشریت امروز هم اینک با این حقیقت روبروست که از اندیشه های نوگرایانه (Modernism) و فراتوگرایانه (Post Modernism) طرفی نبسته است و همچنان درتیه تحیر و پوچی ناشی از دین گریزی و دین ستیزی گرفتار است

 سرمقاله

روی آوردن به دین و کتب آسمانی و مفاهیم وحیانی، در جهان معاصر پدیده ای مشهود و ملموس است. بشریت امروز هم اینک با این حقیقت روبروست که از اندیشه های نوگرایانه (Modernism) و فراتوگرایانه (Post Modernism) طرفی نبسته است و همچنان درتیه تحیر و پوچی ناشی از دین گریزی و دین ستیزی گرفتار است. این رویکرد جهان معاصر و این عطشِ دین جویی روز به روز افزون تر می شود و علی الاصول وظیفه و رسالت دینمداران عالم را بسی مهم تر و گسترده تر می سازد. نمود بارز و عمیق وحیانیت امروزه در کتاب آسمانی ما مسلمانان یعنی مصحف شریف قرآن هویداست و هم از این روست که رویکرد انسانِ امروز به وحی و وحیانیت، خود را در گرایش و توجه به قرآن متجلّی ساخته است. تمدنِ امروزین حاکم بر جهان، از کمبودها و کاستی هایی رنج می برد که تماما ناشی از ماده گرایی، ظاهربینی و بریدن از باطنِ عالم و انحراف از درون مایه عالم هستی است.

گوهر کتاب آسمانی ما «تقوی» است: «... و تزوّدوا فإنّ خیر الزّاد التقوی» (بقره: 197)؛ «زاد و توشه برگیرید که همانا بهترین توشه، تقوی است.» و گمشده انسان معاصر، انسانی که در غوغای ایسم ها سرگردان و متحیر مانده است، حقیقتا چیزی جز گوهر تقوی نیست. جهانِ امروز ما، جهانی تشنه اخلاق و ارزش های معنوی و الهی است. دین پژوهان و وحی شناسان بیش و پیش از هر چیز، وظیفه دارند گوهر وحی را بشناسند و به دیگران بشناسانند. البته آنچه از قرآن، عطش دین خواهی انسان تشنه امروز را فرو می نشاند، باطنِ آن است. تنها ظاهر و پوسته وحی، کار فرو بسته تمدنِ منحط عصر ما را بسامان نمی کند، بل باید راهی به حقیقت و باطنِ قرآن گشود و نقبی به سوی گوهر تقوی زد!!

مؤمنان به ادیان آسمانی و پیروان پیامبران الهی به مرور ایام و در گذر ازمنه، از باطن دین به ظاهر آن سیر می کردند، بدین معنا که گوهر و مغزای دین را به تدریج رها می کردند و توجه و التفات بیش ترشان به جانب پوسته و ظاهر دین معطوف می شد و این نوعی فرو کاهش در دین و باورهای دینی بود. سیر از باطن و گوهر دین به قشر و پوسته آن، سیری نزولی است. در روزگار ما یکی از مصادیق مهجوریت قرآن کریم، فرو کاستن باطن آن به ظاهر آن است. ظاهر، نمود باطن است و اگر در کسوتِ ظواهر قرآن، باطن و گوهر آن بروز و جلوه ای نداشته باشد، از رسیدن به اهداف والای این کتاب مقدّس محروم می مانیم. تلاش برای تفسیر و پرده برداری از حقائق قرآنی و آیات الهی بی شک مقدس، ارزشمند و مأجور است، اما این نکته نیز نباید مغفول افتد که چه بسا تفسیر ظواهر قرآن چندان گستره ای کمّی پیدا کند و چنان افزایش آماری یابد که مجال نیل و یا لااقل قرب به باطن قرآن را از آدمی برباید! صد البته می بایست در مفهوم و زبان وحی به دقت نگریست و بحث های تئوریک و مداقه های نظری در باب جامعیت وحی و روشمندی تفسیر وحی با وحی داشت و نیز بسیار بجا و نیکوست که در باب تأثیر آوای قرآن به کاوش و تحقیق بپردازیم، اما همواره باید از فرو کاستن باطن دین به ظاهر آن برحذر باشیم و لبّ و گوهر دین و قرآن را در قشر و پوسته آن خلاصه ننماییم و تنها به بحث و بررسی مفهوم و زبان و آوای قرآن بسنده نکنیم. ان شاءالله. والسلام.

سردبیر

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر