شناخت وجود مهدی (عج)
شناخت امام و رهبر از مهم ترین مسائل جامعه اسلامی به شمار می آید. شناخت امام، انسان را از گمراهی رهانیده و موجب نزدیکی به خدا و پیشرفت او به سوی کمال انسانی می شود. در هیچ عصر و زمانی، زمین از وجود حجت خدا، یعنی پیامبر یا امام خالی نخواهد ماند. با توجه به نقش امام در حفظ نظام و اجرای احکام الهی، شناخت خدای تعالی در پرتو شناخت امام امکان پذیر است. از این رو قبولی اعمال بندگان نیز در گرو محبت و علاقه به امام است. امام حسین علیه السلام می فرماید:«معرفت اهل هر زمان به امامشان است که اطاعت او را برایشان واجب می کند.» بنابراین دراین زمان که امام عصر(عج)، از دیده ها پنهان است، شناخت او و اطاعت از وی بر همگان واجب و لازم می باشد.
فلسفه وجود مهدی(عج)
جامعه بشری اگر بخواهد با داشتن حقوق متقابل و همکاری های سالم و سازنده و نیز روابط متعادل و آسایش بخش زندگی کند و از نظم و امنیت و رفاه برخوردار باشد، افزون بر قانون جامع و برنامه های کافی، به مدیریت صالح وقاطع نیز نیازمند است که حافظ نظم و مجری عدالت و نگهبان مصالح و پاسدار حقوق عموم باشد. چنین نظامی که بتواند خواسته های مردم را تأمین کند، نظام الهی امامت است که قرآن کریم نیز به آن اشاره می کند. در چنین نظامی، همه بنده خدا هستند و باید تابع فرمان خدا باشند و از حکم او اطاعت کنند. در این نظام حکومت تکلیفی بزرگ است که هر کس به آن مکلف شد، باید به تکلیف شرعی خود عمل کند. در عصر کنونی، امام عصر(عج) در پرده غیبت به سر می برد، ولی اطاعت او بر همگان واجب است و دیده نشدن امام، سببی برای نابودی این نظام نیست.
اثبات عقلی وجود مهدی(عج)
نبوت و رسالت، به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ختم شد، ولی قرآنی که بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد، برای همیشه برنامه تعلیم و تربیت انسان بوده و قوانین آن برای تضمین حقوق انسانی لازم است. قرآن کتابی است که به منظور خارج کردن تمام افراد بشر از ظلمات فکری، اخلاقی و عملی به این عالم نازل شده است. قرآن، به مفسر و مجری نیاز دارد و باید معلمی که به ژرفای قرآن آگاه بوده و از هر خطا و اشتباهی منزه و پاک باشد، به وسیله قرآن، انسان را از تمام ظلمات رهانیده و به سوی نور هدایت کند و این فرد، کسی جز امام معصوم علیه السلام نیست. اگر خداوند چنین فردی را برای جامعه بشری در نظر نگیرد، یا به این علت است که چنین فردی وجود ندارد یا به علت قدرت نداشتن یا حکمت نداشتن خداوند است و چون هر دو مورد باطل می باشد، وجود امام در جامعه اثبات می شود.
اثبات نقلی وجود مهدی(عج)
حدیث شریف ثقلین که همه فرقه های اسلامی آن را قبول دارند، دلیل محکمی بر وجود امام است. بنابراین حدیث، باید همراه قرآن، فردی عالم به این کتاب شریف از اهل بیت علیهم السلام باشد و تمام امت اسلامی نیز مأمور هستند که از او و کتاب و سنت پیروی کنند. هر کس چنین شیوه ای را در پیش گیرد، هدایت شده و از اشتباه و قدم گذاشتن در راه خطا مصون می ماند. شیعیان دوازده امامی نیز با روایات فراوان و صحیحی که از سوی معصومان علیهم السلام رسیده است، به وجود چنین فردی اعتقاد کامل دارند. احادیث فراوانی که از پیامبر صلی الله علیه و آله در این زمینه وارد شده که ائمه بعد از خود را دوازده نفر معرفی کرده و تک تک آنان را نام برده، دلیل محکمی است بر وجود حضرت مهدی(عج) که اکنون در پرده غیبت به سر می برد، تا زمانی که به امر خدا ظاهر شود و عدالت را در سراسر جهان برقرار سازد.
تضعیف احادیث مهدویت
دست های خیانت تاکنون، بسیار به اسناد و مدارک اولیه امت اسلامی دستبرد زده اند و اسناد و مدارکی را جعل یا تحریف کرده اند. سیاست حذف و تحریف، تنها به آثار حقانیت امیرمؤمنان علیه السلام محدود نشده، بلکه آثاری که حقانیت فرزندان معصوم امام علی علیه السلام و از جمله پیشوای عدالت گستر جهان حضرت مهدی(عج) را نشان می داد نیز مورد دستبرد سیاست حذف و تحریف قرار گرفت. جاهلان حقیقت گریز، به اسناد ومنابع اولیه امت اسلامی دستبرد زدند تا آثار مهدویت را حذف یاتحریف کنند، ولی وجود آیاتی که به صراحت بر وجود و قیام حضرت مهدی(عج) دلالت دارند و روایات پی در پی که در کتاب های معتبر و مورد اعتماد اهل تسنن و شیعه موجود است، وجود حضرت مهدی(عج) و قیام آن حضرت و ریشه کن کردن ظلم و برقراری عدالت را ثابت می کند.
علت انکار منکران
یکی از علل مهم انکار منکران وجود حضرت مهدی(عج)، وجود مهدی نماهایی است که در گوشه و کنار ظاهر شده، علَم مهدویت را برافراشته، با توجه به شرایط زمانی و مکانی، گروهی را فریفته و خود را مهدی نامیده اند و با توجه به تأثیری که در مریدان خود داشته اند، به فساد پرداخته اند. تأثیر وجودی چنین افرادی، وارد شدن ضربه های هولناک و شکننده شکست و تفرقه در میان جامعه است. این تأثیرات سوء، باعث می شود تا منکران وجود حضرت مهدی(عج)، اصل قضیه را منکر شده و در کل مهدویت را عامل فساد و اختلاف به شمار آورند. بعضی از منکران، رفتار مهدی نماها را بررسی کرده، نقطه ضعف ها، فسادها، و فریبکاری های ایشان را به دست آورده اند و به این نتیجه رسیده اند که اگر مهدویت این است، ما با آن مخالفیم و آن را انکار می کنیم.
اصالت مهدویت، مسئله ای عقلی
عقیده به مهدویت و انتظار ظهور موعود آخرالزمان، عقیده به یک واقعیت و وعده حتمی و تخلف ناپذیر الهی است. عقیده به مهدویت را هیچ فرد عاقلی مردود نمی شمارد و در آن شک و تردید نمی کند؛ چنان که اخبار انبیا و ائمه علیهم السلام در مورد وجود ملائکه، عالم غیبت و بهشت و جهنم را هیچ فرد عاقلی رد نمی نماید. اصالت مهدویت و ظهور مصلح آخرالزمان، مسئله ای است که تمامی ملت ها و امت ها آن را پذیرفته اند. از سوی دیگر، مسئله ظهور حضرت مهدی(عج) با توجه به آیات و روایات فراوان، مسئله ای است که حقیقت دارد، اما هنوز صورت واقعیت به خود نگرفته است که برای ما آشکار باشد و عقل آدمی مسئله ای که واقعیت داشته باشد، ولی هنوز صورت واقعی و آشکار به خود نگرفته، انکار نمی کند. بنابراین مهدویت، مسئله ای است که عقل آدمی فارغ از هر نوع دین و مذهبی آن را قبول می کند.
اصالت مهدویت، مسئله ای فطری
مهدویت، یعنی منتهی شدن جوامع جهان به سوی جامعه ای واحد و سعادت عمومی، امنیت و رفاه، تعاون و همکاری، همبستگی همگانی، حکومت حق و عدل جهانی، غلبه حق بر باطل و نجات مستضعفان و نابودی مستکبران. این برنامه و عاقبت مطلوب، با فطرت و خواسته وجدان هر انسانی هماهنگ است. پایان یافتن سلطه بشر بر بشر و برقرار شدن حکومت عدل و نظام الهی و لغو این تبعیضات و برداشتن این مرزها، همه مطلوب بشر است. از این رو اتفاق نظر همه ملت ها بر پایان یافتن جهان، با سعادت عمومی و آمدن روشنایی پس از تاریکی ها و شکست باطل، اصلی فطری است که با سنت جهان و حرکت عالم که بر حق استوار است، موافق است و این عدالت و ظهور روشنایی، در دولت بر حق حضرت مهدی(عج) تحقق می یابد.
اصالت مهدویت از نظر بشارت پیامبران و ادیان آسمانی
تمامی ادیان آسمانی، عصر درخشان و سعادت عمومی، صلح جهانی و دوران پرخیر و برکتی را به پیروان خود نوید داده اند که در آن نگرانی ها، دلهره ها و هراس ها از بین می رود و به یمن ظهور شخصی بزرگ و مردی خدایی که خداوند متعال همواره او را تأیید کرده و کمک می کند، در سراسر زمین بانگ دلنواز توحید بلند می شود و روشنایی یکتاپرستی، تاریکی شرک را از بین می برد. آیات بسیاری در قرآن کریم، بشارت هایی که در کتاب هایی همچون تورات، انجیل، کتاب پاتیکل، کتاب شاگمونی و دیگر کتاب های ادیان مختلف آمده است، همه بر وجود چنین شخصی دلالت دارند. این بشارت ها، اصالت مهدویت را تأیید کرده و آن را اصلی عام و مورد قبول همه ملت ها، امت ها، پیامبران و ادیان معرفی می کند.
اصالت مهدویت از نظر مبتنی بودن آن بر توحید
هسته مرکزی تمامی مسائل اعتقادی و تربیتی و برنامه های سیاسی و نظامی، ایمان به یکتایی و یگانگی خداوند متعال است. دعوت همه انبیای الهی، برای تحقق یافتن حکومت «اللّه » در زمین و نابودی حکومت های دیگر است؛ زیرا نظام های غیر الهی تحت هر رژیم که باشد، غیر شرعی است و اطاعت از آن واجب نیست. هر حکومتی که به غیر اذن خدا و خارج از محدوده حکومت الهی باشد، حکومت جاهلیت است و اصالت ندارد. نشناختن امام و نظامی که باید از آن پیروی کرد، نشناختن حکومت خدا و قبول نظام های دیگران است. از این رو اگر انسان امام زمان خود را نشناسد و بمیرد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. نظام امامت، نظام توحید و ولایت خدا و خلافت از طرف خداست و اطاعت از آن، اطاعت از خداست.
کفر منکر مهدی(عج)
مسئله ظهور حضرت مهدی(عج)، مورد قبول همه مسلمانان است و احادیث بسیاری درباره آن وارد شده است. در این احادیث این مسئله، با ایمان به راستگویی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و قبول نبوت آن حضرت صلی الله علیه و آله و صحیح بودن آنچه از ایشان در این زمینه آمده و جزو اخبار غیبی است که شک و تردید در آنها راه ندارد، ارتباط داشته و این دو از یکدیگر جدا نیستند. روایت هایی که عالمان اهل سنت در مورد منکر وجود حضرت مهدی(عج) و کفر او بیان کرده اند، همه از قول پیامبر صلی الله علیه و آله است که شیعه نیز آنها را در کتاب های مورد اعتماد خود بیان کرده است. متواتر بودن این احادیث، بیان شدن آنها در همه قرن ها از سوی حدیث شناسان بزرگ و نامی و صحیح بودن سند این احادیث، جایی برای انکار آنها باقی نگذاشته است. از این رو بزرگان اهل تسنن، با توجه به این شرایط و حدیث های فراوان در مورد منکر مهدی(عج)، حکم به مجازات چنین فردی داده اند.
الهام گیری از باور داشت مهدویت
عقیده به ظهور مهدی(عج)، عقیده ای است که امید می آفریند و نشاط و تلاش ایجاد می کند و ناامیدی و کسالت را از بین می برد. دین اسلام هنوز به کمال اهداف خود نرسیده و آینده از آن اسلام است و ناگزیر روزی فرا می رسد که اسلام بر سراسر جهان حاکم می شود و همه ستمگری ها و حق کشی ها را از بین می برد. بشر سرگردان امروز، هرگز گمشده خود را در نظام های شرقی و غربی نیافته و نخواهد یافت. اعتقاد به مهدویت، درک ما را به کرامت انسان بیدار می کند و این باور که زمین، نه از آن ستمکاران، بلکه از آن خداست را تقویت می کند و دوستی حقیقت و عدالت و نیکوکاری را در دل ها جای می دهد و موجب تهذیب اخلاقی و ورع و پارسایی و بیداری ضمیر انسان ها می باشد.