توسعه دینی از دیدگاه شهید مظلوم آیة اللّه دکتر بهشتی (ره)

اصحاب انقلاب اسلامی، انسانهای مهذب و بصیری بودند که در آوردگاه اندیشه های گوناگون، اصولی ترین مواضع را بر مبنای سدیدترین برهان ها و شفاف ترین گویش ها اعلام و ابلاغ می کردند و جان مشتاقان و جویندگان را حامل عالیترین پیامها که رسالتِ حفظ و ابلاغ انقلاب اسلامی در پرتو نحوه حضور اسلام در عصر حاضر است، نمودند و بی تردید یکی از این یاران صدیق، سالار شهی ...

اصحاب انقلاب اسلامی، انسانهای مهذب و بصیری بودند که در آوردگاه اندیشه های گوناگون، اصولی ترین مواضع را بر مبنای سدیدترین برهان ها و شفاف ترین گویش ها اعلام و ابلاغ می کردند و جان مشتاقان و جویندگان را حامل عالیترین پیامها که رسالتِ حفظ و ابلاغ انقلاب اسلامی در پرتو نحوه حضور اسلام در عصر حاضر است، نمودند و بی تردید یکی از این یاران صدیق، سالار شهیدان انقلاب اسلامی، شهید «قیام و قول و قلم» حضرت آیة اللّه بهشتی است، هم او که امام شهادتش را در برابر مظلومیتش ناچیز شمرد، اینک ما برای طرح افکارش، که جامعه را نه به تقوای گوشه نشینی، که به تقوای ستیز در برابر همه رنگهای غیرخدایی فرامی خواند، به محضر کلامش، مشرف شدیم و از بین بیش از پنجاه متن سخنرانی مکتوب و غیر مکتوب پیرامون توسعه دینی و انقلاب اسلامی، کاوش نمودیم که حاصل این تأمل ها و گزینش ها، نوشتاری است که در پیش روی دارید و برای ارتباط محسوس تر با فضای آن روز و اینکه چگونه تاریخ در ماهیتِ تکرار شدنیِ خود، جلوس دوباره ای کرده، شما را به مطالعه یک سخنرانی ضمیمه شده نیز، دعوت می نمائیم. خاصه آنکه این سخنها در حال و هوای تشکیل اولین مجلس شورای اسلامی پس از انقلاب است و می تواند ما را به تأمل و تحلیل و توجه به رسالتهای مانده و وظیفه های فراموش شده وادارد، با امید بهره گیری از کلام آن شهید بزرگوار فرصت را مغتنم شمرده و از «بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید بهشتی» به ویژه از مساعدت و همراهی برادر گرامی جناب آقای دکتر علیرضا بهشتی کمال تشکر و قدردانی می نماییم که امکان دسترسی به نوشته ها و نسخه ها و نوارهای اصلی آن شهید گرانقدر را فراهم نمودند و ما را در این جستجو یاری رساندند.

حضرت آیت ا... شهید بهشتی (ره) یکی از مهمترین تئوریسین ها و ایدئولوگ های بزرگ انقلاب اسلامی بودند که مباحث نظری حکومت اسلامی را از سال 1338 به طور جدی و گسترده آغاز نمودند. در حقیقت به دنبال مباحث کلاسیک حضرت امام در مورد ولایت فقیه که مدل شیعی و حقیقی حکومت اسلامی است به این موضوع پرداختند. ایشان به همین مناسبت به بررسی ویژگیهای اختصاصی انقلاب اسلامی پرداختند؛ انقلابی زمینه ساز نظام اسلامی.

شاید بتوان گفت از نظر ایشان انقلاب اسلامی مثل هیچ یک از انقلابهای دنیا نیست، چرا که این انقلاب ویژگیهای منحصر به فردی را داراست.

اولین ویژگی ممتاز آن هدف اصلی این انقلاب است؛ یعنی «حاکمیت انحصاری اللّه » و نفی هر گونه طاغوت، عینیت بخشیدن به این آیه کریمه قرآن: «فمن یکفر بالطاغوت ویؤمن باللّه فقد استمسک بالعروة الوثقی» انقلاب اسلامی یعنی تجلی سخن مبارک حضرت امام(ره) که: «انقلاب ما انفجار نور بود» به این ترتیب هویت اصلی انقلاب خداخواهی و اسلام خواهی آن است که به دنبال تحقق تمام احکام اسلامی است و راز ماندگاری انقلاب به همراه حکومت اسلامی در همین نکته ظریف نهفته است و به قول حضرت امام (ره) «انقلاب ما تا اجرای تمام احکام اسلام ادامه دارد» و همین بینش و آرمان ولائی در شعارهای مردم اینگونه تجلی یافت که «تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد.»

ویژگی همراهی انقلاب پس از نظام سازی آرمانیش در هیچیک از انقلابات دنیا، حتی انقلابهای ایدئولوژیک دیده نمی شود و همانطور که گفتیم این خصوصیت، منحصر به انقلاب فرخنده اسلامی است. شاید در همین جا مناسب باشد به برخی از روشنفکران مقلدی که زمزمه پایان یافتن انقلاب را در سال حضرت امام و حتی در کنگره بزرگداشت انقلاب اسلامی نغمه گر شدند، یادآور شویم که انقلاب اسلامی تنها انقلابی است که در بطن و متن حکومت آن نیز جاری است.

دومین مشخصه انحصاری انقلاب ما تحقق بخشیدن به حکومتی آرمانی است ولی نه آرمان غیر واقعی و دور از دسترس بلکه آرمانی واقع گرا، یعنی تلاش برای تبدیل وضعیت موجود به وضعیت مطلوب. به عبارتی دیگر مسئولیت مسلمان بودن و شیعه بودن یعنی این. با همین ایده است که فلسفه «انتظار سازنده» سنگ بنای انقلاب اسلامی می شود و تمام تلاشها و حرکتهای علما، مجتهدین، اصناف، دانشگاهیان و توده مردم رنگ و شکلی خدایی پیدا می کند. یعنی تلاش با حداکثر توانایی برای زمینه سازی ظهور حضرت صاحب الامر (عج)، حرکتی پیش رونده و رو به رشد که همواره رو به کمال می رود و درصدد رفع نقیصه های جبری و طبیعی خود است. بدین ترتیب حکومت اسلامی هیچگاه خود را بری از مشکلات و نقصها نمی داند و همواره تلاش می کند تا بهترین نتایج و اثرات را در جامعه دینی فراهم کند اما با یک تفاوت اصولی میان «نتیجه» و «تکلیف». یعنی حداکثر تلاش برای بهترین نتیجه ولی نه به قیمت از دست دادن اصول و اهداف و این همان عبارت درخشان حضرت امام (ره) است که فرمودند: «ما مکلف به تکلیفیم نه موظف به نتیجه» با همین بینش است که جنگ تحمیلی یا همان دفاع مقدس 8 ساله به حکم تکلیف به جام زهرآگین صلح نامه منتهی می شود.

سومین اصل ممتاز در انقلاب اسلامی استقلال طلبی تام آن است؛ یعنی نفی هرگونه استکبار پذیری و سازش، اعم از سازشکاریهای آگاهانه یا ناآگاهانه، خیانتهایی از سر جهل یا ضعف که در تاریخ انقلابات دنیا و تاریخ کشور ما مصادیق بسیاری دارد. نماد و سمبل استقلال خواهی مردم ما شعار ماندگار و ارزشمند «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» است که خوشبختانه پیشانی بلند سیاست خارجی نظام اسلامی ما بدان مزین است.

چهارمین ویژگی اختصاصی آزادی است. آزادی ایکه تنها در متن استقلال تحقق می یابد. آزادی مبتنی بر ارزشهای انسانی - اسلامی و نفی هر گونه سوء استفاده از نام مقدس آزادی برای فتنه انگیزی فرهنگی.

پنجمین ویژگی انحصاری انقلاب اسلامی معیت همیشگی روحانیت و مردم است. روحانیان به عنوان کارشناسان و متخصصان اسلام و علمداران انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، مهمترین قشر پیشرو در انقلاب اسلامی بودند. قشری که اسلام را از حاشیه زندگی مردم، به متن زندگیشان آوردند. در حقیقت انقلاب اسلامی بوسیله روحانیت آگاه و مبارز بود که از غربت و مهجوریت درآمد و در تمام عرصه های زندگی مردم ایران اسلامی تجلی یافت.

مردم روحانیت را جانشینان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می دانند نه طبقه ممتاز، وارثان علم نبوی صلی الله علیه و آله و فقه جعفری صلی الله علیه و آله ، نه مفسران «متصلّب» رسمی مانند آنچه که در مسیحیت وجود دارد. روحانیتی برآمده از مردم و برای خدمت به مردم. خدمتی از سر صدق و صفا برای هدایت مسلمین در عصر غیبت چرا که علمای امت رسول اللّه صلی الله علیه و آله از انبیاء بنی اسرائیل برترند.

بدین گونه است که قدرت طلبی و ریاست طلبی در اسلام و انقلاب اسلامی هویتی تازه می یابد. به قول شهید بهشتی (ره) قدرت برای خدمت نه جاه طلبی که «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» و باز به قول شهید مظلوم «روحانی در جامعه همانند ماهی است در آب» به همین دلیل است که ایشان همواره به روحانیون سفارش می کردند که با نسل جوان و نوجوان ارتباط دائمی، دوستانه و هدایت گرانه داشته باشند و تأکید می کند که «دشمن درصدد شکار کردن اینهاست، دشمن درصدد گول زدن و فریب دادن اینهاست، دشمن می خواهد از دل پاک اینها سوء استفاده کند»... در یک جوّی چنین که دشمن می خواهد با ایجاد جوّهای نامساعد و جوّسازی ها و سمپاشی ها جلوی نقش سازنده روحانیت متعهد مبارز را بگیرد، یک یک ما باید مواظب باشیم نسل نوجوان و جوان را به حساب آوریم بیش از آنچه به حساب آورده ایم و وقت صرف آنها کنیم.»

ششمین خصوصیت برجسته انقلاب اسلامی مدل حکومتی مبتنی بر ولایت و عدالت است. یعنی ولایت مطلقه فقیه که در رأس مخروط نظام جمهوری اسلامی قرار دارد. این «ریاست مطلق» ریاستی است دینی و دنیایی و برای احراز آن دو شرط اساسی فقاهت و عدالت ضروری است. «ولی فقیه» آگاهترین کارشناس دینی زمان خود است. ولی این آگاهی انحصار به فروعات فقهی ندارد، بلکه او به شرایط زمانه خود نیز آگاهترین فرد است. آنچه موجب فسادناپذیری قدرت مطلق ولایت فقیه می شود تقوی است. تقوی و عدالتی که او را تالی تلو معصوم می گرداند. ولی فقیه بزرگترین خدمتگزار مردم است چرا که با تقوی ترین و عالم ترین نائب عام امام زمان علیه السلام است. از همین روست که حضرت امام (ره) می فرمایند: «اگر من را خدمتگزار بنامید بهتر است تا رهبر.» شهید بهشتی (ره) می فرمایند: «تمامیت رهبری و قاطعیت وحدت بخش آن به دشمنان تودهنی زده است و این چیزی است که دشمنان ما را وادار به عقب نشینی می کند.»

هفتمین ویژگی منحصر به فرد نظام جمهوری اسلامی اصالت و محوریت تقوی و تعهد است. بدین معنی که تمام افراد جامعه که مسئولیتی در نظام مکتبی برآمده از اسلام دارند باید به اسلام و انقلاب قلبا اعتقاد داشته باشند. یعنی دارای التزام عملی به اسلام و قانون اساسی باشند. چرا که به گفته شهید بهشتی (ره) انسان مکتبی، در تمام احوال با یاد خدا زندگی می کند و با یاد خدا زنده است. دین در نظام و جامعه مکتبی مانند اکسیژن در تمام احوال و آنات حضور دارد. انسان دین دار و متعهد حب و دوستی اش فی اللّه است، بغض دشمنی اش نیز در راه خداوند است... انسان مکتبی برای مطرح کردن بهترین راه «انسان زیستن» تلاش می کند.

اما این تعهد به اسلام و آرمانهای انقلاب نه فاشیسم است و نه دگماتیسم، بلکه اصولی زندگی کردن است و پایبندی به مبانی و معارف اسلامی است. ایشان با ذکر مثالی نظریه خود را چنین تبیین می کنند می گویند مسلم است که ایمان و تقوا برای امام جماعت یک مسجد لازم است ولی برای مسئولین آنهم از معلم کلاس اول دبستان تا رئیس جمهور آن ضرورت دارد. اگر هر کس این ضرورت را نفی کند معلوم می شود که دین را فقط در چارچوب مسجد قبول دارد و به نقش دنیوی اسلام در زندگی اجتماعی اعتقادی ندارد. در حالی که باید در نظام اسلامی مسئولین کشور به تناسب مسئولیتشان از تقوی و عدالت برخوردار باشند. ایشان از شهید رجایی (ره) رئیس جمهور مکتبی به عنوان نمونه بارزی از یک مسئول مکتبی و دینی یاد می کنند و می گویند: «تقوای ایشان در حدی است که من و سایر دوستان روحانی بارها نمازمان را به ایشان اقتدا کرده ایم.»

هشتمین ویژگی اختصاصی انقلاب رسالت جهانی آن است. بر اساس تئوریهای نظریه پردازان، تمام انقلابات ایدئولوژیک رسالتی جهانی به عهده دارند. اما انقلاب ایران به واسطه «اسلامی بودن» آن پرچم توسعه ای منحصر به فرد را در عالم به اهتزاز درآورده است و این توسعه، نه توسعه سیاسی است و نه توسعه اجتماعی، بلکه «توسعه دینی» است.

شهید بهشتی می فرماید: «زمان ما زمان توسعه است. زمان جهانی شدن است. زمان بوجود آمدن امکانات فنی و اجتماعیِ توسعه باز. انجیل و تورات و صحف ابراهیم و موسی و نوح قطعا بریدگی (تاریخی) دارد. اما این یک واقعیت عینی تاریخی است و اصلاً جنبه مذهبی ندارد. اینکه عرض می کنم، این یک مسئله تحلیلی تاریخی عینی است. قرآن در عصری آمده که پیوستگی تاریخی اش با عنصر توسعه و گسترش جهانی محفوظ مانده.»

ایشان با بررسی موقعیت تاریخی و جغرافیایی دو دین یهود و مسیحیت تبیین می کند که آئین موسی و عیسی علیهم السلام رسالت جهانی نداشته اند و به خودی خود خصلت جهانی اشان نیز تجلی برجسته ای نیافته است در حقیقت در تمام ادیان به جز آیین مقدس اسلام بریدگی تاریخی وجود دارد. بریدگی میان آورنده کتاب و عصر گسترش جهانی (از نظر امکانات). پس بدین ترتیب اسلام از اول می توانسته این رسالت جهانی را اعلام کندو جالب آنکه توسعه اسلام بر اساس اعترافات کلیسای همین امروز طبیعی ترین توسعه دینی در دنیاست. چرا که اسلام آیین عصراندیشیدن است و آیا برتر از عصر اندیشیدن نیز عصری هست؟ مسلما نه.

در حقیقت خاتمیت اسلام چیزی جز توسعه دینی نیست. اسلام دین خاتم است و ماوراء آن به آئینی نیاز نیست. چرا که دینی می تواند برای همیشه بماند که کتابش دست نخورده مانده باشد و به شهادت تحقیق تاریخی تنها آئینی که کتابش دست نخورده و تحریف نشده باقی مانده است، آئین اسلام است. مشکل قانون ثابت و شرایط اجتماعی متغیر در مورد اسلام معنا ندارد. برای اینکه اصول و تطبیق و انطباق آنها نسبت به شرایط تطور یافته زمان پیامبر صلی الله علیه و آله ، کار امامان معصوم علیهم السلام است در عصر حضور، و کار دانشمندان مسلمان برجسته و متخصص است در عصر غیبت و به طور مشخص کار برجسته ترین نایب عام حضرتش یعنی ولی فقیه.

بسم اللّه الرحمن الرحیم

سلام علیکم و رحمت اللّه

عید فرخنده امروز را به همه شما خواهران و برادران عزیز و با ایمان صمیمانه تبریک می گویم. از اینکه توفیق دارم در جمع شما از نزدیک حاضر بشوم، با شما سخن بگویم، مهر و شور شما را از نزدیک ببینم، خرسندم و خدای را بر این نعمت سپاسگزار. این دیدارها نشانه این است که در ایران انقلاب شده است؛ رابطه ها، رابطه دلها و اندیشه ها، رابطه احساسها، اراده ها و عملکردهاست. اگر ما سخنی بگوییم و عملی انجام بدهیم شما ملت هوشیار بیدار پرشور با احساس محتوا و روح آن سخن و جهت آن عمل را می دانید و چه بسا از قبل آن را مشخص می کنید. امروز در افتتاح مجلس همه شما از تلویزیون دیدید که در مجلس نمایندگان مردم صدای مردم می آمد. دیدید که در اثنای جلسه یک نماینده برخاسته از متن مردم، یک نماینده راستین خلق، فریاد برآورد که «ما همه سرباز تویم خمینی! گوش به فرمان تویم خمینی!» [ حضار: ما همه سرباز تویم خمینی...] این بی ادبی یک نماینده - بله، بی ادبی یک نماینده - بر برخی از اطوکشیده ها خوش نیامد، همچنان نگاه کردند که مگر اینجا مجلس نیست! مجلس که جای این حرفها نیست؛ این حرفها مربوط به خیابان است. و چه خوش گفت یکی از وزرای از مردم برخاسته در پاسخ این ترش کردن بعضی از نمایندگان قشرهای اطوکشیده! گفت: بله، اینها نماینده همین مردمند؛ هنوز پرداخت نشده اند! در اثنای برنامه بود، لذا نشد به این برادر بگویم که ای برادر عزیز، امیدوارم هیچ وقت مجلس نمایندگان مجلس ما مجلس پرداخت شده ها نباشد! مجلس باید نمونه شما باشد؛ همان باشد که شما می خواهید؛ همانطور که شما فکر می کنید؛ همان احساسی که شما دارید. باید همان نیاز و خواستی که شما دارید در سخن، خط مشی، برخورد، اندیشه، احساس، رفتار و گفتار این دویست و هفتاد نفر متجلی باشد.

برادران و خواهران عزیز، به طور کلی تداوم این انقلاب در این است که مسئولان مملکت در هر سطحی که هستند - رییس جمهور، نخست وزیر، وزراء، معاونها، مدیرکل، رؤسا در مرکز، در مراکز استان، در شهرستانها، در بخشها - همه باید بو و رنگ مردم را بدهند و داشته باشند. هر وقت دیدید خدای ناکرده خط مدیریت مملکت به سمت سروران حکومت کننده جدا از مردم، تافته جدا بافته، پرتوقع، ژست دار، پرافاده، بیکار و بی ثمر حرکت می کند، بدانید انقلاب منحرف شده است. اصولاً؛در این زمینه باید بگویم ما هنوز کار درست و حسابی انجام نداده ایم. دیشب در تهران در جلسه ای در دروازه غار در متن مردم این مسأله را مطرح کردم. سازمان مدیریت مملکت باید به نحو بنیادی زیر و رو شود. من فکر می کنم که این پاکسازیهای موضعی درد دواکن نیست و من اینطور فکر می کنم که باید در یک موقع مناسب - که ان شاءاللّه خیلی زود باشد و طول نکشد - با آمادگی قبلی و با حساب و نقشه و برنامه، شما مردم انقلابی همراه با رهبری انقلاب یک فرمان صادر کنید، نمایندگان شما در مجلس شورای اسلامی طرح اجرای این فرمان را آماده کنند، و بعد این فرمان یکجا از متن مردم بجوشد و این سازمانهای اداری را که بقایای رژیم طاغوتی هستند (افرادش را نمی گویم. در این سازمانها همین مردم زندگی می کنند؛ همین شما هستید که کارکنان این سازمانها هستید. سازمان را می گویم؛ این ترکیب و این روابط را می گویم) یکباره به شکل انقلابی واژگون کنید و به جای سازمان اداری مناسب با آرمان و نیاز انقلاب بسازید. نظر شما چیست؟ [تکبیر حضار] خیلی خوب؛ من این «بله» شما را به جای دیگر هم منتقل می کنم و می گویم برادران و خواهران این را در جای دیگر تصویب کردند. [حضار: درود بر بهشتی [من از همین جا می خواهم به همه کسانی که کارمند اداره آموزش و پرورش و مدرسه و دوایر و واحدهای مختلف دولتی هستند و در این جلسه حضور دارند عرض کنم که ببینید؛ توقع و انتظار مردم ما این است.توقع مردم ما دیگر این نیست که یک آقا یا یک خانم به اداره به عنوان جایی برای دوشیدن خزانه ملت و فخرفروشی بر همین ملت نگاه کند و اگر خوش نفس باشد یک کاری هم برای ملت انجام بدهد، وگرنه اگر حقوق برای تأمین نیازهایش کافی نباشد صبح که به اداره می رود به فکر کار دیگری بیرون آنجا باشد، یا به فکر این باشد که آیا از همان میز می شود بیش از حقوق چیز دیگری هم درآورد یا نه؟ می گویند از این دیگ چوبی حلوا نخوردیم. من نمی دانم چطور از این نیروهای چوبی آنقدر حلوا می خورند! دیگر زمان این برخوردها با مردم سپری شده است. ما به یاری خدا و با حضور آگاهانه و متعهدانه شما خلق خدا، مصمم هستیم طرحهای اصیلی را آماده اجرا کنیم که بر طبق آن طرحها بازرس واقعی کارکنان ادارات خود شما مردم باشید. [تکبیر حضار].

من می خواهم موضع انقلاب را در رابطه با سیستم اداره مملکت و طرح خودمان را برای تغییر سیاست اداری برایتان بیان کنم. به نظر ما جامعه ما به صورت هرمی در می آید یا این خصوصیتی که عرض خواهم کرد:

1- در این هرم هر انسانی که روی خاک ایران زندگی می کند جای دارد. مخصوصا به گروهها و به افرادی که خیال می کنند در نظام جمهوری اسلامی ایران عده ای بی جا و بی مکان و بی سرنوشت و بیکار خواهند ماند با تأکید می گویم، در هرم جامعه انقلابی اسلامی ایران هیچ ایرانی بی جا و بی محل نخواهد ماند. [تکبیر حضار[ شما همین امروز در پیام امام شنیدید که مخصوصا باید مجلس برای زندگی شرافتمندانه و پرسعادت اقلیتهای مذهبی کار مؤثری انجام دهد.

2- در این هرم کسانی که در رأس هرم یا نقطه های نزدیک به رأس هرم قرار می گیرند باید از نظر ایمان، اندیشه، بینش اسلامی و بینش اجتماعی، تقوا، فضیلتهای روحی، عبادت (بله، عبادت؛ اهمیت دادن به عبادتهای اسلامی: نماز، روزه و عبادات دیگر، راستی، درستی، صداقت، امانت، مردم دوستی، عشق به خدمت، توان کار و کوشش، کاردانی و کارایی) باید از همه این نظرها نمونه های برجسته جامعه باشند. [تکبیر حضار] یک سؤال دیگر هم از شما می کنم. آیا شما اجازه می دهید یک آدم بی اعتنا به اسلام، بی اعتنا به نماز، بی اعتنا به صداقت و امانت و درستی و راستی، در رأس یکی از ادارات شما قرار بگیرد؟ [حضار: خیر] خوب، بنابراین مثل اینکه همفکریم. مثل همیشه ویژگی ما همین است که گویی با شما یک جا نشستیم و حرفهایمان را با هم زدیم؛ عقلهایمان را سر هم کردیم و به یک نتیجه رسیدیم. با زبان شما حرف می زنیم؛ با شما می اندیشیم؛ با شما عمل می کنیم. اگر بخواهم واقع بینانه و متواضعانه به شما عرض کنم، باید بگویم حتی گاهی شما جلوتر از ما می اندیشید؛ بهتر از ما می فهمید. گاهی ما زودتر از شما می فهمیم؛ گاهی شما زودتر از ما باخبر می شوید. ما در دوران انقلاب این را تجربه کردیم؛ مخصوصا در سال 57 که انقلاب تجلی توده ای و مردمی داشت. انشاءاللّه از اصطلاح توده که بکار می برم به یاد حزب توده نمی افتید! چه کسی گفته است که آن حزب، حزب توده است؟ آن حزب در میان توده مردم ما یک در هزار هم پایگاه ندارد، آنوقت آن حزب توده است اما ما توده ای نیستیم؟! ما توده ای هستیم! چون می بینید که با توده هستیم [تکبیر حضار[ واقع این است که قرار نیست ما با واژه های بسیار جالب و خوب قهر کنیم به این دلیل که دیگران سراغش رفته اند. بنده مکرر گفته ام، ما خلقی هستیم؛ با خلق هستیم. ما می خواهیم پیشگام باشیم. حالا اگر بنده هم نیستم شما خلقی هستید؛ شما پیشگامید؛ شما پیشتازید؛ شما در راه پیکار برای منافع توده ها زحمت می کشید. می خواهم ببینم توده با وسعت الان کجاست؟ خوب همین جاست دیگر. خلق با وسعت کجاست؟ همین جا. هر گوشه ایران که برویم خلقها همچنان هستند. وای به حال ما، وای به حال بنده و امثال بنده، اگر نتوانیم آنطور که درخور حضور پرمهر و شور و آرمان ده و حرکت آفرین و خلاق شما خلق است از عهده وظایفمان برنیاییم و خدای ناکرده پیش خدا و خلق شرمنده شویم.

بنابراین شما نظر می دهید که ما در انقلاب اداریمان بگوییم مسئولان مدیریت مملکت باید انسانهای مسلمان انقلابی و خلقی و مردم دوست و راست و درست و کاردان و کارآ باشند. همه این خصوصیتها را با هم داشته باشند. هر قدر به سمت رأس هرم جلو می رویم باید درجه برخورداری مسئولان از این خصلتها بیشتر باشد.

روز سه شنبه لابد خبرش را شنیدید، یک جلسه تقریبا سه ساعته با امام برگزار شد. البته در اثنای جلسه احساس کردیم که ایشان یک استراحتی بکنند، بعد بحث ادامه پیدا کرد. از جمله مسائلی که آنجا درباره انتخاب نخست وزیر جدید، وزرای جدید و مسئولان جدید مطرح شد همین مطلب بود. امام امت نیز چون خود امت و امت نیز چون امام امت تأکید داشتند که حتما باید دقت شود که مسئولان از نظر ایمان به اسلام و عمل به اسلام انسانهایی باشند دارای صلاحیت کافی.

بنابراین قرار بر این باشد که خود شما مردم (چون گفتم نظارت به عهده شماست) ببینید کسانی که به عنوان رؤسای ادارات از بیرون برای اینجا فرستاده می شوند آیا دارای این فضیلتها هستند یا نه؟ هیچ ناظری بهتر از شما مردم نیست. آن بازرسیهای دولتی مفید است ولی بسیار کم. بهترین ناظر بر هر مسئولی در جامعه همان مردمی هستند که با این مسئول سر و کار دارند. نماینده شما در مجلس باید منعکس کننده تشخیص شما، نظر شما، نیاز شما، خواست شما در محل قانونگذاری و در مراکز اجرایی باشد. بنابراین، خصوصیت دوم این هرم این است که هر چه شما رو به رأس هرم می روید تا برسید به رأس که در آنجا رهبری قرار دارد، امتیازات اسلامی و نورانیت اسلام را در رفتار و گفتار و اندیشه و احساس مسئولان بهتر متجلی ببینید.

3- خصوصیت سوم این است که این هرم زنده است، مرده نیست؛ جسم نیست؛ جان دارد. بدین معنا که چنان نیست که اگر یک نفر در سطوح پایین هرم قرار گرفت برای اول و آخر جایش همان جاست و اگر یک نفر در مقطع های بالای هرم قرار گرفت برای همیشه جایش آنجاست. دیگر ما مملکت هزار فامیل نخواهیم داشت. هرم جامعه ما میدان و فضای باز برای تکامل و پیشرفت و کمال یابی انسانهاست. هر فرد انسانی خودش را در این هرم شناور می بیند و در این شناوری ممکن است کسی که آن بالا قرار گرفته آرام آرام عقب بماند؛ پایین بیاید، پایین بیاید، تا قاعده هرم؛ کسی که در قاعده هرم قرار گرفته سریع و شتابان شنا کند، حرکت کند، و تا رأس هرم بالا برود. هرم جامعه ما نشان دهنده یک جامعه آزاد است. آزاد برای چه؟ برای هرزگی؟ آیا شما دوست دارید جامعه ما برای هرزگیها آزاد باشد؟ [حضار: خیر[ پس آزاد برای چه؟ آزاد برای کمال یابی انسان؛ آزاد برای سیر الی اللّه . [تکبیر حضار]

هرم جامعه ما باید دارای میدان باز واقعی برای حرکت به سوی کمال باشد. برای اینکه این هرم با یک چنین آزادی لازم برای تکامل انسانها به وجود آید چیزهایی را لازم داریم:

1- ما باید انسانهای جامعه مان را از تنگناهای مصنوعی اقتصادی آزاد کنیم. امروز در این جامعه تنگناهای مصنوعی اقتصادی برای روستاییان، برای کارگران، برای کارمندان جزء دولت، برای آموزگاران و معلمان، و برای بسیاری از افراد دیگر به شکل باز دارنده و سرگرم کننده درآمده و نمی گذارد آنها و خانواده ایشان فارغ البال از این نیازهای اولیه در مسیر کمال قرار گیرند. ما باید این تنگناها را از بین ببریم [تکبیر حضار]. ما در قانون اساسی در فصل اقتصاد به این نکته توجه دقیق کرده ایم (چون قرار بود قانون اساسی جمهوری اسلامی باشد). دیشب در آن سخنرانی و در آن جلسه یکی از سؤالاتی که به دستم رسید این بود که راستش را بگویید: آینده این انقلاب چه خواهد شد؟ آیا جامعه جمهوری اسلامی ایران به سوی سرمایه داری پیش خواهد رفت؟ مثل اینکه آن سؤال کننده فصل اقتصاد قانون اساسی را خوب نخوانده بود. فصل اقتصاد و اصول اقتصادی قانون اساسی با دقت و مطالعه تنظیم شده است و به یاری خدا با قوانین تفصیلی مصوب مجلس شورای اسلامی خط نه شرقی نه غربی اقتصاد اسلامی را عینیت و تحقق خارجی خواهد بخشید تا معلوم شود نظام اسلامی نظام سرمایه داری نیست! [تکبیر حضار]

من این نکته را بارها خطاب به گروههای چپ و خطاب به چپ نماها و التقاطیون گفته ام که باید بنشینیم صحبت کنیم؛ ببینیم چه می خواهید که در اسلام نمی توانیم تأمین کنیم تا بعد به سراغ مکتبهای دیگر برویم.

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد

آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

ما در اصول قانون اساسی پیش بینی کرده ایم که با یک برنامه ریزی و حرکت اقتصادی وضعی به وجود آید که انسانها برای خودشان کار کنند و امکانات کار آزاد را به صورت فردی، گروهی و تعاونی کوچک، گروههای بزرگ و تعاونیهای بزرگ داشته باشند.

بند 2 از اصل چهل و سوم قانون اساسی می گوید: «تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند، در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروههای خاص منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای بزرگ مطلق درآورد.» [تکبیر حضار]

واقعا از این بهتر چیست؟ آیا باید حتما به سمت الگوهای دیگران برویم؟ حتما باید به سمت اقتصاد دولتی برویم که سرمایه دار رفته و دولت سر جای او نشسته است؟

شما همه می دانید که شغل آزاد یک معنی دیگر نیز دارد. شغل آزاد هم از نظر اقتصادی ممتاز است، هم از نظر اجتماعی، و هم از نظر معنوی. آزادی در شرایط اقتصادی، آزادی و حریت اجتماعی انسانی را زیاد می کند. ممکن است بفرمایید اجرای این فرمولی که آنجا پیش بینی شده طول می کشد. خوب از شما می پرسم، مگر فرمولهایی که دیگران دارند یک شبه و یک هفته قابل اجراست. نقل آن آقاست که می گفت دو شبه کشاورزی ایران را درست می کنیم!

برادرها و خواهرها! از شما خواهش می کنم سرگذشت جامعه های دیگری را که انقلاب اقتصادی کرده اند مطالعه کنید، ببینید تا چند سال دچار نابسامانیهای اقتصادی بوده اند؟ ببینید تا چند سال دائما نقشه هایشان و طرحهایشان تجربه می شد و ناموفق از آب درمی آمد؟ حوصله، شکیبایی، قدرت، توان داشته باشید... من یک چیز نقد را به شما می گویم تا مقیاس باشد برای آنهایی که هنوز نقد نیست. شما در تاریخ انقلابهای دنیا می بینید که در این دوره های اخیر یکی از خواسته ها و آرمانهای آنها این بوده است که زنان و بانوان جامعه وضعشان عوض بشود؛ انقلابی بشود؛ انقلابی شوند. خوب، از شما می پرسم، زنان در کجای دنیا با اندازه زنان جامعه ما در این سه سال اخیر دچار انقلاب واقعی شده اند؟ بگویید در کجای دنیا و در کدامیک از این انقلابات که می بینید که در این دو سه سال زن و مرد در متن جریان انقلاب حضور خلاق و فعال و ثمربخش و تعیین کننده یافته اند؟ شما خواهرها به من بگویید، آیا راستی در مقایسه وضع امروزتان و دیروزتان با پنج سال قبلتان احساس دگرگونی عمیق روحی، اخلاقی، رفتاری، شجاعت، آگاهی، فعالیت اجتماعی و حضور در صحنه نمی کنید؟ [تکبیر حضار[ امروز زن در صحنه زندگی است بدون اینکه برای روی صحنه آمدن ناچار باشد خودش را به یک کالای جنسی تبدیل کند، لباس نپوشد؛ خود را بیاراید و طعمه نظرهای ناپاک مردان گردد. امروز زن می تواند پوشیده، باعفت، پاکدامن، عزیز، سرفراز، سربلند، سرشار از عشق و شور و ایمان به خدا، ایمان به مکتب، ایمان به مسئولیت در خانواده در محل کار و در مبارزات اجتماعی ما شرکت فعال داشته باشند.

ممکن است آنها که دلشان می خواهد زن را بار دیگر به سوی قطب جاذبه سکسی و جنسی ببرند از این انقلاب و حرکت انقلابی شما خواهرها اوقاتشان تلخ باشد و بگویند آیا این هم شد انقلاب؟ ما که انقلاب کردیم هنوز چادر سرمان است! ما که انقلاب کردیم هنوز باید روپوش و روسری داشته باشیم! اگر واقعا انقلاب کردیم دیگر چادر و روپوش و روسری چرا؟ ممکن است بعضی ها این طور فکر کنند، ولی من مطمئنم که شما خواهرها در عینیت این انقلاب تفاوت واقعی میان موضع خودتان و موضع زنانی را که به صورت کالای جنسی به میدان جامعه کشیده شده اند یافته اید می یابید و می فهمید و آگاهی دارید که اگر برای زن، انقلابی کمال آفرین لازم بود همین انقلاب اسلامی بود. [تکبیر حضار]

خواهران، جوانان، برادران، نوجوانان، نوجوانان دختر و پسر! باور کنید آنچه شما در جهت کمال معنوی و مادی و اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی و عدل اقتصادی - که ما به آن سخت اهمیت داده ایم و می دهیم - می خواهید، در همین انقلاب اسلامیتان در دسترس شماست. اینها چه کسانی هستند که آمده اند تخم یأس و ناامیدی می پاشند برای آنکه حاصلش را برای ابرقدرتهای شرق و غرب درو کنند؟ حیف نیست ما که پس از مدتها اسارت و ذلت و استعمارزدگی چند صباحی است آزاد شده ایم، خودمانیم و خودمان... در این هم شک دارید؟ کدام شخص منصفی است که در این شک کند که امروز ما خودمانیم و خودمان؟ این آمریکای غول دائما پیک می فرستد، پیغام می فرستد، هلی کوپتر با افراد کوماندوی مسلح می فرستد، برای چه؟ برای اینکه سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در دست شما قرار گرفته است. دیروز نامه ای از والدهایم برای من آورده بودند. نامه را خواندم؛ دیدم نوشته است که آقای دکتر داوودی به ایران می آید برای اینکه کار کمیسیون تحقیق پیرامون مسائل ایران را ادامه بدهد. از سفری که به ایران آمدم خیلی خوشحال هستم. در ایران که آمدم خیلی از واقعیتها را فهمیدم که نمی دانستم. از مذاکراتی که با مسئولان ایران داشتم خرسندم و متشکرم از اینکه خیلی مسایل را پوس کنده و رک برای من بیان کردند. امیدوارم با فعالیت اینها مشکلات روابط میان ایران و ایالات متحده امریکا هم برطرف شود. پاسخی که شفاها به وسیله خود ایشان فرستادم تا بعدا کتبا بفرستم این بود.

آمدن این برادر ما که عرب و اهل سوریه است و معروف است که از آزادیخواهان سوریهاست، به ایران بلامانع است. یک برادر مسلمان سوری است که به ایران آمده است ادامه تحقیقات و مطالعات ایشان پیرامون جنایات شاه و آمریکا هم ظاهرا محذوری ندارد. آمدن بقیه اعضای کمیسیون به ایران احتیاج به بررسی دارد و تنها شورای انقلاب می تواند در این باره نظر بدهد و من نظر فردی ندارم و ....

ایشان گفتند به این نکته توجه داشتند که مسأله برای آمریکا خیلی مهم است. گفتم بله؛ من هم می دانم که مسأله برای آمریکا خیلی مهم است؛ ولی آمریکا نه قبل از پیروزی انقلاب توانست اراده مصمم ملت ما و رهبران ملت را درک کند نه پس از پیروزی؛ نه قبل از لانه جاسوسی و نه امروز پس از جریان لانه جاسوسی. گویی آمریکایی ها و سران و رهبران آمریکا ترجیح می دهند که نفهمند امروز برادران شما که در مسئولیت قرار دارند با این زبان با آمریکای غول حرف می زنند. این زبان استقلال هست یا نیست؟ این نشان دهنده این است که ما امروز خودمان را به صورت یک ملت و نیروی پرتوان منسجم و مصمم می یابیم که رهبر آن با کمال صداقت و با کمال صراحت و در عین واقع بینی فریاد برمی آورد که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. [تکبیر حضار] خوب عزیزان از هر گروه که هستی، باهر مرام که هستی، آیا قبول داری که ما به این استقلال رسیده ایم یا نه؟ اگر به این استقلال رسیده ایم چه عیبی دارد که در همین خط استقلال با هم جلو برویم، پیش برویم. خط انقلاب که این استقلال را برای ما به ارمغان آورده خط اسلام است. ما این خط را ادامه می دهیم و جلو می رویم. اگر موفق شدیم که هیچ، شما بفهم که اشتباه می کرده ای. اگر خدای ناکرده موفق نشدیم آن روز بیا و مکتبت را برنامه ات را به جامعه عرضه کن؛ جامعه راحت از تو قبول می کند؛ برای اینکه وقتی جامعه شکست خط اسلام را (که خدای پیش نیاورد و انشاءاللّه پیش نخواهد آمد)... ولی اگر خدای نکرده آن طور که تو خیال می کنی این خط اسلامی مردمی موفق نشد تو راحت تر می توانی تز خودت را عرضه کنی. چرا باید موضع گروهها با این انقلاب و با این نظام و با این رهبری موضع خصمانه ای باشد؟ چرا باید موضع حادثه آفرین و توطئه آفرین باشد که سودش را همان آمریکا و همان غولهای شرق و غرب و همان شوروی و همان غولها و غولبچه های دیگر ببرند؟ بگذارید ما با هم این صراط مستقیم الهی را طی کنیم. اگر از من می پرسید، من متواضعانه و هشیارانه به شما اطمینان می دهم که پایان این صراط مستقیم سعادت دنیا و آخرت است. ولی اگر خدای نکرده شما شک دارید، یا کسانی یقین دارند که مطلب این گونه نیست، می شود از ما این خواهش را بپذیرند که مدتی دست نگه دارند تا تکلیف این آزمایش بزرگ اجتماعی اسلامی ما روشن شود؟

برادرها و خواهرها،بدانید شما ملت انقلابی ایران امروز یک شانس دارید؛ شانس نشان دادن یک الگو و نمونه جدید که دنیا پی آن می گردد. باور کنید که خود غربیها از نظام حاکم بر غرب خسته شده اند. باور کنید که مردم اردوگاه شرق از نظام حاکم بر شرق خسته شده اند. در این اردوگاه شرق به مردم وعده داده شده بود که چند سالی دیکتاتوری پرولتاریا و بعد از آن جامعه آزاد! این دیکتاتوری پرولتاریا در نخستین دژ مارکسیسم همچنان حاکم است و هنوز دور این دژ چندین میلیون کیلومتر مربعی آهنین سر جای خود باقی است. امروز دنیا در پی یافتن یک تجربه جدید است. زنان و مردان قهرمان ایران؛ آیا آماده آن هستید که یک تجربه موفق نو بر دنیا عرضه کنید؟ [تکبیر حضار] و ای گروهها؛ ما شما را دعوت می کنیم؛ آیا می ارزد به انجام این تجربه، همین اندازه کمک کنید که چوب لای چرخ آن نگذارید؟ ببینید چقدر توقع کمی است!

من نمی گویم این گروهها نیروهایشان را در خدمت این تجربه قرار دهند من می گویم این گروهها چوب لای چرخ این تجربه منحصر به فرد جهانی نگذارند. بگذارند این تجربه به پیش رود. و به راستی می ارزد که جامعه ما و انقلاب ما تجربه نوینی را به ثمر برساند. اما مطمئن باشید که برای نشان دادن یک تجربه جدید به دنیا سالها تلاش و زحمت و خون جگر خوردن لازم است.

ما می دانیم وقتی که جامعه ای می خواهد به صورت بنیادی دگرگون بشود، خرابی، نابسامانی، رنج، محرومیت، جابجایی در آن فراوان است. ما می دانیم که در یک چنین جامعه ای نارضایتی هم پیش می آید. مگر می شود در جامعه ای انقلاب شود و همه هم راضی باشند؟ ممکن نیست! وقتی انقلاب می شود، وقتی ارزشها عوض می شود، صاحبان ارزشهای پیشین فریاد برمی آورند که ای بابا! این هم شد اسلام؟ البته؛ این اسلام است که می آید ارزشهای قبلی را باطل می کند و می خواهد ارزشهای پاک و متعالی و انسانی الهی نوین را به جایش بنشاند. من به راستی و صمیمانه و از عمق جانم به گروهها پیشنهاد کردم فقط بگذارند این تجربه پیش رود. اما ما آدمهای صریحی هستیم؛ اهل تعارف نیستیم؛ لذا این را هم اضافه می کنم که اگر گروههای ارتجاعی یا گروههای ترقی نما نخواهند این درخواست برادرانه ما را بپذیرند و درصدد برآیند که همچنین لای چرخ این جامعه چوب بگذارند آنوقت دست پرتوان شما ملت انقلابی بلند می شود تا توطئه را سر جایش بنشاند.*

* سخنان شهید بهشتی در جمع مردم شهیدپرور بابلسر

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر