پگاه حوزه، ش 25
چکیده: در این مقاله با جایگاه طالبان و موقعیت آن در جغرافیای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان و نیز اندیشه های دینی و سیاسی ایشان آشنا می شویم .
افغانستان ترکیبی از قومیت های گوناگون است که هیچ دولتی تا کنون نتوانسته است وحدت ملی را در میان اقوام آن برقرار نماید . از این رو تمامی دولت های حاکم بر افغانستان از زمان های دور تا به امروز همواره با دو بحران مهم و فلج کننده روبه رو بوده اند: 1 . بحران مشروعیت; 2 . بحران توسعه .
در ارزیابی اقوام افغانی، پشتون ها با 40 درصد، پرجمعیت ترین قوم افغانی اند که طالبان نیز از همین قوم به شمار می آیند و مهد اقتدار پشتون ها شهر قندهار است . تصمیم گیری ها در میان قبایل پشتون از طریق جرگه سران قبایل شکل می گیرد که این جمع را «لویه جرگه » می نامند و این تصمیمات را «پشتو نوالی » می نامند و به عنوان یک ایدئولوژی که هم به عنوان حقوق عرفی و هم قانونی که دارای ضمانت اجرایی است به حساب می آید .
باید توجه داشت که درگیری میان اقوام مختلف، مهم ترین سبب پیروزی طالبان به شمار می آید . تحزب گرایی، قوم گرایی و اختلافات درونی و عملکرد نامطلوب نیروهای جهادی، از جمله عوامل قدرت گیری طالبان است . علاوه بر آن نمی توان نقش سازمان اطلاعات پاکستان (I . S . I) و کمک های آشکار و پنهان آمریکا و عربستان را نادیده گرفت .
در حکومت طالبان وجود رسانه های تصویری ممنوع اعلام شده و تنها رسانه شنیداری موجود، «رادیو صدای شریعت » است و تنها رسانه نوشتاری نیز روزنامه شریعت است که تحت نظر و هدایت دولت طالبان چاپ و منتشر می شود . طالبان هنرهای نقاشی، فیلمبرداری، موسیقی و عکس از جانداران را حرام می دانند و روزانه صدها نفر را به جرم شنیدن موسیقی، داشتن آلبوم عکس در خانه، عکاسی، فیلمبرداری و یا داشتن تلویزیون و ... زیر ضربات شلاق خود قرار می دهند .
از سوی دیگر، طالبان اعتقادی به علوم جدید و مؤسسات آموزشی نوین ندارند . آنها علاوه بر بستن مدارس دخترانه در سطح کشور، به استثنای تعداد محدودی از مدارس کابل و جلال آباد به دلیل ملاحظات سیاسی، اجازه فعالیت های علمی به دانشگاه ها و نهادهای علمی نمی دهند و بیشتر دانشجویان دانشگاه کابل هم از میان قوم پشتون انتخاب شده اند . طالبان حتی اجازه استفاده از اسکلت یا اطلس طبی را به دانشجویان پزشکی نمی دهند .
از دیگر شاخص ها و مؤلفه های اجتماعی طالبان می توان به فارسی زدایی و تغییر زبان رسمی از فارسی به پشتو یاد کرد . آنان تقویم هجری شمسی را به قمری تبدیل کرده اند و به بهانه غیراسلامی بودن، از برگزاری هرگونه جشن به مناسبت عید نوروز مانعت به عمل می آورند .
در اندیشه سیاسی طالبان نیز این نگرش قومی - قبیله ای وجود دارد و افتخارات گذشته بر ذهن کنش گران سیاسی طالبان حاکم است . از سوی دیگر، نهاد رهبری، بازتابی ناقص از ایده خلافت است . در این سیستم، ملا محمد عمر به عنوان «امیرالمؤمنین » ، خرقه مبارک پیامبر را بر تن دارد و تمامی شؤون حکومت به وی منتهی می شود .
نظام تفکر دینی طالبان نیز آمیزه ای از اندیشه ظاهرگرایانه حنفی و حنبلی به همراه تمایلات خشک و خشن صوفیانه هندی و رویکرد قوم گرایانه و نژادپرستانه پشتونی است . از سوی دیگر اندیشه دینی طالبان با وهابیون بسیار نزدیک است و به همین جهت آنان با «جمعیت العلمای پاکستان » و نیز «سپاه صحابه » ارتباطی قوی دارند .
اندیشه ظاهرگرایانه طالبان را در وضعیت زنان در این حکومت می توان ملاحظه کرد . آنان در اولین فرمان خود از زنان خواستند که تا حد امکان در انظار عمومی ظاهر نشوند . زنان از هرگونه اشتغال و نیز حق تحصیل محروم شدند . ممنوعیت از رانندگی، ممنوعیت خرید و فروش اجناس توسط زنان، ممنوعیت استفاده زنان از حمام های عمومی و ... همگی از اعمال ظاهرگرایانه طالبان در حق زنان افغانی است و این در حالی است که مردان نیز در مناطق تحت حاکمیت طالبان مشمول ممنوعیت های بسیاری هستند; از جمله موظفند ریش بلند داشته باشند و از عمامه استفاده کنند; حق پوشیدن کت و شلوار ندارند; باید موی سر را بتراشند و در نماز جماعت شرکت کنند .
با این همه باید توجه داشت که آرمان گرایی مسلمانان و استقلال طلبی ایشان هیچ گاه مورد سرزنش و مذمت صاحبان انصاف نبوده است . آنچه مورد نکوهش مسلمان و غیرمسلمان است، خشونت ورزی های کور و هویت طلبی های بی اعتنا به ضوابط معقول است . تاکید افراطی بر سنت سلف صالح و بی توجهی به مقتضیات روز و نیز تکیه مفرط بر ظاهرگرایی - در عین قومیت پرستی، صف بنیادگرایان طالبانی را از جماعت روشن اندیشان مسلمان جدا می کند .