عدالت و اصلاح فرهنگ مصرف

در چند مقالت پیشین گفتیم: «آفریدگار حکیم برای ادامه حیات ونظام معیشتی انسان ها، امکانات لازم را در کره خاک نهاده و تحصیل و بهره وری از آن را به حسن تدبیر و تلاش آنان موکول ساخته است

در چند مقالت پیشین گفتیم: «آفریدگار حکیم برای ادامه حیات ونظام معیشتی انسان ها، امکانات لازم را در کره خاک نهاده و تحصیل و بهره وری از آن را به حسن تدبیر و تلاش آنان موکول ساخته است. و اگر اصول عدالت در تولید وتوزیع به اجرا درآید، فاصله طبقاتی و قطب بندی اجتماعی ریشه کن خواهد شد، امابه دلیل تعدی و تجاوز سلطه جویان از موازین قسط و عدل، جوامع بشری همواره ستم وتبعیض و شکاف فقر و غنا را شاهد بوده اند و در حالی که اسراف و تبذیر و حرص و آزگروهی از رفاه طلبان و استثمارپیشگان را به خود مشغول داشته، فقر و محرومیت عامل فشاری بر توده های انسانی بوده است ».

بدین ترتیب از «اسراف و تبذیر» به عنوان دشمن عدالت اجتماعی باید نام برده شود.

قرآن کریم اسراف و تبذیر را عمل شیطانی و شیوه طغیانگران و متجاوزان به حدودالهی و حقوق انسانی نامیده است.

اسراف چنان که در لغت آمده، عبارت است از: خارج شدن از حد اعتدال، به گفته راغب اصفهانی : «اسراف، تجاوز الحد فی کل فعل یفعله الانسان... و ان کان ذلک فی الانفاق اشهر». (1)

واژه «سرف » (ریشه اسراف) به معنای تعدی و تجاوز از حد: در هر عملی است که انسان انجام می دهد... هر چند بیش ترین استعمال این واژه در مورد انفاق و خرج کردن مال است. خواه در مصارف شخصی: همانند خوردن و آشامیدن باشد هم چنان که قرآن می فرماید: «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا» (2) و خواه در مسائل اجتماعی: مانند:

«والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کانوا بین ذلک قواما (3) : بندگان شایسته خداوند کسانی اند که چون انفاق کنند، اسراف و زیاده روی ننمایند و از بخل و خستگی در بذل و بخشش بپرهیزند و عدالت و استقامت (قوام) را شیوه خود سازند».

امیر مومنان علیه السلام از اعتدال در معیشت به «اقتصاد» تعبیر فرموده است و خروج از آن را اسراف نام داده و در این خصوص می فرماید: «کل ما زاد علی الاقتصاد اسراف: هر آن چه از اقتصاد و میانه روی تجاوز کند، اسراف است ». (4)

«تبذیر» نیز به معنای تضییع مال است.

توصیفی که قرآن از «مبذرین » و «مسرفین » دارد، می تواند بیان گر عمق نگرش اسلام به این پدیده شوم و زیان بار اجتماعی باشد: برای مثال: در مقام نهی و نکوهش از تبذیر و تضییع مال می فرماید:

«ولا تبذر تبذیرا ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین: (5)

تبذیر مکن که تبذیرکنندگان برادران شیطان اند».

هم چنین از فرعون سمبل طغیان و تجاوز، به عنوان اسراف کار نام برده است:

«و ان فرعون لعال فی الارض و انه کان من المسرفین: (6)

فرعون در زمین طغیان وسرکشی نمود و به تحقیق که او از مسرفان بود».

و نیز اسراف کاران را از دوزخیان برشمرده و می فرماید: «و ان المسرفین هم اصحاب النار». (7)

آری این طغیان گران و سلطه گران جهنمی اند که به حقوق محرومان دست اندازی می کنندو قوت لایموت گرسنگان را از حلقوم آنان می گیرند و صرف عیش و نوش و هوس بازی های خود می کنند و همواره فریاد «هل من مزید»شان بلند است! به هیچ وجه به آن چه دارند، قانع نیستند. اگر ثروت جهان را به دست آرند، باز برای غارت گری بیش تر خودرا آماده می کنند! و همین ها سد راه عدالت و دشمن بشریت و ضد ارزش های انسانی هستند. و امروزه مصداق بارز آن امریکا و اروپاست که دیگران نیز بدان معترف اند.

کشورهای غربی عامل فقر جهانی بر اساس مطالعات اجتماعی و تحقیق کارشناسانه،عامل فقر و محرومیت در جهان، کشورهای اروپایی و امریکایی اند.

پروفسور «گالیاکراملو»، استاد جامعه شناس بلغاری، در بررسی فراگیری،کشورهای غربی و امریکا را عامل اصلی گسترش فقر در جهان معاصر معرفی کرده است.

روزنامه پر تیراژ «دوما» که این مطلب را چاپ نموده است می نویسد: «بر اساس آمارهای سازمان ملل بیش از یک میلیارد انسان در فقر به سر می برند. این روزنامه می نویسد: درآمد بیش از سه چهارم از مردم جهان از یک دلار در روز کم تر است، درحالی که سازمان ملل کم تر از چهار دلار در روز را فقر می خواند.» در جهان امروزبیش از یک میلیارد نفر بیکارند و بخش عظیمی از ساکنان زمین از آب آشامیدنی سالم محروم هستند. در همین حال تعداد ثروت مندان در پنجاه سال اخیر دو برابر و سپاه عظیم فقیران چهار برابر بیش تر شده است. (8)

بر اساس آمار و ارقام منتشره، هر ساله چهارده میلیون کودک بر اثر فقر وبی غذایی و وضعیت نامساعد زیستی، جان خود را از دست می دهند. به گزارش «یونسکو»

روزانه هشت هزار کودک بر اثر نداشتن «واکسیناسیون » و هفت هزار بر اثر اوضاع بدزندگی طعمه مرگ می شوند. جای بسی شگفتی است که ایالات متحده با این که در سراسرجهان به غارت و چپاول ثروت توده ها و کشورهای فقیر سرگرم است و 35% از انرژی جهان را به خود اختصاص داده که بخش عمده آن از همان کشورهایی است که سرنوشتشان بازیچه دست شیطان بزرگ و فرزند نامشروعش اسرائیل غاصب است با این وصف در درون این کشور ستم و تبعیض و شکاف فقر و غنا بیش از هر نقطه دیگر جلب نظر می کند.

بر اساس یک بررسی که جهان غرب انجام داده، «امریکا» از نظر فقر کودکان درردیف اول و «فنلاند» در ردیف آخر قرار دارند. 5/21 درصد کودکان امریکایی بافقر رو به رو هستند، این فقر شامل خوراک، پوشاک و نگهداری است. آنها از حمایت دولتی کم تر برخوردار می شوند. 5/13 درصد کودکان کانادایی نیز همین سرنوشت را دارند. (9)

و در گزارش های دیگر آمده است:

جامعه کنار خیابان و نیازمندان بی خانمان که شب لابه لای کارتن ها و یا در کیسه خواب به سر می برند و غذای خود را از میان زباله ها تهیه می کنند چهره شهر«نیویورک » را زشت و ننگین ساخته است! نمونه ها از این دست فراوان است.

پاپ ژان پل دوم، طی سخنرانی در نیویورک ضمن اعتراض شدید به شکاف اجتماعی میان اقشار مختلف مردم امریکا گفت: نیویورک شهر ثروتمندان است، اما کسی از فقراحمایت نمی کند. وی با اشاره به جایگاه خانواده تاکید کرد که فساد حاکم برامریکا نتیجه تزلزل در ساختار خانواده در این کشور است. پاپ گفت: متاسفانه امریکا به گورستان ارزش های انسانی تبدیل شده و این فاجعه جبران ناپذیر است. (10)

در این مقال، درصدد بررسی دلائل انحطاط غرب به ویژه امریکا، از نظر ارزش های انسانی و حتی اقتصادی و سیاسی نیستیم و تفصیل این مطلب را به زمانی دیگر موکول می کنیم که خود برای غرب باوران درس عبرتی باشد و این جا تنها اشاره ای است به وضع محرومان در این کشور که خود را به اصطلاح مدافع حقوق بشر! خوانده و داعیه رهبری جهان را در سر می پرورد! اسراف و تبذیر دشمنان عدالت گفتیم که اسراف و تبذیردشمن عدالت اجتماعی است و این حقیقت به ملت و سرزمینی خاص مربوط و محدودنمی شود، بلکه هر جا اسراف و تبذیر چهره گشود پدیده شوم تقابل فقر و غنا و شکاف طبقاتی و ستم وتبعیض و حقارت و فساد و کینه و عداوت پدیدار می شود و این را بایدعاملی ویران گر قلمداد کرد. علی علیه السلام می فرماید: «کثره السرف تدمر: (11) اسرافکاری ویران گر و نابود کننده است ». هم چنان که عدل اقتصادی را باید نشانه خیر و سعادت فرد و ملت شمرد، چنان که امیرمومنان(ع) می فرماید: «هرگاه خداوندخیر بنده ای را اراده کند، اقتصاد و حسن تدبیر را بدو الهام فرماید و از اسراف وتبذیر مصون دارد.»

«اذا اراد الله بعبد خیرا الهمه الاقتصاد و حسن التدبیر وجنبه سوء التدبیر و الاسراف ». (12)

بدیهی است که رعایت اعتدال و اقتصاد و پرهیز ازاسراف و تبذیر و تدبیر معیشت در زندگی اجتماعی از اهمیت بالاتری برخوردار است وتخلف از میزان حق و عدل هم چنان که یک فرد یا یک خانواده را دچار مشکل و تزلزل می کند، در سرنوشت جامعه و ملت و کشور نیز همین نقش را در ابعاد وسیع تری ایفاخواهد کرد.

اسراف در مال شخصی و اموال عمومی ناگفته نماند اسراف چه از دارایی های شخصی باشد و چه از بیت المال مذموم و محکوم است، زیرا هدر دادن مال که پشتوانه زندگی انسان ها است. به معنای «کفران » و هدر دادن نعمت های الهی و از بین بردن قوت نیازمندان است و این عمل نکوهیده هیچ گونه توجیه عقلی یا شرعی ندارد، هرچند باپاره ای توجیهات نامشروع و سیاست کاری های فرصت طلبانه همراه باشد. بسیار بودندکسانی که امیرمومنان(ع) را مورد نکوهش قرار داده و سخت گیری آن حضرت را در بذل وبخشش بیت المال خلاف سیاست و مصلحت می دانستند. اما امام در پاسخ به آنان می فرماید: «آیا از من می خواهید که برای پیروزی خود از جور و ستم در حق کسانی که بر آنها حکومت می کنم، استمداد جویم؟ به خدا سوگند تا زنده ام و شب و روزبرقرار است و ستارگان در آسمان طلوع و غروب می کنند، به چنین کاری دست نخواهم زد.

اگر این اموال ملک شخص من بود در تقسیم آن بین مردم به مساوات عمل می کردم تاچه رسد به این که اموال متعلق به خدا (در حقیقت بندگان خدا) است. آگاه باشید که بخشش مال در موارد ناحق آن تبذیر و اسراف است و این کار ممکن است در دنیا صاحبش را بالا ببرد، اما در آخر به پستی و ذلت خواهد کشانید، و در نظر مردم موجب احترام وی گردد، اما در پیشگاه خداوند او را خوار و ذلیل می سازد: «لو کان المال لسویت بینهم فکیف و ان المال مال الله! الا و ان اعطاء المال فی غیر حقه تبذیر واسراف و هو یرفع صاحبه فی الدنیا و یضعه فی الاخره و یکرمه عند الناس ویهینه عندالله...». (13)

از علی(ع) سرمشق بگیریم این منطق علی(ع) مظهر عدل الهی و ندای عدالت انسانی است که در سراسر سخنان، خطبه ها و نامه هایش موج می زند.

چهره عدالت گستری که حتی از روشن نگه داشتن چراغ بیت المال در حضور کسانی که در طلب جاه و مقام با وی به مذاکره نشستند، امتناع می ورزید: چنان که در داستان طلحه و زبیر معروف و مشهور است. و حتی نزدیک ترین افراد به او و فرزندانش مشمول چنین سیاستی بودند.

این منطق حق و عدل است. تبصره و توجیه هم برنمی دارد. اگر توجیه داشت علی(ع)

از هر کس بدان آگاه تر بود! این خط و مشی به عصر و نسلی خاص منحصر نمی گردد، بلکه در هر عصر و زمان به تناسب اوضاع و احوال سرمشق عمل است برای رجال سیاست وکارگزاران و مدیران، به ویژه آنان که دعوی دار ولایت علی(ع) هستند و برآنند تاعدل اسلامی را همانند امیرمومنان(ع) تحقق بخشند یا حداقل چیزی مشابه آن را ارائه دهند. و از دنیایی که از سرتا به پا در چنگال ستم و بی عدالتی اسیر است و به آتش تبعیض و فتنه و فساد می سوزد، می خواهند معیارهای حکومت عدل اسلامی را در برابرجهان خواران و سوداگران عرصه سیاست به تصویر کشند می بایست سرمشق باشد.

مسئولیت امروز اگر مبانی اقتصادی قرآن و سنت نبوی و سیره علوی پایه و اساس خطو مشی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ما است، بدون چون و چرا باید آن را ملاک عمل قرار دهیم. آیین و فرهنگ تولید و مصرف را برای جامعه تبیین نماییم و آن را درزندگی شخصی خود و فضای اجتماعی و نیز تشکیلات حکومتی گسترش دهیم. راه سوءاستفاده های «مسرفین » را ببندیم با تجمل و مصرف گرایی مبارزه کنیم، چرا که مصرف نامعقول وتجمل گرایی این دشمن شماره یک عدالت اجتماعی، آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی را به طور جدی تهدید می کند که آثار زیان باره آن را کم و بیش دیده ایم واگر چاره عملی نشود، باید خود را برای عواقب وخیم و نامطلوب آن آماده سازیم که به فرموده علی علیه السلام «سوء تدبیر عامل نابودی و تباهی است » «سوءالتدبیر سبب التدمیر»(14) تدبیر معیشت یک فرهنگ است که باید از طریق آموزش و تبلیغ و رسانه ها و بیش از همه روش عمل مسئولان و دستگاههای دولتی و روحانیت برای مردم ترویج و تبیین گردد، متاسفانه برای رواج چنین فرهنگی نه تنها کاری موثر نشده،بلکه عملا به رواج تجمل و اسراف دامن زده ایم با سیل اتومبیل های لوکس و گران قیمت خارجی در دست پول دارها که هر لحظه رو به افزونی است.

علاوه بر زیان های تراکم ماشین و آثار محیط زیستی و عوارض اخلاقی و اجتماعی دیگر، نشانه ای از مسابقه در تجمل و مصرف است. نمایشگاه های بازرگانی وفروشگاه های حتی وابسته به نهادهای دولتی، تبلیغات تجاری کالاهای خارجی ازرسانه ها و در و دیوار شهر و تابلوهای تبلیغاتی و رنگ آمیزی اتوبوس های شرکت واحدبه این منظور تفسیری است بر ترویج مصرف گرایی و بازاریابی برای خارجی ها،ساختمان سازی به شیوه غربی علاوه بر زیان های اجتماعی، بهداشتی وتراکم و تزاحم نامعقول به ویژه در شهرداران، نمودار دیگری از اسراف و تجمل است. افزایش تلفن همراه که به گفته وزیر مخابرات تا سی میلیون رقم نیاز کشور را به تلفن برآوردکرده اند! شاهد دیگری است از گرایش به فرهنگ مصرف... ناگفته پیداست آن چه به عنوان مثال ذکر شد اگر به صورت متعادل و توزیع عادلانه بود و چهره کریه فقر واجاره بهای کمرشکن و تورم و کمی درآمد و گرانی و مشکلات بهداشتی، درمانی و آموزش در مقابل آن وجود نداشت شاید جای سخن نبود، سخن این جا است که در برابر تب مصرف گرایی و تجمل خواهی قشرهای وسیعی از مردم که صاحبان اصلی این انقلابند، به ویژه کارمندان و معلم ها و... با عسرت و سختی روزگار می گذرانند و علاوه بر فشارهای فیزیکی روزمره زندگی با فشار روانی ناشی از شکاف فقر و غنا رو به رو هستند و هرچند و به هر دلیل در برابر آن سکوت کنند، اما عقده های روحی و خانوادگی آن بالاخره سر باز می کند. خلاصه اگر جامعه مصرفی قابل قبول هم باشد ما خیلی زود به آن رو آورده ایم و اگر این روند ادامه یابد سرانجام کمر اقتصاد و کشور را خواهیم شکست.

اسراف در دستگاه های دولتی دستگاه های دولتی و نهادهای حکومتی نیز کم و بیش ازاین آفت مصون نمانده اند. چندی پیش یکی از نمایندگان مجلس شورا در سخنرانی خوددر مجلس، اتومبیل های گران قیمت را برای «تشریفات » مجلس مورد انتقاد قرار دادو نیز تعویض مبلمان کمیسیون ها و جز آنها...

اینها در دید کسانی قرار دارد که از شهر و روستا و نیازهای بهداشتی و آموزشی و حیاتی حوزه نمایندگی خود آگاهند! ... نظایر این را در سایر نهادها و دستگاه هاکم و بیش می توان دید.

به یاد سخن امیرالمومنین علیه السلام باشیم که به کارگزاران خود توصیه می فرمود: نوک قلم هایتان را نازک کنید که مرکب بیت المال کم تر مصرف شود. ما که از«عدالت » دم می زنیم خود باید عامل به آن باشیم. امام صادق(ع) می فرماید: «ان اشد الناس عذابا یوم القیامه من وصف عدلا ثم خالفه: (15) از میان مردم در قیامت آن کس عذابش سخت تر است که از عدالت حرف بزند، اما در عمل خلاف آن را نشان دهد».

مسئولان دلسوز کشور خود می دانند که تعادل اقتصادی چه نقش مهمی در سیاست وفرهنگ و سرنوشت کشور ایفا می کند. وضع امروز ما بسیار حساس است.

امروزه ما باید دوران ریاضت را تجربه کنیم تا بار دیگر زیر بار یوغ بیگانگان نرویم و به استقراض و سرمایه گذاری خارجی نیازمند نشویم و همان گونه که تاکنون روی پای خود ایستاده ایم و به شرق و غرب «نه » گفته ایم. در آینده بسیار طولانی بتوانیم استقلال جمهوری اسلامی را حفظ کنیم.

امروزه چشم جهانیان به کشور ما دوخته است. به ویژه پس از برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی که نقطه عطفی از پیروزی های شکوهمند کشور اسلامی یمان بود.

طبیعی است که چشم استکبار و امپریالیسم و صهیونیسم بر ما فزونی گیرد و از طرق گوناگون بکوشند، دست آورد این پیروزی های عظیم را خنثی کنند. بحران اقتصادی و یافرهنگی و...

می تواند نقطه تهاجم دشمن باشد. دشمن هرچند بحمدالله مرعوب اقتدار کشور اسلامی ما است، اما از توطئه ست برنمی دارد مقابله با این توطئه ها هوشیاری و توجه کافی می خواهد. غرور پیروزی ها نباید ما را غافل سازد. باید توانمندی های لازم را درجبهه های نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در حد کافی فراهم سازیم که یکی از این جبهه ها جبهه اقتصادی است که با سخن و دعاوی سامان نمی گیرد که مداقه در حساب وعمل را طلب می کند. به طور خلاصه باید سیاست جاری نظام بر استقلال اقتصادی باشدکه امروزه تعیین کننده است و تنظیم تولید و توزیع، و اصلاح فرهنگ مصرف و سامان بخشی به زندگی توده های محروم و مبارزه با تجمل و اسراف و سخت گیری در خرج وبرج ها و گرفتن گریبان مسرفان: یعنی ام الفسادهای اجتماع، و تروریست های اقتصادی و مهار تورم و اصلاح معیشت اکثریتی که در غم و شادی همراه نظام و پشتوانه کشوراسلامی اند. به طور خلاصه: بی قراری در اجرای عدالت اجتماعی باید شعار و عمل ماباشد و این را باید از خودمان آغاز کنیم که هم عامل اصلاح نفس سرکش است و هم عامل صلاح اجتماع. علی علیه السلام می فرماید: «اذا رغبت فی صلاح نفسک فعلیک بالاقتصاد و القنوع والورع: (16) هرگاه به اصلاح نفس خود راغب بودی بر تو باد که اقتصاد و قناعت و پرهیزکاری را پیشه کنی.» و صلاح جامعه نیز بدین بستگی دارد ودر عمل باید به مردم الگو دهیم فرهنگ مصرف را در خوراک و لباس و مرکب و مسکن وآب و نان و برق و گاز و بنزین و جز آنها بیاموزیم که از این بابت جامعه شدیدابه توجیه و هدایت نیاز دارد. این واقعا معقول نیست که در کشور ما سالانه دومیلیون تن نان معادل 360 میلیون دلار ضایع گردد و دور ریخته شود و مصرف سرانه آب به 2500 متر مکعب برسدو ایران پرمصرف ترین کشور از نظر انرژی باشد تا آن جا که در یک سال به 12 میلیارد دلار بالغ گردد. علاوه بر اینها هر روز یک میلیارد تومان بابت سیگار داخلی و خارجی و عمدتا امریکایی پرداخته شود که جز اعتیاد و مرگ وبیماری ره آوردی ندارد و نمونه هایی از این دست که به کار فرهنگی، تبلیغی وبرخورد عملی پی گیر نیاز دارد. و از طرف دیگر خرج های اضافی در ادارات دولتی وزیباسازی غیر ضروری شهری با خون و دل مردم و حیف و میل های خود مدیری و تبلیغات سرسام آور تبلیغاتی انتخاباتی موسمی که هر یک جای سخن دارد و مجال بحث آن نیست..

مسئولان و کارگزاران باید این سخن مقام معظم رهبری را که در آغاز سال جاری فرمودند آویزه گوش سازند: «به نظر من باید مسئولان کشور راه صرفه جویی و مقابله با اسراف را به مردم یاد بدهند. خود مسئولان دولتی هم باید اسراف نکنند. اسراف مسئولان دولتی از اسراف مردم عادی مضرتر است، زیرا که این اسراف در بیت المال است.

اسراف در جامعه لازمه اشرافی گری و تقسیم نابرابر ثروت و مایه تضییع اموال عمومی و نعمت الهی است ».

ادامه دارد

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر