یکم
زندگی انسان ها هیچ گاه فارغ از دغدغه های دینی نبوده و دین همواره نقشی تعیین کننده داشته است. دین از آن رو که با حیاتی ترین نیازها و گرایش های آدمی سروکار دارد، بدین منزلت والا نائل آمده است. از این روست که دانشوران و فرهیختگان نیز در پژوهش های خود هیچ گاه این قلمرو را از نظر دور نداشته اند. از عهد باستان تاکنون، کمتر اندیشمند فرزانه ای را می شناسیم که در باب دین تحقیقی به دست نداده و اثری برجای ننهاده باشد. حتی کسانی که نگاه مثبتی به دین و کارکردهای آن نداشته اند، نتوانسته اند بی اعتنا از کنار این مقوله بگذرند و کوشیده اند موضع خود را در قبال این موضوع تعیین و تبیین کنند.
مطالعات باستان شناختی و تاریخی نشان داده که حتی در جوامع ابتدایی نیز تلقی هایی از دین و امر قدسی وجود داشته است. شمنیزم، آنیمیزم و اعتقاد به مانا، تابو، توتم و کاهنان همه جلوه هایی از ایمان مذهبی به حقایق ماورایی در جوامع ابتدایی اند. به مرور با پیشرفت تمدن انسانی، برداشت های دینی نیز عمیق تر شده است، تا جایی که یکی از مؤلفه های سازنده اغلب تمدن های شناخته شده را دین دانسته اند.
دین حتی در قرون جدید نیز پایگاه و جایگاه خود را از دست نداده است، و اگر احیانا از سطح جامعه و ساحت قدرت و اقتدار سیاسی به زیر کشیده شده، در اعماق جان انسان ها به حیات خود ادامه داده است. با تکیه بر داده های عینی و یقینی می توان با صراحت و قاطعیت گفت که در دهه های اخیر، دین و دینداری در همه سطوح و لایه ها و در همه جوامع و مجامع بسیار فعال تر و پویاتر شده است. رونق پژوهش های دینی در اغلب مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی بهترین گواه این حقیقت است.
دوم
دین پژوهی را به دلیل موضوع و متعلقش باید از برترین پژوهش ها به شمار آورد. پژوهشی که جایگاه آدمی را درهستی ونگاه او را به مبدا و منتهای هستی بازمی شناساند و بایسته های اخلاقی و رفتاری را به او می نمایاند، بدیهی است که بر فراز دیگر پژوهش ها قرار گیرد و مبنا و معنابخش و جهت دهنده دیگر کاوش ها و کوشش ها گردد.
با اذعان به این منزلت والا، سوگمندانه باید گفت که هنوز آن چنان که باید و شاید بدین قلمرو اهتمام لازم داده نشده، و اگر همتی هم مصروف شده همراه با کاستی ها و ناراستی ها بوده است و گاهی نه تنها به دین خدمت نرسانده، که از منزلت آن فروکاسته است. امروزه به پژوهش های دینی نقدهایی بس جدی و خردکننده وارد شده است، که نمی توان به سادگی از کنار آنها گذشت.
برای اعتلای مطالعات دینی باید در مبانی حاکم بر آنها و نیز روش ها و سازوکارهای تحقیق دینی به جد تجدیدنظر کرد. گذشته از این مبادی فلسفی و روش شناختی، یکی از ضعف های پاگرفته در کاوش های دینی در کشور ما، نبود مدیریت دین آشنا و زمانه شناس در این عرصه است. انجام کارهای موازی و تکراری، بی توجهی به اقتضائات و اولویت های زمانه و پاره ای از کاستی های موجود در محتوا و صورت، همه ناشی از فقدان چنین مدیریتی است. البته این مدیریت هرگز نباید در روند مطالعات و تحقیقات دخالت و اعمال نظر کند، اما می تواند با نظارت دقیق، اطلاع رسانی روزآمد، ارائه خدمات تحقیق و توصیه های کارشناسی شده به پژوهشهای دینی مدد رسانده، آنها را سامان مند کند.
از کنگره دین پژوهان، که به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکنون دو نشست آن برگزار شده است، انتظار می رود که با کنار هم نشاندن مراکز و محققان دین پژوه بتواند زمینه ساز تحقق چنین مدیریتی باشد، مدیریتی برآمده از درون مجامع و اندیشمندان دین پژوه که دلمشغولی اصلی آن ساماندهی امر پژوهش دینی باشد.
سوم
امروزه مطبوعات بیش از هر زمان دیگری نقش آفرین و اثرگذار شده اند. نفوذ چشمگیر رسانه های تصویری نیز نتوانسته است از نقش و منزلت رسانه های مکتوب بکاهد. دقیقا به همین جهت است که، به ویژه در دو دهه اخیر، پژوهشگران عرصه دین در کشور ما اقبال روزافزونی نسبت به این رسانه نشان داده اند و با انتشار مجلات و نشریات مختلف در زمینه های گوناگون دینی توانسته اند شکل دهنده جریانی در قلمرو مطبوعات باشند که ما امروزه از آن به مطبوعات دینی تعبیر می کنیم.
با عنایت به اهمیت این گروه از مطبوعات، معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با همیاری اداره کل این وزارتخانه در استان قم، به برپایی جشنواره مطبوعات دینی همت گماشته است. ضمن سپاس از این اهتمام و با آرزوی موفقیت برای این اقدام، بجاست یادآور شویم که مهم ترین مشکل فعلی مطبوعات دینی ما ناتوانی یا کم توفیقی در ایجاد ارتباط با مخاطبان و پایین بودن آمار خوانندگان واقعی آنهاست. اتکای اغلب نشریات دینی بر منابع مالی تضمین شده و توزیع رایگان بخش قابل توجهی از شمارگان آنها بر این ناتوانی پوششی ضخیم نهاده و مایه غفلت از تلاش برای مخاطب یابی و جلب رضایت خوانندگان شده است.
به نظر می رسد یکی از وظایف مبرم و فوری اصحاب مطبوعات دینی به دست آوردن آمار واقعی مخاطبان حقیقی ای است که بدون مشارکت هیچ نهاد یا مؤسسه واسطه ای، بابت این مطبوعه ها هزینه می پردازند و پیگیر و پی جوی انتشار و دریافت آنها هستند. نتیجه این بررسی، که تا حدودی هم اکنون نیز قابل پیش بینی است، برای کسانی که دلسوز دین و اموال عمومی اند بسیار نگران کننده خواهد بود.
چهارم
به راستی چرا ما در جلب مخاطب آن چنان که شایسته است، موفق نیستیم؟ برای پاسخ گفتن به این پرسش گزینه های مختلفی پیش روی ماست: این که جامعه را گرفتار ضعف دینی وسست اعتقادی بدانیم;یا نهادهای مسئول را به اهمال و سستی در پشتیبانی از مطالعات و مطبوعات دینی متهم کنیم; یا این که این قلمرو را فاقد جذابیت های کافی دانسته، به دلیل ناممکن بودن یا نادرست بودن به کارگیری روش های ژورنالیستی و مخاطب پسند در آن، ظرفیت آن را برای رقابت با دیگر رسانه ها و مطبوعات ناچیز بشماریم، یا. . . .
چنین می نماید که گزینه هایی از این قبیل حاوی نوعی فرافکنی باشد. این عوامل، حتی اگر واقعی و اثرگذار باشند، نمی توانند و نباید مانعی جدی در برابر پیشرفت نشریات دینی فراهم آورند. حتی در چنین شرایطی می توان با نشان دادن زیبایی های دین، جان های تشنه و حتی انسان های سرخورده را به آستان دین و معنویت درآورد.
توجه به تفاوتی که در میزان مقبولیت میان مطبوعات دینی وجود دارد و این که برخی از آنها تا حد زیادی توانسته اند بر ذهن و دل مخاطبان خود اثر بگذارند، نشان می دهد که در شناخت عوامل واقعی وضعیت فعلی اغلب مطبوعات دینی باید در پی عواملی دیگر باشیم و نگاه انتقادی مان، بیش از توجه به بیرون، معطوف کاستی ها و سستی های خودمان باشد.
واقعیت آن است که مطبوعات دینی از ضعف هایی چون فروگذاشتن پرسش های واقعی و نیازهای جدی نسل امروز، عرضه پاسخ های ناموجه یا ناکافی، بهره جستن از ادبیاتی نامطبوع یا نسخ شده، گستردگی قلمرو تحقیق و نگارش و تخصصی نبودن، نبود تنوع کافی در طرح اندیشه ها و آرای دین پژوهان مختلف، و ورود در گرایش ها و جهت گیری های سیاسی و فکری خاص رنج می برد. در کنار این عوامل، باید به ضعف های شکلی در زمینه ویراستاری، طراحی و صفحه آرایی و نیز ناکارآمدی نظام توزیع این گروه از نشریات اشاره کرد. ضعف توزیع هم به معنای نرساندن این نشریات به مراکز فروش، و هم به معنای معرفی نکردن آنها به مخاطبان است. تفصیل و تحلیل این عوامل فرصتی دیگر می طلبد. امید می رود که جشنواره مطبوعات دینی بتواند در نشست های جنبی خود به واکاوی دقیق این موضوع پرداخته، توصیه هایی راهگشا و عملی به دست دهد.
سردبیر