ماهان شبکه ایرانیان

ویژگیهای عباد الرحمن (۱۱) بهره برداری صحیح از قرآن

قرآن در مورد یازدهمین ویژگی ممتاز بندگان برجسته خداوند، چنین می فرماید: «والذین اذا ذکروا بآیات ربهم لم یخروا علیها صما و عمیانا» (۱) از ویژگی های خاص بندگان ممتاز خدا این است که هرگاه آیات پروردگارشان (یعنی آیات قرآن) به آنها گوشزد شود، کر و کور روی آن نمی افتند .

قرآن در مورد یازدهمین ویژگی ممتاز بندگان برجسته خداوند، چنین می فرماید: «والذین اذا ذکروا بآیات ربهم لم یخروا علیها صما و عمیانا» (1) از ویژگی های خاص بندگان ممتاز خدا این است که هرگاه آیات پروردگارشان (یعنی آیات قرآن) به آنها گوشزد شود، کر و کور روی آن نمی افتند .

این ویژگی از مهمترین ویژگی و عمیق ترین شاخصه برای بنده ممتاز خدا است که رابطه نظری و عملی خود را با قرآن، بزرگترین کتاب آسمانی، و یگانه معجزه جاویدان پیامبر اسلام (ص) به طور عمیق و استوار برقرار سازند آن گونه که روح پرطراوت قرآن در زندگیشان آشکار گردد . چنان که امام باقر (ع) براساس این آیه و آیات دیگر قرآن فرمود:

قاریان قرآن سه گونه اند: 1 - کسی که قرآن را تلاوت می کند، ولی آن را وسیله کسب امور مادی و دوشیدن شاهان (و صله گرفتن از آنها) قرار داده، و به وسیله آن بزرگی به مردم بفروشد و خودنمایی کند 2 - کسی که هدفش از قرائت قرآن، حفظ حروف (و تجوید) آن است، اما حدود و قوانین آن را تباه می سازد، خداوند افراد این گروه را زیاد نکند 3 - کسی که قرآن را تلاوت می کند، و دوای قرآن را بر روی درد قلبش می نهد (و قرآن را وسیله درمان بیماری های معنوی قرار می دهد) با آن شب زنده داری کند، و روزش را به تشنگی (روزه) به سر آورد . . . «فوالله لهولاء فی قراء القرآن اعز من الکبریت الاحمر» سوگند به خدا این گروه در میان قاریان قرآن از کبریت احمر ، کمیاب تر هستند . (2)

ما وقتی که به آیات قرآن در رابطه با قرآن مراجعه می کنیم در مجموع - جز در موارد نادر - نتیجه می گیریم که ما نسبت به قرآن دو مسؤولیت بزرگ داریم; 1 - شناخت محتوای قرآن 2 - عمل به مفاهیم قرآن .

توضیح آن که: در قرآن مجید، واژه قرآن با همین لفظ 65 بار آمده ، و تحت عنوان کتاب ، ده ها بار ذکر شده است . و با توجه به آیاتی که در آن از قرآن سخن به میان آمده، غالبا منظور شناخت قرآن و دریافت محتوای سازنده آن، سپس عمل به دستورهای قرآن است . چنان که در آیه مورد بحث (73 فرقان) با تعبیر هشدار دهنده به این مطلب تصریح شده که نباید رابطه شما با قرآن کورانه و کرانه باشد، بلکه باید با چشمی بینا و گوشی شنوا به قرآن توجه کرد، آن را به خوبی شناخت، و مزرعه روح و روان را با آب قرآن آبیاری کرد . چنان که در روایت آمده ابوبصیر یکی از شاگردان امام صادق (ع) از آن حضرت پیرامون این آیه توضیح خواست، امام صادق (ع) فرمود: «مستبصرین لیسوا بشکاک » (3) از روی بصیرت و شناخت به قرآن روی کنند، و در آن هیچ گونه شک و تردید نداشته باشند .

بنابراین قرآن را از جهت نظری باید شناخت و یقین به مطالب آن پیدا کرد و این از ویژگی های بندگان ممتاز خدا است . در آیات دیگر قرآن نیز پیرامون دو مسؤولیت یاد شده سخن به میان آمده، برای روشن شدن بیشتر، نظر شما را به چند آیه دیگر جلب می کنیم . در مورد مسؤولیت نخست (شناخت قرآن) قرآن می فرماید: «افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها; (4) آیا آنها در قرآن تدبر نمی کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟

این آیه ما را با تاکید به تدبر و تعقل و شناخت دستورها و مفاهیم قرآن دعوت می نماید .

نیز می فرماید: «و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر» (5) ما قرآن را برای تذکر ، آسان ساختیم، آیا کسی هست که متذکر شود؟ این آیه حاکی است که خداوند قرآن را آسان و روان برای عموم نازل کرده، تا همه آن را بشناسند، و هدف از شناخت آن، تذکر و تنبه و آموختن و عمل است . نیز می فرماید: «و اذا قری القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلکم ترحمون » (6) هنگامی که قرآن خوانده شود، گوش فرا دهید، و خاموش باشید، شاید مشمول رحمت خدا شوید . این آیه بیانگر آن است که سکوت در هنگام تلاوت آیات قرآن و دل بستن به آن، کلید فهم قرآن است، و بهترین ادب در برابر قرآن آن است که در برابرش سراپا گوش شنوا باشیم، و روح و روان خود را با عطر ظاهر و باطن قرآن خوشبو و با طراوت سازیم .

و در مورد مسؤولیت دوم (عمل به قرآن) نیز نظر شما را به چند آیه دیگر قرآن جلب می کنیم، قرآن می فرماید: «انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم واذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا و علی ربهم یتوکلون » (7) مؤمنان تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهایشان ترسان می گردد، و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می شود، ایمانشان فزونتر می گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند .

آری قلب مؤمنان در برابر قرآن، این گونه خاشع و ترسان است، به گونه ای که شنیدن آیات قرآن موجب افزایش ایمان قلبی شده، و موجب رابطه استوار و تنگاتنگ مؤمن با خدا می گردد .

نیز می فرماید: «یا ایها الناس قد جائتکم موعظة من ربکم و شفاء لما فی الصدور و هدی ورحمة للمؤمنین » (8) ای مردم! کتابی از سوی صاحب شما (خدا) برای (نجات) شما آمد که مایه پند و شفای دل های شما، و هدایت و رحمت برای مؤمنان است .

نیز می فرماید: «کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور» (9) قرآن کتابی است که آن را به سوی تو (ای پیامبر) فرستادیم، تا به وسیله آن مردم را از تاریکی ها (ی شرک و جهل) به سوی روشنی نور (ایمان و عدل و آگاهی) درآورد .

تدبر در قرآن و عمل به آن از نظر علی (ع)

در نهج البلاغه مطالب بسیار پیرامون شناخت قرآن و اجرای دستورهای آن آمده و به آن تاکید شده، به عنوان نمونه نظر شما را به چند فراز از آن جلب می کنیم:

«و تعلموا القرآن فانه احسن الحدیث، و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور» (10)قرآن را فراگیرید که بهترین گفته ها است، و در آن بیندیشید که بهار دل ها است، و از نورش شفا جویید که شفای قلب ها است .»

«تالین لاجزاء القرآن یرتلوا ترتیلا یحزنون به انفسهم، و یستشیرون به دواء دائهم، فاذا مروا بآیة تشویق رکنوا الیها طمعا و تطلعت نفوسهم الیها شوقا و ظنوا انها نصب اعینهم، و اذا مروا بآیة فیها تخویف اصغوا الیها مسامع قلوبهم، و ظنوا ان زفیر جهنم و شهیقها فی اصول آذانهم » (11) پرهیزکاران کسانی هستند که قرآن را شمرده با تدبر قرائت می کنند، با آن جان خود را محزون می سازند، و داروی درد خود را از آن می گیرند، هرگاه به آیه ای برسند که در آن تشویق باشد، با علاقه فراوان به آن روی می آورند، و روح و جانشان با شوق بسیار در آن خیره شود، و آن را همواره نصب العین خود می سازند، و هرگاه به آیه ای برخورد کنند که در آن بیم باشد، گوش های دل خویش را برای شنیدن آن باز می کنند، و صدای ناله و به هم خوردن زبانه های آتش دوزخ با آن وضع ترس آورش در درون گوششان طنین انداز است .

این عبارات با بیان بسیار روشن دو مسؤولیت ما (یعنی شناخت قرآن و عمل به دستورهای آن) را دعوت می کند، و بیانگر آن است که آیات قرآن باید همواره در قلوب مؤمنان اثر بگذارد، و باعث تحول فکری و عملی شده و موجب رشد و ارتقاء گردد . در غیر این صورت، برای ما کتابی بی خاصیت خواهد بود، بلکه گاهی موجب خسران ما است، چنانکه در قرآن می خوانیم: «ولا یزید الظالمین الا خسارا» (12) و ستمگران را جز خسران و زیان نمی افزاید . چرا که به قول شاعر:

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست

در باغ لاله روید و در شوره زار خس

آن کسانی می توانند از انوار قرآن بهره برداری صحیح کنند که تصمیم بر پرهیزکاری داشته باشند، و خمیر مایه وجودشان آمیخته با جهل، شرک، ظلم و نفاق نشده باشد، وگرنه همین صفات رذیله موجب می شود که نه تنها مجذوب نور قرآن نمی شوند، بلکه مثل شب پره به ستیز با نور می پردازند به عنوان مثال یک غذای نیروبخش را اگر به عالم مجاهد و دانشمند مبارزی بدهیم، از آن نیروی کافی برای تعلیم و تربیت و جهاد در راه حق می گیرد، ولی همین غذای نیروبخش را اگر به ظالم بیدادگری بدهیم، از نیروی آن برای ظلم بیشتر استفاده می کند . تفاوت در غذا نیست، تفاوت در مزاج ها و طرز تفکرها است .

نتیجه این که قرآن نه تنها یک نسخه شفابخش دائمی برای افراد آماده است، بلکه یک داروی اثربخش برای همه دردهای فردی، اجتماعی، اخلاقی و . . . است ، داروی شفابخشی که هرگونه نابسامانی ها و ناهنجاری های گوناگون را به جهانی پر از طراوت، اعتدال ، و زیبایی و سلامتی می سازد . به قول شاعر:

عروس حضرت قرآن نقاب آنگه براندازد

که دار الملک ایمان را مجرد بینداز غوغا

عجب نبود گر از قرآن نصیبت نیست جز حرفی

که از خورشید جز گرمی نبیند مرد نابینا

امیرمؤمنان علی (ع) روزی بعضی از یارانش را که بهره برداری صحیح و استوار از قرآن کرده بودند، و به شهادت رسیده بودند مانند: عمار یاسر، ابن تیهان و ذوالشهادتین را به عنوان برادر یاد کرد، آنگاه بر اثر غم جانکاه فراق آنها، دست بر محاسن شریف خود کشید، و مدتی طولانی گریه جان سوز کرد، سپس فرمود: «اوه علی اخوانی الذین تلوا القرآن فاحکموه » (13) آه و حسرت بر دیدار آن برادرانم، همان ها که قرآن را تلاوت می کردند، و به کار می بستند و در زندگی خود تثبیت و استوار می ساختند . آن حضرت در این عبارت به شش ویژگی آنها اشاره کرد، ولی نخستین ویژگی آنها را رابطه عمیق فکری و عملی آنها با قرآن ذکر نمود . بنابراین از نظر امیرمؤمنان علی (ع) شاگرد ویژه و ممتاز اسلام کسی است که رابطه عمیق و نیک با قرآن داشته باشد .

چند نمونه از بهره برداری صحیح از قرآن

از آن هنگام که قرآن نازل شده تاکنون نمونه های بسیار وجود دارد که افرادی تحت تاثیر عمیق قرآن قرار گرفته و با بهره برداری صحیح، آگاهانه و آمیخته با عمل از قرآن، تحول فکری و عملی پیدا کردند و تولد جدید پیدا نموده و در پرتو نور قرآن، همه ظلمت و تاریکی ها را از صفحه روح و روانشان زدودند، در اینجا نظر شما را به چند نمونه جلب می کنیم:

1 - ابوذر غفاری می گوید یک شب رسول خدا (ص) برای عبادت برخاست، همه آن شب را با ذکر این آیه و تامل در آن گذراند . «ان تعذبهم فانهم عبادک، و ان تغفر لهم فانک انت العزیر الحکیم » (14) اگر این ها را عذاب کنی، این ها بندگان تواند، و اگر آنها را بیامرزی پس تو توانا و حکیم هستی . (نه کیفر تو نشانه بی حکمتی است و نه بخشش تو نشانه ضعف است) پیامبر (ص) آن شب پیوسته این آیه را تا صبح تکرار می کرد . (15)

2 - ام عقیل یکی از زنان بادیه نشین و مسلمان بود، رابطه بسیار نیکی با قرآن داشت، روزی در خانه مشغول آشپزی و کارهای خانه بود، به او خبر دادند که یکی از پسرهایت در بیرون خانه بر اثر رمیدن شتر، و برخورد با او کشته شده است . او در آن روز دو نفر مهمان داشت، برای آن که آنها ناراحت نشوند، چیزی به آنها نگفت، از آنها پذیرایی نمود و غذای آنها را داد . آنها پس از خوردن غذا، با خبر شدند و از روحیه عالی ام عقیل تعجب کردند . وقتی که مهمانان رفتند، چند نفری برای تسلیت نزد او آمدند، ام عقیل به آنها گفت: «آیا در میان شما کسی هست که با آیات قرآن به من تسلیت بگوید، و خاطر مرا آرام کند؟» یکی از حاضران این دو آیه را خواند: «و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة . . .» (16) بر صبر کنندگان مژده بده، آنان که وقتی دچار مصیبت می شوند، گویند ما از آن خداییم، و به سوی او باز می گردیم، این ها مشمول درودها و رحمت پروردگارشان هستند، و از هدایت یافتگان می باشند .

ام عقیل با شنیدن این آیه آن چنان تحت تاثیر قرار گرفت که آرامش یافت و اضطراب و پریشانیش برطرف گردید، بی درنگ برخاست و وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند، پس از نماز دست هایش را به سوی آسمان بلند کرد، و با خشوع و تسلیم خاص عرض کرد: «خدایا! فرمانت به ما رسید، آن را دریافت کردم، اینک صبر می کنم، تو نیز پاداشی را که به صابران وعده دادی، به من عطا فرما .» (17) آری این است انس و عمل به قرآن، که موجب تحول فکری و تغییر روحیه شده و انسان را در برابر حوادث ناگوار، صبور و مقاوم می کند .

3 - پیامبر اکرم (ص) روزی این آیات را خواند «ان فی خلق السماوات والارض واختلاف اللیل والنهار لآیات لاولی الالباب . . .» (18)در آفرینش آسمان ها و زمین، و رفت و آمد شب و روز، نشانه هایی برای صاحبان خرد است . . . آنگاه فرمود: «ویل لمن لاکها بین فکیه و لم یتامل فیها» وای بر کسی که این آیات را در دهان گردش دهد و بچرخاند، ولی در آن نیندیشد و تامل نکند . (19)

4 - مفسر بزرگ اسلام، شهید راه خدا سعید بن جبیر در یکی از شب ها این آیه را که مربوط به ندای خدا در قیامت است خواند: «وامتازوا الیوم ایها المجرمون » (20) ای گنهکاران! امروز شما از صالحان جدا شوید . از آغاز شب تا صبح همین آیه را خواند و در آن تامل نمود و گریه کرد . (21)

5 - فضیل بن عیاض در قرن دوم می زیست و از سر دسته های دزدها و غارتگران بود، شبی قداره خود را برداشت با این تصمیم که به خانه ای برود و به حریم ناموس دیگری که در آن خانه بود تجاوز کند، از دیوار خانه بالا رفت و خود را به درون حیاط افکند، در همین حال ناگاه صدای دلنشین همسایه آن خانه را شنید که قرآن می خواند و این آیه را تلاوت می کند: «الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله و ما نزل من الحق » (22) آیا وقت آن نرسیده است که دل های مؤمنان در برابر ذکر خدا، و آنچه از حق نازل کرده است خاشع گردد؟ فضیل آن چنان تحت تاثیر این آیه قرار گرفت، که تحول عظیمی در او رخ داد، وطوفان شدیدی در روح و روانش وزید به گونه ای که 180 درجه تغییر کرد، همان دم با توبه حقیقی دست نیاز به سوی خدای بی نیاز دراز کرده، در حالی که اشک می ریخت عرض کرد «یا رب قد آن; پروردگارا! اکنون وقت خشوع در برابر تو فرارسیده است .» او همان لحظه به خانه اش بازگشت، در مسیر راه شنید کاروانی در حال حرکت است بعضی از آن کاروان می گویند: تا صبح نشده به سرعت از اینجا برویم تا دژخیمان فضیل ما را غارت نکنند . فضیل خود را به آنهامعرفی کرد، و به آنها قول داد که در امان هستید، آری فضیل این گونه به قرآن احترام کرد، و ندای قرآن را با گوش جان شنید، و بر سراسر قلبش استوار ساخت، از پارسایان و بندگان ممتاز خدا شد، به مکه کوچ کرد، و در جوار خانه خدا اقامت نمود ، و در آنجا به سیر و سلوک و تربیت افراد ادامه داد تا روز عاشورای سال 187 ه . ق در همانجا از دنیا رفت . (23)

این ها نمونه هایی از عباد الرحمن هستند که به راستی قرآن را شناختند و به دستورهای آن عمل کردند، و روح و روانشان را با آیات نورانی قرآن، جلا بخشیدند . در برابر این ها کوردلانی نیز بودند و هستند که آیات قرآن را می خوانند ولی به جای نور، بر تیرگی قلبشان می افزاید . همچون خوارج نهروان، که نیمه شبی کمیل بن زیاد همراه امیرمؤمنان علی (ع) از یکی از کوچه های کوفه عبور می کردند، کمیل صدای یکی از آنها را که (آیه 9 زمر) قرآن را تلاوت می کرد شنید، او را نمی شناخت، تحت تاثیر صدای حزین او قرار گرفت که با خود گفت: «ای کاش مویی از بدن او بودم و همواره صدای قرآن را از او می شنیدم .» حضرت علی (ع) با این که گفته کمیل را نشنید دریافت که کمیل فریب آن صدا را خورده به او فرمود: صدای پر اندوه این خواننده و قاری قرآن تو را حیران و شگفت زده نکند، چرا که او از دوزخیان است، و بعد از مدتی راز این سخن را به تو خواهم گفت .»

پس از مدتی جنگ نهروان رخ داد، همان قاری به جنگ علی (ع) آمد و در این جنگ کشته شد، کمیل در رکاب علی (ع) می جنگید، حضرت علی (ع) کمیل را کنار لاشه آن خارجی آورد، سر شمشیرش را بر سر او نهاد و فرمود: «ای کمیل! آن کسی که در آن شب آیه قرآن را با آن سوز و گداز می خواند، همین شخص بود .»

کمیل سخت تکان خورد ، و به اشتباه خود پی برد، در حالی که بسیار ناراحت شده بود، خود را بر روی پای علی (ع) انداخت و می بوسید، و از خدا طلب آمرزش کرد . (24)

این گونه افراد (خوارج) همان کور و کرانی هستند که با چشم و گوش بسته با قرآن برخورد می کنند، ولی عباد الرحمن بر عکس آنها از روی آگاهی، چشم و گوش دل خود را دریچه های استوار برای تابش انوار قرآن بر صفحه دل قرار داده، و همواره این دریچه ها را به روی قرآن می گشایند .

نتیجه این که بیاییم به راستی با قرآن آشتی کنیم، تا آن را معلم خود در دنیا و شفیع خود در آخرت قرار دهیم . و با این کار در صف عبادالرحمن (بندگان ممتاز خدا) سرو قامت بایستیم، تا مشمول شکایت رسول خدا (ص) نشویم که در قیامت به خدا عرض می کند: «یا رب ان قومی اتخذوا القرآن مهجورا» (25) ای پروردگار من! قوم من قرآن را متروک و رها ساختند .

پایان سخن را با گفتار دلنشین امیرمؤمنان علی (ع) در این راستا می آراییم، آنجا که فرمود: «بدانید که قرآن شفاعت کننده ای است که

شفاعتش پذیرفته، و گوینده ای است که سخنش تصدیق می گردد، آن کس را که قرآن در قیامت شفاعتش کند، قطعا موردغ شفاعت قرار خواهد گرفت . و هر کس که قرآن از او شکایت کند، گواهیش بر ضد او پذیرفته می شود . در روز قیامت گوینده ای صدا می زند: آگاه باشید! امروز هر کس گرفتار بذری است که افشانده، و در گرو نتیجه کاری است که انجام داده، جز آنان که بذر قرآن افشانده اند، «فکونوا من حرثته واتباعه، واستدلوه علی ربکم واستنصحوه علی انفسکم، واتهموا علیه آرائکم، واستغشوا فیه اهوائکم; (26) از بذر افشانان و پیروان قرآن باشید، با قرآن، خدا را بشناسید، و خویشتن را با آن اندرز دهید و (هرگاه نظر شما بر خلاف قرآن بود) خود را متهم کنید، و خواسته های خویش را در برابر قرآن، نادرست بشمرید 

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان