به گزارش ایسنا، این داستاننویس در کارگاه آموزشی داستاننویسی با اشاره به اینکه ذهن رماننویس و داستان کوتاهنویس چه تفاوتهایی دارد و تاریخچه داستان کوتاه در ایران چگونه است، گفت: داستان کوتاه در ایران قصه عجیب و غریبی دارد و شاید بتوان گفت که یکی از انواع بومیشده ادبیات در ایران است.
او ادامه داد: داستان کوتاه اصولا یک نمونه آمریکایی است و در اروپا و شرق نویسندگان به داستان بلند نوشتن گرایش داشتهاند و عمدهترین ادبیات اروپا را رمان تشکیل میدهد.
یزدانیخرم افزود: از دلایل اینکه داستان کوتاه در آمریکا رواج یافت، وجود نشریات متفاوت دوران مختلف و تنوع سبک زندگی در ایالات موجود در آن کشور بود که موجب شد نویسندگان زیادی در این حوزه رشد داشته باشند.
نویسنده کتاب «من منچستریونایتد را دوست دارم» دلایل موفقیت داستان کوتاه در ایران را اینطور بیان کرد: از دلایل موفقیت داستان کوتاه در ایران، جنگها و مشکل چاپ کتاب بود که به دلیل اینکه فرآیند چاپ کتاب بسیار سخت بود نویسند برای چاپ کتابه پوستش کنده میشد و از همین جهت کتابهایی که به چاپ میرسیدند کتابهایی بودند که ارزش بالایی داشتند.
او افزود: داستان کوتاه نوع جدیتر ادبیات است و به عنوان قلب ادبیات نیز شناخته میشود و باید توجه داشت که همواره جوایز مهم ادبی به رمانها داده میشود.
یزدانیخرم خاطرنشان کرد: به عصر حاضر که میرسیم متوجه میشویم اقبال داستان کوتاه کمتر میشود و باور اینکه نویسندگان خارجی داستانهای بهتری دارند در میان اهالی کتاب رواج پیدا میکند اما این باور اشتباه است؛ چرا که اگر توجه داشته باشیم ادبیات و به طور کلی داستانهای کوتاه از سرندهای معتبری عبور میکنند و وارد حوزه ادبیات ما میشوند و از همین منظر است که همواره برخی از داستانهایی که مطرح هستند، شناخته میشوند و به نظر ما ادبیات داستانی سایر کشورها موفقتر به نظر میرسند.
نویسنده کتاب «سرخ سفید» ادامه داد: داستان کوتاه ژانر نخبهگرا است و همواره مخاطب حرفهای را جذب میکند و نویسنده داستان کوتاه باید همواره توجه داشته باشد که زمانی که میخواهد مجموعه ای را به چاپ برساند باید همه داستانهای انتخابشده یک مضمون و تم را نشانه گرفته باشند و بر روی یک موضوع نظیر کهنسالی، سرطان، تنهایی و غیره تمرکز داشته باشند و استمرار در یک ایده را فراموش نکند.
او در خصوص روند رماننویسی گفت: رمان نوشتن نیازمند یک تجربه زیستی است و اکثر نویسندهها در سنین 25 و 26 سالگی که به بلوغ شخصیتی دست یافتهاند شروع به نوشتن رمان خود میکنند.
یزدانیخرم با اشاره به اینکه نویسنده باید وحشیانه کتاب بخواند، گفت: نویسنده باید تاریخ بداند و به یاد داشته باشد که بدون خواندن تاریخ معاصر با این سوال مواجه خواهد شد که برای چه باید بنویسم او باید به عنوان یک هنرمند تحلیل متفاوتی از سایرین نسبت به مسائل و معضلات اجتماعی داشته باشد.