به گزارش خبرنگار مهر، چهارمین دوره آموزشی دومین اردوی بانوان جوان شاعر انقلاب اسلامی با حضور حمیدرضا شکارسری برگزار شد.
شکارسری در این دوره آموزشی در توضیح متن و فرامتن گفت: چهرههایی که با متن و فرامتن در ارتباطاند معمولا چهرههای ماندگاری هستند. همانطور که با آمدن نام حافظ فورا غزل به ذهن متبادر میشود، مولانا را با مثنوی میشناسیم و شعر نیمایی با نام نیما پیوند خورده است. همۀ اینها کسانی هستند که یادآور متنهایی هستند.» او افزود: «با نام برخی از افراد به یاد فرامتنها میافتیم زیرا یادآور اتفاقات هستند. این افراد معمولا شخصیتهای سیاسی یا اجتماعی تاثیرگذار هستند.» او با اشاره به این مسئله که بسیاری از شاعران نامدار زمان مشروطه به فعالیت سیاسی میپرداختند، شاعرانی چون میرزادۀ عشقی را از جمله شاعرانی میداند که یاد آور فره است و در مقابل شاعری چون حمید مصدق ما را به فرامتن یا متنی هدایت نمیکند.
شکارسری ادامه داد: ما در صحنۀ سیاسی کشور حوادث بزرگی داریم که از جملۀ آنها انقلاب است. انقلاب فرامتنی است که میتواند منشأ متنهای بسیاری باشد. پس ادبیات انقلاب متنی است که فرا متن دارد و همین فرامتن است که باعث میشود متن خوانده شود. بدون فرامتنها معمولا شعر غنا ندارد.» او رابطۀ میان فرامتن و شاعران را رابطهای کاملا متقابل و مایۀ اعتباربخشی یکدیگر میداند.
این شاعر جریانهای عمدۀ شعری ایران را پیش از سال 1357 به سه دسته تقسیم کرد و گفت: اولین جریان، شعر رمانتیک است. دومین جریان که بیشتر در دهۀ 40 نمود پیدا کرد جریان شعر مبتنی بر تئوریهای ادبی است شعری که خالی از ایدئولوژی است و بیشتر به اصل شعر و فرم آن میپردازد. سومین جریان، شعر محتواگرای سیاسی-اجتماعیست که چهرههای بزرگ ادبیات ما در جریان پیش از انقلاب از این دستهاند. شعر آنها تعهد و التزام دارد. مهم نیست چه اندیشهای دارند مهم آن است که محتوامحوراند.
در ادامه افزود: بعد از انقلاب از میان این جریانهای ذکر شده تنها جریان شعری که به راه خود ادامه داد شعر محتوامحور بود و شاعرانی چون شاملو، صفارزاده و موسویگرمارودی نمایندۀ این جریان شعری هستند. وقتی شعر مرحوم حسن حسینی را مطالعه میکنیم او را وامدار شاملو میبینیم. سلمان هراتی نیز وامدار سهراب سپهری است.