تاریخ خبر : 1393/2/15 – گروه گردشگری: بدون شک یکی از مشخصههای هر ملت و کشوری، صنایع بومی و دستی آن کشور است. چرا که این صنعت و به عبارتی این هنر – صنعت، حاصل ذوق و هنر، سلیقه، ابتکار و خلاقیت هنرمندان و صنعتگرانی است که آداب، سنن و رسوم و در واقع پیام فرهنگی نسلهای پیش، در محصولات تولیدی شان متجلی میشود.
ویژگیهای اصلی این صنایع عبارت است از؛ ملی و غیروابسته بودن آن، قابلیت ایجاد و توسعه در کلیه مناطق شهری، روستایی و عشایری، عدم نیاز به کارشناسان خارجی، دسترسی آسان به مواد اولیه و ابزار کار مختصر و ارزان، ارزش افزوده بالا، عدم نیاز به سرمایهگذاری زیاد، بسترسازی صنعت گردشگری، عدم ایجاد آثار مخرب زیستمحیطی، ایجاد درآمد مکمل، قدرت اشتغالزایی و… بنابراین میبینیم؛
– صنایعدستی نقش مهمی برای نیروی انسانی در امر تولید در نظر میگیرند، چرا که در فرآیند تولید این مصنوعات، دست انسان دارای نقش اساسی است.
– از آنجا که در فعالیتهای مربوط به صنایع دستی نیازی به کارشناس خارجی نیست ومواد اولیه مورد استفاده معمولا از مواد ساده و در دسترس تشکیل میشود که به آسانی و با بهای نسبتا ارزان قابل تامین است.
– صنایع دستی در مناطق روستایی یکی از عوامل مکمل اقتصاد کشاورزی است. بهدلیل دارا بودن پتانسیل ایجاد فرصتهای شغلی وکسب درآمد، ضمن پر کردن اوقات فراغت و بیکاری روستاییان مانع از مهاجرتهای گسترده فصلی یا دائمی آنها به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی میشود.
– فعالیتهای صنایع دستی بهدلیل برخورداری از ویژگیهای تکنیکی ساده و بهرهگیری از ابزارها و وسایل تکنولوژیکی آسان، به گونهای است که امکان پرداختن به آنها در جوامع شهری و روستایی و عشایری و به صورت کارگاهی، خانگی یا حتی دورهگردی و سیار وجود دارد.
– صنایعدستی بهدلیل برخورداری از بار فرهنگی و دارا بودن جنبههای هنری میتواند عامل ترویج عناصر فرهنگی در نقاط مختلف کشور و حتی فراسوی مرزها باشد.
عوامل تاثیرگذار بر سیاست حمایتی دولت
از آنجا که صنایع دستی، صنعتی چند بعدی است لذا غیر از جنبههای هنری و فرهنگی از نظر اقتصادی و اجتماعی نیز حائز اهمیت است. جالب اینکه سهم خودروسازی و پتروشیمی بهرغم سرمایهگذاریهای کلان در تولید ناخالص ملی به ترتیب 7/2 و 2 درصد بوده؛ درحالی که سهم صنایع دستی در تولید ناخالص ملی 3 درصد است.
شدت و ضعف سیاست حمایتی دولت نسبت به صنایعدستی بستگی زیادی به درجه توسعه یافتگی، اهمیت صنایعدستی موجود، مساله افزایش جمعیت و بیکاری، محدودیت منابع درآمد و نظایر آن دارد.
به عنوان مثال در هندوستان که زندگی بیش از ده میلیون نفر بسته به صنایع دستی و روستایی بوده، این رشته فعالیت بیش از 14 درصد درآمد ملی را تامین میکند.
حجم تجارت جهانی صنایع دستی 14 تا 14/5 میلیارد دلار در سال است که از رقم مذکور 4 تا 4/5 میلیارد دلار مربوط به فرش و بقیه به دیگر اقلام صنایع دستی اختصاص دارد. کشور چین با 5 میلیارد دلار صادرات سالانه در راس کشورهای صادرکننده صنایع دستی قرار دارد.
فعالیتهای کشاورزی و دامداری در ایران از گذشتههای دور تا به امروز، هم بخشی از مواد اولیه مورد نیاز صنایعدستی کشور را مهیا ساخته و صنایعدستی هم افرادی را که به این نوع فعالیت اشتغال دارند در فصول بیکاری، به کاری مفید مشغول داشته است.
روند تاریخی صنایع دستی در ایران نشان میدهد که در تمام دورههای تاریخی ایران در فن سفالگری، پارچه بافی، گچبری، قلمزنی وفلزکاری توفیقات زیادی داشت و به نظر محققان و پژوهشگران، مشخص شد که زادگاه صنایع وهنرهایی نظیر قالیبافی، فلزکاری، سفال و سرامیکسازی درایران بوده است. خلاصه اینکه، ساختار اقتصادی و اجتماعی، امنیت اقتصادی و صنایع و فرآوردههای دستی در سیر تحول تاریخی صنایع دستی در ایران مورد توجه و تاثیر زیادی قرار گرفت.
تقسیمبندی صنایعدستی
صنایع دستی در ایران بهطور کلی شامل بیست گروه است که بر اساس یک تقسیمبندی میتوان آنها را در سه گروه ذیل جای داد:
الف) صنایع دستی« هنری»: به آن گروه از فرآوردههایی اطلاق میشود که دارای جنبههای هنری قومی بوده و در اکثر مواقع موارد مصرف چندانی ندارند مانند مینیاتور، طلاکوب و…
ب) صنایع دستی «هنری مصرفی»: معمولا به آن گروه از فرآوردههایی اطلاق میشود که ضمن برخورداری از ارزشهای هنری دارای جنبههای مصرفی نیز هستند. نظیر؛ قالی، گلیم، جاجیم، مصنوعات شیشهای و…
ج) صنایع دستی«مصرفی»: معمولا به آن دسته از محصولاتی اطلاق میشود که دارای ارزش هنری بسیار ناچیز بوده ولی جنبههای مصرفی قوی دارد مثل انواع سفال و سرامیک، انواع بافتنیها، لباسهای محلی و مصنوعات حصیری و…
در هفتههای آتی بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.