ماهان شبکه ایرانیان

همسر خود را احترام کنید!

یکی از عوامل هم زیستی مسالمت آمیز و آرامش در زندگی، حفظ حرمت دیگران است. احترام به مؤمن به طور عام، زمینه ای مناسب برای سازگاری در زندگی اجتماعی است

همسر خود را احترام کنید!

یکی از عوامل هم زیستی مسالمت آمیز و آرامش در زندگی، حفظ حرمت دیگران است. احترام به مؤمن به طور عام، زمینه ای مناسب برای سازگاری در زندگی اجتماعی است. در روایتی، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: « المؤمن اعظم حرمةً من الکعبة؛ (1) احترام مؤمن، از احترام کعبه بیشتر است ». بر این اساس، بی احترامی به مؤمن، از بی احترامی به کعبه زشت تر است. این مسئله چنان اهمّیّت دارد که بدن بی روح مؤمن را نیز باید احترام کرد؛ زیرا روزگاری این بدن با روح یک مؤمن ارتباط داشته، گرچه اکنون بی جان بر زمین افتاده است. به همین جهت امام رضا (علیه السّلام) می فرماید:
کان ابی یقول انّ حرمة بدن المؤمن میّتا کحرمته حیّاً؛ (2) پدرم امام کاظم (علیه السّلام) می فرمود: احترام بدن مؤمن پس از مرگ، همانند احترام آن در زمان حیات است.
احترام زن و شوهر به یکدیگر در آیین مقدس اسلام، به صورت ویژه مورد توجه است که در دو بخش بدان اشاره می کنیم:

أ. احترام شوهر به زن

برای احترام شوهر به همسر خود، نمونه هایی است که بعضی از آن ها را بیان می کنیم:

1. برآوردن خواست همسر

هر کس به طور طبیعی می تواند خواسته و سلیقه ای داشته باشد و در امور فردی مطابق آن تصمیم بگیرد؛ امّا در زندگی مشترک، به دلیل اجتماعی بودن نهاد خانواده، ضرورت دارد که افراد به خواسته های یکدیگر توجه کنند. این مسئله احترام به علاقه ها و سلیقه های دیگران را نشان می دهد. ممکن است مردی پیش از تشکیل زندگی مشترک، تنها به خواسته های خود در نوع غذا، لباس و... توجه داشته باشد؛ ولی پس از ازدواج حتماً باید به خواسته های همسر و دیگر افراد خانواده توجه کند. امام صادق (علیه السّلام) از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که فرمود:
المؤمن یأکل بشهوة اهله و المنافق یأکل اهله بشهوته؛ (3) مؤمن مطابق میل خانواده اش غذا می خورد و خانواده منافق مطابق میل او غذا می خورند.
در نظر گرفتن میل کسانی که زیر مجموعه مدیریتی یک فرد به شمار می آیند، احترام به آن ها تلقّی می شود. اسلام این نوع تکریم و احترام را مطلوب دانسته و از نشانه های مؤمن بر شمرده است. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در زمینه ی مراعات این مسئله می فرمایند:
انهنّ اَمانة الله عندکم فلا تُضارَّوهنّ و لا تَعضُلوهُنَّ؛ (4) به درستی که زنان امانت خدا نزد شما هستند؛ پس به آنان ضرر وارد نسازید و از روی ظلم آنان را محبوس نکنید.
به همین دلیل، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید:
رحم الله عبداً اَحسن فیما بینه و بین زوجته فان الله عزوجل قد ملَّکه ناصیتها و جعله القیم علیها؛ (5) خدا رحمت کند بنده ای را که رابطه ی میان خود و همسرش را نیکو قرار دهد. به درستی که خداوند امور همسر را در اختیار مرد و مرد را سیاستگذار امور همسر خود قرار داده است.

2. تقسیم کار

در بخشی از مناطق، رایج این که تمام کارهای زندگی را زن انجام می دهد و مردها در حلقه های مردانه خود مشغول تفریح و گشت و گذارند. این نوع زندگی در آیین مقدس اسلام مطلوب نیست. اساساً نباید چنین ذهنیّتی برای مردان وجود داشته باشد که در کارهای زندگی احساس مسئولیت نکنند و تمام کارها را به دوش زنان قرار دهند. سرانجام در مجموع، کارهای زندگی از کارهای بیرون و درون منزل تشکیل شده است و زن و مرد باید بخشی از آن را به عهده گیرند. بهترین تقسیم کار این است که مرد کارهای خارج از منزل و زن کارهای درون آن را عهده دار شوند. امام باقر (علیه السّلام) می فرماید:
تَفاضی علیٌّ و فاطمة الی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فی الخدمة فَقَضی علی فاطمة بخدمتها مادون الباب و قَضَی علی علیٍّ (علیه السّلام) بما خلفه؛ (6) علی (علیه السّلام) و فاطمه (علیها السّلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی خدمت در زندگی مشترک تقاضای تقسیم کار کردند. پس حضرت فرمودند: فاطمه (علیها السّلام) کارهای درون خانه و علی (علیه السّلام) کارهای بیرون خانه را انجام دهند.
زن با تقسیم کار احساس می کند که در زندگی جایگاهی دارد و علاوه بر داشتن تکلیف، حقی نیز دارد؛ از این رو باید حرمتش حفظ شود.

3. تکریم مطابق با ساختار روحی زن

رفتارهای کلیشه ای و ثابت در همه جا تکریم به شمار نمی آید. گاهی سکوت در برابر یک نفر تکریم است و گاهی هم زبان شدن با او تکریم به حساب می آید. احترام به یک دانشمند بزرگ این است که مؤدّب در برابر او بنشینیم، فراوان سؤال نکنیم، منتظر بمانیم تا او درسی بگوید و پندی دهد؛ در حالی که وقتی در برابر یک فرد عادی قرار می گیریم، تکرار بخشی از جملات او و تکمیل جملات ناقص او می تواند نشان دهنده ی توجه به او و سخنانش باشد. پس نمی توان به طور مطلق سکوت کردن یا سخن گفتن را نشانه ی تکریم و احترام دانست؛ بلکه هر یک در جایگاه خودش می تواند نشانه ی احترام باشد.
دانشجویی هنگام سخن گفتن استاد خود می کوشید با تکمیل جملات استاد و همراهی با او، نشان دهد سخنان استاد را خوب می فهمد. استاد بزرگوارش این رفتار را پسندیده ندانست و به او فرمود: « شما بهتر است بیشتر گوشتان را استخدام کنید نه زبانتان را. » این در حالی است که بسیاری از افراد عادی چنین بازخوردی را نشانه ی توجه به خود تلقی می کنند. در مواجهه با زن نیز مرد باید تکریم متناسب با روحیات او را در نظر بگیرد و آن را به جا آورد. امام باقر (علیه السّلام) می فرماید:
من اتّخذ امراةً فلیُکرمها فانّما امرأة احدکم لعبةٌ فمن اتّخذها فلایضّیعها؛ (7) هر کس همسری بر می گزیند، باید او را تکریم کند. همانا زنان شما طنّاز و دل ربایند. هر کس با آن ها ازدواج کرد نباید، آنان را ضایع کند.
کدر کردن روحیه همسر، نگرفتن طراوت و شادابی از او و به کار گرفتن او در جایگاهی نامناسب، تضییع اوست. از زن می توان انتظار طنّازی و دل ربایی داشت؛ ولی واداشتن او به کارهای سخت، داشتن انتظارات مردانه از وی، درخواست توجه به کلیّات، دریافت عمق مسائل و توجه نکردن به ظواهر وی در حقیقت ضایع کردن زن به شمار می آید. باید او را در همان ساختاری که هست، به سوی کمال هدایت کرد. ما باید اجازه دهیم که زن به جزئیات بیندیشد، امّا او را به نمونه هایی از جزئیات هدایت کنیم که به کمال وی منتهی می شود. این اصلاحی است که ضایعه ندارد. همچنین از مرد می توان انتظار تدبیر و مدیریت داشت و چنانچه از او بخواهیم احساساتی عمل کند و به جزئیات بنگرد، او را ضایع کرده ایم.

4. دوری از خشونت

شخصیّت زن به قدری ظریف و لطیف است که حتّی در صورتی که نقصی در رفتارهایش باشد، نباید در برابر او از گفتار یا رفتار خشونت آمیز بهره بگیریم. برخورد کریمانه و برخاسته از پایگاه عطوفت برای تربیت و زندگی با او، امری ضروری است. برای پرهیز از برخورد خشونت آمیز، به چند نکته باید توجه کنیم:
أ. کسی که معتقد است در زندگی باید با خشونت به رفع نقص های همسر پرداخت، باید در ویژگی های خودش دقیق شود و دریابد که آیا نقصی دارد یا نه. اگر نقصی، بلکه نقص هایی دارد، آیا دوست دارد دیگران برای هدایتش به سوی کمال، از برخوردهای خشونت آمیز استفاده کنند؟ جای تعجب است که برخی این برخوردها را از دیگران درباره ی خود نمی پسندند، ولی دوست دارند درباره ی دیگران چنین رفتار کنند. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
انّی اَتعجب ممّن یضرب امرأته و هو بالضرب اولی؛ (8) من از کسی که همسرش را می زند، در حالی که خودش به کتک خوردن سزاوارتر است، تعجب می کنم.
پس برای پرهیز از خشونت، باید به نقص های خود بیندیشیم و به یاد آوریم که ما از برخوردهای خشونت آمیز دیگران در برابر خودمان ناخرسندیم.
ب. به آینده خود بیندیشیم که پس از رفتار خشونت آمیز، چه انتظاراتی از او داریم. مسائل عاطفی و قلبی با اکراه سازگار نیست. اگر انتظار داریم او در جایگاه یک انسان با ما انس بگیرد، بدانیم که برخورد خشونت آمیز اجازه نمی دهد دل او مرکز محبت به ما باشد. ما پس از این رفتارها نیز، باید با هم زندگی مشترک داشته باشیم. با چه رویی به صورت یکدیگر نگاه کنیم، انتظار لبخند داشته باشیم، بپنداریم که از ما ذهنیّت مثبتی دارد و زندگی را کانون محبّت ببینیم؟! از سوی دیگر، بیندیشیم پس از این باید چگونه با او رفتار کنیم. آیا فقط به رفتارهای جنسی بسنده می کنیم و سپس از او دوری خواهیم کرد؟ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « اَیَضربُ احذکم المرأة ثمّ یَظِلَّ معانقها؛ (9) آیا کسی از شما همسر خود را می زند و سپس با او همبستر می شود؟! » آیا کسی که با همسر خود به خشونت رفتار می کند، آیا هنگام همبستر شدن از او شرم نمی کند؟! در دستورات دینی، توصیه به رفتارهای خشونت آمیز در برابر زنان به چشم نمی خورد. قرآن کریم حتی درباره زنانی که بیم سرکشی از آن ها می رود، می فرماید: « فعظوهنّ و اهجروهنّ فی المضاجع و اضربوهنّ؛ (10) آنان را موعظه کنید، از بسترهای آنان دوری گزینید و آن ها را بزنید ».
بحث تفصیلی در زمینه ی تربیتی و حقوق این آیه را باید در تفسیرها و کتاب های تربیتی جست و جو کرد؛ امّا به طور مختصر می توان گفت: مسلّماً منظور از « ضرب » در آیه، نوع متداول آن نیست که در تعزیرات و حدود مطرح شده. در زندگی مشترک با این برخورد، زن باید احساس کند رفتار او برای مرد بسیار غیر منتظره بوده است. او که می خواهد طنّاز و دل ربا باشد، در این هنگام ناموفق عمل کرده است. مرد درصدد نیست که با این رفتار جسم او را بیازارد؛ بلکه درصدد است او را به لحاظ روانی درگیر کند تا او خودش را نبخشد و با تغییر رفتار به خواسته مرد خود لباس عمل بپوشاند، وگرنه قصد درگیری فیزیکی با او در کار نیست. امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) می فرماید: « فداروهنّ علی کل حال؛ (11) در هر حالی با زنان مدارا کنید ».
در جایی دیگر حضرت می فرماید:
فدارِها علی کل حال و اَحسن الصحبة لها لیصفو عیشک؛ (12) مرد در هر حال باید با زن مدارا کند و همدمی با او را نیکو قرار دهد تا زندگی او را صفا و صمیمیت فرا گیرد.
قرار نیست با زنان به صورت حقوقی برخورد شود و در برابر رفتار ناپسند آن، خشونت اعمال گردد. (13)

ب. احترام زن به شوهر

برای احترام زن به شوهر نیز، نمونه هایی است که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

1. استقبال و همراهی

یکی از رفتارهایی که زن به وسیله آن می تواند به شوهر احترام بگذارد، استقبال از مرد هنگام ورود به منزل است. همچنین هنگام خروج از منزل، زن با همراهی کردن شوهر خود، احترام به همسر را به نمایش می گذارد.
امام باقر (علیه السّلام) می فرماید: مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: همسری دارم که وقتی وارد منزل می شوم، به پیشواز من می آید و هنگامی که از خانه خارج می شوم، مرا همراهی می کند. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
اِنّ لِله عُمّالاً و هذه من عمّاله، لها نصفُ اَجر الشهید؛ (14) به درستی که خداوند را کارگزارانی است و این زن از کارگزاران خداست که نیمی از پاداش شهید را با این کار به دست می آورد.
این نوع احترام به شوهر، چنین اثری دارد. از نظر اسلام مطلوب است که خانم ها در ارائه چنین احترام هایی حیای احمقانه نداشته باشند و به سبب ذهنیّت غیر دینی بعضی از افراد، این رفتارها را کنار نگذارند.

2. نادیده گرفتن خطاهای همسر

برتری از آنِ زنانی است که در پی اثبات حقّانیت خود در رفتارهای روزمرّه زندگی نباشند. مناسب است در هر حال- چه آن جا که خودشان خطایی را مرتکب شده اند و چه جایی که از شوهر رفتار اشتباهی سرزده - زنان برای همدلی پیش قدم شوند. احترامی که از زن انتظار می رود، همین است. از کسی که مظهر عطوفت الاهی است، انتظار می رود فداکاری کند و برای سازگاری قدم پیش نهد. امام صادق (علیه السّلام) می فرماید:
خیر نسائکم التی ان غضبت او اُغضبت قالت لزوجها یدی فی یدک لااَکتحل بغمض حتّی ترضی عنّی؛ (15) بهترین زنان شما زنی است که اگر غضب کرد یا شوهر از وی غضبناک شد، به شوهرش بگوید: خواب به چشمان من نمی آید، مگر این که تو از من راضی شوی.
حتی در صورتی که بحث و جنجال به سبب رفتار زشتی از زن پدید نیامده باشد، مناسب است زن برای رضایت شوهر پیش قدم شود.

پیامدهای احترام به همسر

اینک به بعضی از آثار برخورد احترام آمیز با همسر اشاره می کنیم:

أ. بهره مندی اُخروی

مؤمن به این دلیل که زیرک و حکیم است، می کوشد رفتارهایی را انجام دهد که در عین سادگی و آسانی از پاداش و ارزش بالایی برخوردار باشد. همان گونه که در بحث ابراز محبّت گذشت، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید:
ما من امرأة تسقی زوجَها شربةً من ماء الّا کان خیراً لها من عبادة سَنةٍ صیام نهارِها و قیام لیلِها و یبنی اللهُ لها بکلّ شَربَةٍ تَسقی زوجَها مدینةً فی الجنّة و غفر لها ستّین خطیئة؛ (16) هیچ زنی نیست که شوهرش را یک بار آب دهد مگر این که این رفتار برای او از عبادت یک سال که روزهایش را روزه بگیرد و شب هایش به شب زنده داری مشغول باشد، بهتر است و خداوند در عوض هر بار که شوهرش را آب می دهد، شهری در بهشت برای او بنا می کند و شصت گناه از او می آمرزد.
همچنین حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
انّ الرجل لیؤجر فی رفع اللّقمة الی فیّ امرأته (17) به درستی که مرد به خاطر لقمه ای که دهان همسرش می گذارد، پاداش می گیرد.
با چه فعّالیتی می توان از نعمت های معنوی چنین بهره مند شد؟! در برابر یک رفتار ساده و طبیعی، خداوند متعال بهره های فراوانی را نصیب همسر می سازد.

ب. بهره مندی دنیوی

نه تنها با چنین احسانی انسان از نعمت های اُخروی بهره مند می شود، بلکه در همین دنیا برکاتی را به دست می آورد.
به طور طبیعی، هر کس به زندگی میل فطری دارد و حیات به خودی خود - به دور از عوارض و مسائل جانبی - برای هر کس دل خواه است. حال باید رفتارهایی را جست و جو کنیم که می تواند حیات انسان را طولانی کند. آگاهی از این نوع رفتارها انسان را بر می انگیزد چنین رفتارهایی را انجام دهد. امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: « من حسن برّه باهله زاد الله فی عمره؛ (18) کسی که خوب به اهل خود نیکی کند، خداوند عمر او را افزایش دهد ». با توجه به این پیامد زن و شوهر درصدد بر می آیند به یکدیگر احترام بگذارند و نیکی کنند تا از این نتیجه برخوردار شوند.

نکته ی ضروری

جای هیچ شکی نیست که احترام مرد و زن به یکدیگر در زندگی ضروری است و صفای زندگی به احترام متقابل است؛ امّا از یک نکته نباید غافل ماند که احترام و اطاعت، دو مقوله از هم جداست و هر کدام ویژگی های خاصّ خود را دارند که جداگانه باید مورد بحث قرار گیرد. درباره ی پدر و مادر به هر دو مقوله سفارش شده است. احترام به پدر و مادر هیچ قید و شرطی ندارد. در برابر پدر و مادر - هر نوع اعتقادی که داشته باشند و هر نوع رفتاری که انجام دهند - باید احترام کرد، در حالی که اطاعت از آنها بی قید و شرط نیست. چنان که اعتقادات آنان درست نبود یا رفتار آنان مطلوب دین نبود، نه تنها فرزند مأمور به پیروی از آنان نیست، بلکه باید از آن اعتقاد و رفتار دوری کند.
درباره احترام زن به شوهر و اطاعت او نیز سفارش هایی داریم؛ البته ویژگی های این دو مقوله هم با یکدیگر متفاوت است. اولاً مرد حق ندارد بعضی از دستورات را صادر کند گرچه کار فی حدّ نفسه بی اشکال باشد، و ثانیاً چنانچه به امور نادرست - چه اعتقادی و چه رفتاری - امر کند، زن نباید از وی پیروی کند، ولی وظیفه دارد در هر حال محترمانه با او مواجه شود. این در حالی است که برای شوهر نسبت به زن، توصیه های دینی به هر دو مقوله تعلق نگرفته است. در متون دینی به مرد توصیه شده به زن احترام بگذارد؛ اما به اطاعت از او سفارش نشده است. اسلام می خواهد این انتظار در وجود زن جوانه نزند که شوهرش از او پیروی کند. امام باقر (علیه السّلام) می فرماید:
شکی رجلٌ من اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فقام (علیه السّلام) خطیباً فقال: معاشر النّاس لا تطیعوا النساء علی حال؛ (19) مردی از اصحاب امیرالمومنین از زنان خود شکایت کرد. پس حضرت خطاب به مردم فرمود: ای مردم، در هیچ حالی از زنانتان پیروی نکنید.
بحث پیروی از زنان در توصیه های دینی منتفی است؛ البته چنانچه زن به رفتاری تمایل نشان دهد و مرد منفعت و بهره دنیوی و اُخروی آن را درک کند و از باب عمل نیک آن را انجام دهد، کار معقول و پسندیده ای انجام داده است و از مقوله اطاعت خارج است. اساساً اسلام تدبیر امور خانواده را به مرد واگذارده است. امام امیرالمومنین (علیه السّلام) می فرماید: « کلّ امریءِ تُدَبّره امرأه فهو ملعون؛ (20) هر مردی که تدبیر کارش به دست زن باشد، ملعون است ». البته در بعضی روایات، نمونه های آشکار اطاعت مرد از زن را انجام دادن محرّمات الاهی بر شمرده است. در روایتی حضرت رسول (صلی الله علیه و اله و سلم) می فرماید:
مَن اَطاع امرأته اَکبّه الله علی وجهه فی النار قیل و ما تلک الطاعة؟ قال: تطلب الیه اَن تذهب الی الحمّامات و العُرس و النیّاحات و الثیاب الرّقاق فیجیبها؛ (21) کسی که از زن خود اطاعت کند، خداوند او را از صورت بر آتش می افکند. از حضرت پرسیده شد: اطاعت چیست؟ حضرت فرمودند: زن از شوهر می خواهد که به حمام های خاص، محافل عروسی، مجالس خوانندگی برود و لباس های نازک بپوشد. مرد نیز موافقت می کند.
این نمونه ای از پیروی است؛ امّا اطاعت در این نمونه ها خلاصه نمی شود. بنابراین، میان احترام و اطاعت، رابطه ی ضروری نیست و اسلام درباره ی احترام مردان به زنان فراوان توصیه کرده است و چنانچه انتظارات نابه جا در حاشیه آن مطرح نشود، این سفارش می تواند کارکرد خوبی در سازگاری میان همسران داشته باشد.

مهارت هایی برای احترام به همسر در زندگی زناشویی

برای آن که به همسر خود احترام بگذاریم، نخست باید روحیّات و خواسته های او را در نظر بگیریم، دنیای او را درک کنیم و بفهمیم کدام رفتار ما را نماد احترام می شمرد. در این زمینه حالت های متفاوتی که هر یک از زن و شوهر دارند، نوع رفتار مورد انتظار و نشانگر احترام را تعیین می کند. در این قسمت به انتخاب شیوه های متفاوت برای ابراز احترام همسران به یکدیگر اشاره می کنیم:
1. دنیای مردان، استدلالی و دنیای زنان، احساسی و عاطفی است. راز صمیمیت میان آنان این است که همدیگر را درک کنند و این تفاوت در دیدگاه را بپذیرند؛ بنابراین پذیرش دنیای متفاوت همسران، روشی برای احترام به یکدیگر است؛
2. مردان هنگام سختی و فشار دوست دارند به درون خود بروند و مشکلات را در عالم ذهن خود حل کنند؛ امّا زنان وقتی دچار مشکل می شوند، دوست دارند حرف بزنند. آنان در حقیقت با حرف زدن صمیمی می شوند و بُعد زنانه خود را تقویت می کنند؛ بنابراین احترام به آنان آن جا نمود پیدا می کند که فرصتی در اختیارشان قرار دهیم تا حرف بزنند؛
3. زنان دوست دارند وقتی با گرفتاری رو به رو می شوند - علاوه بر حرف زدن - کسی را پیدا کنند که سنگ صبورشان باشد و به حرف هایشان به صورت فعّال گوش کند. مردان نیز دوست دارند وقتی به عالم درون ذهن خود پناه می برند، کسی خلوت آنان را بر هم نزند. گوش کردن فعال به سخن زنان و راحت گذاردن مردان در خلوتگاه ذهنی شان احترام متقابل به شمار می آید. گوش کردن فعال در مهارت های مشاوره به « هنر خوب شنیدن » موسوم است؛ (22)
4. زنان بر اساس برخورداری شدید از دنیای احساسی به خود حق می دهند که در مواردی اظهار ناراحتی کنند. مردان باید این حالت برخاسته از طبیعت آنان را تحمل کنند. این یکی از رمزهای صمیمیّت است. احترام به آنان به این است که حق دهید آن ها ناراحت شوند. هرازگاهی به آن ها بگویید: طبیعی است که شما از این موضوع ناراحت باشید؛
5. وقتی زنان از مشکلات خویش می نالند و آن ها را طرح می کنند، نه برای این است که ضرورتاً مشکلات و مسائل آنان حل شود؛ بلکه می خواهند بگویند که گفته باشند. مردان در این هنگام نباید حلّ المسائل باشند و مطابق دنیای خود راه حل ارائه کنند. آن ها دست کم باید ده دقیقه با سکوت به حرف ها و درد دل های همسر خود گوش دهند و با گفتن عبارت های کوتاهی همچون « که این طور »، « آخ »، « ناراحت شدم » و... او را به حرف زدن تشویق کنند تا روحیه و احساس خوبی به آنان دست دهد. زنان نه می پذیرند که همسرشان حلّ المسائل باشد و نه می پذیرند به طور کامل ساکت باشد و هیچ بازخوردی به زن نشان ندهد؛ بنابراین احترام در چنین مواردی به همراهی با عبارت های کوتاه معنا پیدا می کند؛
6. مردان وقتی از سر کار می آیند، دوست دارند سختی و سردی کار با گرمی عاطفه و احساس همسران برطرف شود. پس زنان باید آن ها را تحویل بگیرند. اگر دیدند آن ها به دنیای ذهنی خود وارد شده اند، مدّت کوتاهی به آن ها کاری نداشته باشند. پس از آن با زمینه سازی او را به صحبت کردن وادارند تا بُعد زنانه در مرد تقویت شود. این جا عواطف و احساسات فرصت بروز پیدا می کند؛ بنابراین زمینه سازی برای تغییر موقعیت، یکی از نمادهای احترام به همسر تلقی می شود؛
7. مردان نمی توانند در یک زمان هم حرف بزنند، هم احساس کنند و هم بیندیشند؛ ولی زنان هر سه فعالیت را می توانند با هم انجام دهند. به همین جهت اگر زنی را به صحبت وادارید، علاوه بر حرف زدن، احساس صمیمیت می کند و هم زمان فکر می کند. احترام به زنان، فرصت سخن دادن برای تحقق احساس و فکر است؛ ولی مردان به دلیل آن که نیازمند اعتماد، پذیرش، قدردانی، تحسین، تأیید و تشویق هستند، چنانچه خانم ها به گونه ای رفتار کنند که آنان احساس کنند همسرانشان به آن ها اعتماد دارند، آن ها را می پذیرند، در کارهای کوچک نیز از آنان تشکر می کنند و آنان را مورد تشویق و ترغیب قرار می دهند و احساس می کنند که محترم واقع شده اند؛
8. مردان به دنبال آزادی و استقلال هستند. همسران آنان نباید با حربه هایی که در زندگی زناشویی در اختیار دارند، مردان را زیر سلطه خود در آورند، حسّ استقلال و آزادی آن ها را از بین ببرند و آنان را به مهره ای بی خاصیت در مدیریت و تدبیر منزل تبدیل کنند؛ بنابراین احترام به آن ها در دادن حق تصمیم گیری و نظارت به آنان تحقق پیدا می کند؛
9. مردان و زنان گاهی با فاصله گرفتن موقّت و بازگشت در احساسات خود فرار و نشیب هایی را ایجاد می کنند و از این راه به روابط مرده ی خود شوکی وارد می کنند و آن را حیات تازه می بخشند. به جاست گاهی دوری های یکدیگر را تحمل کنید تا قدر نزدیکی را بدانید. این قدرشناسی حمایت و نزدیکی بیشتری را در آینده به دنبال خود داشت؛
10. زنان گاهی از بیان احساسات خود گریزانند. هنگامی که محرم رازی پیدا کند، احساسات خود را بروز می دهند. پس شما همان محرم راز باشید و اجازه دهید همسرتان به هر گونه ای که می پسندد، ابراز احساسات کند. او ممکن است گاهی خندان و گاهی گریان باشد. درک احساسات او احترام به او تلقی می شود. او باید احساس کند همان گونه که هست، پذیرفته شده و شما او را همان طور که هست، انتخاب کرده اید، نه این که برای خروج از وضعیت موجود و ورود به وضعیت مطلوب خواهان او شده اید. این بزرگ ترین نماد احترام به اوست. کاری کنید که او احساس کند آن گونه که هست، مورد لطف و توجه شماست و شما نمی توانید بدون او زندگی کنید. وقتی حس کند شما او را با همین وضعیت می خواهید. شما را محرم راز می داند. پس نشان بدهید آن گونه که هست، مطلوب است تا حس کند مورد احترام است؛
11. توجه و تمرکز بر خوبی ها و نکات ارزنده زنان، آنان را مظهر ناز می سازد. چنانچه مردانی به هر دلیل دست به خشونت بزنند، جایگاه واقعی مرد بودن خود را از دست می دهند و زنان را دچار بی حرمتی می کنند. با زنان درگیر نشوید که عاقبت بازنده اید و جز خود نمی توانید کسی را ملامت کنید. پس نگاه به خوبی ها و گذشت از لغزش ها برای زنان نوعی احترام به شمار می آید؛
12. به جنبه های فیزیکی به ظاهر کوچک توجه کنید که تأثیر بسزایی در به حساب آوردن همسران دارد. وقتی همسرتان با شما حرف می زند، بسیار ملیح به چشمانش نگاه کنید و تا حرفش تمام نشده، مژه بر هم نزنید. عبوس نباشید و همیشه کمی خنده بر لب داشته باشید. خنده، تلخی زندگی را شیرین می کند. به لباس، تیپ و قیافه ای که او دوست دارد، توجه کنید و رنگ دل خواه او را بر تن کنید؛
13. گاهی اجازه دهید او احساس کند که برنده شده و همه چیز نشان می دهد که او غالب میدان است. این احساس ذرّه ای از بزرگی شما نمی کاهد؛ امّا برای او حسّ داشتن جایگاه ایجاد می کند. مطمئن باشید در میان ما انسان های عادی، برنده کسی است که گاهی هم بازنده باشد. ما با در نظر گرفتن شکست ها به پیروزی های بزرگ می رسیم و با افتادن ها راه رفتن را می آموزیم؛
14. زنان بیش از آن که با تحلیل و تشخیص روابط علّی - معلولی که یک کار فکری است، به نتیجه احترام دست پیدا کنند، با حسّ شنوایی، بینایی و لامسه احترام را درک می کنند. از گفتن عبارت « دوستت دارم » غافل نشوید. گپ های عاشقانه بزنید، با او بخندید، با او راه بروید و او را در آغوش بگیرید. هرگز این گونه نباشید که فکر کنید گفتن عبارت عاشقانه لازم نیست و او اگر کمی تأمّل کند خود خواهد فهمید که من به او احترام می گذارم و او را دوست دارم؛ بلکه حتماً صمیمیت و دوستی را به زبان بیاورید؛
15. احساس مالکیت در رابطه جنسی و کسب لذّت یک سویه برای مرد، تفکری جاهلانه است. شما باید همسرتان را برای لذّت جنسی آماده کنید و برای همسرتان آن طور آماده شوید که دوست دارید او خودش را برای شما آماده کند. بعضی از زنان تصور می کنند که مردان آن ها را برای کام جویی خود می خواهند. شما وظیفه دارید این تصورات را در هم شکنید. به فرموده استاد حسن زاده نکاح برای ایجاد صورت انسانی است، نه اطفای شهوت حیوانی. مقامات زن در عرفان بسیار متعالی است. او برای سلوک، به شهود نزدیک تر است و مظهر اسم خالق و مخلوق است. (23) پس توجه به روابط انسانی در آمیزش جنسی به حساب آوردن زن و احترام به اوست؛
16. به او اجازه فعالیت دهید و تا کاری مضرّ به حال او یا مخلّ به زندگی مشترک نیست، از آن منع نکنید. پای همسر را از خانه پدر و مادرش نبرید وگرنه او هرگز شما را نخواهد بخشید. او این برخورد را توهین بزرگی می داند. به خصوص در زمان بارداری، زنان به مادران خود نیاز فراوان دارند. اجازه فعالیت به او، نمادی از احترام است؛
17. مردان را بزرگ جلوه دهید. وقتی آنان کاری را انجام می دهند، اجازه دهید فکر کنند بی نظیر هستند. از آنها ایراد نگیرید، به آن ها سرکوفت نزنید و از کار و مهارتشان تعریف کنید تا در دل آن ها نفوذ کنید. به آن ها فرصت دهید پیش شما از خودشان تعریف کنید. بگذارید گاهی پز بدهند. عزّت نفس برای مرد لازم است. به گونه ای با او رفتار کنید که این حس از او گرفته نشود. او نباید خود را بی محل و دور از موقعیت بداند؛ بلکه باید حس کند جایگاه و خریدار دارد و همسرش در همه کارها نظر او را جویا می شود. مردان این را احترام به خود تلقی می کنند. به آنها بگویید که شما بهترین شوهر دنیا هستید و خوشا به حال من که تو را دارم؛
18. هرگز همسر خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از بر شمردن خوبی های دیگران در برابر او بپرهیزیم. این رفتار به رابطه میان همسران آسیب وارد می کند. همسر ما انسانی است منحصر به فرد و دارای ویژگی های شخصیتی مثبت و منفی که قابل مقایسه با هیچ فرد دیگری نیست. او مقایسه کردن خود با دیگران را نتیجه بی حرمتی و نبود جایگاه می داند. شما می توانید در هنگام ضرورت او را با گذشته خودش مقایسه کنید. (24) این کار بر حرمت او می افزاید و زمینه ی تفاهم را زیاد می کند.
اگر بتوانیم خود را به جای همسرمان قرار دهیم، به گونه ای که تلقی او را از مسائل موجود در زندگی عیناً درک کنیم و از دیدگاه او به مسائل و دنیا بنگریم، به مرز تفاهم با همسر خود می رسیم و در چنین موقعیتی، رابطه نیکو به مفهوم عمیق آن بر زندگی ما سایه می افکند. نماد این تفکر، احترام به یکدیگر است. این شاخص، بیانگر احساس ارزشی است که شما برای همسرتان در خلوت و در حضور دیگران دارید. اگر از زاویه نگاه او مسائل را ببینید، در مواردی که همفکر و همدل هستید، آن ها را با تصدیق و تأیید تقویت می کنید و در مواردی که از آنان مطالب را بی جا و غیر ضروری می بینید، او را با سکوت و پیشنهاد خویش، به مسیر گفت و گوهای مفید و سازنده باز می گردانید. بدترین همسران آن هایی هستند که بلافاصله پس از سخن همسر، اثر سخن او را در دیگران خنثی می کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 64، ص 71.
2. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 1، ص 445.
3. شیخ بهایی، مفتاح الفلاح، ص 175.
4. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 14، ص 251.
5. حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 217.
6. محمدبن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 20، ص 172.
7. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 100، ص 224.
8. تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص 158.
9. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 509.
10. نساء، 34.
11. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 86.
12. محمدبن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 20، ص 169.
13. ر.ک: وسائل الشیعه، بحث مدارا، ص 75.
14. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 338.
15. محمدبن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 20، ص 39.
16. همان، ج 20، ص 172.
17. ملامحسن فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج 3، ص 70.
18. همان، ج 29، ص 172.
19. شیخ صدوق، امالی ص 206.
20. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 518.
21. محمدبن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 2، ص 50.
22. محمدرضا شرفی، خانواده متعادل ( آناتومی خانواده )، ص 64.
23. حسن حسن زاده آملی، شرح فصّ الحکمة عصمیتة فی کلمة الفاطمیه، ص 72.
24. محمدرضا شرفی، خانواده متعادل ( آناتومی خانواده )، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ هفتم، 1381، ص 64.

منبع مقاله :
حسین زاده، علی؛ (1391)، همسران سازگار: راهکارهای سازگاری، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سیزدهم
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان