مقدمه
سؤال این است که اگر ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام با امداد غیبی تحقق پذیر است این مسأله چه رابطه ای با ضرورت انتظار خواهد داشت؟
اهداف و ضرورت های پیش رو در این نوشتار بدین شرح است:
1-بررسی و تبیین جایگاه انتظار در فرایند ظهور.
2-میزان اهمیت و تأثیر انتظار در فرایند ظهور.
3-اهمیت و جایگاه امدادهای غیبی.
4-بررسی رابطه امداد غیبی با انتظار.
در رابطه با پیشینه مسأله انتظار، کتب روائی مملوّ از مباحث انتظار است و در روایات اهل بیت علیهم السلام تبیین و اهمیت آن بیان شده و تألیفاتی نیز در این خصوص وجود دارد و در مورد امدادهای غیبی در هنگامه ظهور تحقیقاتی انجام گرفته اما پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه آن دو در فرآیند ظهور است.
بنابراین احادیث انتظار امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نزد شیعه امامیه، فراوان است برخی دانشمندان این احادیث را به شیوه ای علمی وارزشمند گردآوری کرده اند، همانند «شیخ لطف الله صافی گلپایگانی» در کتاب گرانسنگش «منتخب الاثر»، همچنین «شیخ علی کورانی و جمعی از پژوهشگران» در «معجم احادیث الامام المهدی» و «سید محمد صدر» در «تاریخ ما بعد الظهور» و «تاریخ الغیبه الکبری» ودیگران. امدادهای غیبی نیز در تحقیقات جدید بررسی و تبیین شده است. اما آنچه که پژوهش حاضر را انگیزشی نموده این سؤال است که آیا انتظار فرج امام عصر سلام الله علیه رابطه ای با امدادهای غیبی عصر ظهور دارد یا مقوله ای جدا از هم می باشند؟
مفهوم شناسی
در این گفتار به بررسی مفاهیم انتظار و امداد از نظر لغت و اصطلاح می پردازیم.
1-انتظار
انتظار در لغت به معنای چشم به راه بودن و نگران بودن است. از نظر روان شناسی، کیفیتی روحی است که سبب پیدایش حالت آمادگی است برای آنچه انتظار می رود و نقطه مقابل آن یأس و ناامیدی است. اما از نظر اصطلاحی به معنای اعتقاد به این است که فرجام تاریخ با عدالت و سعادت جهانی رقم خواهد خورد.
ماهیت و چیستی انتظار آمیزه ای از دو عنصر است: عنصر نفی و عنصر اثبات. عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود و ناخشنودی از آن است و عنصر اثبات امید به آینده ای روشن و آرمانی و بسترسازی برای آن است. مفهوم انتظار در اصطلاح کلامی اش برگرفته از روایات و همان چشم داشتن به وعده الهی است همراه با سعی و تلاش در آماده ساختن روح و جسم خود و جامعه برای روزی که با طلوع خورشید عالم تاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف گشایشی در همه شئون زندگی بشر پدید آید.
خاستگاه بحث انتظار در اسلام به زمان رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم برمی گردد؛ از آن حضرت ده ها روایت درباره نشانه های ظهور، ویژگی های موعود و کارهای بزرگی که پس از ظهور انجام می دهد، رسیده است.
2-امداد
واژه «امداد» از مدّ به معنی کشیدن است. برخی نیز آن را به معنی زیادت می دانند. مدّ و امداد هر دو به یک معناست، ولی راغب در مفردات گفته: «امداد» یاری کردن دیگری است، و بیشتر در موارد دوست داشتنی به کار می رود، بر خلاف «مدّ» که در موارد ناپسند استعمال می شود. برخی مد را شامل بسط چه از جهت مادی و معنوی دانسته و جهت گسترش و انبساط را از خارج بیان داشته اند و گفته اند در «امداد» به جهت صدور از فاعل التفات می شود و در « تمدید» نظر به جهت وقوع وتعلق به مفعولٌ به وجود دارد.
در بعد اصطلاحی «امداد»، طبرسی معتقد است: «امداد» یعنی چیزی را پی درپی و آن به آن عطا کردن. صاحب المیزان نیز می گوید: کلمه امداد به معنای رساندن مدد به دنبال مدد دیگر است، ومدد به معنای چیزی است که آدمی به وسیله آن در رسیدن به حاجتش کمک می شود.
بنابراین «امداد» به معنای یاری رساندن بصورت متصل، مداوم و پی درپی می باشد، و به یاری کردنی اطلاق می شود که جنبه دائمی داشته باشد و به صورت مستمر ادامه یابد.
عمل بودن انتظار
تفسیر صحیح واژه انتظار آن است که، انتظار، «حرکت»، «کار»، «تلاش» و«عمل» است. بررسی و مرور بر روایات انتظار بیانگر وجود امید به اصلاح امور در وضع موجود است که همیشه با محوریت خود انسان در ساخت آینده ای روشن قرین است. به عنوان مثال؛ وقتی انسان در تنگنائی قرار دارد مادامی که خود شخص اقدام به تغییر وضع موجود نکند گشایش امور بر او ممکن نخواهد بود و تلاش دیگران در صورتی ارزش دارد که خود شخص نیز در راستای هدف تلاش نماید. از این رو؛ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «...و انتـظار فـرج عـبادت اسـت». بلکه می فرماید: «برترین عبادت انتظار فرج است». یعنی نه تنها انتظار فرج عبادت است بلکه بهترین عبادت انتظار فرج است. حضرت در حدیث دیگری انتظار فرج را برترین عمل عنوان می کند: «برترین اعمال امّت من انتظار فرج از خدای عزوجل می باشد». بنابراین انتظار فرج در صورتی همراه با گشایش خواهد بود که شخص منتظر در راستای انتظار تلاش و اقداماتی داشته باشد تا نتیجه این رویداد را درک کند.
در نتیجه انتظار یک عمل بلکه برترین آن هاست. از این جهت در تحقق انتظار و به عمل پیوستن آن لازم است که در بعد فردی، شخص منتظر و در بعد اجتماعی، جامعه اسلامی گامی در جهت انتظار برداشته باشند.
شرائط سازی انتظار
انتظار یک وظیفه ایمانی از جانب فرد است و اهل بیت علیهم السلام به زوایای آن راهنمائی کرده اند و انتظار را عمل و آمادگی شخص و تلاش او در زمینه سازی برای آن دانسته اند. حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در نامه مبارکش به سفیر خود محّمد بن عثمان می فرماید: «برای تعجیل فرج زیاد دعا کنید، چون همین دعا موجب فرج شماست». خداوند متعال نیز در قرآن کریم شرط امداد و کمک رسانی را به آمادگی مومنان منوط ساخته است. می فرماید: «بَلی إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ» (آری، اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، و با همین جوش [و خروش ] بر شما بتازند، [همانگاه ] پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار یاری خواهد کرد). یعنی در صورتی خداوند متعال مومنان را یاری خواهد داد که خود آنها نیز تلاش کرده و آمادگی برای نزول عنایات خداوند متعال ایجاد کرده باشند. امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: کسی که مایل است جزء یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار گیرد باید منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار با تقوی و اخلاق نیکو توأم گردد.
در نتیجه نفس انتظار که وظیفه مومن است کمکی برای نزول امداد خداوند متعال بر انسان است. بنابراین انتظار مطلوب، شرط نزول امدادهای الهی در تحقق ظهور است.
راهبردی بودن انتظار
منتظر واقعی کسی است که خود را با تقوا و اعمال نیک برای درک امام زمان خویش و ظهور آن آماده می کند و پیوسته تلاش او در راستای ظهور است. در مفاهیم اسلامی نیز برای تداوم ایمان در عصر غیبت آموزه هائی از جانب اهل بیت علیهم السلام به مومنان ارائه شده است. به عنوان مثال؛ امام صادق علیه السلام به زراره فرمود: «یا زُرارَةُ! اِنْ اَدْرَکتَ ذلِک الزَّمانَ فَاْلزِمْ هذَا الدُّعآءَ: اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَک، فَاِنَّک اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَک لَمْ اَعْرِفْ نَبِیک، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَک فَاِنَّک اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَک لَمْ اَعْرِفْ، حُجَّتَک، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَک فَاِنَّک اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَک ضَلَلْتُ عَنْ دینی» یعنی ای زراره! اگر زمان غیبت را درک کردی، این دعا را همیشه داشته باش: خدایا، خودت را به من بشناسان، چون اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا رسول خود را به مـن معرّفی کن چون اگر رسول تو را نشناسم، حجّت تو را نخواهم شناخت، خدایا حجّت خود را به من معّرفی کن زیرا اگر حجّت تو را نشناسم از دین خود گمراه شده ام.
بنابراین تداوم انتظار از جانب منتظر و عشق و علاقه او به امام خویش در صورتی ادامه دارد که عنایت خداوندی همراهش باشد. یعنی اگر انسان در مسیر هدایت باشد نعمت هدایت را درک می کند و اگر گمراه باشد از رحمت خدا محروم گشته و حیران است. در نتیجه منتظر بودن انسان مومن بیانگر نزول رحمت الهی است که می توان گفت امداد پیش از ظهور. در تعابیر قرآنی نیز به این معنا اشاره دارد که می فرماید: «قُلْ مَنْ کانَ فِی الضَّلالَةِ فَلْیمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا» (بگو: «هر که در گمراهی است [خدای ] رحمان به او تا زمانی مهلت می دهد، تا وقتی آنچه به آنان وعده داده می شود). علامه طباطبائی در ذیل آیه می فرماید: جمله "فلیمدد" صیغه امر غائب است، و برگشت معنای آن به این می شود که یکی از واجبات بر خدای رحمان این است که چنین کسی را در ضلالت امتداد دهد. نقطه مقابل آن نیز در آیات قرآن کریم وجود دارد. به عنوان مثال در آغاز سوره بقره در توصیف مومنان می فرماید: «أُولئِک عَلی هُدی مِنْ رَبِّهِم» (چنین کسانی بر طریق هدایتی از پروردگار خویش هستند). در نتیجه امدادهای غیبی که در هنگامه ظهور بر مومنان نازل خواهد شد در عصر انتظار نیز جریان دارد و آن ثبات قدمی مومنان در انتظار وصال یار است و این ثبات قدم در عصر غیبت، موجبات درک عصر ظهور را فراهم می کند. به بیان دیگر انتظار مطلوب نمایانگر اتصال بین عاشق و معشوق است بدین معنی که نشانه ای از آمادگی شرائط و ظرف تحقق ظهور است. بنابراین انتظار، مومنان را به ظهور نزدیک می کند و امدادهای الهی را جلب می کند. در روایتی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله است که: «خوشا به حال کسانی که در غیبت حضرت صبور باشند و خوشا به حال کسانی که در محبت ورزیدن در راه اهل بیت علیهم السلام استوار ماندند، خداوند آنها را در کتابش اینطور توصیف نموده است: آنها که به جهان غیب ایمان آوردند، آنها حزب اللّه هستند، آگاه باشید به درستی که حزب اللّه رستگار است».
انتظار و زمینه های امداد
امدادهای الهی در گرو تلاش انسان و میزان دادخواهی اش از خالق اوست. امام علی علیه-السلام فرمود: «منتظر فرج باشید، و از روح خدا مأیوس نشوید، که محبوب ترین اعمال در پیشگاه خدا انتظار فرج است». تا زمانیکه انسان به راه و روش بندگی آشنا باشد، خداوند متعال که ناظر همه اعمال و رفتار انسان است به گشایش امور بنده اش وعده داده است. آنجا که می فرماید: «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ» (و کسانی که در راه ما کوشیده اند، به یقین راه های خود را بر آنان می نماییم و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است). ازاین رو؛ سلسله رفتارهای مطلوبی که در جلب رضایت الهی و نزول امدادهای غیبی مؤثر است بررسی و تبیین می شود.
1-استغاثه از خداوند
استغاثه که عبارت از یاری طلبی و نصرت خواهی است، یکی از مفاهیم مورد توصیه قرآن کریم به بندگان مؤمن می باشد، خداوند این مددخواهی وتقاضای کمک را از زبان برخی از پیامبران وبزرگانی مانند نوح، لوط، طالوت و یارانش و رسول اکرم علی نبیناوآله وعلیهم السلام و مومنان نقل نموده است.
در سوره انفال از زبان پیامبر و مومنان می فرماید: «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکمْ فَاسْتَجَابَ لَکمْ أَنِّی مُمِدُّکم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلآئِکةِ مُرْدِفِینَ». (به یاد آورید زمانی را که پروردگار خود را به فریاد می طلبیدید، پس دعای شما را اجابت کرد که: من شما را با هزار فرشته پیاپی، یاری خواهم کرد). در پاره ای از روایات شان نزول آمده است که پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم نیز با مسلمانان در یاری طلبیدن از خدا هم صدا بوده است، وی دست خود را به سوی آسمان گشوده ومی گفت: « پروردگارا! وعده ای را که به من داده ای، تحقّق بخشای.خدایا! اگر این گروه مومنان نابود شوند، پرستش تو از زمین برچیده خواهد شد، و آن قدر این یاری طلبی ودعا را ادامه داد تا عبا از دوشش افتاد».
2-توبه واستغفار
اگر چه برخورداری از نعمت های مادّی دنیا، مرهون اسباب وعلل مادّی است، اما به طور قطع ویقین عوامل معنوی نیز درآنها نقش موثری خواهند داشت، نزول باران، بهره مندی از امکانات مادی دنیا، و فرزنددارشدن، همه از نعمت هایی است که درضمن علل مادّی، دارای علل معنوی نیز هستند که از جمله ی آنها، توبه و استغفار می باشد. امیرالمومنین علیه السلام درحدیثی فرموده است: «به تحقیق خداوند استغفار را سبب نزول وفراوانی روزی ورحمت برای خلق قرار داده است، وسپس امام علیه السلام به آیه شریفه مزبور برای سخن خویش استناد می نماید».
این موضوع درآیات دیگری نیز اززبان حضرت هود علیه السلام مطرح شده است.
3-تقوا وپارسایی
تقواپیشگی، عامل عمده دیگر برای دریافت امداد وکمک های الهی است که انواع کمک ها وامدادها پیرو آن قرارداده شده است. تشخیص حقّ از باطل، بخشیدن گناهان وآمرزش از امدادهایی است که با عاملیّت تقواپیشگی حاصل می شود «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إن تَتَّقُواْ اللّهَ یجْعَل لَّکمْ فُرْقَانًا وَیکفِّرْ عَنکمْ سَیئَاتِکمْ وَیغْفِرْ لَکمْ...» (ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از خدا پروا دارید برای شما نیروی تشخیص حق از باطل قرار می دهد؛ و گناهانتان را از شما می زداید؛ و شما را می آمرزد).
خروج از تنگناهای دنیوی و اخروی، فراهم آمدن تسهیلات در کارها، وپیدا کردن مسیری آسان برای دست یابی به هدف، گشوده شدن درب های برکت از آسمان وزمین، دستیابی به پیروزی با امداد فرشتگان، همه وهمه از امدادهایی است که مشروط به شرط تقوا شده و با وجود آن تحقق می یابد، «وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا* وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ... * وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یسْرًا»، (و هر کس از خدا پروا کند، خدا برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد * و از جایی که حسابش را نمی کند، به او روزی می رساند * و هر کس از خدا پروا دارد خدا برای او در کارش تسهیلی فراهم سازد).
4-احسان ونیکی
یکی دیگر از عوامل بهره مندی از امدادهای الهی، احسان ونیکی است، که درآیاتی از قرآن کریم به آن تصریح شده است، «...وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»، (و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است).
طبرسی، شیخ طوسی و علامه طباطبایی معتقدند از واژه «مع»، بهره مندی نیکوکاران از امدادالهی استفاده می شود، چرا که معیّت خداوند با محسنین در آیه مزبور، به امداد الهی تفسیر شده است. در این باره اشاره دارند که: «... با محسنین ونیکوکاران بودن، به این معنی است که نصرت وامداد خود را در دنیا همراه آنان ساخته، و در آخرت نیز از پاداش ومغفرت گناهان بهره مندشان می سازد».
انتظار و نتیجه امداد
در مقوله انتظار به دیدگاه انسان و توکل و توسل او به خالق هستی عنایت می شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «مردم! بشارت باد بر شما فرج [مهدی علیه السلام]، چون وعده خدا تخلّف پذیر نیست و حکم او برگشت ندارد و او حکیم و آگاه است و براستی فتح الهی نزدیک است». از این جهت فرد منتظِر در مقام بندگی محض قرار داشته و گشایش امور را از خدای خویش مسألت دارد. در نتیجه با نزول رحمت و رسیدن امدادهای الهی، نصرت و حضور خدا در زندگی اش را لمس می کند. اینجاست که پیوند حقیقی بین خالق و مخلوق ایجاد می شود و انسان مومن به ارزشمندی نعمت های الهی پی خواهد برد.
بنابراین انتظار مطلوبی که وظیفه انسان مومن است در راستای اهمیت بخشی به رابطه بین خالق و مخلوق است تا از این طریق و با تحمل سختی ها و محرومیت ها که بالمره و با عنایت الهی به گشایش رسیده است را عنایت پروردگار خویش بداند و خود را تحت تربیت خدا قرار دهد.
در آیات قرآن کریم نیز به همین مطلب اشاره دارد: «وَ اتَّقُوا الَّذِی أَمَدَّکمْ بِما تَعْلَمُونَ أَمَدَّکمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنِینَ وَ جَنَّاتٍ وَ عُیونٍ» علامه طباطبائی می گوید: «جمله "وَاتَّقُوا الَّذِی أَمَدَّکمْ. .." در معنای تعلیق حکم به وصف است، که خود علیت آن وصف را می رساند و معنایش این است که بپرهیزید از خدایی که شما را با نعمتهای خود مدد می دهد، چرا بپرهیزید؟ برای همین که شما را مدد می دهد، پس بر شما واجب است که شکرش را به جای آرید و نعمتهایش را در آنجا که باید مصرف کنید، مصرف نمایید، نه اینکه به آن اتراف و استکبار بورزید، چون کفران نعمت، غضب و عذاب خدای را به دنبال دارد، هم چنان که فرمود: "لَئِنْ شَکرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکمْ وَ لَئِنْ کفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ" و آن گاه اجمالی از نعمت ها را ذکر کرده، در اول فرموده:" أَمَدَّکمْ بِما تَعْلَمُونَ- شما را مدد داد به آنچه خودتان می دانید"، آن گاه همان اجمال را تفصیل داده، بار دوم فرمود: "أَمَدَّکمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنِینَ وَ جَنَّاتٍ وَ عُیونٍ" در جمله اولی نکته دیگری نیز هست و آن اینست که خود شما می دانید که این نعمت ها از امداد خدای تعالی و صنع اوست و احدی غیر او در ایجاد آنها و امدادش به شما شرکت نداشته، پس تنها او است که بر شما واجب است از نافرمانیش بپرهیزید و شکرش را به جای آورده، او را بپرستید، نه بتها و اصنام، پس در حقیقت کلامی است که برهان خود را نیز متضمن است».
در سوره آل عمران نیز فلسفه امداد الهی را اطمینان قلبی برای مومنان بیان می کند: «وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْری لَکمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ» (و خداوند این کار را جز برای شادمانی و دلگرمی شما نکرد. و نیست یاریی مگر از سوی خدای پیروزمند و دانا، و خداوند قرار نداد این نزول ملائکه و مدد آنها را مگر برای بشارت شما مؤمنین و اینکه قلوب شما مطمئن شود باین جعل الهی و نصرتی نیست مگر از جانب خداوند عزیز حکیم). بنابراین «آیه شریفه دلالت دارد بر اینکه خداوند قادر متعال موافق حکمت و مصلحت در مواقع خود شما را می تواند نصرت کند و نزول ملائکه و امداد آنها شما را لزوم ندارد و احتیاجی به آنها ندارید چنانچه در مواقع بسیاری خداوند نصرت فرموده بدون انزال ملک و علّت انزال از جهت ضعف ایمان مسلمین بوده که بحس مشاهده کنند و بشارت به فتح و فیروزی آنها و اطمینان قلب آنها که بالعیان و بالحسّ یک تأثیر خاصّی دارد که از دلیل و برهان علمی پیدا نمی شود حتی مثل حضرت ابراهیم علیه السّلام با اینکه ایمان کامل به احیاء موتی داشت مع ذلک تقاضا کرد که بالعیان مشاهده کند و عرض کرد: "رَبِّ أَرِنِی کیفَ تُحْی الْمَوْتی قالَ أَوَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَ لکنْ لِیطْمَئِنَّ قَلْبِی"».
نتیجه گیری
انتظار مرحله ای از ایمان مومنان، به غیب پروردگار عالمیان است. هر چه توجه و بلکه توکل و توسل انسان به اسباب خداوندی بیشتر بوده عنایت الهی نیز سرازیر شده است. در این رابطه قرآن کریم مواردی را از امدادهایش به مومنان بیان کرده است که منوط به انتظار و تلاش آنان در راستای انتظارشان بوده است. اما در بعد دیگر از رابطه انتظار با امدادهای غیبی طبق آیاتی از قرآن چنین استفاده شد که انتظار در انسان آمادگی ایجاد می کند تا الطاف الهی را دریافت کند که زحمت این تلاش و خودسازی موجب می شود تا انسان از دست آورد آن (امدادهای غیبی) مواظبت نموده و آسان از دست ندهد زیرا که با زحمت به دست آورده است. بنابراین پس از دریافت امدادهای غیبی در شکرگزاری اش کوشا باشد. پس؛ انتظار مرحله ای از آماده سازی نفس برای دریافت امداد و ایجاد ارتباط بیشتر با خالق خویش است.
منابع
«قرآن کریم».
«نهج البلاغه».
1-آصفی، محمدمهدی، «انتظار پویا»، ترجمه تقی متقی، تهران: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، 1383.
2-داور پناه، ابوالفضل، «انوار العرفان فی تفسیر القرآن»، *** چ اول.
3-راغب اصفهانی، حسین بن محمد، «المفردات فی غریب القرآن »، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دمشق، بیروت، دارالعلم الدار الشامیة، 1412 ق، نوبت چاپ: اول.
4-رسالت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ***
5-زبیدی، محب الدین، «تاج العروس»، نشر دارالفکر، لبنان، 1414هـ ق.
6-شریف الرضی، محمد بن حسین، «نهج البلاغة»، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات مشهور، 1379 ش، نوبت چاپ: اول.
7-شیخ طوسی، محمد بن حسن، «التبیان فی تفسیر القرآن»، تحقیق: احمد حبیب قیصری عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.
8-صافی گلپایگانی، لطف اللّه، «منتخب الأثر»، تهران، نشر مکتبة الصدر، بی تا.
9-صدوق، محمد بن علی، «کمال الدین وتمام النعمة»، نشر انتشارات نشر اسلامی، قم، 1363هـش.
10-طباطبایی سید محمد حسین، «المیزان فی تفسیر القرآن »، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1417 ق، نوبت چاپ: پنجم.
11-طبرسی، فضل بن حسن، «مجمع البیان فی تفسیر القرآن »، تحقیق: با مقدمه محمد جواد بلاغی، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372 ش، نوبت چاپ: سوم.
12-طیب، سید عبد الحسین، «اطیب البیان فی تفسیر القرآن »، تهران، انتشارات اسلام، 1378 ش، نوبت چاپ: دوم.
13-فولادوند، محمد مهدی، «ترجمه قرآن کریم»، تهران، دار القرآن الکریم(دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی)، 1415 ق، نوبت چاپ: اول.
14-قرشی، سید علی اکبر، «قاموس قرآن »، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سال چاپ: 1371 ش، نوبت چاپ: ششم.
15-کامل سلیمان، یوم الخلاص (روزگار رهایی)،ترجمه علی اکبر مهدی پور، چ 3، نشر آفاق، تهران، 1376ش.
16-مترجمان، «ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن »، تحقیق: رضا ستوده، تهران، انتشارات فراهانی، تهران، 1360 ش، نوبت چاپ: اول.
17-مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، «بحار الأنوار فی درر الاخبار»، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1403 ق، نوبت چاپ: دوم.
18-مصطفوی، حسن، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم »، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360 ش.
19-مکارم شیرازی، ناصر، «تفسیر نمونه»، نشر دارالکتب اسلامی، تهران، 1370.
20-موسوی همدانی، سید محمد باقر، «ترجمه تفسیر المیزان »، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش، نوبت چاپ: پنجم.
21-موسوی اصفهانی، محمدتقی، «مکیال المکارم»، مترجم، حائری قزوینی، انتشارات بدر، تهران، 1374.