امنیت در حکومت مهدوی

در حالی که پیش از ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شرایط ناامنی بر جهان چیره است، یکی از بنیادی ترین کارهای حضرت، بازگرداندن امنیت به جامعه است

امنیت در حکومت مهدوی
در حالی که پیش از ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شرایط ناامنی بر جهان چیره است، یکی از بنیادی ترین کارهای حضرت، بازگرداندن امنیت به جامعه است. در حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با برنامه ریزی دقیقی که انجام می شود، در مدت کوتاهی امنیت در همه ی زمینه ها به جامعه باز می گردد و مردم در محیطی پر از امنیت به زندگی خود ادامه می دهند؛ امنیتی که بشر در هیچ روزگاری مانند آن را ندیده است.
راه ها به گونه ای امن می شود که زنان جوان از جایی به جای دیگر، بدون داشتن محرمی، سفر می کنند و از هر گونه تعرض و سوء نظر در امان هستند.
مردم در امنیت کامل قضایی به سر می برند؛ به گونه ای که دیگر کسی از این که ممکن است حقش پایمال شود، کوچک ترین بیمی ندارد. برنامه ها و قوانین به گونه ای طرح ریزی و اجرا می شود که مردم خود را در امنیت کامل مالی و جانی می بینند. دزدی از جامعه رخت بر می بندد و امنیت مالی تا جایی فراگیر می شود که اگر کسی دست در جیب دیگری ببرد، هرگزاحتمال دزدی داده نمی شود و کار او توجیه می گردد.
چنان ناامنی از جامعه رخت بر می بندد و جایش را به امنیت می دهد که حیوانات و جانداران را نیز در برمی گیرد؛ به گونه ای که گوسفند و گرگ در کنار هم زندگی می کنند و کودکان با عقرب و گزندگان همبازی می شوند؛ بدون این که آسیبی ببینند.

الف) امنیت عمومی

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرماید: « هنگامی که عیسی بن مریم از آسمان به زمین آید و دجال را به قتل رساند...، چوپان به گوسفندان خود می گوید: برای چَرا به فلان مکان بروید و در این ساعت باز گردید! گله ی گوسفندی میان دو کشتزار می شوند؛ ولی هرگز به خوشه ای از آن تعدی نمی کنند و شاخه ای از آن را با پای خود نمی شکنند ». (1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « ... زمین را از عدالت پر می کند تا جایی که مردم به فطرت خویش باز می گردند. نه خونی به ناحق ریخته می شود و نه خوابیده ای را بیدار می کنند ». (2)
ابن عباس درباره ی گسترش امنیت در روزگار مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می گوید: حتی در آن عصر، گرگ، گوسفند را نمی درد و شیر، گاو را از بین نمی برد و مار به انسان آسیبی نمی رساند و موش، انبانی را نمی جود و به آن دستبرد نمی زند ». (3)
امیر مؤمنان (علیه السلام) می فرماید: « هرگاه قائم ما قیام کند، آسمان باران های خود را می بارد و درندگان با چارپایان از در آشتی وارد می شوند و با انسان ها کاری ندارند تا جایی که زنی از عراق به شام می رود؛ بدون این که درنده ای او را نگران سازد و یا از درنده ای بترسد ». (4)
نیز آن حضرت می فرماید: « لشکر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ارتش « أعور دجال » را نابود می سازد زمین را از وجود آن پاک می کند. از آن پس، مهدی فرمانروایی شرق و غرب زمین را به دست می گیرد و از جابلقا تا جابرسا را می گشاید و بر همه ی کشورها چیره می شود و حکومت و فرمانروایی او را تثبیت می گردد ». (5)
آن حضرت با مردم به عدالت رفتار می کند تا جایی که گوسفند در کنار گرگ به چریدن مشغول است و کودکان با عقرب بازی می کنند؛ بدون این که آسیبی به آنان برسد. بدی ها از بین می رود و نیکی ها بر جای می ماند.
در روایتی آمده است: « قیامت برپا نمی شود تا این که حضرت عیسی فرود آید... و گرگ در گله ای از گوسفند، همانند سگ گله باشد و شیر در گله شتر، گویی بچه شتر یا جفت آن است ». (6)
حذیقه می گوید: از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که می فرمود: « به هنگام ظهور حضرت قائم... پرندگان در لانه های خود تخم گذاری می کنند و ماهیان در دریا ». (7)
شاید منظور این باشد که آنها احساس امنیت می کنند و بدون دغدغه ی خاطر در لانه و محل زندگی خود تخم گذاری می کنند.
ابو امامه باهلی می گوید: روی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای ما خطبه خواند و در پایان آن فرمود: « پیشوای مردم در آن روزگار مردی صالح است...در آن عصر به گوسفند و گاو تعدی نمی شود و کینه ها از سینه ها زدوده می گردد. افسار را از دهان حیوانات بر می دارند ( و حیوانات به حقوق دیگران تجاوز نمی کنند تا چه رسد به اینکه انسان ها به حقوق یک دیگر تجاوز کنند ). کودک دستش را در دهان درنده می گذارد، ولی حیوان آزاری به او نمی رساند. بچه حیوان در جلو شیر و درنده انداخته می شود و به او آسیبی نمی رسد و شیر درمیان گله شتر، همانند سگ گله و گرگ درمیان گوسفندان، مانند سگ گله است ». (8)
شاید این روایت کنایه از امنیت کامل و پیدایش جو اطمینان به یک دیگر باشد.
نیز آن حضرت می فرماید: « روزگاری که عیسی بن مریم به زمین فرود آید و دجال را به قتل رساند، مارها و عقرب ها آشکارند و به کسی آزاری نمی رسانند ». (9)
از این احادیث اندازه ی امنیت مالی و جانی در روزگار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به خوبی روشن می گردد؛ زیرا چوپانی که گله خود را به بیابان می فرستد، از دستبرد انسان ها و تعدی درندگان به آنها آسوده خاطر است. انسانی که به سفر می رود یا در بین جانوران موذی زندگی می کند، از آزار و اذیت آنها در امان است؛ به گونه ای که گویا قانون احترام به حقوق دیگران حتی برای حیوانات درنده و حشرات نیز پذیرفته شده است و همه در برابر آن خاضع و تسلیم هستند. شاید مقداری از امنیت بدین سبب باشد که در روزگار آن حضرت نعمت های الهی فراوان است و چون همه ی جانداران نیز از آن نعمت ها بهره مندند و احساس امنیت می کنند، به کسی آسیب نمی رسانند.
امنیت عمومی در عصر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چنان فراگیر می شود که حتی اگر کسی به خواب رود، اطمینان دارد که او را بیدار نمی کنند و مزاحم خواب او نمی گردند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرماید: « امت مهدی به آن حضرت پناه می برند؛ چنان که زنبورهای عسل به ملکه خود پناه می آورند. آن حضرت زمین را پر از عدل و داد می کند؛ چنان که ( پیش از آن ) پر از ستم و جور شده بود؛ به حدی که مردم به فطرت نخستین خود باز می گردند. شخص خوابیده را از خوابش بیدار نمی کنند و خون کسی ریخته نمی شود ». (10)

ب) امنیت راه ها

درباره ی امنیت راه ها در حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روایات بسیاری رسیده است که به گفتن چند روایت بسنده می کنیم:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: « حکومت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به گونه ای است که دو زن شبانه حرکت کرده، مسافرت می کنند و از بی عدالتی و ستم هراسی ندارند ». (11)
نیز آن حضرت می فرماید: « به یقین خداوند، این امر ( دین خود ) را به پایان می رساند؛ به گونه ای که شخص سواره در شب از صنعا به حضرموت مسافرت می کند و جز خدا، از کسی ترسی ندارد ». (12)
شاید گفتن نام این دو سرزمین به لحاظ داشتن بیابان های ترسناک باشد که گاهی از آن به مفازه تعبیر شده است و به دلیل تفأل زدن به پیروزی و جان سالم به در بردن از آن بیابان ها می باشد.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: « به خدا سوگند، یاران مهدی آن اندازه می جنگند تا خدا به یگانگی پرستیده شود و به او شرک نورزند و تا آن جا که پیرزنی سالخورده و ناتوان از این سوی جهان به آن سوی رهسپار شود و کسی متعرض او نشود ». (13)
شخصی از حضرت صادق (علیه السلام) پرسید: چرا آرزوی ظهور حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را داشته باشیم؟ آیا در دوران غیبت مقام والایی داریم؟ حضرت فرمود: « سبحان الله! آیا دوست نداری که امام، عدالت را در جهان بگستراند و امنیت را در راه ها برقرار کند و با حکم منصفانه با ستمدیده رفتار نماید و به او یاری رساند؟ ». (14)
یکی زا یاران امام صادق (علیه السلام) می گوید: روزی ابو حنیفه نزد امام صادق (علیه السلام) آمد. حضرت خطاب به او فرمود: « این آیه که می فرماید: ( سِیرُوا فِیهَا لَیالِی وَأَیامًا آمِنِینَ؛ (15) در زمین شبانه روز سیر کنید در حالی که در امان باشید. ) درباره ی چه سرزمینی است؟ »
ابو حنیفه گفت: گمان دارم بین مکه و مدینه باشد.
حضرت به یارانش رو کرد و فرمود: « آیا می دانید که مردم در بین این راه، مورد تعرض راهزنان قرار می گیرند و اموال آنان به غارت برده می شود و افراد امنیت ندارند و کشته می گردند؟ »
اصحاب پاسخ دادند: آری، چنین است و ابو حنیفه سکوت کرد.
حضرت بار دیگر از او پرسید: « ایا آیه که خداوند می فرماید: ( وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا ؛ (16) هرکس در آن وارد شود، درمان خواهد بود ). درباره ی کدام نقطه از زمین است؟
ابو حنیفه گفت: کعبه است.
امام فرمود: « آیا می دانی که حجاج بن یوسف ثقفی کعبه را برای سرکوبی ابن زبیر به منجنیق بست و او را کشت. آیا او در جای امن بود؟ »
ابو حنیفه سکوت کرد و دیگر سخن نگفت.
چون او از جلسه بیرون رفت؛ ابوبکر حضرمی به حضرت عرض کرد: فدایت شوم! پاسخ این دو پرسش چیست؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود: « ای ابابکر! مراد از آیه اول، همراهی با قائم ما اهل بیت است. نیز سخن خداوند که فرمود: "هر کس در آن وارد شود در امان است" یعنی کسی که دست بیعت به او دهد و در بیعت حضرتش وارد شود و از یاران و اصحاب حضرتش گردد، در امان خواهد بود ». (17)
علی بن عقبه از پدرش نقل می کند: روزگاری که حضرت قائم ظهور می کند، به عدالت حکم می نماید و ستم در حکومتش برچیده می شود و به سبب وجود آن حضرت راه ها و جاده ها امن می گردد ». (18)
قتاده می گوید: حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بهترین انسان هاست... در زمان او زمین از چنان امنیتی برخوردار می گردد که زنی به همراه پنج زن دیگر، بدون همراه داشتن مردی، به حج می روند و از چیزی ترس ندارند. (19)
عدی بن حاتم می گوید: به یقین روزی فرا می رسد که زنی ناتوان، به تنهایی از حیره ( در نزدیکی نجف ) به زیارت خانه خدا می رود و از کسی جز خدا نمی ترسد. (20)

ج) امنیت قضایی

یکی از اموری که پس از ظهور امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مطرح است، مجازات افرادی است که جهان را سراسر ناامن کرده، میلیون ها کشته و زخمی و معلول برجای گذاشته اند و نابسامانی های مادی و معنوی را پدید آوردند. آنان جنایتکارانی هستند که جهان را به آن وضعیت اسفبار کشانده اند.
پس از ظهور حضرت، تعقیب، دستگیری و محاکمه ی آنان امری حتمی است؛ زیرا اجرای حدود الهی، یکی از واجبات مهم به شمار می رود؛ به ویژه در روزگار حضور امام معصوم و حضرت بقیه الله در زمین که طبق کتاب خدا و به دور از هر گونه هواهای نفسانی، حدود اجرا می شود.
در آن عصر برای سرپرستی این وظیفه ی مهم، از افرادی استفاده می شود که علاوه بر تسلط کامل بر مبانی اسلامی و فقهی، از نظر پیشینه نیز کم ترین ایراد و اشکالی بر آنان وارد نباشد. در روایات به تسلط آنان به کارهای قضایی و پیشینه و ویژگی های فردی آنان اشاره شده است که به بازگویی چند روایت در این زمینه می پردازیم:
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: « هنگامی که قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند، از پشت کعبه هفده نفر را بیرون می اورد. پنج نفر از قوم موسی هستند که به حق قضاوت می کنند... و هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن ال فرعون، سلمان فارسی، ابودجانه و مالک اشتر ». (21)
ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) پرسید: آیا جز این گروه ( سی صد و سیزده نفر ) افراد دیگری در پشت کعبه نیستند؟ حضرت فرمود: « آری، مؤمنان دیگری
نیز هستند؛ ولی این گروه فقها، نخبگان، حاکمان و قاضیانی خواهند بود که پیش رو ( سینه ) و پشت سرشان را حضرت دست می گذارد و مسح می کند و در پی آن، هیچ قضاوتی بر آنان دشوار نخواهد بود ». (22)
در بحار الانوار آمده است: آنان یاوران مهدی و حاکمان روی زمین خواهند بود. (23)
صادق اهل بیت (علیه السلام) می فرماید: « آن گاه که حضرت قائم قیام کند، باری هر مرز و بومی از زمین، فرمانروایی تعیین می کند و به او می فرماید: "برنامه کار تو در دست تو است و چنان چه در هنگام انجام وظیفه، مشکلی پیش آمد که حکم آن را ندانستی، به کف دستت بنگر و بر طبق آن چه در آن می یابی، رفتار نما" ». (24)
ممکن است فهمدین حکم مشکلات به وسیله ی کف دست، کنایه از سرعت ارتباط با حکومت مرکزی و کسب تکلیف برای رفع مشکل باشد یا اشاره به مهارت خیره کننده ی مسؤولان بر کار داشته باشد که با یک نگاه می توانند اظهار نظر کنند و شاید به وسیله ی معجزه مشکل حل شود که عقل بشر از فهم آن ناتوان است.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «عج» پس از ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هیچ حقی از کسی بر عهده ی دیگری نمی ماند، مگر آن که حضرت آن را باز می ستاند و به صاحب حق می دهد ». (25)
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: « هنگامی که قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند، به حکم و قضاوت داود پیامبر، قضاوت می کند و به شاهد و برهان نیازی ندارد. خداوند ( احکام الهی را ) به او الهام می کند و او نیز برطبق دانش خود رفتار می نماید و بر طبق آن قضاوت می کند ». (26)
جعفر فرزند سیار شامی می گوید: اندازه و حدود پس گیری حقوق از بین رفته ( در روزگارمهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدان اندازه است که اگر حقی از کسی در زیر دندان دیگری باشد، حضرت آن را باز می ستاند و به صاحبش باز می گرداند ». (27)
البته این گونه رفتار کردن با حقوق مردم، شایسته دادگاه هایی است که در حکومت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشند و قاضیان آن افرادی مانند: سلمان، مالک اشتر، بزرگانی از قوم موسی و ... باشند و رهبری دستگاه قضایی نیز با خود حضرت باشد. طبیعی است که دیگر جای نگرانی از نابود شدن حقوق، باقی نمی ماند؛ هم چنان که جمله ی « اگر زیر دندان دیگری حقی از کسی باشد باز می ستاند »، گویا این حقیقت است.

پی‌نوشت‌ها:

1- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« إذا نزل عیسی بن مریم و قتل الدجال یقول الرجل لغنمه و لدوابه: اذهبوا فارعوا فی مکان کذا و کذا و تعالوا فی ساعه کذا و کذا و یرعی الماشیة بین الزرعین، لا تأکل منه سنبله، ولا تکسر بضلفها عوداً ». ابن طاووس، ملاحم، ص97.
2- عن النبی(صلی الله علیه و آله و سلم) :« ... یملأ الأرض عدلاً کما ملئت جوراً. حتی یکون الناس علی مثل أمرهم الأول لا یوقظ نائماً و لا یهرق دماً ». ابن حماد، فتن، ص99؛ متقی هندی، برهان، ص 78؛ ابن طاووس، ملاحم، ص70؛ ر.ک: عقدالدرر، ص 156؛ الثول المختصر، ص19؛ سفارینی، لوائح، ج2، ص 12؛ طوسی، غیبه، ص 274؛ الجرائح و الخرائج، ج3، ص 1149؛ اثبات الهداه، ج3، ص 514؛ بحار الانوار، ج52، ص 290.
3- عن ابن عباس: « حتی یأمن الشاه و الذئب و البقره و الأسد و الإنسان و الحیة و حتی لا تقرض فأره جراباً ». بحار الانوار، ج1، ص 61؛ بیهقی، سنن، ج9، ص 180.
4- قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« ... و لو قد قام قائمنا لأنزلت السماء قطرها... و اصطلحت السباع و البهائم، حتی تمشی المرأه بین العراق إلی الشام و لا یهیجها سبع و لا تخافه ». صدوق، خصال، باب 400، ص 255؛ الامامه و التبصره، ص 131؛ اثبات الهداه، ج3، ص 494؛ بحار الانوار، ج52، ص 316.
5- قال أمیر المؤمنین (علیه السلام) :« ثم إن جیش المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یقتل جیش الأعور الدجال فی مدة أربعین یوماً من طلوع الشمس إلی غروبها، و یطهر الأرض منهم و بعد ذلک یملک المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشارق الأرض و مغاربها و یفتحها من جابرقا إلی جابرسا، و یفتح جمیع الأمصار، و یستقیم، و یستقیم أمره، و یعدل بین الناس حتی ترعی الشاه مغ الذئب فی موضع واحد، و تلعب الصبیان و العقرب، و لا یضرهم و یذهب الشر و یبقی الخیر... ». ینابیع الموده، ص 422؛ المحجه، ص 425؛ احقاق الحق، ج13، ص 341.
6- عن أبی هریرة: « لا تقوم الساعه حتی ینزل عیسی... و یکون الذئب فی الغنم کأنه کلبها، و یکون الأسد فی الإبل کأنه فحلها- عجلها- ». عبدالرزاق، مصنف، ج11، ص 401؛ ر.ک: احمد، مسند، ج2، ص 437، 438؛ ابن حماد، فتن، ص 162.
7- عن حذیقه قال، سمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یقول (صلی الله علیه و آله و سلم)« إذا کان عند خروج القائم... فعند ذلک تفرخ الطیور فی أو کارها، و الحیتان فی بحارها ». الاختصاص، ص 208؛ روضة الواعظین، ص 310؛ بحار الأنوار، ج52، ص 304.
8- عن أبی أمامة الباهلی قال: خطبنا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ذات یوم خطبة فکان آخرخطبته: « و إمام الناس یومئذ رجل صالح... و لا یسعی علی شاه، و لا یبغی بقره و یرفع الشحناء و التباغض، و ینزع حمه کل دابه حتی یدخل الولید یده فی فم الخش فلا یضره، و تلقی الولیده الدسد فلا یضرها، و یکون فی الإبل مأنه کلبها، و یکون الذئب فی الغنم کأنه کلبها ». طیالسی، مسند، ج10، ص 335؛ ابن طاوس، ملاحم، ص 152.
9- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) : « إذا نزل عیسی بن مریم قتل الدجال... و الحیات و العقارب ظاهره لا توذی أحداً ». ابن طاووس، ملاحم، ص 97.
10- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« یأوی إلی المهدی أمته کما یأوی النحل إلی یعسوبها، یملأ الأرض عدلاً، کما ملدت جوراً حتی یکون الناس علی مثل أمرهم الأول، لا یوقظ نائماً... و لا یهرق دماً ». الحاوی للفتاوی، ج2، ص 77؛ ابن طاووس، ملاحم، ص 70 و در ص 63، با اندکی تفاوت؛ احقاق الحق، ج13، ص 154.
11- عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« ... حتی تسیر المرأتان، لا تخشینان جوراً ». المعجم الکبیر، ج8، ص 179.
12- قال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :« و لیتمن الله هذا الأمر حتی یسیر الراکب من صنعاء إلی حضر موت، لا یخاف إلا الله ». المعجم الکبیر، ج9، ص 180؛ جامع الاصول، ج7، ص 286؛ بیهقی، السنن الکبری، ج9، ص 180.
13- أبو جعفر (علیه السلام) :« یقاتلون و الله؛ حتی یوحد الله، و لا یشرک به شیء و حتی تخرج العجوز الضعیفة من المشرق ترید المغرب و لا ینهاها أحد ». عیاشی، تفسیر، ج2، ص 62؛ نعمانی، غیبه، ص 283؛ تفسیر برهان، ج1، ص 369؛ بحار الانوار، ج52، ص 345؛ ینابیع الموده، ص 423؛ الشیعة و الرجعه، ج1، ص 380.
14- عن رجل، قلت لأبی عبدالله (علیه السلام) :« ... ما تمنی القائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) إذا کان علی هذا؟ فقال لی: « سبحان الله، أما تحب أن یظهر العدل و یأمن السبل و ینصف المظلوم... ». مفید، اختصاص، ص 20؛ عیاشی، تفسیر، ج1، ص 64؛ نعمانی، غیبه، ص 149؛ بحار الانوار، ج52، ص 144؛ اثبات الهداه، ج3، ص 557؛ در بحار الانوار، « ینصر المظلوم » به جای « ینصف المظلوم » آمده است؛ ر.ک: الفائق، ج4، ص 100.
15- سباء (34) ایه 18.
16- آل عمراه (3) آیه 97.
17- عن بعض أصحاب أبی عبدالله (علیه السلام) قال: دخل علیه أبو حنیفه، فقال له أبو عبدالله (علیه السلام) « أخبرنی عن قول الله عزوجل ( سِیرُوا فِیهَا لَیالِی وَأَیامًا آمِنِینَ ) دین ذلک من الأرض؟ قال: أحسبه ما بین مکه و المدینه، فالتفت أبو عبدالله (علیه السلام) إلی أصحابه. فقال: « أتعلمون أن الناس یقطع علیهم بین المدینه و مکه. فتؤخذ أموالهم و لا یأمنون علی أنفسهم و یقتلون؟ ». قالو: نعم. قال: فسکت أبو حنیفة. فقال « یا أبا حنیفه، أخبرنی عن قول الله عزوجل ( وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا ) این ذلک من الأرض؟ » قال: الکعبه. قال: « أفتعلم أن الحجاج بن یوسف حین وضع المنجنیق علی ابن الزبیر فی الکعبه فقتله کان آمناً فیها؟ ». قال: فسکت. فلما خرج، قال أبوبکر الحضرمی:- جعلت فداک- الجواب فی المسألتین؟ فقال: « یا ابابکر: (سِیرُوا فِیهَا لَیالِی وَأَیامًا آمِنِینَ ) فقال: - مع قائمنا أهل البیت. و أما قوله: ( وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا فیمن بایعه و دخل معه و مسح علی یده. و دخل فی عقد أصحابه کان آمناً... ». علل الشرایع، ج1، ص 83؛ نور الثقلین، ج3، ص 332؛ تفسیر برهان، ج3، ص 212؛ بحار الانوار، ج52، ص 314.
18- روی علی بن عقبة عن أبیه: قال « إذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع فی أیامه الجور، و أمنت به السبل، و أخرجت الأرض برکاتها، ورد کل حق إلی أهله... ». بحار الانوار، ج52، ص 328؛ اسدی ( علی بن عقبه ) از موثقین اصحاب امام صادق (علیه السلام) است. معجم رجال الحدیث، ج12، ص 96.
19- قال قتادة: « المهدی خیر الناس... و یأمن الأرض، حتی أن المرأه لتحج فی خمس نسوه، و ما معهن رجل، لا تتقی شیئاً ». ابن حماد، فتن، ص 98؛ ابن طاووس، ملاحم، ص69؛ عقد الدرر، ص 151؛ القول المختصر، ص21.
20- عدی بن حاتم: « لتخرجن الضعیفه من الحیره، حتی تطوف بهذا البیت، لا تخاف إلا الله عزوجل ». فردوس الاخبار، ج3، ص 491.
21- عن أبی عبدالله (علیه السلام) :« إذا قام قائم آل محمد، استخرج من ظهر الکعبة سبعة عشر رجلاً: خمسة من قوم موسی الذین یقضون بالحق و به یعدلون، و سبعة من أصحاب الکهف، و یوشع، وصی موسی، و مؤمن آل فرعون، و سلمان الفارسی، و أبادجانه الأنصاری، و مالک الاشتر ». اثبات الهداه، ج3، ص 55. به نقل از: تفسیر عیاشی، و به نقل از: روضه الواعظین، ص 266؛ امام بیست و هفت نفر را از پشت کعبه بیرون می آورد.
22- قال أبو بصری: - جعلت فداک- لیس علی ظهرها مرمن غیر هولاء؟ قال: « بلی، ولکن هذه العده التی تخرج فیها القائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و هم النجباء و الفقهائ. و هم الحکام، و هم القضاه الذین یمسح بطونهم، و ظهورهم، فلا یشکل علیهم حکم ». ابن طاووس، ملاحم، ص 202؛ دلائل الامامه، ص 307، و در آن چنین آمده است « فلا یشتبهه علیهم ».
23- دلائل الامامه، ص 249؛ بحار الانوار، ج52، ص 365.
24- عن جعفر بن محمد (علیه السلام) عن أبیه (علیه السلام) « إذا قام القائم، بعث فی أقالیم الأرض فی کل إقلیم رجلاً، یقول: عهدک فی کفک، فإذا ورد علیک أمر لاتفهمه- و لا تعرف القضاء فیه، فانظر إلی کفک و اعمل بما فیها ». نعمانی، غیبه، ص 319؛ دلائل الامامه، ص 249؛ اثبات الهداه، ج3، ص 573؛ بحار الانوار، ج52، ص 365 و ج53، ص 91.
25- عن أبی جعفر (علیه السلام) :« و یخرج المهدی... فلا یترک... و لا مظلمه لأحذٍ من الناس إلا ردها ». عیاشی، تفسیر، ج1، ص 64؛ بحار الانوار، ج52، ص 224.
26- قال الصادق (علیه السلام) :« إذا قام الاقئم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حکم بین الناس بحکم داود لا یحتاج إلی بینهٍ، یلهمه الله تعالی، فیحکم یعلمه ». روضه الواعظین، ص 266؛ بصائر الدرجات، ج5، ص 259.
27- عن جعفر بن سیار الشامی، قال: یبلغ من رد المهدی المظالم، حتی لو کان تحت ضرس إنسان شیء انتزعه حتی برده ». ابن حماد، فتن، ص98؛ عقد الدرر، ص 36؛ ابن طاووس، ملاحم، ص68؛ القول المختصر، ص52.

منبع مقاله :
طبسی، نجم الدین؛ (1385)، دولت موعود، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم )، چاپ ششم
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر