روانشناسان براساس بررسی پرونده زوجهایی که برای طلاق یا به دلیل اختلافات خانوادگی به آنها (در مراکز مشاوره روانشناسی) یا به محاکم حقوقی و دادگاهها مراجعه کرده و میکنند، سه موضوع را به عنوان اصلیترین موضوعات مورد اختلاف زن و شوهرها میدانند:
1) مسائل جنسی
2) مسائل مالی و پولی
3) دخالتهای نابجای والدین طرفین.
اولین سؤال این است که مدیریت مالی خانواده چه موضوعهایی را دربر میگیرد؟ موضوعات مربوط به مدیریت مالی خانه و خانواده شامل موضوعات زیر است:
میزان درآمدها و مداخل خانواده و نحوه توزیع آن با توجه به نیازهای اعضا
نحوه مدیریت امور مربوط به چک و اسناد مالی خانواده (که شامل کارتهای اعتباری هم میشود)
نحوه تصمیمگیری درباره سرمایهگذاریها و مدیریت آن
میزان پول تو جیبی بچهها و پولی که برای بچهها هزینه میشود (مدرسه، خرید و...)
مقدار وامهای پرداختی در ماه
مدیریت بدهیها و نحوه پرداخت آنها
نحوه پرداخت مالیات و مبالغی که برای بازنشستگی باید پرداخت کرد
مدیریت خرج و مخارج خانواده (هزینهها)
بحث خرج کردن در مقابل پسانداز کردن
بحث داراییهای منقول و غیرمنقول خانواده (از جمله ارث و میراث و...)
هر کدام از این حیطهها میتواند زن و شوهر را دچار مشکل کرده و آنها را به اختلاف بیندازد. اما سه دسته عمده تعارضهای مالی خانوادهها و بخصوص در خانوادههای تازه تشکیل شده عبارتند از:
1ـ تعادل بین دخل و خرج زندگی
حتماً شما هم شعر معروف سعدی را شنیده یا خواندهاید که:
چو دخلت نیست/ خرج آهستهتر کن
این شعر در یک کلام اشاره به همین تعادل بین دخل و خرج زندگی است. مهارت تنظیم و دخل و خرج یکی از مهارتهای اساسی در زندگی مشترک است و در کنار مهارتهای مدیریت عاطفی، مهارتهای فرزندپروری، مهارتهای مدیریت خانواده و... از ارکان زندگی است. مهارت مدیریت امور مالی و تنظیم دخل و خرج یعنی اینکه زن و شوهر یاد بگیرند (یا قبلاً یاد گرفته باشند) که در یک زندگی مشترک تعادل بین درآمدها و خرجها و هزینههای خانوار یک ضرورت است. متعادلسازی در اینباره در حقیقت نوعی برقراری تعادل بین خطرپذیری و رفع نیازهای ایمنی افراد است.
اما چرا این مسئله یعنی تنظیم یا عدم تنظیم دخل و خرج خانه به تعارض و اختلاف میانجامد؟
پاسخ در ندانستن مهارتهای مدیریت مالی خانه توسط زن و شوهرهاست. در بسیاری مواقع زن و شوهر یا مهارتهای فوق را نمیدانند یا اگر هم بدانند انگیزهای برای استفاده از آنها ندارند (این موضوع بخصوص اگر هر دو زوج دارای درآمد ثابتی باشند، بیشتر مصداق مییابد).
2ـ ترجیحات متفاوت زوجها در هزینه کردن
دومین زمینه تعارض در زمینه امور مالی تفاوت زن و شوهر در نحوه خرج کردن است. چهبسا که مردی بخواهد هم درآمد خانواده را در راه خرید نیازهای نه چندان ضروری خود خرج کند و زن او خواهان یک سرمایهگذاری مطمئن و آیندهدارتر باشد و برعکس. این تعارض را میتوان تعارض «خرج کردن ـ پسانداز کردن» نامید. باز هم خانوادههای جوانتر در اینباره با مشکلات بیشتری روبهرو هستند. در این مشکل در حالی که یکی از زوجها شیفته و مجذوب خریدهای آنی و تأمین همه نیازهای خود و احتمالاً همسرش هست، دیگری معتقد است که درآمد خانواده یا حداقل بخشی از آن را باید پسانداز کنند یا در کاری که برای زندگی آینده آنها و فرزندانشان حیاتی است سرمایهگذاری کنند (مثلاً در مسکن یا...).
بسیار پیش میآید که یکی از دو زوج میخواهد تا همه ناکامیها و محرویتهایی را که در این زمینه در زندگی پدریاش داشته در منزل خود جبران کند و به ولخرجیهای یش از حد و بیمحابا و گاهی هم خرجهای بیتأمل میپردازد و این در حالی است که همسر حتی اگر هم مخالف باشد آن را تا مدتی بروز نمیدهد و بعد به ناگهان مخالفت خود را ابراز میکند و مشکل عیان میشود.
3ـ اختلاف در نوع سرمایهگذاری
اختلاف در نوع سرمایهگذاری زمانی بین زن و شوهرها روی میدهد که یکی از آنها با اعتقاد راسخ به اینکه اگر در کاری که یا خود او یا دیگران آن را پردرآمد میدانند سرمایهگذاری کند حتماً در زندگی با موفقیتهای بینظیری از قبیل «ثروتمندتر شدن یک دقیقهای یا یک روزه و...» روبهرو میشود و به اصطلاح «یکشبه ره صد ساله را میپیماد». او تلاش میکند تا همسرش را متقاعد سازد تا اگر پساندازی دارند در اینباره سرمایهگذاری کند یا حداقل مخالفتی با این سرمایهگذاری ننماید. تا اینجای کار شاید مشکل چندانی پیش نیاید. اما اگر به دلایل مختلف سرمایهگذاری ناموفق باشد و آن رؤیای اولیه تحقق نیابد، اختلاف و درگیری بین زن و شوهر شروع و مردم هم زیاد و زیادتر میشود و در حالی که یکی دیگری را به بر باد دادن زندگی و خانواده متهم میکند، آن دیگری عدم حمایت کافی و مناسب و بموقع از طرحهای خود را به رخ همسر میکشد. به هر روی این شرایط زندگی را بر طرفین سخت و مشکل مینماید.
هرچند که تعارضها و اختلافات زن و شوهرها در مورد مسائل مالی به این سه مورد محدود نمیشود ولی اینها از اصلیترین مشکلات در این زمینه هستند و تنها احترام و ارزش گذاری زن و شوهر برای همدیگر است که در حل آنها کمککننده و مفید است.