درباره بیلی وایلدر و آثار ماندگارش

بیلی وایلدر Billy Wilder یکی از نویسنده-کارگردان‌های برتر سینمای آمریکاست. او همواره معتقد بود فیلم ها تالیف می‌شوند و همیشه احساس می‌کرد بیشتر مسیر فیلم باید درمرحله نوشتن انجام شود

بیلی وایلدر Billy Wilder یکی از نویسنده-کارگردان‌های برتر سینمای آمریکاست. او همواره معتقد بود فیلم ها تالیف می‌شوند و همیشه احساس می‌کرد بیشتر مسیر فیلم باید درمرحله نوشتن انجام شود. مانند بسیاری از فیلمسازان بزرگ، وایلدر کار خود را به‌عنوان نویسنده آغاز کرد.در عین حال او در میزان  دخیل کردن خود در توسعه کارهایی که کارگردانی کرده بسیار منحصر به‌فرد است.در واقع او در نویسندگی تمام 24 فیلمی که کارگردانی کرده مشارکت داشته است.
او در سال 1906 در امپراطوری اتریش و مجارستان به‌عنوان پسر یک تاجر متولد شد. او دراروپای ویران شده پس ازجنگ جهانی اول وتحت تاثیر جاز، چارلستون و داگلاس فیربنک رشد کرد. در سال 1925 دانشگاه را رها کرد و با دانشی که از فرهنگ آمریکا داشت به روزنامه نگاری پرداخت . درسال 1926 به برلین رفت و به صورت گسترده ای شروع به نوشتن در فرهنگ عامه کرد و به وسیله ارتباطاتی که  داشت نویسندگی در استودیو فیلم آلمان را آغاز کرد. درسال 1929 در نوشتن فیلم نامهُ فیلم «مردم در یکشنبه» People on Sunday همکاری کرد.
کمی بعد از به قدرت رسیدن حزب نازی در آلمان وایلدر به پاریس فرار کرد و در انجا اولین فرصت خود را برای کارگردانی به دست اورد . او اولین فیلم خود را با عنوان «بذر بد» Bad Seed در سال 1933 کارگردانی کرد که درباره فروپاشی اخلاقی یک مرد جوان ثروتمند بود . درهمین دوره وایلدر بطور مستمر داستانها و ایده های خود را برای هالیوود می‌فرستاد تا اینکه در سال 1934 دعوتنامه‌ای برای ساخت یکی از انها دریافت کرد. البته این پروژه هیچگاه اجرایی نشد اما وایلدر توانست یک قرارداد فیلم نامه نویسی در هالیوود به‌دست آورد.
در سال 1937 پارامونت او را به همکاری با منتقد سابق نیویورکر، چارلزبراکت  Brackett گماشت. همکاری این دو با هم به‌عنوان فیلمنامه‌نویس، منجر به خلق کمدی-رومانتیک‌های درخشانی از قبیل «نیمه شب» Midnight و «نینوچکا» Ninotchka  هردو در سال 1339، و «گلوله آتش» Ball of Fire در سال 1941 شد. نینوچکا، به کارگردانی ارنست لوبیچ، اولین نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه را برای وایلدر و براکت به ارمغان آورد . مسلما شخصی‌ترین کار وایلدر در این دوره «طلوع را متوقف کن‌» Hold Back the Dawn در1941 است که درامی دربارهُ یک مهاجر اروپایی‌ست.

 

غرامت مضاعف (1944)

غرامت مضاعف (1944)

در سال 1942 وایلدر و براکت وارد یک ترکیب‌بندی جدید شدند ، بدین صورت که وایلدر کارگردانی می‌کرد، براکت تهیه کنندگی را بر عهده داشت، و هردو با هم فیلمنامه آثار بعدی خود را می‌نوشتند.
اولین پروژه آنها «کوچکتر وبزرگتر» The Major and the Minor در 1942بود، پروژه بعدی انها «پنج قبر تا قاهره»Five Graves to Cairo 1943 و به‌دنبال آن «غرامت مضاعف» Double Indemnity 1944 که درچشم بسیاری از تاریخ‌نویسان قابل ستایش‌ترین فیلم ژانر نوآر است و وایلدر اولین نامزدی از هفت نامزدی خود در رشته کارگردانی را برای این فیلم به‌دست آورد. وایلدر موفق شد موفقیت خود در فیلم «غرامت مضاعف» را با فیلم «تعطیلات از دست رفته» The Lost Weekend در 1945 ادامه دهد که منجر به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم برای وایلدر و بهترین فیلمنامه برای وایلدر و براکت شد.
پیش از جدایی وایلدر و براکت، که کاملا دوستانه و بدون هیچ کینه‌ای بود، این دو در یک فیلم دیگر نیز به همکاری پرداختند که تبدیل به بهترین کار آنها شد، فیلم «سان ست بلوار» Sunset Boulevard در سال 1950. فیلمنامه مشترک وایلدر، براکت و دی. ام مارشمن برای این فیلم برنده جایزه اسکار شد.
«تکخال در حفره» Ace in the Hole اولین فیلم مستقل وایلدر هم به‌عنوان کارگردان و هم به‌عنوان تهیه‌کننده، و همچنین اولین شکست وایلدر در گیشه بود. این فیلم نیز برای فیلمنامه نامزد دریافت جایزه اسکار شد.

سان ست بلوار

در سال 1954 با فیلم کمدی رمانتیک «سابرینا» Sabrina موفق به تسخیر گیشه شد هر چند که این فیلم باعث نا امیدی برخی از منتقدان گشت اما فیلم‌نامه این فیلم هم نامزد دریافت اسکار شد.
پس از فیلم «خارش هفت ساله»The Seven Year Itch 1955، و «عشق در بعد از ظهر»Love in the Afternoon 1957 ، فیلم «بعضی‌ها داغش رو دوست دارند» Some Like It Hot در سال 1959 تبدیل به یکی از بهترین کمدی‌های تاریخ سینمای امریکا شد. وایلدر برای این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه شد.
در 1960 وایلدر با کارگردانی فیلم «آپارتمان» The Apartment که در دوره خودش فیلم بسیار جسورانه‌ای به حساب می‌آمد، موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه شد.
فیلم‌های دیگر وایلدر در دهه 60، «یک دو سه»One, Two, Three 1961، «ایرما خوشگله»Irma la Douce 1963، «احمق مرا ببوس»Kiss Me, Stupid 1964 و «شیرینی شانس» The Fortune Cookie در 1966بودند.

 

آپارتمان(1960)

آپارتمان(1960)

پس از چهار سال دوری از سینما وایلدر در سال 1970 با فیلم «زندگی خصوصی شرلوک هولمز» The Private Life of Sherlock Holmes به سینما بازگشت وبه دنبال آن در سال  1972 فیلم «آوانتی» Avanti! را ساخت که هر دو فیلم موفقیت چندانی به‌دست نیاوردند ، هرچند بعدها منتقدان فیلم آوانتی رایک جواهر ناشناخته دانستند و از آن تقدیر کردند.
آخرین فیلمهای وایلدر «صفحه اول» The Front Page در 1974 و «بادی بادی» Buddy Buddy در 1981 بودند. این آخرین فیلم وایلدر با وجود قرار گرفتن در زیر سایهُ قضاوت‌های نادرست ، به‌عنوان آخرین فیلم مهم مولف باقی ماند.

فیلم های وایلدر محدوده گسترده و فوق العاده ای را شامل می شوند ، از فیلم نوآر تا کمدی اسکروبال*. اگر چه او ادعا می‌کند که به‌عنوان کارگردان، علاقه به سبکی ساده و فاقد جسارت در کارگردانی برای تمام فیلم های خود دارد ، با این وجود کارهایش با  دید منحصر به فردمخصوص به خودش نشانه گذاری شده است. آثار او پر است از شخصیتهای که به زیبایی در مسیر اجرا به نمایش در می‌ آیند ، گفتگوهای متمایز و دیدگاه انسانی دو پهلو و حتی انسان گریز.  کیفیت‌هایی که در بیشتر بخش‌های نویسندگی آثار او  بنیادی هستند

وایلدر غالبا به داشتن نگاهی بدبین، و  طنزی وحشی و رام نشده شناخته می‌شود ، اما صحیح تر آنست که هنر سینمایی او را ترکیبی از بدبینی ورمانتیسیزم بدانیم.
آثار او اغلب بر روی موضوعاتی تمرکز می‌کنند که تا قبل از آن به‌عنوان موضوعات غیر قابل قبول برای فیلم در نظر گرفته می‌شدند، از جمله اعتیاد به الکل (تعطیلات از دست رفته) ، اردوگاه زندانیان جنگی (بازداشتگاه شماره 17) ، فحشا و روسپیگری (ایرما خوشگله) و پوچی زندگی مدرن (سانست بلوار و آپارتمان).
بیلی وایلدر با ایجاد پلی انتقالی بین سیستم استودیوئی و سینماگری مستقل، به‌عنوان مهره کلیدی سینمای آمریکا در دوره پس از جنگ جهانی دوم محسوب می‌شود.

بعضی‌ها داغشو دوست دارن

فیلم نامه نویس دهه 30 که در دهه 40 تبدیل به کارگردانی تمام عیار شد و در دهه 50 به‌عنوان مؤلف استودیویی  در حد کمال در نظر گرفته می‌شد. از اواسط دهه 50 ، او و همکاران فیلم نامه نویسش به‌عنوان تهیه‌کننده به شهرت رسیدند. درچشم گردانندگان سازمان‌های سینمایی ومجلات وروزنامه ها آنها به‌خاطر ساختن فیلمهای پول ساز، به چالش کشیدن احساسات تماشاچیان و همچنین خشنود کردن منتقدان مشهور بودند. باوجود مواجهه  با بحران رکود در اوایل دهه 60، تا اواسط دهه 70 شهرت وایلدر منجر به ستایش ،تمجید وجوایز فراوان برای او شد.
در سال های پس از دهه هشتاد ، وایلدر با تقسیم وقت خود بین مراسم اهدا جوایز ، سمینارها، مدرسه فیلم، و دفتر خود در بورلی هیلز، تا زمان مرگش در سال 2‌002 به عنوان یک داستان‌سرای قهار باقی ماند. او از آخرین حلقه‌های ارتباطی سینمای امریکا با سینمای کلاسیک به شمار می‌رود.

*کمدی اسکروبال کمدی‌شاد و مفرحی بود که در دوران رکود اقتصادی دهه30 امریکا رواج بسیار داشت.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان