مینا دختر 7 سالهای است که به همراه مادرش برای مشاوره پیش من آمدند. مادرش مشکل مینا را مکیدن انگشت عنوان کرد و گفت: او از کودکی همینطور انگشت شصتش را میمکیده؛ طوری که انگشت او باریکتر از سایر انگشتانش شده است(البته این تنها تصور مادر بود). او ادامه داد :
«من، خواهر، برادر بزرگتر و پدرش هر کدام او را در حال مکیدن میبینیم، به او تذکر میدهیم، اما فایدهای ندارد. تا حالا چند بار دستانش را بستم، ولی نتیجهای نداده. دیدن این کار او دیوانهام میکند. حتی خیلی وقتها او را دعوا کردهایم. حتی تهدید کردهام که اگر این کار را ادامه دهی به معلمت میگویم در کلاس بگوید تو هنوز نینی هستی، یا دیگر اجازه نمیدهم مدرسه بروی. بچه خواهر و برادرانم همسن او هستند، ولی هیچکدام مشکلی ندارند. همه ما از دست این کارش خسته شدهایم.»
مینا پیشدبستانی را از نظر تحصیلی خوب گذرانده و حالا در اول ابتدایی هم مشکل یادگیری ندارد. انگشت مکیدن او بهندرت در مدرسه اتفاق میافتد و مربی و معلمش شکایتی نداشتهاند. در مدرسه بچه آرامی است و مزاحمتی برای کلاس ندارد. معلمش او را بچه خوبی توصیف میکند. مینا اغلب موقع تماشای تلویزیون، در رختخواب، هنگام بیکاری و بیشتر مواقعی که کسی او را نبیند انگشتش را میمکد.
شاید فرزند شما هم مشکلی شبیه مینا داشته باشد. انگشت مکیدن یکی از عادتهای رفتاری است که در خیلی از کودکان دیده میشود. انگشت مکیدن از 3-4 ماهگی در نوزادان در قبل و یا بعد از شیر خوردن و یا هنگام خواب دیده میشود، ولی به مرور در اکثر کودکان با رشد کودک از بین میرود؛ طوری که در کودکان 3-4 ساله کمتر و در سنهای بالاتر کمتر مشاهده میشود. انگشت مکیدن یک عادت رفتاری غریزی در نوزادان است، اما در کودکان اغلب آموختهشده بوده و با واکنش صحیح اطرافیان برطرف میشود. عادتهای رفتاری مجموعهای از رفتارهای غیرمعمول و نامطلوب است که در فرزند خود میبینیم، ولی آنها را در اغلب کودکان همسن او مشاهده نمیکنیم. از جمله این رفتارها، مکیدن انگشت، جویدن ناخن، جویدن لب، زبان کشیدن دور لب، صدا در آوردن، انگشت در بینی کردن و... است.
عادتها اغلب موجب خجالت، سرافکندگی و اذیت و آزار والدین و یا آسیب رساندن به خود کودک میشود. بنابراین به جهت حفظ سلامت جسمی و عاطفی کودک، این رفتارها به توجه و اقدام صحیح برای بر طرف شدن از سوی والدین نیاز دارد.
هنگامی که عادتهای رفتاری با واکنشهای ناصحیح والدین و اطرافیان همراه شود و کودک به دلیل این رفتارها مورد سرزنش تهدید و تنبیه و... قرار گیرد، به مرور مسائل عاطفی نیز با آن همراه شده و کودک دچار مشکلات عاطفی و هیجانی نیز میشود و تفاوتهای بارزی میان سطح عملکردها و رفتارهایش با سایر کودکان دیده خواهد شد و به مرور این رفتارها در او پایدار میشود؛ بهطوری که ما دیگر این رفتار را در سن او عادی نمیبینیم. پس فراموش نکنیم که ما والدین هستیم که با ناآگاهی و رفتارهای ناصحیح، عادتهای کودکانمان را به اختلال تبدیل میکنیم.
در مقابل کودکانی که عادتهای رفتاری غلط دارند چه باید کرد:
- با خونسردی با این مسئله روبهرو شوید و آن را یک فاجعه در تربیت تصور نکنید.
- زمانها و موقعیتهایی را که آن رفتار اتفاق میافتد، مشخص و سعی کنید موقعیتها و عوامل محرک رفتار را برطرف کنید.
- عواملی را که در ایجاد رفتار محرک هستند، شناسایی کنید.
- زمانی که عادت رفتاری کودک را میبینید، او را با روشهای مختلف سرگرم کنید تا عادت رفتاریاش را از یاد ببرد.
- صبور باشید. عادات یکشبه برطرف نمیشوند.
- با تشویق کودکان و جایزه دادن به آنها، رفتار درست آنها را تقویت کنید.
- با کودکانتان درباره علل و عواقب ناشی از عاداتشان سخن بگویید.
- اگر یک روش برای ترک عادت رفتاری جواب نداد، روش دیگری را امتحان کنید و هرگز ناامید نشوید.
- تشویق و تنبیههای معقولی درنظر بگیرید.
- در موارد حاد، از روانشناس یا مشاور کمک بگیرید.
در مقابل کودکانی که عادتهای رفتاری غلط دارند چه نباید کرد:
- از مطرح کردن مشکل کودک در حضور دیگران به شدت پرهیز کنید.
- از تهدید کردن اجتناب کنید.
- او این رفتارها را برای عصبانی کردن یا لجبازی با شما انجام نمیدهد.
- از فریاد زدن بپرهیزید.
- از تنبیه بدنی کودک جدا خودداری کنید. فراموش نکنید که تنبیه موجب تثبیت رفتار خواهد شد نه اصلاح آن.
- از به کار بردن الفاظ یا کلمات رکیک برای نشان دادن نگرانی خود به کودک بپرهیزید.
- هرگز کودک را نترسانید.
- کودکتان را با هیچ کودک دیگری مقایسه نکنید، زیرا کودک شما موجودی است منحصر به فرد با روحیات، ویژگیها و تواناییهایی مخصوص به خود.