ـ*محمدعلی شهابی:یک سال مهم هم از رییس جمهور و دولت وجود دارد و اینکه اگر دولت قصد ادامه طرح تحول یا هر طرح مشابهی را دارد چرا منابع مالی پایدار برای آن تدارک ندیده و از منابع بیمه شدگان و حق الناس استفاده کرده است؟بیمه شدگانی که پول خود را به امانت در اختیار یک مجموعه گذاشته اند و مدیران باید از امانت انها پاسداری کنند نه اینکه این امانت را در راه موفقیت دولتها به کار گیرند.
به گزارش ، تامین اجتماعی،سازمانی که از سال 83 تا امروز مرغ عزا و عروسی جریانهای سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب حاکم بر دولتها بوده است ،بطوری که نتیجه این بی پناهی 125 هزار میلیارد تومان بدهی دولت ها به این صندوق بین النسلی بوده است - بدهی ای که عملا کمر این سازمان را خم کرده و زنگ خطری برای آینده این سازمان و تعهدات آن ایجاد کرده است- و این روند خطرناک باعث شده تا اگاهان و دلسوزان و کارشناسان این حوزه عمق این خطر را به مسوولان و حاکمیت گوشزد کنند.
در تمام این سالها سهم این صندوق از سفره مدیریت کشور ،مدیرانی نااگاه، دارای فقر گسترده دانش در حوزه اجتماعی و اقتصادی و ناتوان از تحلیل اوضاع اینده بزرگترین سازمان بیمه ای کشور که در حقیقت کمربند امنیتی جامعه و تکیه گاه 40 میلیون بیمه شده می باشد ،بوده و نتایج این مدیران جز خرابی ،ورشکستگی و افزایش بذل و بخشش ها چیزی نبوده است.
عقب گرد در دوران ریاست ذبیحی و سایه بابک زنجانی در دوره مرتضوی هنوز بر گرده های این سازمان سنگینی می کند،بدهی های میلیاردی دولت به آن هر روز در حال افزایش است و نتیجه ناکارامدی مدیران و اعضای هیات مدیره و هیات امنا در این سالهای اندوه و دخالتهای بیرونی در این سازمان عملا ساختاری اسیب دیده از آن بر جای گذاشته است.در چنین شرایطی مجریان و طراحان طرح تحول سلامت در سال اول اجرای این طرح، فشاری دو چندان بر گرده های این سازمان وارد و این کمر خمیده را خمیده تر کردند بطوری که هزینه ایجاد شده برپیکره این صندوق از محل طرح تحول در بازه زمانی سال 95 شش برابر سال 92 براورد شده است.
در سال 92 و قبل از اجرای طرح تحول فقط هزینه درمان غیر مستقیم این صندوق 5500 میلیارد تومان محاسبه شده که در پایان سال 95 این هزینه به حدود سی هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.سهمی که اگر درمان مستقیم هم به آن اضافه شود رقمی به مراتب بالاتر و افزون تر خواهد بود.حال با این وضعیت ناپایدار منابع و بعد از تلاشهای ناکام وزارت بهداشت برای ادغام درمان تامین اجتماعی، حملات افراد مطلع و بی اطلاع از منابع و هزینه های این صندوق ،همچنان ادامه دارد و آنها از 9 بیست و هفتم سهم درمان می گویند و مدعی اند که این سهم در امور کارگران هزینه نشده است.در حالی که دو بیست و هفتم این سهم متعلق به درمان مستقیم و مراکز ملکی است و فقط 6 بیست و هفتم آن باید در حوزه درمان غیر مستقیم و مراکز طرف قرار داد هزینه شود.
مراکزی که قبل از طرح تحول پرداختی ماهانه سازمان تامین اجتماعی به انها 380 میلیارد تومان بود ولی بعد از طرح تحول این رقم به هزار میلیارد تومن در ماه افزایش یافت .حال با این امار و ارقام واضح و شفاف عده ای برای سرپوش گذاشتن بر شکست طرح تحول و ناکارامدی مدیریتی خود، تامین اجتماعی را هدف قرار داده اند.گیریم که سازمان تامین اجتماعی 4 هزار میلیارد تومان بدهی خود را پرداخت کند، آن وقت با ان 16 هزار میلیارد بدهی مراکز درمانی چه خواهند کرد و این دفعه کدام مجموعه را مقصر قلمداد خواهند کرد؟
منتقدان سازمان تامین اجتماعی، به دستور رییس جمهور به وزیر اقتصاد مبنی بر ایجاد حساب جداگانه ای در خزانه و واریز سهم درمان تامین اجتماعی در آن حساب استناد می کنند اما نمی دانند که شخص رییس جمهور هم به اشتباه خود در این باره که در اثر تبلیغات هدفدار وزیر بهداشت انجام شد پی برده و به همین علت متعاقبا این حساب ایجاد نشد- هرچند امروز نمایندگان مجلس مصوب کردند که سهم درمان در بودجه 96 مشخص و با نظارت دیوان محاسبات و حسب قوانین تامین اجتماعی گزارش آن به مجلس ارسال شود - تاکنون تامین اجتماعی به همه مراکز و مقامات اعلام کرده که اماده ارسال هر گونه اطلاعات جامع در باره چگونگی هزینه کرد سهم درمان می باشد و از این مهم استقبال می کند اما منتقدان تنها راه سرپوش گذاشتن بر ضعفهای مدیریتی و ولخرجی های میلیاردی خود را در ایجاد شانتاژ و فضاسازی علیه تامین اجتماعی دانسته و بر طبل بدهی بیمه ها کوفته تا شاید با این ترفند در کوتاه مدت بر اعتراض های کارکنان و پزشکان مهر سکوت بزنند.
اگر مصاحبه های دکتر ایرج حریرچی قائم مقام وزیر بهداشت، با دقت مطالعه شود مشخص خواهد شد که ایشان حتی سخنان خود را هم نقض می کند.یک روز اعلام می کند کارانه 100 میلیونی دروغ است و روزی دیگر در مصاحبه با جام جم آنلاین اعتراف می کند که کارانه پزشکان، مشمول مصوبه شورای حقوق و دستمزد نمیشود ، انها تولید کننده اند و بخشی از تولیدات خودشان به انها تعلق می گیردو کارانه انها بین 100 تا 300 میلیون است. او در همین مصاحبه بسیار جالب اعلام کرده است که 21 هزار میلیارد تومان از محل اعتبارات طرح تحول به کارانه اختصاص یافته است.
از طرفی ایشان روزگذشته اعلام کرد که 10 هزار میلیارد تومان از پرداختی مردم در سه سال اجرای طرح تحول کم شده است و این افتخار است .ای کاش ایشان جواب دهند که کدام عقل سلیم برای کمک به کاهش 10 هزار میلیارد تومن پرداختی از جیب مردم، 21 هزار میلیارد تومن از منابع بیمه ای کشور که بخش مهم ان متعلق به صندوق تامین اجتماعی است را در همان سال اول برای کارانه هزینه می کند و حتی به سال پایانی هم نیم نگاهی نمی اندازد.حال که کفگیرشان به ته دیگ خورده است از بام تا شام به صندوق تامین اجتماعی حمله می کنند تا شاید مرهمی شود بر زخمهای حاصل از شکست طرح تحول.
اکنون سوال دومی مطرح است و اینکه اگر 21 هزار میلیارد تومان به کارانه و 10 هزار میلیارد تومان کمک به کاهش پرداختی مردم اختصاص یافته است پس بقیه آن 120 هزار میلیارد تومان اعتبارات طرح تحول سلامت در کجا هزینه شده است؟ مگر قرار نبود که این اعتبارات در بیمارستان ها هزینه شود پس چرا راهی ستادهای دانشگاهها و خرج سایر امور شده است؟اینجاست که حمله به تامین اجتماعی در دستور کار قرار می گیرد تا ضعفها پنهان شود.
متاسفانه مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی خیلی دیر متوجه این آسیب ها شد و اگر نقدهای کارشناسان شروع نمیشد ایشان هنوز هم مثل سال اول به راه بی انتهای خود ادامه میداد. لذا در جلسه ای در اصفهان اعلام کرد که تامین اجتماعی دیگر توان هیچ پرداختی را ندارد.
در کنار این موارد متاسفانه موضوعی تکان دهنده در استانهای اصفهان ،مازندران و قزوین اتفاق افتاده است و اینکه مراکز درمانی دانشگاهی اعلام کردند که بیماران دارای دفترچه تامین اجتماعی را پذیرش نمی کنند و انها باید به مراکز ملکی خود مراجعه کنند.اقدامی که نقض اشکار حقوق شهروندی و خلاف اصول قانون اساسی می باشد اما روسای دانشگاهها که گویا جز کارانه و ارایه بسته های تبلیغاتی از مواد قانونی و حقوق شهروندی اطلاع ندارند در دام بزرگی گرفتار شدند که عملا در تقابل با ملت و بیمه شدگان محسوب می شود.
تامین اجتماعی در پاسخ به این شانتاژهای تبلیغاتی و اقدامات ناجوانمردانه اعلام کرده است که این صندوق 120 هزار میلیارد تومان از دولت طلبکار است و دولت از طلب این صندوق کسر کند و به حساب وزارت بهداشت واریز کند.پاسخی که کاملا منطقی است.وزارت بهداشت زیر مجموعه دولت است و دولت هم بدهکار به سازمان تامین اجتماعی.گیریم که این کارگران بیمه تامین اجتماعی نداشتند آن وقت وزارت بهداشت ایا موظف به ارایه خدمات به انها در قالب بسته سلامت نمیشد؟ حتی اگر اختلافی هم وجود دارد این روسا کاری غیر انسانی و غیر اخلاقی انجام داده و باید پاسخگوی این رفتار بسیار ابتدایی خود باشند.
اما موضوعی که فراموش شده است نقش روابط عمومی صندوق تامین اجتماعی در اگاه سازی رسانه ها و مردم و شفاف کردن موارد اختلافی برای رسانه ها و جامعه بوده است که یا معذوریت داشته و یا سهل انگاری کرده اند.در حالی که مقامات وزارت بهداشت از هر تریبون و فضایی برای حمله به صندوق تامین اجتماعی استفاده می کنند، سوال سوم مطرح می شود و اینکه چرا شخص وزیر رفاه که دو ماه قبل اعلام کرد طرح تحول به بن بست خورده است کمتر در این موارد اظهار نظر می کند.چرا هیات امنای این سازمان که اعضای آن دکتر نوبخت ،نهاوندیان ،فرهادی و فیروزابادی .و.. می باشند سکوت کرده اند؟
یک سال مهم هم از رییس جمهور و دولت وجود دارد و اینکه اگر دولت قصد ادامه طرح تحول یا هر طرح مشابهی را دارد چرا منابع مالی پایدار برای آن تدارک ندیده و از منابع بیمه شدگان و حق الناس استفاده کرده است.؟بیمه شدگانی که پول خود را به امانت در اختیار یک مجموعه گذاشته اند و مدیران باید از امانت انها پاسداری کنند نه اینکه این امانت را در راه موفقیت دولتها و سیاستمداران به کار گیرند.دولتها و حاکمیت موظف به ارایه خدمات سلامت و بهداشتی اند و حق ندارند از جیب دیگران بردارند و به جیب دیگران بریزند.