سال 2017 برایم سال خوبی بود. طرفدار بازی های ترسناک هستم و هنوز هم با تجربه آثاری از این دست، سر حال می آیم. از این رو خوشحال بودم که امسال بر خلاف سال های اخیر تعداد بازی های ترسناک خوبی که می توانستم تجربه کنم، کم نبودند.
با این حال از بین تمامی آن ها، اویل ویتین 2 و رزیدنت اویل 7 بیشتر از همه نظرم را نسبت به خودشان جلب کردند. انتخاب بهترین بازی ترسناک سال از بین این دو اصلا کار ساده ای نیست. هر کدام ویژگی های مثبت و منفی خاص خود را دارند.
اما در ادامه این متن می خواهیم این دو بازی را در بخش های مختلف به جان هم بیندازیم و ببینیم که نهایتا کدام یک لیاقت لقب بهترین بازی ترسناک سال 2017 را دارند.
چرا اوت لست 2 جایی در این مقایسه ندارد؟
اوت لست 2 از آن بازی هایی بود که همه ما پس از تماشای تریلرهای وهم آلودش برای تجربه آن لحظه شماری می کردیم. اما متاسفانه زمانی که پا در دنیای تاریک آن گذاشتم، چیزی طول نکشید که از تجربه اش سردرد گرفتم. نمی دانم که چرا از اوت لست 2 تا این حد اسطوره می سازند. به هیچ وجه نمی توان گفت که ساخته رد برل بازی خوبی است. مکانیک فنر در رفته ای دارد که اصلا نمی توان روی آن سوار شد و در کنارش بی دردسر مسیر را به پایان رساند.
در اوت لست 2 محیطی دارید که حتی یک ثانیه نمی توانید در آن بایستید و روی چیزهایی که قرار است از آن ها بترسید تمرکز کنید. ترس اوت لست 2 در اصل فقط لحظه ای است و هیچ عمق خاصی ندارد. از طرفی، ماهیت دشمنانش به هیچ وجه ترسناک نیست. فقط برای یک لحظه جلوی پایمان می پرند و چون کنترل کاراکتر ضعیفی را در دست داریم برای چند لحظه استرس به جانمان می افتد.
اما این ترسی نیست که در بازی ها به دنبالش هستیم. بلکه این دقیقا خلاف چیزی است که از یک بازی ترسناک انتظار داریم. بازی ترسناک یعنی عمیق و تاریک بودن. یعنی با دنیای تاریکی طرف باشیم که ندانیم انتهای آن کجاست. بهترین بازی های ترسناک تاریخ اینگونه اند. شبیه به سیاه چاله های فضایی می مانند.
ما نمی دانیم سیاه چاله چیست و در پس ماهیت آن چه رازهایی نهفته است. شاید اگر می دانستیم که دقیقا سیاه چاله چه ویژگی هایی دارد و با ورود به آن چه اتفاقی برایمان می افتد تا این حد از آن واهمه نداشتیم.
بازی ترسناک هم همین است. نباید از یک مشت جانور بی شاخ و دم ترسید. نباید مدام در فرار بود. فقط لازم است یک راز بزرگ را در پس قامت دیوار بلندی گذاشت تا گیمر از ترس ناشناخته ها جان به لب شود. آن وقت است که حتی به صدا در آمدن یک نت پیانو هم باعث می شود که عرق سرد روی پیشانی هر کسی بنشیند. کسانی که امنژیا را بازی کرده باشند دقیقا می دانند چه می گویم.
اوت لست 2 بیشتر شبیه پپسی منی بود که سعی می کرد به طرز بی منطقی ترسناک باشد. حتی نسبت به نسخه اول خود هم پس رفت کرده بود و اصلا نمی توان آن را در میان بازی های ترسناک دست دوم هم قرار داد.
سیاه چاله واقعی کدام است؛ یونیِن یا خانه بیکرها؟
همانطور که پیش تر اشاره کردم، بازی های ترسناک باید شبیه به یک سیاه چاله فضایی باشند. این اصلی است که اگر توسعه دهنده یک بازی ترسناک درکی از آن نداشته باشد، در ترساندن گیمر به مشکل می خورد. دقیقا همانند چیزی که در اوت لست 2 شاهد آن هستیم.
اما برخلاف اوت لست 2، هم کپکام و هم تانگو گیم ورکس می دانستند که دارند چه کار می کنند. هر دو بازی ساخته شده توسط این استودیوها، در ساخت محیطی رعب آور و تاریک کولاک کرده اند.
یونیِن به معنای واقعی کلمه، جهانی افسار گسیخته و تاریک را به تصویر می کشد که هرج و مرج نقطه عطف آن است
یونیِن اویل ویتین 2 به معنای واقعی کلمه، جهانی افسار گسیخته و تاریک را به تصویر می کشد که هرج و مرج نقطه عطف آن است. سرد و خشن است و هر از گاهی دلهره عجیبی به جان گیمر می اندازد.
اما باید بیشتر روی عبارت «هر از گاهی» تاکید کنیم. به زبان ساده تر، دنیای یونین همیشه ناشناخته و ترسناک نیست. معماری تو در توی اعصاب خرد کنی ندارد که بتواند با ذهن گیمر بازی کند. اما برخلاف یونین، خانه بیکرها همان چیزی است که یک بازی ترسناک به آن احتیاج دارد.
معماری گنگ و تو در تو، فضایی تاریک که سایه ها در آن به این طرف و آن طرف می دوند و داستان های رعب آوری که دیوارهای شکسته اش برایمان تعریف می کنند، همگی همان المان هایی هستند که خانه بیکرها را به یک سیاه چاله تمام عیار تبدیل کرده.
نیازی به توضیح بیشتر هم نیست. خانه بیکرها همان سیاه چاله ناشناخته ای است که دنبالش بودیم. پس تا به اینجای کار یک بر صفر به نفع رزیدنت اویل 7.
رازی که باید برملا شود
با این حال، فضا سازی خوب تنها چیزی نیست که یک بازی ترسناک به آن احتیاج دارد. بلکه روایت یک داستان محشر که با آن فضا سازی مطابقت داشته باشد در نوع خود بسیار مهم است.
اگر رزیدنت اویل 7 را بازی کرده باشید، حتما می دانید که در آن از داستان درست و درمانی که ذهنتان را به خودش درگیر کند خبری نیست. اما اویل ویتین 2 چیزی داشت که حتی من هم انتظارش را نداشتم.
بازی آنقدر داستان جذابی داشت که نمی توانستم به راحتی از دنبال کردنش دست بکشم. داستانی شخصی و فوق العاده که پر بود از سورپرایزهای جذاب و دوست داشتنی. خوبیش نیز آن بود که با معماری یونین تطابق خوبی داشت و میانشان پیوند خوبی برقرار بود.
پس با این اوصاف نتیجه برابر می شود و جدال این دو بازی با نتیجه یک بر یک ادامه پیدا می کند.
بترس یا ترسانده می شوی
با اینکه طرفدار سرسخت میکامی و آثارش هستم، اما از همان ابتدای شروع اویل ویتین 2، یک چیز به شدت برایم مشخص بود. بازی آنطور که باید ترسناک نبود. کارگردان جوان بازی، جان یوهاناس سعی داشت با المان های ترس روانشناختی، کنترل ذهن گیمر را به دست بگیرد و در دل او دلهره بیاندازد.
اویل ویتین 2 آن چیزی نیست که شب خوابش را ببینم
اما متاسفانه همانطور که در بررسی بازی نیز اشاره کردم، اویل ویتین 2 اصلا در پیاده سازی این موضوع خوب کار نکرده و در نهایت سعی می کند با چند جامپ اسکیر ساده که اکثر اوقات هم اصلا درست اجرا نمی شوند، گیمر را بترساند. به زبان عامیانه، اویل ویتین 2 آن چیزی نیست که شب خوابش را ببینم.
با این حال قضیه در مورد رزیدنت اویل 7 کاملا متفاوت است. با اینکه به تجربه بازی های ترسناک عادت دارم، اما زمانی که برای اولین بار به پای رزیدنت اویل 7 نشستم، واقعا برای لحظاتی ترس وجودم را فرا گرفت. میزان ترس و واهمه ام از بازی حتی زمانی که برای بار دوم می خواستم آن را شروع کنم بیشتر هم شد.
دقایق اول بازی و صحنه مواجهه با میا حسابی با اعصابم بازی کرد و اگر بخواهم دوباره به پای تجربه رزیدنت اویل 7 بنشینم، هنوز هم نمی دانم که برای تماشای دوباره آن لحظات آماده هستم یا نه. جدای از آن، عملکرد بازی در امر ترساندن به شدت غیر قابل پیش بینی بود و دستش را به همین راحتی ها برای گیمر رو نمی کرد.
کارگردان رزیدنت اویل 7 از هر چیزی که داشت به بهترین نحو ممکن استفاده کرد و نگذاشت که المان های دست اول ترسناکش بیهوده خرج شوند. پس برنده این بخش هم مشخص شد و حالا این رقابت با نتیجه دو بر یک به نفع رزیدنت اویل 7 ادامه پیدا می کند.
دلقک یا هیولا؛ از کدام باید ترسید
شاید بزرگترین مشکل اساسی رزیدنت اویل 7 که در متن بررسی نیز به آن اشاره کردم، تعداد گونه های کم دشمنان و طراحی نه چندان خوبشان بود. البته بیکرها همگی خوب بودند و به جز چند ایراد کوچک مشکل زیادی نداشتند.
بیشتر در مورد آن موجودات عجیب الخلقه سیاه رنگی صحبت می کنم که هنوز هم نمی دانم نامشان چیست. حتی برایم مهم هم نیست که بدانم نامشان چه بود. هویت خاصی نداشتند و به جز ظاهر نسبتا ترسناکشان فقط صد معبری بودند که باید از کنارشان عبور می کردیم.
اما دشمنان اویل ویتین 2 اصلا اینطور نبودند. به شدت رویشان کار شده بود. دنیای بازی به اکوسیستمی تبدیل شده بود که جانوران مختلف با تفاوت های بنیادی کنار یک دیگر در آن نفس می کشیدند.
روش حمله هر کدامشان هم بسته به نوع گونه شان تغییر می کرد و همین موضوع بازی را از افتادن در دره یکنواختی دور می کرد. دره ای که رزیدنت اویل 7 بدون هیچ تلاشی با سر در آن شیرجه می رفت.
حالا با این شرایط، اویل ویتین 2 یک امتیاز دیگر هم از رزیدنت اویل 7 می گیرد تا نتیجه دو بر دو برابر شود. به همین ترتیب آخرین بخشی که به بررسی آن می پردازیم نتیجه نهایی این نبرد تنگاتنگ را مشخص می کند.
صدای سفید
در متنی که درباره بازی های ترسناک قدیمی نوشتم، خیلی روی جای خالی صداگذاری درست در بازی های ترسناک امروزی تاکید کردم. متاسفانه اویل ویتین 2 نیز جزو همین بازی ها بود و بیشتر سعی می کرد به کمک تصویر، به القای ترس بپردازد.
اما خوشبختانه توسعه دهندگان رزیدنت اویل 7 می دانستند که صداگذاری تا چه اندازه برای یک بازی ترسناک مهم است و انصافا به خوبی هم از آن در جای جای بازی استفاده کردند.
در رزیدنت اویل 7 صدای کشیده شدن پای دشمنان همه جا شنیده می شد. کف پوش های خانه بیکرها مدام غژ غژ می کردند و با صدایشان روی اعصاب می رفتند. اما بازی نمی گذارد که حتی یک لحظه هم آرام باشید و در عرض ثانیه ای با کوبیدن چیزی به دیوار کناریتان جان را به لبتان می رساند.
صداگذاری آخرین موضوعی بود که باید راجع به آن صحبت می کردیم که به نوعی برنده نهایی را هم مشخص می کرد. با این تفاسیر، رزیدنت اویل 7 بهترین بازی ترسناک سال 2017 از نگاه دیجیاتو است. اما بهترین تجربه ترسناک سال گذشته شما کدام بود؟ آن را با ما هم در میان بگذارید.