گسترش فرهنگ وقف

هر چند با دور شدن از صدر اسلام و روی کار آمدن غاصبان حکومت اسلامی، ضربات جبران ناپذیری بر ارزش های مکتبی وارد شد، اما در عین حال، سنت وقف گسترش یافت و از انحصار بر فقرا خارج شد و به تأسیس مراکز علمی و تأمین زندگی عالمان و ایجاد کتاب خانه ها و مراکز عالم المنفعه تعمیم یافت

گسترش فرهنگ وقف
هر چند با دور شدن از صدر اسلام و روی کار آمدن غاصبان حکومت اسلامی، ضربات جبران ناپذیری بر ارزش های مکتبی وارد شد، اما در عین حال، سنت وقف گسترش یافت و از انحصار بر فقرا خارج شد و به تأسیس مراکز علمی و تأمین زندگی عالمان و ایجاد کتاب خانه ها و مراکز عالم المنفعه تعمیم یافت.
امروزه وقف به معنای داشتن سرمایه مازاد بر نیاز خود و خانواده است که برای رضای خدا، وقف عام یا خاص است، اما واقعیت وقف چیز دیگری است که حتی با کم ترین هزینه می توانیم وقف بزرگی را به ثبت برسانیم. همان گونه که مساجد و تکایا و هیئت های عزاداری مردمی اداره می شوند و هر کس به هراندازه می تواند در این موقوفات سهیم باشد، می توانیم مراکز علمی، پژوهشی و آزمایشگاهی را با مسأله وقف توان مندتر کنیم.
آیا ایجاد تعاونی های وقف در هرمنطقه ای که نیاز عمومی مردم را بر طرف کند، نمی تواند حرکتی در جهت گسترش فرهنگ وقف باشد؟ آیا نباید مردم را با وقف آشنا کنیم؟ آیا ایجاد انگیزه و لیست کردن نیازهای عمومی که فقط صرف نیازهای جسمی نباشد، بلکه تمام جنبه های نیازهای بشر مسلمان را در برداشته باشد، نمی تواند وقف را هدف مند کند و به سمت تعالی موقوفات سوق دهد؟
در منشورهایی که از طرف دیوان سنجر به حکام صادر می شد، می نوشتند که متولیان وقف را باید ازنظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، جزو مظاهرخاص پیشرفت و رفاه جامعه بدانیم.
ثروت طبق آموزه های دینی ما بعد از درگذشت یک نفر به خانواده هایی انتقال می یابد و ممکن است این انتقال در مسیر دینی مصرف نشود. چه زیباست که صاحبان ثروت، قبل از فوت و انتقال ثروت، موقوفاتی را برای نسل خود یا برای عموم در نظر بگیرند که انتقال ثروت در مسیر دینی خودش قرار بگیرد.
یکی از پدیده های جالب و با اهمیت در شهرهای اسلامی، تداوم املاک از طریق قوانین اسلامی وقف وارث بود. براساس نوشته ها، وقف به واقف اجازه می دهد که املاکش را برای استفاده دائمی بهره برداران، اهدافش را نسبت به انتقال منافع، تعیین بهره برداران و دیگر موضوعات مربوط ماندگار سازد.
وقف علاوه بر آثار مذهبی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی ، آثار جغرافیایی مهمی دارد. در برخی مناطق که پدیده وقف گسترش یافته، چهره جغرافیایی آن مناطق دگرگون شده است. هم چنین وقف در سیما و چشم انداز جغرافیایی شهرها مؤثر بوده است.
همان طور که برای هر سنت نیک احتیاج به تبلیغ و آگاهی داریم، شایسته است مبلغینی برای وقف تربیت شوند که وقف را به صورت یک نظام شناخته شده به مردم معرفی و از هدر رفتن ثروت ها و موازی کاری ها جلوگیری کنند. شاید به این تابلو برخورد کرده باشید که نوشته مسجد فلان یا حسینیه فلان بانی ندارد، ولی نظارت بر موقوفات دارد و در جهت پیشرفت وقف کمک کار خوبی به نظر می رسد.
مثلاً با ایجاد نمازخانه ای مناسب در یک مدرسه، محل مناسبی برای نماز و عبادت دانش آموزان فراهم می شود و هم می تواند سالن امتحانات و سالن ورزشی و محلی برای جلسات باشد. استفاده چند منظوره و سازماندهی شده از وقف باعث رغبت مردم در ایجاد فضاهای مورد نیاز در هر منطقه ای می شود.
استفاده از مسجد در موارد خاص که فقط اقامه نماز باشد، باعث شده برخی مساجد مخروبه و خالی از نمازگزار باشد. برای موقوفات، باید نظامی تعریف شود. اگر شهرسازان و متولیان شهرسازی، جایگاه موقوفات را از قبل در کالبد شهرها، پیش بینی و در دستور کار خود قرار داده باشند، عملاً مشکلی برای مکان یابی نخواهیم داشت.
چه زیبا می شود اگر کنار چند مجتمع مسکونی، یک مجتمع فرهنگی که شامل مسجد، ورزش گاه، کتاب خانه، کتاب فروشی و شهربازی وجود داشته باشد. جدا بودن اماکن فرهنگی از یک دیگر و نبود یک راهنمای جامع شهری باعث شده اوقات جوانان تلف شود. چرا که عده ای به جای کتاب خانه، پارک را برای مطالعه کردن انتخاب می کنند؟ آیا جای فضاهای متناسب برای مطالعه کردن در کشور خالی نیست؟ غالباً فضاهای آموزشی ما شادابی و طراوت شان را از دست داده و به مکانی آموزشی تبدیل شده اند.
مهم این است که برای گسترش فرهنگ وقف یک انسجام فکری و حرکتی چند جانبه از سوی نهادهای مختلف و مردمی صورت بگیرد که وقف به عنوان یک آموزه دینی و لازم الاجرا، مثل نماز و روزه در جامعه مطرح شود که ان شاء الله جامعه فردا را پویاتر و متعالی تر ببینیم.
منبع:نشریه انتظار نوجوان، شماره61
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان