ماهان شبکه ایرانیان

بهره گیری مثنوی از اصول اخلاقی نهج البلاغه (۵)

  ۷. سخن گفتن   از جلمه مباحث مهم وتوجه برانگیز بحث آفات زبان است، زیرا نعمت بیان وزبان بیش از آنکه مفید وارزشمند باشد آفاتی زیان بار وناپسند دارد، وهمان گونه که هیچ عبادتی نزد خداوند برتر از سخن حق نیست، هیچ گناهی بالاتر از سخن باطل نیز وجود ندارد ۰مهدی نی، ۱۳۷۲، ص ۳۲۵)

بهره گیری مثنوی از اصول اخلاقی نهج البلاغه (5)

 

7. سخن گفتن
 

از جلمه مباحث مهم وتوجه برانگیز بحث آفات زبان است، زیرا نعمت بیان وزبان بیش از آنکه مفید وارزشمند باشد آفاتی زیان بار وناپسند دارد، وهمان گونه که هیچ عبادتی نزد خداوند برتر از سخن حق نیست، هیچ گناهی بالاتر از سخن باطل نیز وجود ندارد 0مهدی نی، 1372، ص 325).
بیان، مظهر تفکر وتعقل در انسان است وبی دلیل نیست که خداوند متعال، پس از تعلیم قرآن کریم وآفرینش انسان، تعلیم بیان را گوشزد می کند و می فرماید:
الرحمن، علم القرآن، خلق الانسان، علمه البیان (خداوند رحمان قرآن را آموخت، انسان را آفرید وبه او بیان را تعلیم داد؛ رحمن، آیه 4- 1).
نعمت بیان، پس از تعلیم قرآن و آفرینش انسان، بالاترین نعمتها واز ویژگی خاصی برخوردار است؛ ولی از این نکته نباید غفلت کرد که زبان دو بعد مثبت ومنفی دارد. نمی توان گفت چون زبان نعمت بزرگ الهی است، پس باید هر چه بیشتر آن را به کار انداخت وبدون حساب هر سخن را به زبان جاری ساخت (مهدوی کنی، همان، ص 126).
علی (ع) می فرماید:
الکلام فی وثاقک ما لم تتکلم به فاذا تکلمت به صرت فی وثاقه...(سخن در بند توست، تا آن را بر زبان نیاورده ای ؛ چون بر زبانش آوری، تو به بند او در آمده ای ؛ آیتی، همان، حکمت 373، ص 988).
مولوی درمثنوی چنین سروده است:

 

من پشیمان گشتم این گفتن چه بود؟
لیک چون گفتم پشیمانی چه سود؟

نکته ای کان جست ناگه از زبان
همچون تیری دان که آن جست از کمان

وانگردد از ره آن تیر ای پسر
بند باید کرد سیلی را زسر

چون گذشت از سر جهانی راگرفت
گر جهان ویران کند نبود شگفت

(د اول، ب 1665- 1662).

امام علی (ع) همچنین می فرماید:
المرء مخبوء تحت لسانه (آدمی در زیر زبان خود پنهان است؛ آیتی ، همان، حکمت 140، ص868).
ومولوی نیز چنین سروده است:

گرسخن خواهی که گویی چون شکر
صبر کن از حرص واین حلوا مخور

(د اول ، ب 1605).

آدمی مخفی ست در زیر زبان
این زبان پرده ست بر درگاه جان

( د دوم، ب 844).

فعل وقول اظهار سرست و ضمیر
هر دو پیدا می کند سرستیر

( د پنجم، ب 258).

در تغییرات مولوی صبر کنایت است از رنج ناپایدار وخلاف نفس که متعاقب به خوشیهای جاودان ولذتهای شگرف باشد، وحلوا کنایت است از لذات ومنفعت ناپایدار زودگذر وبر هوای نفس رفتن که پایان آن رنجها وآلام گوناگون وپایدار است. نظر بدین معنی حلوا آرزوی کودکان وصبر مشتهای زیرکان است.مقصود وی آن است که سخن بلند وحکمت آمیز و متضمن اسرار گفتن نتیجه پاکی دل وضمیر وخلاف نفس است وبی تحمل رنج و ریاضت نفس سخن مطلوب و کلام مؤثر انشا نتوان کرد (فروزانفر ،همان، ص 640)
مولا علی (ع) درمورد کلام نافذ و تأثیر آن می فرماید:
رب قول انفذ من صول (چه بسا سخنی که از حمله ای کارسازتر افتد، آیتی، همان، حکمت 388، ص 996).
مولوی نیز تأثیر کلام را در مثنوی چنین می داند:

عالمی را یک سخن ویران کند
روبهان مرده را شیران کند.

(د اول ، ب 1602)

گرنبندی زین سخن تو حلق را
آتشی آید بسوزد خلق را

( دوم ، ب 1730)

نکته ای کان جست ناگه از زبان
همچون تیری دان که آن جست ازکمان

(د اول، ب 1662)

ظالم آن قومی که چشمان دوختند
زان سخنها عالمی را سوختند.

( د اول ، ب 1601)

امام علی (ع) درقسمت دیگری از نهج البلاغه آدمی را به پرهیز از اموری فرا می خواند که به درستی آن واقف نیست:
لاتقل ما لا تعلم بل لا تقل کل ما تعلم (چیزی را که نمی دانی مگوی، حتی بسیاری از چیزهایی را که می دانی بر زبان میاور؛ آیتی ، همان، حکمت 374؛ ص 990).
مولوی نیز معتقد است که هر دانسته ای را نباید بازگفت وحتی اگر به درستی مطلبی یقین حاصل آمد، باید برای پختگی آن کوشید وبه آن بسنده نکرد:

هر که جز آگاه وصاحب ذوق بود
گفت او در گردن او طوق بود

(د اول، ب 453).

تا که درهر گوش ناید این سخن
یک همی گویم زصد سرلدن

(د اول، ب 1766)

زآتش اوعلمت یقین شد از سخن
پختگی جو در یقین منزل مکن

( د دوم، ب 860).

پیش او دعوی بود گفتار او
جهل اوشد مایه انکار او

(د دوم، ب 3587).

$در مذمت دروغ
دروغ از گناهانی است که منشأ آن زبان است.امام علی (ع) بدترین گفتار را سخن دروغ می داند:
آما وشر القول الکذب (بدانید که بدترین گفتار دروغ است ؛ آیتی، همان، خطبه 83، ص 164).
راستگویی و دروغ در مثنوی به بویی تشبیه شده است، که از نفس گوینده آن بیرون می زند:

بوی صدق وبوی کذب گول گیر
هست پیدا درنفس چون مشک و سیر

( د ششم، ب 4893).

 

عیب جویی
 

عیب جویی نیز از رذایلی است که بیشتر درسخن افراد تجلی می یابد وعبارت است از توجه فرد به عیب دیگران، درحالی که از حال خود غافل مانده است:
علی (ع) می فرماید:
من نظر فی عیب نفسه اشتغل عن عیب غیره.... ( هر که به عیب خود نگریست، از نگریستن درعیب دیگران باز مانده؛ حکمت 341، ص970).
مولوی به زیبایی این مفهوم را بر گرفته وچنین سروده است:

 

غافل اند این خلق ا زخود ای پدر
لاجرم گویندعیب همدیگر

(د دوم، به 882)

براساس کلام حضرت امیر(ع)، می توان از شناخت عیوب نفس مانند درمانی برای بیماری عیب جویی سود برد. حضرت علی (ع) می فرماید:
طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس (خوشا به حال کسی که پرداختن به عیب خود او را از عیب دیگر مردم باز می داد؛ آیتی، همان، خطبه 175، ص 418)
گویا این بیت مولوی ترجمه همین کلام حضرت امیر (ع) باشد:

این خنک جانی که عیب خویش دید
هر که عیبی گفت آن بر خود خرید

(د دوم، ب 3037)

ودرادامه چنین سروده است:

زانکه نیم او زعیبستان بده ست
وان دگر نیمش زغیبستان بده ست

چونکه برسر مر تو را ده ریش هست
مرهمت برخویش باید کار بست

عیب کردن خویش را داروی اوست
چون شکسته گشت جای ارحمواست

گرهمان عیبت نبود ایمن مباش
بو که آن عیب از تو گردد نیز فاش

لاتخافوا از خدا نشنیده ای؟
پس چه خود را ایمن وخوش دیده ای؟

سالها ابلیس نیکونام زیست
گشت رسوا، بین که او را نام چیست

درجهان معروف بد علیای او
گشت معروفی به عکس ای وای او

تا نه ای ایمن تو معروفی مجو
روبشوی از خوف پس بنمای رو

تا نرود ریش تو ای خوب من
بردگر ساده زنخ طعنه مزن

(د دوم، ب 3047- 3038).

 

نتیجه گیری
 

حفظ و پاسداشت آثار ادبی به عنوان مظاهری از هویت فرهنگی ملتها وچشم اندازی از غنای فرهنگی آنها ونیز پیچیدگی های روز افزون زندگی امروز بشر که انسان را از مطلوب مطابق با فطرت پاک والهی او دور کرده است، ما را به سمت و سوی احیای فرهنگی خودی سوق می دهد.
یکی از آثار جاودان فرهنگی، مثنوی معنوی است که به دلیل غنای علمی، عرفانی، تعلیمی و وسعت دید وعمق نگاه مولوی درحقایق انسانی به ویژه روابط انسانی با ماورای طبیعت، با وجود تفسیرها ، شرحها وتوضیحات وهمچنین آثار متفاوتی که در جهت شناساندن این اثر خلق شده اند، هنوز پژوهشگران عرصه ادب و زبان فارسی را به کنکاش ومطالعه ودقت و تأمل در آن فرا می خواند.
تأثیر پذیری بسیار زیاد مثنوی از قرآن کریم، تا جایی که آن را «قرآن عجم» نامیده اند، همچنین بهره مندی از احادیث و روایات، خود بابی است تا پژوهشگران را به بررسی این اثر پذیری وا دارد.
درمیان روایات واحادیث معصومین علیهم السلام، گویا مولوی از کلام امیر مؤمنان علی (ع) بیشترین بهره را برده باشد؛ زیرا او بعد از پیامبر عظیم الشان ، نزدیکترین فرد به قرآن کریم بوده وبه معانی بلند قرآنی پی برده است.مولوی به خوبی دریافته بوده که کلام علی (ع) منشئی جز کلام وحی ندارد و آنچه را در دانشگاه تربیت پیامبر رحمت (ص) از قرآن آموخته در کلام وی متجلی شده است. به همین دلیل مولوی بیشترین توجه را پس از قرآن مجید به کلام امام علی (ع) داشته وتحت تأثیر آن واقع شده است. بهره وری فراوان مولوی از کلام امیر المومنین مولی الموحدین علی ابن ابی طالب وآل علی سلام الله اجمعین، بعد از قرآن کریم و احادیث نبوی بیانگر محبت آشکار او به خاندان پیامبر و آل علی علیه السلام است. پذیرش اثر از کلام معصومین وبه خصوص امام علی علیهم السلام در ابیات بسیاری از مثنوی چهره نمایانده وجای هیچ انکاری را باقی نگذارده است.

پی‌نوشت‌ها:
 

1- کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
 

منابع
قرآن کریم.
آیتی، عبدالمحمد ( 1376)، ترجمه نهج البلاغه ،بنیاد نهج البلاغه ، تهران.
ارفع ، کاظم ( 1369)، آیات الولایه، کتابفروشی مرتضوی، بی جا.
استعلامی ، محمد (1379)، مثنوی مولانا جلال الدین بلخی (تصحیح ، تعلیقات ، فهرستها)، ج5 و 6، نشر زوار، تهران.
امینی نجفی، عبدالحسین (1368)، الغدیر، ج1، مترجم محمد تقی واحدی، کتابخانه بزرگ اسلامی، تهران.
جعفری تبریزی، محمد تقی (1379)، امام علی علیه السلام درکلام خالق ومخلوق ، بی نا، بی جا.
ــــــــ (1348)، تفسیر ونقد و تحلیل مثنوی ، ناشر: مؤلف، تهران.
ــــــــ (1380)، مقدمه المعجم المفرس لالفاظ نهج البلاغه، محمد دشتی، کاظم محمدی، مؤسسه امیرالمومنین، قم.
جرداق، جرج (1374)، شگفتیهای نهج البلاغه ، ترجمه فخرالدین حجازی، مؤسسه انتشارات بعثت، تهران.
حائری تهرانی، مهدی و شبر، سید عبدالله ( 1369)، بنیادهای اخلاقی اسلامی، ترجمه حسین بهجو وعلی مشتاق عسگری، بنیاد فرهنگی امام المهدی (عج الله) ،تهران.
سروش، عبدالکریم (1379)، قمار عاشقانه، مؤسسه فرهنگی صراط، تهران.
محب الدین احمد بن محمد طبری (1384)، الریاض النضره: مناقب الامام امیرالمومین علی بن ابی طالب (ع) من الریاض النضره، مترجم: محمد باقر محمودی ، بوستان کتاب، قم.
علیقلی، محمد مهدی (1379)، سیمای نهج البلاغه ، تاریخ وفرهنگ ، تهران.
فجری، محمدمهدی (1385)، استجابت آمیزه دعا وعمل، سایت آینده روشن.
فروزانفر، بدیع الزمان (1373)، شرح مثنوی شریف، دفتر اول (جزء نخستین)، انتشارات علمی وفرهنگی ، تهران.
کلینی الرازی، ابی جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق ( 1303)، الفروغ من کافی ، ج 6، دارالکتب اسلامیه، تهران.
علاء الدین علی بن محمد قوشچی ( 1307ق)، شرح قوشچی علی التجرید الاعتقاد، چاپ سنگی، تبریز.
مجلسی، محمد باقر (1340)، بحار الانوار، ج 77، نشر وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، تهران.
محمدی اشتهاردی، محمد (1380)، «دعا و چگونگی آن» ، مجله پاسداری اسلام، ش 234.
مقدس اردبیلی، احمد (بی تا)، حدیقه الشیعه ، شمس ، تهران.
مکارم شیرازی ، ناصر (1377)، اخلاق درقرآن، مؤسسه تفسیر قرآن کریم، قم.
موسوی نسب، محمد رضا (1385)، «ایمان وتأثیر آن برمبادی رفتار»، ماهنامه معرفت، ش 104.
مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی (1371)، چاپ عکسی از روی نسخه خطی قونیه، مورخ 677ق، مرکز نشر دانشگاهی ، تهران.
مهدوی کنی، محمد رضا (1364)، عظمت نهج البلاغه ، مجموعه مقالات کنگره سوم نهج البلاغه ، بنیاد نهج البلاغه، بی جا.
ـــــــــ، (1372)، نقطه های آغاز در اخلاق عملی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران.
نشریه النهج شماره 27و 28

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان