براى شناخت حق ماه مبارک رمضان و اهتمام در اداى حق آن باید بیندیشیم هدف از روزه چه بوده و چرا خداوند این ماه را گرامى داشته است.
این طور که از بیان معصومان علیهم السلام پیداست، همه حیثیت و منفعتى که براى روزه متصوّر است، همان جنبه ایجاد مصونیت و ملکه تقوا نسبت به همه اعضا و جوارح انسان است، چرا که هر یک از اعضا و جوارح، به نحوى در معرض تهدید گناه قرار دارند.
زبان، گوش، چشم، شکم و غریزه جنسى، همه در معرض خطر هستند و روزه یک عمل عبادى تمرینى است که ابتدایىترین شکل آن، با پرهیز و خوددارى از آشامیدن و خوردن تحقّق پیدا مىکند، و زمانى این عمل به مرحله کمال مىرسد که تورّع و پرهیز، به همه تمایلات و خواهشها تسرّى پیدا کند، یعنى همانگونه شخص براى مدّتى دهان و شکم را از لذایذ، حتى خوردنىها و نوشیدنىهاى حلال محروم مىکند، باید چشم و گوش را از دیدن و شنیدن ناروا و حرام باز دارد و غریزه جنسى را مهار کند، در این صورت نتیجه روزه که همان توفیق در مالکیت نفس و غرایز است براى انسان حاصل مىشود و اگر انسان توانست مالک نفس خود شود، خویش را از خطرات و عواقب سوء دنیوى و اخروى شهوت پرستى حفظ کرده است.
امام على علیه السلام مىفرماید:
فازَ مَنْ غَلَبَ هَواهُ وَ مَلِکَ دَواعِىَ نَفْسَهُ. «1»
کسى که زمام تمایلات خود را به دست گرفت و مهار کرد، رستگار است.
آرى، اگر انسان موفّق شد به وسیله روزه و ممارست در اطاعت، دشمن درونى را مهار کند، به روزه واقعى نایل شده است.
پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله در این باره مىفرماید:
الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ. «2»
روزه، سپر آتش است.
و این همان معناى سپر بودن و حایل شدن روزه در برابر آتش است یعنى: روزه میان انسان و آتش حایل مىشود و او را از ابتلاى به آتش شهوات و تمنّیات غرایز باز مىدارد.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مىفرمایند:
اعْدى عَدُّوِکَ نَفْسُکَ الَّتِى بَیْنَ جَنْبَیْک. «3»
دشمنترین دشمنان همان دشمن درونى است که بین دو پهلوى تو مىباشد.
اگر توانستى حق روزه را به درستى و با تمام و کمال به جا آورى، در حقیقت به ثمره روزه و دستاورد آن، نیز خواهى رسید.
جالب این است که ثمره تقوا که خداوند بر روزه مترتّب مىفرماید، ریشه در نگهبانى و پاسدارى از هویّت انسانى دارد و به طور کلى هر ثمره و خصوصیّتى براى روزه ذکر شده، براى تقوا هم ذکر شده است، چون روزه طریق تحصیل همان ملکه است.
امیر المؤمنین علیه السلام مىفرماید:
فَانَّ التَّقْوى فِى الْیَوْمِ الْحِرْزُ وَ الْجَنَّةُ وَ فى غَدٍ الطَّریقُ الَى الْجَنَّةِ. «4»
به طور قطع امروز، تقوا، سپر از بلا و فردا، راه بهشت الهى است.
اگر در دنیا سپر را به دست آوردى و این حائل را در میان خود و آتش قرار دادى، نتیجهاش این است که در قیامت هم راه بهشت به سوى تو باز خواهد بود. یعنى باید تقواى فرد به مرحلهاى برسد که احساس نفرت و گریز از پلیدى، حرام، گناه و نامشروع را در او، به وجود آورد.
براى به دست آوردن حق ماه رمضان، باید همه حقوقى که پیرامون گوش، چشم، زبان، دست و پا، شکم و غریزه جنسى مىباشد و همچنین درمان همه دردها و رنجها و خطراتى که هر یک از این اعضا و جوارح را تهدید مىکند را با عبادت روزه به جا آورد؛ چرا که با ملکهاى که در سایه این عبادت براى انسان حاصل مىشود، مىتوان به مبارزه با خطرات برخاست و بر همه آنها پیروز شد، این از خواص روزه حقیقى است.
امام صادق علیه السلام مىفرماید:
اذا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ وَ شَعْرُکَ وَ جِلْدُکَ وَ عَدَّدَ اشْیاءَ غَیْرَ هذَا وَ قالَ: لایَکُونُ یَوْمُ صَوْمِکَ کَیَومِ فِطْرِکَ. «5»
تو زمانى روزه دارى، که گوش و چشم و موى و پوست و دیگر اعضاى بدنت روزه باشد، باید روزى که روزه دارى با روزهاى دیگرت متفاوت باشند.
انسان روزه دار باید وقار و طمأنینه روزه در او پیدا شود به گونهاى که نه تنها زبان، چشم، گوش او باید روزه باشد، بلکه این ملکه و ممارست باید به حدّى از کمال برسد که علاوه بر اینها، قلب روزه دار هم روزه باشد.
امیر المؤمنین على علیه السلام مىفرماید:
صِیامُ القَلْبِ عَنِ الْفِکْرِ فى الآثامِ افْضَلُ مِنْ صِیامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعامِ.
اگر انسان موفّق شود قلب را از اندیشه گناه پاک و مطهّر نگاه دارد بهتر از آن است که فقط شکم را از خوردن و آشامیدن باز دارد.
هنگامى دستیابى به چنین مرحلهاى، میسّر است که انسان بتواند بر پلیدى و پستى گناهان، چنان اشراف پیدا کرده، و به عوارض سوء آنها آگاه شود، که هرگز فکر و ذهن او به سوى گناه نرود، از طرفى آن چنان اقتدارى بر اندیشه خود پیدا کند که راه گناه را بر خیال و تصوّر خود ببندد.
با وجوب چنین واجبات عبادى، در واقع خداوند منتّى بر انسان گذاشته که راه و رسم صحیح زندگى را به او بیاموزد و در سایه این واجبات عبادى، ملکه تقوى براى او حاصل شود و روح او در سایه این تقوى لطافت پیدا کند.
پینوشتها:
(1)- غرر الحکم: 241، حدیث 4885.
(2)- بحار الأنوار: 65/ 333، باب 27، حدیث 10؛ الکافى: 4/ 62، حدیث 1؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 74، حدیث 1871.
(3)- بحار الأنوار: 67/ 64، باب 45، حدیث 1؛ عوالى اللآلى: 4/ 118، حدیث 187.
(4)- نهج البلاغه: خطبه 233.
(5)- بحار الأنوار: 94/ 351؛ الکافى: 4/ 87، حدیث 1؛ من لایحضره الفقیه: 2/ 108، حدیث 1855.
منبع: پایگاه عرفان
کتاب نظام تربیت در اسلام ، نوشتہ : حضرت آیت اللہ حسین انصاریان
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb