به گزارش ایسنا، در این مراسم علی یونسی دستیار ویژه رییسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه، اشرف بروجردی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، سهراب کومار سفیر کشور هندوستان، بهمن فرمان آرا، محمدرضا نعمتزاده -وزیر سابق صنعت و معدن و تجارت، عباس آخوندی وزیر راه و مسکن، جواد مجابی، مرتضی الویری و الهام فخاری اعضاء شورای شهر و همچنین غلامحسین کرباسچی در این مراسم حضور داشتند.
داریوش شایگان (متولد 1314 تهران) که 5 بهمنماه 1396 دچار سکته مغزی شده و در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان فیروزگر بستری بود، دوم فروردین از دنیا رفت.
او در تهران به مدرسه کاتولیک «سنلویی» که درسهایش به زبان فرانسه تدریس میشد، رفت. بعد از آن برای تحصیل به خارج از کشور رفت و با اخذ درجه دکتری در رشته هندشناسی در سال 1347 به ایران بازگشت و به تحقیقات خود درباره ادیان بهویژه ادیان هندی ادامه داد که حاصل آن کتابی دوجلدی بود به نام «ادیان و مکتبهای فلسفی هند» منتشر شد.
«آسیا در برابر غرب»، «بتهای ذهنی و خاطرههای ازلی»، «تصوف و هندوئیسم» (آیین هندو و عرفان اسلامی بر مبنای کتاب مجمع البحرین نوشته داراشکوه ترجمه به فارسی توسط جمشید ارجمند)، «افسونزدگی جدید، هویت چهلتکه و تفکر سیار» ترجمه فاطمه ولیانی، «بینش اساطیری»، «پنج اقلیم حضور»، «در جستوجوی فضاهای گمشده» و «نگاه شکسته» ترجمه علیرضا منافزادهاز دیگر آثار او به شمار میرود.
در مراسم تشییع پیکر زندهیاد داریوش شایگان، موسوی بجنوردی -رئیس مرکز دایرهالمعارف اسلامی- ضمن تسلیت به خانواده شایگان و کسانی که در مراسم حضور داشتند، گفت: از دست دادن آقای دکتر شایگان مسلماً ضایعه بزرگی است و من این ضایعه را به همه، خانواده معظم شایگان، اهالی فرهنگ و علم تسلیت میگویم. مسلماً نقشی که آقای شایگان در بالا بردن سطح روشنفکری ایران داشت بسیار برجسته بود. او فیلسوف و فرهنگشناس بود. او اسطورهشناس بود و با اسطوره و عرفان به صورت علمی برخورد میکرد. در لابهلای تحقیق درباره اسطورهها فرهنگ را میشناخت. او با فرهنگ غرب و شرق به صورت محتوایی آشنا بود.
او در ادامه خاطرنشان کرد: آسمان شایگان بسیار صاف و شفاف بود. او برای همه ما نعمتی بود. الهامبخش بود و امیدوارم در پیشگاه الهی علو درجات داشته را داشته باشد و مورد رحمت الهی قرار گیرد.
موسوی بجنوردی سپس اظهار کرد: چهره شاخص انسانی آقای شایگان و چهره اخلاقی او برای همه ما آموزنده بود. من به یاد بزرگانی افتادم که در اینجا بودند و قبل از شایگان از میان ما رفتند؛ ایرج افشار، شرفالدین خراسانی، زریاب خویی، زرینکوب، گنجی، تفضلی و بزرگان دیگری که از میان ما رفتند اما اندیشه آنها و آثارشان باقی ماند. آنها میراثی به جا گذاشتند که میتوانیم با آن میراث، غنای بیشتری به فرهنگمان ببخشیم.
رئیس دایرهالمعارف بزرگ اسلامی ضمن تشکر از کسانی که در این مراسم شرکت کرده بودند، گفت: امیدوارم شایگان و روح بزرگ او در جوار ائمه اطهار سربلند باشد زیرا او 60 سال پژوهش کرد و زحمت کشید. مهمترین مساله این بود که او انسان برجستهای بود. امیدوارم بتوانیم به سهم خود اندیشه او را حفظ کنیم و آن را به ثمر برسانیم.
در ادامه مراسم آیتالله سیدمصطفی محقق داماد اظهار کرد: قبل از اینکه به خاندان محترم و بازماندگان سوگوار شایگان تسلیت بگویم به ملت ایران و به جامعه دانشوران و دانشمندان تسلیت میگویم. من مخاطب خود را ملت جمهوری اسلامی قرار میدهم و به آنها تسلیت میگویم زیرا سرمایه بزرگ و دانشمند عزیزی از دستشان رفت. من چه بگویم؟ شایگان عالم، فیلسوف، نویسنده، متفکر و شاعر، ایرانشناس و ایراندوست بود اما آنچه که بر آن تاکید میکنم این است که او مظهر اخلاق بود. او تجسم تواضع بود. مهربان بود. مهربانی را اگر مجسمه میکردند شایگان درمیآمد.
او افزود: زبان و قلم شایگان گزنده نبود. او کسی را نمیآزرد. این شخصیت برجسته و تجسم اخلاق از ریشههای خانوادگی و تربیت اوست و فقط به خاطر تحصیلات نبود زیرا فیلسوف و فقیه زیاد دیدهام اما اینطور نبودند که تجسم اخلاق باشند. فکر میکنم بهرهاخلاقی و حتی دانش خود را از الگوی تربیتی خود علامه طباطبائی فرا گرفته بود.
محقق داماد سپس با بیان خاطرهای از داریوش شایگان گفت: یک شب در منزلی در شمیران که برق هم نداشت از او از آخرت و مرگ پرسیدم. او دست مرا گرفت و به عالم دیگری برد. شایگان گویی مرگ را تجربه و او را احساس کرده بود. آنچه که ما درباره مرگ خوانده و نوشتهایم او چشیده بود. جای او خالی است. او عاشق ایران بود و برای ایران تلاش میکرد اما فارغ از آزار نبود. تو را آزار دادهاند!
او سپس شعری از شفیعی کدکنی خواند.
در ادامه این مراسم "سهراب کومار" سفیر هندوستان در تهران نیز گفت: زمانی که سفارت هند در تهران خبر مرگ دکتر شایگان را شنید از این مساله ناراحت شد. ما به خانواده محترم شایگان تسلیت میگوییم. شایگان محقق، عالم، نویسنده، فیلسوف و نظریهپرداز بود. او از زمره دوستان هند به شمار میآید. او نقش بسیار بزرگی را در شناخت فرهنگ هندوستان داشت و از این جهت از او قدردانی میکنیم. ما به میراث او احترام میگذاریم و در کنار مردم ایران به سوگ مینشینیم و برای آرامش ابدی او دعا میکنیم.
سپس دهباشی با بیان اینکه آذربایجان برای ایران مردان بزرگی به وجود آورده است گفت: یکی از آنها شایگان بود.
دهباشی با اشاره به دوستی محمدعلی موحد و شایگان پیامی را از طرف محمدعلی موحد خواند که در بخشی از این پیام آمده است: یک چشم من گریان است و چشم دیگری خندان. چشم گریان من برای غم داریوش شایگان است. این سوال برای من به وجود آمده است که کجا شد آن همه فراست و دانش؟ کجا شد آن همه هوش و ذکاوت؟ داریوش شایگان از مفاخر عصر ما بود. آثارش به چند زبان ترجمه شد. سزاوار است که در یاد او سخن بگویم. یاد او مایه امیدواری، سربلندی و دلگرمی است که هنوز ایران چنین فرزندانی را میپروراند.
در ادامه مراسم، کامران فانی نیز اظهار کرد: شایگان دیگر در میان ما نیست و حضورش را دیگر حس نخواهیم کرد. ناباورانه در حرمان نبود او سوگواریم. انسانهایی هستند که قدر و ارزش واقعی آنها کمتر شناخته میشود که شایگان نمونهای از این افراد است. شناخت او با آثارش متفاوت با آن چیزی است که ما با او گفتوگو میکردیم. مهمترین و برجستهترین ویژگی شایگان منش و انسان دوستیاش بود. شایگان همدرد و همدل انسانهای واماندهای بود که در قرن ما گرفتار دوگانگی شدهاند، او از وظایف خود میدانست که کنار کسانی که بین سنت و مدرنیته، غرب و شرق، معنویت و مادیت ماندهاند بایستد. مانند آهنربای جذابی بود که همه افراد را از دور و نزدیک به خود جذب میکرد. او محضر گرمی داشت و در دوستی پایدار بود. ما قدرش را ندانستیم. شایگان از دنیای واقعیت گریخت و به آسمان حقیقت پیوست.
سپس آیدین آغداشلو با اشاره به دوستی 60 ساله خود با داریوش شایگان اظهار کرد: توصیف مقام علمی و فرهنگی استادم در این مجال و نه در مجالهای دیگر آسان نیست. کسانی که از جاهای دور و نزدیک به اینجا آمدهاند، نشانه سپاسگزاری فرهیختگان است که به نمایندگی از ملت بزرگ آمدهاند تا فرهنگ را از گزند حوادث دور نگه دارند.
سپس آغداشلو گفت: یکی از مسائلی که میتوان در مقام این بزرگوار بیان کرد، این است که استادم یکی از مهمترین فرهیختگانی بود که به همیشه به او حسرت میبردم و جایگاهش را ستایش میکردم. او نمونه و الگوی ذهن دو جهانی بود. فرهنگ ایرانی و فرهنگ جهانی را به یک اندازه میشناخت و سالها باید بگذرد تا متفکری مانند او پدید آید.
او سپس رباعی را از خیام خواند و گفت: شایگان فسانهاش را خواند و خوابید، واقعاً به خواب رفت. او در دل اصحاب کمال جا دارد و خواهد داشت و افسانهای که او از خود به جا گذاشت در طول زمان حرکت خواهد کرد. او نمیمیرد و در ذهن و دلهای پویا عمر خود را طی میکند. همه کسانی که اینجا هستند آمدهاند تا ظلمهایی که در حق حکیم عمر خیام روا شد در حق شایگان روا نشود. او حکیمی جامعالاطراف بود و در همه چیز تراز اول بود.
بهمن فرمانآرا نیز که در این مراسم حضور داشت در مدح داریوش شایگان گفت: شایگان الگوی من برای زندگی بود نه از نظر سواد که من اگر 50 سال دیگر هم زندگی کنم به اندازه او نخواهم دانست. من و شایگان احساس میکردیم خوشبخت بودیم و کاری که دوست داشتیم انجام دادیم. ما هر دو با مرگ مشکلی نداشتیم زیرا فکر میکردیم امکاناتی داشتیم و کاری که توانسته بودیم انجام دادهایم. ما از جهان طلبکار نبودیم. داریوش عاشق زندگی بود. او همه ویژگیهای یک روشنفکر را داشت. داریوش بینظیر بود. من بسیار خوشحالم که ساعتهای خوبی را کنار او گذراندهام. جای او همیشه خالی است.
او خاطرنشان کرد: بزرگان ما میروند. داریوش از کسانی بود که جایگزینی نداشت، ندارد و نخواهد داشت زیرا به معنای واقعی استثنایی بود. به ملت ایران تسلیت میگویم زیرا آنها جواهری را از دست دادند که مسئولان ارزشش را ندانستند.
علی دهباشی در پایان مراسم با اشاره به حضور اعضای شورای شهر تهران در مراسم تشییع شایگان اظهار کرد: خوشحالم که یک شورای فرهنگی، شهر تهران را اداره میکند و در این مراسم حضور پیدا میکند. زمانی را به یاد میآورم که شورای شهر اهمیتی به این مراسمها نمیداد.
در پایان سیدمصطفی محقق داماد نماز میت را بر پیکر مرحوم شایگان اقامه کرده و حاضران شایگان را به خانه ابدی خود در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) بدرقه کردند.