محبت های سوداگرانه محبت نیستند. باید یکی از ریشه های انحراف «غلو» در مورد امامان را همین محبت های سوداگرانه دید. به خصوص از دوره امام رضا«ع» به بعد شیفتگی فوق العاده مردم به اهل بیت عصمت و طهارت«ع» انگیزه ای برای کاسبکاران شد تا با غلو در شأن امامان به حطام دنیایی بیشتری برسند.
مقدمه
«مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکُمْ» پناه گرفتن در جایی و در امان بودن را «احتجاب» می گویند. «محتجب» یعنی پناه آورنده و مفاهیمی چون امان، ضمان، حرمت و حق را در بر دارد، بنابراین معنای جمله فوق این است که پناهنده به دامان شما یاران جهان هستی هستم.
در واژه پناهندگی «خطر و رهایی از آن» گنجانده شده است، خطر چیست و چرا پناهنده می شویم؟ خطرناک ترین خطر، گم کردن خویش است و خسران و باختن سرمایه. گم کردنی که تباهی دنیا و آخرت را در پی دارد. این خطر، از لغزشگاه فراموشی خدا دامنگیر انسان می شود: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ[1] مانند آنان نباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند هم خویش را از یاد آنان برد.» خدا را چگونه باید شناخت؟ این امامان معصوم اند که خدا را به ما می شناسانند و این باور استوار را به ما معرفی می کنند که: «کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی[2] کلمه توحید دژ محکم من است و آن کس که در این دژ وارد شود از عذابم در امان می ماند.»
این عبارت صرفاً لقلقله زبان نیست، بلکه یک باور و نه یک گفتار، که یک عمل و نه یک قول. بی شناخت که دژ استوار است. بدین سان توحید و ولایت بر مسند می نشینند و جمله ای که در مورد توحید رسیده، در مورد ولایت هم آمده است که: «وِلایَه علیِ بن اَبی طالِب حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»[3] ولایت حضرت امام علی بن ابی طالب دژ محکم من است و هر کس که در این دژ پناه بگیرد، از عذابم در امان می ماند. ولایت امام علی«ع» ولایت همه امامان«س» است.
زائر با جمله «مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکُمْ» به این باور اقرار می کند که بدون پناهندگی به دامان شما خوبان در خطرم و با این پناهندگی است که از خطر می رهم. این بخشی از معنای جمله فوق است و نه تمام آن، زیرا این جمله این معنا را هم در خود مستتر دارد که من با پناهندگی به شما حضرات معصومین«ع» از خطرات دنیا هم مصون می مانم و همه برکات از رهگذر این انوار تابناک است که به بشر می رسد.
بر این اساس می توان گفت که از بزرگ ترین خدمات فرهنگی به بشریت، معرفی راستین امامان است. همچنان که در روایات فراوان رسیده است. تبیین سیره و منش امامان در تمامی ابعاد، راه رهایی از مرگ جاهلی و ضرورتی حتمی برای جامعه امروز ما به ویژه جوانان عزیز است.
ولایت پذیری آگاهانه
«مُعْتَرِفٌ بِکُمْ: معترف به شماییم.» واژه اعتراف، واژه مبهمی نیست تا به تبیین آن بپردازیم. آنچه مهم است بار مفهومی این واژه است. ابراز ارادت ها گوناگون اند:
1ـ برخی ابراز محبت ها سطحی هستند و عمق ندارند. این گونه ابراز محبت ها دائماً دستخوش تزلزل اند، با یک شبهه فرو می ریزند و مُحب از محبوب فاصله می گیرد. آن چنان که اعتقاد به ذات مقدس ربوبی چنین است: «{ وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَی حَرْفٍ...»[4] برخی بر لبه دین می نشینند و وارد حوزه عمیق دین و معرفت نمی گردند، سطحی می آیند و سطحی می روند.
2ـ برخی ابراز محبت ها سودجویانه و سوداگرانه اند. افراد می خواهند با این نام های مقدس نان بخورند. اراداتشان عمق ندارد، ولی نان دارد. این نوع ارادت مورد نکوهش عترت است. حمزه بن حمران می گوید از امام صادق«ع» شنیدم که فرمودند: «مَنِ استأکَلَ بِعِلمِه افتَقَر: هر کس از راه عملش نان بخورد فقیر خواهد شد». راوی از این جمله این را فهمید که کسی که با ذکر فضائل و مناقب اهل بیت«ع» نان بخورد، لذا پرسید که هدایایی که مردم به برخی از شیعیان ذاکر مناقب شما می دهند چگونه است؟ امام فرمود مقصود از نان به علم خوردن آن است که با علم دین سودا کند و نادانسته به نفع دنیای این و آن سخن گوید.[5]
آری محبت های سوداگرانه محبت نیستند. باید یکی از ریشه های انحراف «غلو» در مورد امامان را همین محبت های سوداگرانه دید. به خصوص از دوره امام رضا«ع» به بعد شیفتگی فوق العاده مردم به اهل بیت عصمت و طهارت«ع» انگیزه ای برای کاسبکاران شد تا با غلو در شأن امامان به حطام دنیایی بیشتری برسند.
3ـ ابراز محبت عمیق و ریشه دار: محبتی که ریشه در عمق شناخت زائر نسبت به این انوار تابناک دارد ارزشمند، کیمیا و ماندگار است و تا قیامت تداوم دارد که: «الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ»: انسان با کسی که دوست است خواهد بود (محشور خواهد شد)[6] و هر که را که دوست داشته باشد، در قیامت با او محشور خواهد شد. این نوع محبت معرفت می خواهد که از طریق مطالعه و درک زیارت های حضرات معصومین«ع» میسر می گردد. زیارت جامعه کبیره، زیارت حضرت امام هادی«ع» در روز غدیر یک دوره کامل علی شناسی با استناد به قرآن است. زیارت عاشورا متن ارزشمند حسین شناسی است. زیارت اربعین تبیین اهداف، آرمان های سیدالشهدا، دوستان و دشمنان حضرت است و نیز دیگر زیارات.
زائر در این فراز از زیارت «مُعْتَرِفٌ بِکُمْ» می گوید که این ابراز ارادت من سطحی و سوداگرانه نیست، بلکه ریشه در عمق معرفت به مقام والای شما دارد.
اعتقاد حق رجعت
«مُؤْمِنٌ بِإِیَابِکُمْ، مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ: من به بازگشت شما ایمان دارم و زنده شدن دوباره شما را گواهی می کنم»
«ایاب» بازگشت است، بازگشتی آگاهانه و آزادانه به پایان مقصد. «رجعت» واژه مرادف با بازگشت است. در این فراز، زائر به یک باور قطعی شیعی اعتراف می کند و آن باور «رجعت» است. مرحوم علامه مجلسی باور رجعت را چنین تبیین می کند: «رجعت به معنای بازگشت جماعتی از مؤمنان به دنیا قبل از قیامت در زمان حضرت ولی عصر«عج» یا قبل و یا بعد آن و دیدن حاکمیت حق است و خرسند گشتن و از دشمنان آنها و جماعتی از کافران و منافقان انتقام گرفتن.[7]
این باور از مسلمات اعتقادات شیعی است که بزرگان شیعه به آن تصریح کرده اند. از نگاه امام خمینی«ره» اصل مسئله رجعت از ضروریات مذهب است و آیات و روایات بسیاری بر آن دلالت دارند، هر چند در برخی از ویژگی های آن اختلافی هست که بی گمان به تحقق اصل آن آسیب نمی رساند.[8]
فقیه و متکلم بزرگ شیعه مرحوم شیخ مفید می گوید: «خداوند گروهی از امت محمد«ص» را قبل از قیامت و بعد از مرگشان زنده می کند. این مطلب اختصاص به آل محمد«ص» دارد و قرآن نیز به آن شهادت می دهد.[9]
نیز دیگر فقیه و متکلم بزرگ شیعه جناب سید مرتضی می گوید بدان که اعتقاد شیعه امامیه این است که خداوند به هنگام ظهور امام زمان حضرت مهدی«عج»گروهی از آنان را که مرده اند بازمی گرداند تا افتخار نصرت و یاری آن جناب و مشاهده دولت حضرت را بیابند و کسانی از دشمنان حضرت را باز می گرداند تا از آنان انتقام گرفته شود و از این رهگذر لذت پیروزی حق و اهل حق را بچشند.[10]
مرحوم علامه مجلسی می گوید چگونه مؤمنی که حقانیت امامان را می پذیرد، در اعتقادی که نزدیک به دویست حدیث پشتوانه آن است و سی و اندی راویان مورد اطمینانی چون کلینی، شیخ صدوق و... در 50 کتاب آورده اند شک به خود راه می دهد؟.[11]
اگر چنین موضوعی متواتر قلمداد نشود، در چه مسئله ای می توان ادعای تواتر کرد. روشنی رجعت میان پیروان عترت نبوی به گونه ای است که بیش از چهل تن از علمای بزرگ شیعه نزدیک به دویست روایت در این زمینه را متواتراً از اهل بیت«ع» گزارش کرده اند. بی گمان کسی که در باره رجعت و مانند آن شک داشته باشد، در حقانیت امامان معصوم«ع» تردید دارد.[12]
نیز در سخنی دیگر می گوید: «رجعت از آموزه های اختصاصی شیعه است که چندین آیه و روایت بر راستی و درستی آن گواهی می دهد و اندیشمندان شیعی نیز از آغاز تا کنون درباره اصل آن دیدگاهی یکسان داشته اند. اختلاف روایات در برخی از جزئیات آن مانند زمان وقوع نیز مایه انکار اصل رجعت نمی شود چنان که در باره جزئیات برخی از اصول قطعی دین مانند معاد هم روایات گوناگونی هست.»[13]
رجعت در زیارت های معصومین«ع»
این باور در زیارت های معصومین نیز جایگاه ویژه ای دارد و امامان معصوم«ع» برآنند تا در متون زیارتی که زائر در اوج عشق قرار دارد، این باور را تحکیم کنند. در زیارت حضرت رسول اکرم«ص» و امامان معصوم«ع» آمده است که: «اِنّی لِمَنِ القائِلینَ بِفَضلِکُم مُقِّرٌ بِرِجعَتِکُم: من از معتقدان به برتری شما و اقرارکنندگان به رجعت شمایم.»
در زیارت امام حسین«ع» آمده است: «وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ...: شما را شاهد می گیرم که شما را باور و به رجعت شما یقین دارم.»
در زیارت آل یس آمده است: «وَ أنَّ رَجعَتَکُم حَقٌّ لا شَکّ فیها: و آنکه رجعت شما حقی است که شکی در آن نیست.» و این باور اعتقادی امید، شوق و نشاط ویژه ای برای باورمندان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت«ع» ایجاد و آنان را مصمم بر ادامه این راه مقدس کرده است.
پی نوشت ها
[1] حشر، 19.
[2] کشف الغمه، ج دوم، ص 308.
[3] مناقب آل ابی طالب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 101.
[4] حج، 11.
[5] معانی الاخبار، ص 181.
[6] روایت از پیغمبر اکرم«ص» علل الشرایع، ص 139، میزان الحکمه المجید «4».
[7] مراه العقول، ج 3، صص 201ـ200.
[8] تقریرات فلسفه، ج 3، ص 197.
[9] بحارالانوار، ج 53، ص 136، به نقل از المسائل السرویه.
[10] بحارالانوار، ج 53، ص 136.
[11] همان.
[12] همان، صص 123ـ122.
[13] مراه العقول، ج 3، ص 201.