ـ*دکتر بابک خطی: تغییرات محاسبه درآمد بیمارستانی پزشکان موسوم به "کا"توسط شورای عالی بیمه و تعبیر ناعادلانه بودن آن موجب اعتراضات و نامه نگاری هایی در سطح جامعه پزشکی گردید.
به گزارش ، اولا باید از حق طبیعی همکاران هر رشته پزشکی که حس می کنند حقی از آنان ضایع شده است دفاع تمام قد از طرف تمام صنف صورت گیرد.
مشکل امروز رشته الف به طور بالقوه مشکل فردای همه ماست.جدا کردن گروه ها برای برخورد غیرمنصفانه مساله ای است که توسط برخی تصمیم سازان در حوزه های مختلف و ازجمله سلامت برای پایین آوردن هزینه اعتراض انجام می شود .نتیجه سکوت ما در برابر مشکلات رشته های دیگر پزشکی که گمان می کنیم به ما ربطی ندارد این است که وقتی خودمان طرف هجمه قرار گرفتیم دیگر یاریگری نمانده که صدایمان را بشنود و به کمکمان بیاید.
بنابراین واجب است که مشکلات امروز هر قسمت از صنف پزشکی را مشکل تمام إن تلقی نموده و به جای سکوت با مساعی تمام در رفع آن بکوشیم.
در این مساله سوال اساسی این است وزارت بهداشت بر طبق کدام کارشناسی و الزامات حرفه ای به تغییرات در مقدار کا در رشته هاو اعمال مختلف طی سال های اخیر مبادرت ورزیده است و اگر این اقدام از پشتیبانی منطقی برخوردار و خیر تمام رشته ها را در خود داشته است چرا مستندات آن را با اعضای صنف پزشکی در میان نمی گذارد.
مساله بعدی این است که شورای عالی بیمه چگونه فراتر از قوانین بالادستی و بدون مسوولیت کافی به تغییر این میزان ها إن هم برای رشته های خاص مبادرت می کند .آیا این دو جز مصداق برخورد سلیقه ای غیرحرفه ای و در مورد دوم فرافکنی مشکلات ناشی سوء مدیریت ها ست؟
مساله دیگر این است که آداب اعتراض احتمالی چیست؟
به نظر می رسد رشته اصلی معترض به عنوان پیشاهنگ باید قدم جلو گذارد و به طور مدنی اعتراضی را سامان دهد و از همه اعضای صنف پزشکی بخواهد که در پیگیری مساله در کنارش به طور پویا حاضر باشند .
این مساله می تواند نامه ای در جهت استیفای حقوق باشد که توسط اعضای آن رشته در درجه اول و سایر اعضای صنف پزشکی در مرحله بعد حمایت شود.
نگارش چنین نامه هایی نیز نیازمند تدبیر و دقت است.
الف:بهتر است نامه ای که برای احقاق حقی است با احترام و اقتدار توام و نه تصرع نوشته شود.
ب:شایسته است برموارد اصلی تاکید گردد و از وهن سایر رشته ها که اصل همگرایی صنفی را مخدوش می کند پرهیز گردد.
عبارات مبهم مربوط به زیرمیزی در نامه انجمن بیهوشی جز واگرایی و رنجاندن سایر اعضای خدوم سایر رشته ها چه کارکردی داشته است؟
آیا پاکدستی تیول اختصاصی رشته ای خاص از پزشکی است؟
و نیز مساله خط اول بودن در تمام!!! بحران های صدساله اخیر و جنگ تحمیلی در نامه بعضی همکاران جراح که به همقطاران بیهوشی هم از سر لطف و شاید به دلیل دلجویی از مساله ای که مانمی دانیم مرحمت می شود چیزی جز واگرایی بین رشته ایست؟کمترین امید به تفسیر اشتباه این واگرایی با تاکید عجیب کشیدن این بار سنگین" به تنهایی "و بدون کمک از سایر رشته های پزشکی در جمله های بعدی نامه از دست می رود.
آیا از صنف پزشکی فقط متخصصین جراح و بیهوشی در بحران های صد سال اخیر و جنگ تحمیلی آن هم "به تنهایی" حضور داشته اند.اعتبار مشک شایسته تر آن نیست که از بوی آن باشد تا سخن عطار؟
آیا بهتر نبود به جای خاص خوانی یا مظلوم نمایی با فصاحت و بلاغت دلایل ابراز می شد .
آیا بدون این دو فرازاثرگذاری نامه ها کم می شد؟
باید گفت سوای رعایت انصاف ،صرف نتیجه گرایی هم قلم با تدبیرتری را می طلبید.
ج: مخاطب نامه ها ی چنین می بایست افرادی دارای مسولیت مستقیم در موضوع باشند.
نامه همکاران بیهوشی به نایب رییس مجلس برای چیست.
این نامه برای وزیر بهداشت،شورای عالی بیمه،رییس جمهور و حتی رییس مجلس توجیه دارد .اما نوشتن نامه به نایب رییس مجلس که با وزیر بهداشت اختلافات واضح دارد برای چیست.
شاید برای اینکه از این مخالفت به طور مقطعی بهره ای ببریم .اما از طرفی باید بهوش باشیم که مبادا ناخواسته نقش پیاده نظام یک طرف دعوا را به عهده بگیریم .
اگر اعتراضی به حق وجود دارد باید به طور مستدل و با صدای رسا -بدون وهن سایر همکاران یا ترسیم نقش خاص برای خود-بیان گردد،مکتوبی که واجد بیشترین همگرایی صنفی باشد و سایر همکاران را در انجام وظیفه همکاری صنفی ثابت قدم ترنماید.
اگر قصد شورای عالی بیمه از برخورد جزیره ای کم کردن هزینه ها و ساده کردن شرایط است با دفاع واگرایانه بازی مطلوب آنان را انجام داده ایم و به جای استیفای حق ،به هدف آنان -که ظاهرا منصفانه هم نمی دانیم-خدمت کرده ایم.