لامارتین، شاعر و نویسندهی فرانسوی میگوید:«منشاء هر کار بزرگی زن است، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمیشود». زنان همواره در جهان در عرصههای مختلف فعال بودهاند و خصوصا در ترویج و پیشرفت فرهنگ، هنر، ادبیات و علم، نقش بهسزایی داشتهاند. زنان، بخش جداییناپذیر ادبیات هستند و نمیتوان نقش آنها را در ادبیات نادیده گرفت. مصطفی مستور در اینباره در کتاب «استخوان خوک و دستهای جذامی» مینویسد: «اگه زنی در کار نباشه، عشقی هم در کار نیست. شکسپیر و حافظ و رومئو وژولیت و شیرین و فرهاد ول معطلاند. اگه روزی زنها بخواند از این جا برند، تقریبا همه ادبیات و سینما و هنر دنیا رو با خودشون باید ببرند».
بنیتا هر هفته به بررسی زندگینامه و معرفی آثار زنان شاعر و نویسنده میپردازد. در این قسمت، به بهانهی زادروز پروین اعتصامی، ستارهی آسمان شعر ایران، نگاهی به زندگی و آثار این بانوی شاعر خواهیم داشت.
رخشنده اعتصامی ( معروف به پروین اعتصامی) در 25 اسفند 1285، در شهر تبریز به دنیا آمد. پروین آخرین فرزند خانواده بود و سه برادر بزرگتر از خود به نامهای ابوالحسن، ابوالفتح و ابوالنصر داشت. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام الملک) از نویسندگان و مترجمان مشهور اواخر دورهی قاجار بود. یوسف اعتصامی، در سال 1328 هجری قمری به عنوان نمایندهی مردم تبریز در مجلس شورای ملی انتخاب شد و به همین دلیل، پروین در زمان کودکی با خانوادهاش به تهران آمد و در مدرسهی آمریکایی تهران، مشغول به تحصیل شد. او پس از اتمام تحصیلات، در همان مدرسه مشغول به تدریس شد. پروین، زبان انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت و از همان کودکی، پدرش و استادان بزرگی همچون دهخدا و محمدتقی بهار فن شعر را به او آموزش دادند. پروین بعدها تخلص «پروین» را برای خود انتخاب کرد. اما اغلب فکر میکردند که «پروین» نام مرد است. او برای توضیح این مطلب میگوید:
مرد پندارند پروین را، چه برخی زاهل فضل
این معما گفته نیکوتر که پروین مرد نیست
پروین از همان دوران کودکی و مدرسه و از سن هشت سالگی، سرایش را آغاز کرد و به دلیل تسلط بر زبان و ادبیات، این دروس را در مدرسه تدریس میکرد. هر شاعر و نویسندهای، سالها باید وقت صرف کند تا شاعری مسلط شود. سنایی در اینباره میگوید:
عمرها باید که تا یک کودکی از روی طبععالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن
پروین در 28 سالگی با پسر عمویش ازدواج کرد. پیوند زناشویی وی با پسر عمویش بیش از دو و نیم ماه دوام نداشت و به دلیل اختلاف فکری و فرهنگی از همسرش جدا شد. پروین بعد از جدایی از همسرش مدتی در کتابخانهی دانشسرای عالی، به کتابداری مشغول بود. گفته شده که پروین بر اثر بیماری حصبه در سن سی و پنج سالگی در تهران درگذشت.
اما مرگ پروین معمایی بود که امروزه هنوز در تلاش برای حل آن هستند و مانند مرگ بسیاری از بزرگان در آن زمان، مشکوک بود. آرامگاه پروین در حرم فاطمه معصومه، در آرامگاه خانوادگی، واقع شده است.
محمدرضا سنگری، محقق و پژوهشگر ادبی، در مراسم بزرگداشت پروین اعتصامی که در بیستم اسفند 95، توسط سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران برگزار شد پیرامون موضوع مرگ پروین گفت: «مانند غلامرضا تختی و بسیاری بزرگان وقت، پروین هم به مرگ طبیعی فوت نکرد و اصطلاحا باید گفت: «پروین مرده شد!». ما شواهد بسیاری از طبیعی نبودن مرگ پروین داریم. اگر این بانوی فرهیخته فرصت بیشتری برای زندگی پیدا میکرد، دفاتر بیشتری را میسرود و ما امروز مولوی و سعدی دیگری داشتیم».
دیوان اشعار پروین بالغ بر 2500 بیت است و هر خوانندهای که اشعار این بانوی شاعر را بخواند، به خوبی به روحیات این بانوی ادب پرور پی خواهد برد.
محمدتقی بابایی، در مقدمهی دیوان پروین اعتصامی، چاپ 1363 مینویسد: «در سرتاسر آثار پروین، حتی به یک کلمه برنمیخوریم که خارج از مرز اخلاق و انسانیت باشد و خواننده با خواندن آثارش به معلمی دلسوز برمیخورد که با پند و اندرز، راه تاریک زندگی را با چراغ دانش و علم و ادب به او مینمایاند و معرفت بالله را درس میدهد و این ویژگی اشعار پروین است. پروین برای طبقهی زنان، هیچ چیز را بهتر از عفت و پاکدامنی نمیداند و در این راه کوششهای بسیار نموده است. اکثر آثار پروین عارفانه است، لیکن از احساسات پاک زنانه عاری نیست و در اشعار او چه بسیار به گفتوگوی اشیاء بیجان برمیخوریم که در انتهای قطعه، نتیجهای که خواستهی شاعر است به خواننده القا میشود».
روی سنگ مزار این بانوی شاعر، قطعه ای که خودش سروده حک گردیده:
این که خاک سیهاش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی از ایام ندید هرچه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و زهر جا برسی آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنتگاه خاطری را سبب تسکین است
می توانید «ستاره ی آسمان ادب؛ گزارشی از بزرگداشت پروین اعتصامی و افتتاح خانه ی شعر و ادبیات» را نیز بخوانید.
منابع:
دیوان پروین اعتصامی (چاپ 1363)، گنجور