ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

افلاطون

ایده آلیسم در قلمرو فلسفه، به دو معنای مهم به کار می رود: یکی ایده آلیسم عینی یا مابعدالطبیعی که در برابر طبیعت گرایی قرار می گیرد و دیگری ایده آلیسم ذهنی یا معرفت شناختی که در برابر رئالیسم معرفت شناختی قرار می گیرد
«معرفت شناسی»یا«تئوری معرفت»که در این گفتار محور سخن است را به گونه های مختلفی تعریف کرده اند.چی شلم می گوید:«تئوری معرفت، علمی است که درباره توجیه باور، یا به تعبیر ادق، درباره توجیه باور کردن بحث می کند
بحث از علم حضوری و نقش آن در معرفت شناسی اسلامی به عنوان مبنایی ترین اصل معرفت و شالوده علم حصولی، از ویژگیها و امتیازات فلسفه اسلامی نسبت به فلسفه غرب است و همین خصوصیات سبب شده است که بسیاری از معضلات فلسفی و فکری که در فلسفه غرب همچنان ناگشوده باقی مانده است در فلسفه اسلامی پاسخ داده شود و برای آنها راه حلّی ارائه گردد.
افلاطون قاعده «انسانْ معیاری» پروتاگوراس را، به کمک تلفیق آن با آموزه به اصطلاح او «سرّی» و نظریه ثِئایْ تتوسیِ «معرفت = ادراک حسی»، بگونه ای تفسیر می کند که به نسبی گرایی معرفتی تمام عیار و بسیار پیشرفته منتهی می شود؛ و سپس این نسبی گرایی را در اقدامی، به نظر ما، غیرتاریخی به ذهن پروتاگوراس تحمیل می کند
این مقاله ابتدا به تعریف معرفت از دیدگاه معرفت شناسی غربی معاصر می پردازد و عناصر سه گانه این تعریف یعنی باور، صدق و توجیه را تبیین و بررسی می کند و ریشه های این تعریف را در آثار افلاطون جستجو می کند.
بحث از علم حضوری و نقش آن در معرفت شناسی اسلامی به عنوان مبنایی ترین اصل معرفت و شالوده علم حصولی، از ویژگیها و امتیازات فلسفه اسلامی نسبت به فلسفه غرب است و همین خصوصیات سبب شده است که بسیاری از معضلات فلسفی و فکری که در فلسفه غرب همچنان ناگشوده باقی مانده است در فلسفه اسلامی پاسخ داده شود و برای آنها راه حلّی ارائه گردد.
نظریه های فلسفی اخلاق در اسلام ریشه در نوشته های اخلاقی افلاطون و ارسطو دارد. تلقی عقل گرایانه افلاطون و ارسطو از خیر انسانی که سعادت را وابسته به فعالیت نظری فلسفی می دانند و تلاش می کنند برای مشارکت فعالانه فیلسوف در جامعه توجیه و محملی بجویند در آرای اخلاقی فیلسوفان مسلمان نیز منعکس شده است.
در میان نظامهای اخلاقی که از طریق حکمای یونان باستان، ویا فیلسوفان عصر رنسانس مطرح شده است، چهار نظام اخلاقی قابل بحث و بررسی است. و هر یک به گونه ای پرده از چهره واقع برداشته وبه نوعی ماهیت اخلاق و فعل اخلاقی را بیان کرده اند.
تأثیر و تأثر دانشوران از یکدیگر، بویژه در سپهر اندیشه و عرفان، امری است که از دیرباز رواج و روایی داشته است. اگر این سخن ابوریحان بیرونی دانشمند و متفکر ایرانی را بپذیریم که «کتاب ها از کتاب ها برمی آیند» باید بپذیریم که اندیشه ها نیز بر اندیشه ها تأثیر می گذارند و تعامل تاریخی آنها همواره سبب رشد و فزونی دلبستگی های بشری بوده است.
یکی از موضوعات و مسایلی که می توان در حیطه ی هستی شناسی بدان توجه نموده و به تامل، بررسی و مقایسه نظرات فلاسفه و محققان و
پیشخوان