ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

باور

تلاش ذهن بر این است که با یاری خداوند از این شماره به بعد بخشی از حجم نشریه به معرفی برخی از اصطلاحات معرفت شناسی، اختصاص یابد بی آنکه درباره آنها داوری و قضاوت شود. در این میان ممکن است به تناسب بحث، در مواردی آثار و چکیده آرای بعضی از معرفت شناسان نیز معرفی شود.*
یکی از دیدگاه های اساسی در باب توجیه، انسجام گرایی است. البته نباید میان نظریه انسجام در باب صدق و نظریه انسجام در باب توجیه خلط کرد
با اینکه مدتها نسبی گرایی کاملاً مردود بود اما گروهی از فیلسوفان معاصر علاقه وافری به ادعاهای نسبی گرایانه نشان می دهند
در این مقاله ابتدا میان منابع فردی شناخت و توجیه (مانند ادراک حسی و حافظه) و منابع اجتماعی آن (مانند گواهی) فرق گذاشته می شود و سپس بیان می شود که بخش اعظم دانسته های ما به مطالبی که دیگران به ما انتقال می دهند و بنابراین به گواهی آنها، وابسته است
موضوع این مقاله تبیین ماهیت باور موجه است. از جمله قدیمی ترین و شاید پرطرفدارترین نظریه در این باب نظریه مبناگروی است که بخش اول مقاله گلدمن به وارد آوردن ایراداتی به گونه ای خاص از این نظریه اختصاص دارد و استدلالهای گلدمن برای نظریه توجیه خود از دل همین ایرادات برمی خیزد
در معرفت شناسی، بطور سنتی وقتی مسئله باور مطرح می شود نخست شکل گزاره ای آن در ذهن می آید: من باور دارم که خدا موجود است، یا من باور دارم به اینکه تحصیل علم بهتر از ثروت اندوزی است
لیندا زاگزبسکیترجمه: علیرضا هدائی
در مبحث توجیه که یکی از چالش برانگیزترین محورهای معرفت شناسی در روزگار ما است دست کم دو دیدگاه عمده وجود دارد: مبناگروی و انسجام گروی
بحث و پژوهش پیرامون معرفت شناسی و به طور خاص توجیه معرفتی بستگی تام به منابع معرفت همچون عقل و تجربه و نیز اقسام گزاره ها و تحلیل آنها دارد
ما دارای احوال نفسانی متنوّعی از قبیلِ «امید»، «باور» و «شک» هستیم. گاهی این احوال متنوّع که از رهیافت های مختلفی حکایت می کنند، دارای محتوای نفسانی (mentalcontent) یکسانی هستند که از وضعِ امور به گونه ای خاص حکایت می کند.
پیشخوان