اطلاعات معماری: ایران سرزمینی است که ارمغان های زیادی به جهان معماری عرضه داشته است اما متاسفانه دقیقا نمی دانیم آنها چه هستند؛ هرچند افراد زیادی زندگی خود را وقف شناخت این معماری نموده اند، اما تحقیقاتشان به صورت مدون در اختیار دیگران قرار نگرفته است در این میان، استاد پیرنیا از نادر افرادی است که در چهل ساله گذشته، سعی در شناخت و شناسایی معماری ایران نمود؛ اگرچه ایشان به بحث های گوناگونی پرداختند اما شاید بتوان یکی از مهمترین آنها را شیوه شناسی و یا سبک شناسی معماری ایران دانست. اگر شما نیز به تاریخ معماری ایران علاقه دارید می توانید در ادامه ی این مطلب با سبک های معماری در هر دوره ی از تاریخ از نگاه استاد پیرنیا، آشنا شوید.
اصول معماری ایرانی
از نگاه استاد پیرنیا، هنر و معماری ایران دارای چند اصل است که به خوبی در نمونه های این هنر نمایان است. این اصول عبارت اند از: مردم واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، خود بسندگی و درونگرایی.
مردم واری: به معنی رعایت تناسب میان ساختمان با اندام های انسان برای مثال در و پنجره، تاقچه و پستویی که برای انبار رختخواب بکار می رفته همگی اندازه های مناسب داشتند.
پرهیز از بیهودگی: در معماری ایران از کار بیهوده و اسراف در ساختمان سازی پرهیز می کردند. در واقع تمام نگار گری ها در ساختمان با دلیل انجام می شده است؛ برای مثال اگر در اُرسی و پنجره با چوب و یا گچ و شیشه های رنگین گره سازی می کردند برای این است که در برابر آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد.
نیارش: نقش ایستایی، فن ساختمان و ساختمایه(مصالح) شناسی گفته می شود.
خود بسندگی: معماران ایرانی تلاش می کردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاها بدست آورند؛ به این دلیل که کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان با طبیعت سازگارتر می شده است.
درونگرایی: معمولا در سامان دهی فضاهای ساختمان باور های مردم، بسیار کار ساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت که این امر در معماری ایران را درونگرا ساخته است.
سبک شناسی معماری ایران
با توجه به نظریه های استاد پیرنیا، معماری ایران به 6 سبک، پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی تقسیم می شود که در هر دوره اصول معماری با شکل و ظاهری متفاوت بکار رفته است.
سبک پارسی
شیوه پارسی، نخستین شیوه ی معماری که از دوره ی هخامنشیان تا حمله ی اسکندر به ایران، یعنی سده ششم پیش از میلاد تا سده ی چهارم در برمی گیرد و نام آن از قوم پارس برگفته شده است. البته پیش از دوره پارسی نیز مورد بررسی محققین تاریخ معماری قرار گرفته است که قبل از ورود آریایی ها می باشد و از بناهای به جا مانده ی دوره پیش از پارسی چون تپه زاغه، تپه سیلک و زیگورات چغازنبیل، است. بعد از آن تمدن ماد در هگمتانه و سپس با ورود آریاییها دوره پارسی شروع می شود که از نظر استاد پیرنیا ویژگی های زیر را دارد:
ویژگی معماری پارسی:
_ ساختمان سازی بر روی سکو
_ درون گرایی ( به ویژه در تخت جمشید و شوش)
_ ارتباط دادن فضاهای فرعی (همچون آشپزخانه) با راههای پنهانی به ساختمان اصلی
_ پی سازی با سنگ لاشه
_ نماسازی بیرونی با سنگ تراش و نماسازی درونی با کاشی لعابدار
_ بهره گیری از پایه ستون و سرستون (آرایش سرستون با جزییات)
بنا های به جای مانده از سبک پارسی: پاسارگاد، آرمگاه کوروش، کاخ شوش، تخت جمشید و آرامگاه های نقش رستم
سبک پارتی
شیوه پارتی، پس از حمله اسکندر به ایران پدیدار شد و در دوره اشکانی، ساسانی، صدر اسلام و در برخی جاها حتی بعد اسلام تا سده ی سوم و چهارم هجری دنبال شده است؛ از نظر استاد پیرنیا ویژگی های زیر مختص سبک پارتی است:
ویژگی معماری پارتی:
_ گوناگونی در طرح ها و بهره گیری از فضاهای مختلف
_ جفت سازی در نیایشگاها و کاخ های پذیرایی
_ پادجفت سازی در کاخ های مسکونی و خانه ها
_ درونگرایی با بهره گیری از میانسرا (حیاط )
_ شکوه و عظمت دادن به ساختمان با بلند ساختن آنها
_ بهره گیری از سقف های خمیده و گنبدی
_ پی سازی با سنگ لاشه
_ گوشه سازی چوبی
_ گچ بری با خطوط شکسته و خمیده
_ بهره گیری از کنگره و کوردرها (نمای از پنجره) در نمای ساختمان
بناهای به جای مانده از سبک پارتی: نیایشگاه آناهیتا در کنگاور، کاخ الحضر، مجموعه نسا، کاخ آشور، کوه خواجه، بازه هور، آتشکده فیروز آباد، تاق کسری، بیشابور، کاخ سروستان، کاخ قصر شیرین
سبک خراسانی
از شش شیوه معماری ایران، دو شیوه پارسی و پارتی از پیش از اسلام و چهار شیوه خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی بعد از اسلام هستند. شیوه خراسانی، در سده نخست هجری شروع و تا سده چهارم هجری ادامه یافت. آنچه درباره فرهنگ این زمان پیداست، این است که دگرگونی های فرهنگی، بیشتر در خراسان رخ می دهد و از آنجا به شهرهای چون دامغان و یزد و... رسیده است که ویژگی ها معماری آن از دیدگاه استاد پیرنیا موارد زیر است:
ویژگی معماری خراسانی:
_ الگو گرفتن از باورهای اسلامی بنابراین ساختمانها مردم وارتر شدند
_ از لحاظ فن ساختمان سازی یا همان نیارش، معماری شیوه خراسانی با شیوه پارتی تفاوتی نکرد.
_ ساختمایه و یا همان مصالح بوم آورد بوده است، یعنی آن را از خود محل ساخت، بدست می آوردند؛ برای نمونه مسجد جامع فهرج، دیواره های چینه ای از گِل فهرج و ستون ها از خشت است.
_ یکی از نمونه های ساختمان سازی که در شیوه خراسانی پدیدار شد و در معماری ایران همواره جایگاه ارجمندی داشته و دارد، مسجد است.
بناهای بجای مانده از سبک خراسانی: مسجد مدینه، مسجد جامع فهرج، تاریخانه دامغان، مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع اردستان، مسجد جامع نایین، مسچد جامع نیریز
سبک رازی
شیوه رازی، چهارمین شیوه معماری ایران است که از زمان آل زیار شروع و در زمان آل بویه، سلجوقی، اتابکان و خوارزمشاهیان ادامه پیدا می کند؛در این سبک همه ویژگی های خوب شیوه های پیشین را به بهترین گونه دارا است؛ در واقع در این سبک نغز کاری سبک پارسی، شکوه سبک پارتی و ریزه کاری شیوه خراسانی باهم پدیدار می شود. آغاز سبک رازی گرچه از شمال ایران بوده اما در شهر ری پا گرفته و بهترین ساختمان ها در آن ساخته شده اند اما متاسفانه در پی غارت محمود غزنوی از میان رفته اند.
ویژگی معماری رازی:
_ در شیوه رازی ساختمان های با کارکرد های گوناگون پدید آمدند، مانند آرامگاهای برجی.
_ در این شیوه برخی مسجدهای داری شبستان ستوندار، به چهار ایوانی تبدیل شد.(ایوان یکی از فضاهای بود که پیش از اسلام در معماری ایران ساخته شده بود و در این دوره مجدد بکار گرفته شد)
_ ساخت تاق و گنبد بسیار پیشرفت می کند.
_ گونه های نگاره با خطوط شکسته و مستقیم که بیشتر با آجر کار شده است.، در این دوره یافت می شود.
_ گونه گچ بری در شیوه رازی با نغزکاری بسیار بکار رفته است.
بناهای بجای مانده از سبک رازی: مقبره امیر اسماعیل سامانی، گنبد قابوس، برج های خرقان، مسج جامع اصفهان، رباط شرف، مسجد جامع زواره، مسجد جامع اردستان، گنبد سرخه مراغه
سبک آذری
شیوه آذری دارای دو دوره است، دوره نخست از زمان هولاگو و پایتخت شدن مراغه و دوره دوم آن از زمان تیمور و پایتختی سمرقند آغاز می شود. در آن زمان نیاز به ساخت و ساختمان های گوناگون بود که باید هرچه زودتر آمادهه می شدند. از همین رو در روند ساختمان سازی شتاب گرفتند، پس به بهره گیری از عناصر یکسان روی آوردند ( مانند کاربندی در سازه).
ویژگی معماری آذری:
_ بهره گیری بیشتر از هندسه در طراحی معماری
_ ساختمان هایی با اندازه های بسیار بزرگ ساخته شد که در شیوه پیشین مانند نداشت، همچون گنبد سلطانیه
_ در شیوه رازی، آجرکاری نما همراه با سفت کاری انجام می شد اما در شیوه آذری، نخست ساختمان با خشت یا آجر و سنگ بدون نما سفت کاری، سپس نماسازی به آن افزوده می شده است. (در واقع نماسازی از خود بنا جدا بوده است)
_ کم کم از کاربرد آجر کاسته و جای آن را کاشی (سفال لعابدار) گرفت.
_ بکار گرفتن از کاشی تراش یا مُعرق و کاشی هفت رنگ
بناهای بجای مانده از سبک آذری: مقبره سلطانیه، مسجد علیشاه تبریز، مسجد جامع ورامین، مسجد جامع یزد، خانقاه شیخ عبدالصمد نطنز، مسجد گوهر شاد، مسجد غیاثیه خرگرد، مسجد میرچخماق، مسجد بی بی خانم سمرقند، گور امیر سمرقند، مسجد کبود تبریز
سبک اصفهانی
معماری بومی آذربایجان پدید آوردنده ی سه شیوه، رازی، آذری و اصفهانی بوده است؛ پس خاستگاه این شیوه شهر اصفهان نبوده ولی در آنجا رشد و بهترین ساختمان ها در آنجا رشد کرده است. از دیدگاه استاد پیرنیا شیوه ی اصفهانی آخرین معماری شیوه معماری ایران است که در نوشته های غربی به شیوه صفوی، افشاری و زند... قاجار نامیده شده اند. در نهایت استاد پیرنیا ویژگی های این سبک را چنین بررسی می نماید:
ویژگی معماری اصفهانی:
_ ساده شدن طرح ها در بیشتر ساختمان ها، فضاها یا چهار پهلو هستند (مریع) یا مستطیل.
_ در شیوه آذری با بکارگیری یک هندسه قوی، طرح های پیچیده ای ساخته شدند اما در شیوه اصفهانی، هندسه ساده و شکل و خط های شکسته بیشتر بکار رفت.
_ پیش آمدگی و پس رفتگی در ساختمان کمتر شده، ولی از این شیوه به بعد ساخت گوشه های پخ در ساختمان رایج تر شد.
_ سادگی طرح در بناها هم آشکار می شود.
_ کیفیت ساختمان سازی اُفت می کند.
بناهای بجای مانده از سبک اصفهانی: مسجد امام اصفهان، مسجد شیخ لطف الله، مدرسه خان شیراز، مجموعه گنجعلی خان، مسجد حکیم، چهلستون، هشت بهشت، مدرسه چهار باغ اصفهان، مدرسه امام سلطانی، مدرسه آقا برزگ کاشان.
منبع: کتاب سبک شناسی معماری ایران ؛ تالیف: دکتر محمد کریم پیرنیا ؛ تدوین: دکتر غلامحسین معماریان
نویسنده: زهرا سادات حسینی ؛ تحریریه چیدانه