محمد کشاورز نویسنده و برگزیده جایزه ادبی جلالآل احمد در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سوال که چرا کتابها و ادبیات در ایران کماکان نتوانسته راه به بازار جهانی پیدا کند، عنوان داشت: به نظر من ادبیات ایران چیزی از ادبیات دنیا کم ندارد. من در زمینه داستان کوتاه با قاطعیت میگویم که داستان کوتاه معاصر ایران از دنیا کمتر نیست، صاحب نویسندگان خوبی است که حرف های جدی برای زدن دارند اما مساله اینجاست که ادبیات ما از بازار جهانی عرضه جدا شده است.
وی ادامه داد: من برای مدتی فکر میکردم این اتفاق به خاطر محدودیت جغرافیایی زبان فارسی است ولی دیدم که مساله این نیست. زبان فارسی بدتر از زبان مغولی و یا برخی ربانهای آفریقایی نیست که آثار نویسندگانش به سی زبان دیگر ترجمه میشوند.
کشاورز افزود: بسیاری از دوستان نویسنده ما مهاجرت کردهاند که از قضا نویسندهای شاخص هستند و میتوانند آن را در بازار جهانی معرفی کنند اما آنها به ادبیات ایران کم لطفی کردهاند و در مصاحبهها و مراودههایشان آن طور که باید ادبیات ایران را معرفی نکردهاند. مثلا در ستونهای مطبوعاتیشان درباره ادبیات ایران آن طور که باید و شاید ننوشتهاند.
این نویسنده در عین حال افزود: در کشور ما سیستمی مثل رایزنیهای فرهنگی وجود دارد که آن طور که شایسته است فعال نیست و ادبیات ایران را معرفی نمیکند. لااقل من من کمتر دیدم که اینچنین فعالیتی داشته باشند و آنچه هست بیشتر در حد رفع تکلیف است.
کشاورز در ادامه به موضوع مساله آثار ترجمه شده در ادبیات ایران اشاره کرد و گفت: آثاری از ادبیات ایران به انگلیسی و فرانسه ترجمه شده اما انتخاب آنها گاه خیلی انتخابهای حسابشدهای نبوده است. انتخابی نبوده که بتواند بُرد داشته باشد. منظورم این است که نویسندگان ما گاه به زبانی مینویسند که ارجاعات برون متنی زیاد دارد و در ترجمه این موارد لحاظ نمیشود و حاصلش متنی میشود که جذابیت ندارد و مخاطب انگلیسی زبان با آن ارتباط نمیگیرد و جذبش نمیشود. مثلا خودم در آلمان دیدم که هزار نسخه از یک رمان مشهور فارسی ترجمه و منتشر شده و به همین دلیل نسخههای زیادی از آن فروش نرفته است.
کشاورز در ادامه با اشاره به اینکه در مواجهه با ادبیات ایران نباید دنبال سبک خاصی بود، گفت: در این صدسال گذشته بر عمر داستان ایرانی خیلی که زرنگ بوده باشیم، توانستهایم خودمان را به جایی برسانیم که در داستان کوتاه همتراز جهان شویم ولی در رمان نه. ساختار رمان مسخر جامعه صنعتیتر است که ما از آن عقبیم. داستان نویسندگان ایران برخواسته از فرهنگ ماست و همین مساله برای نویسنده و مخاطب غربی جذاب است. این اثر اگر خوب ترجمه شود. و اگر برایش در مطبوعات و رسانههای خارجی لابی شود تا معرفی شود آن وقت میشود برایش کار اقتصادی تدارک دید و به استقبال از آن امید داشت.