عاشورا عقبه انتظار

«سنگینی بار انتظار بر پشت ما، سنگینی یک سال و دو سال نیست، سنگینی یک قرن و دو قرن نیست. حتی از زمان تودیع یازدهمین خورشید نیست.

عاشورا عقبه انتظار

«سنگینی بار انتظار بر پشت ما، سنگینی یک سال و دو سال نیست، سنگینی یک قرن و دو قرن نیست. حتی از زمان تودیع یازدهمین خورشید نیست.

تاریخ انتظار و شکیبایی ما به آن ظلم که در عاشورا بر ما رفته است، برمی گردد به آن تیرها که از کمان قساوت برخاست و بر گلوی مظلومیت نشست، به آن سم اسبهای کفر که ابدان مطهر توحید را مشبک کرد، به آن جنایتی که دست و پای مردانگی را برید.

از آن زمان تاکنون ما به آب حیاتِ انتظار زنده ایم، انتظار ظهور منتقمِ خون حسین.»[1]

مقدمه

خداوند انسان را آفریده تا او را به مقام خلیفة اللهی و کمال نهایی خویش برساند.

دست یابی به این کمال در پرتو دین و قانون خداوند میسّر است و خداوند، با ارسال رسولان و فرستادن کتاب های آسمانی، انسان را به آن رهنمون می سازد. این انسان است که باید خویشتن را در معرض دین و قانون خدا قرار دهد و از هدایتهای الهی بهره مند گردد؛ زندگی خود را بر پایه دین خدا بنا کند و با عمل به دستورهای آن به تدریج تعالی و تکامل یابد.

برنامه و نقشه خداوند برای سعادت انسان و اجتماع، حاکمیت توحید و عدل بر گستره گیتی است که در آیات بسیاری از قرآن کریم تبیین شده است.[2]

این برنامه الهی چیزی نیست که برخلاف مسیر و مجرای علل و اسباب طبیعی و با زور و اجبار بخواهد عملی شود، بلکه مقدمات و شرایطی لازم دارد؛ از آن جمله است:

1- وجود طرح و برنامه عادلانه کامل که قابلیت اجرا در هر زمان و مکانی را داشته و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد،

2- وجود رهبر و پیشوایی شایسته و بزرگ که شایستگی رهبری همه جانبه را داشته باشد،

3- وجود یاران همکار و همفکر و پایدار،

4- وجود توده های مردمی آگاه و برخوردار از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری.

بدیهی است که این مقدمات و شرایط در گذر زمان تحقق خواهد یافت و آرمان حاکمیت جهانی توحید و عدالت را عملی خواهد ساخت. برای تحقق عینی این طرح و نقشه الهی در علم ازلی خداوند چهار حادثه بزرگ در عالم تعبیر شده است که هر کدام نقشی ویژه در این زمینه ایفا می کنند و مقدمات و شرایط لازم را برای آن امر عظیم الهی فراهم می سازد. آن حوادث چهارگانه عبارتند از: بعثت، غدیر، عاشورا و ظهور حضرت مهدی(عج).

بعثت انبیا

بنای خداوند تعالی از اوّل بر این بود که برای سعادت بشر طرحی جهانی دراندازد و توحید و عدالت را در سراسر عالم حاکم کند. نقشه این بود که در جهان یک حکومت و قانون حاکم باشد و همه تحت آن حکومت و قانون با صلح و صفا زندگی کنند. رفاه و امنیت و آرامش در همه جا برقرار و زندگی برای همه زیبا و با طراوت باشد. ولی موانعی در سر راه این برنامه وجود داشت و طبیعی است که برای تحقق آن بایستی موانع برطرف گردد.

یکی از موانع، مبتدی بودن بشر است؛ از آن جایی که بشر مبتدی و در آغاز راه بود، باید در کلاس انبیا حضور می یافت، از تعالیم آنان بهره مند می گردید و در گذر زمان رشد و تعالی می یافت. از این رو خداوند، طرح حاکمیت جهانی توحید و عدل و تبیین برنامه عادلانه و کامل و قابل اجرا در همه اعصار و امصار را در قالب بعثت پیامبران به اجرا درآورد.

پیامبران الهی یکی پس از دیگری آمدند و قانون خداوند را به گوش بشر رساندند و در راه ایفای رسالت خویش تلاشهای فراوان کردند، شکنجه ها دیدند، تهدیدها، تبعیدها و تمسخرها را به جان خریدند و آنچه در توان داشتند در طبق اخلاص نهادند و بشر مبتدی را به پیش بردند و حتی جمع کثیری از آنان به شهادت رسیدند.

برخی از آیات که به تبیین این برنامه الهی پرداخته اند عبارتند از:

1- کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکتابَ بالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیَما اخْتَلَفُوا فیهِ. (بقره: 213)

2- وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمةٍ رَسولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ. (نحل: 36)

3- لَقدْ أَرْسلْنا رُسلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ الناسُ بالْقِسْطِ. (حدید: 25)

بشر به مرور زمان در پرتو تعالیم پیامبران رشد و تعالی پیدا کرد و به مرحله ای رسید که بتواند مواریث فرهنگی خود را حفظ کند. از این رو، بعثت پیامبران با ظهور حضرت محمد بن عبداللَّه(ص) و نزول قرآن کریم خاتمه یافت؛ آخرین و کامل ترین دین و کتاب آسمانی به بشر عرضه شد و به این ترتیب قانون عادلانه کامل و قابل اجرا در همه زمانها و مکانها و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی در اختیار بشر قرار گرفت.

رسالت پیغمبر اکرم(ص) چنان گسترده بود که در طول تاریخ بعد از او پیامبری از جانب خداوند برانگیخته نشد و در عرصه گیتی و همزمان با نبوت او کسی دیگر به پیامبری نرسید. به همین جهت، نه تنها او از انبیای اولوالعزم به شمار می آید، بلکه خاتم المرسلین و پایان بخش جریان نبوت و رسالت است و تمام ادله ای که بر خاتمیت آن حضرت دلالت دارند، بر جهانی بودن رسالت آن حضرت نیز دلالت خواهند داشت.[3]

قضیه با ختم نبوت فیصله نیافت؛ زیرا بر اساس علل و اسباب طبیعی هنوز وقت آن نرسیده بود که نقشه نهایی خداوند برای تحقق آرمان حاکمیت جهانی توحید و عدالت عملی شود.

غدیر

بعثت برای راه نشان دادن به بشر و ارایه برنامه و نقشه سعادت و قانون عادلانه و کامل و قابل اجرا در همه زمانها و مکانها و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی بشر است که با ظهور رسول خدا(ص) و نزول قرآن کریم به کامل ترین حد خود رسید.

برای تداوم بعثت و رسالت می بایست سیستمی از جانب خداوند طراحی می شد که پس از ارایه آخرین و کامل ترین دین، بتواند مجاهدتها و تلاشهای همه انبیا را به ثمر بنشاند و راه آنها را تداوم بخشد.

این سیستم عبارت بود از «ولایت امیرمؤمنان علی بن ابیطالب و فرزندان طاهرینش(ع)».

پیغمبر اکرم(ص) از جانب خداوند مأمور بود که مقدمات لازم برای طرح این سیستم الهی را فراهم سازد؛ از این رو، آن حضرت از آغازین لحظات رسالت خویش تا زمانی که از این عالم رخت بربست و در جوار ملکوت آرمید، در ایفای این مأموریت کوشید و سرانجام، طراحی این سیستم الهی در جریان غدیر خم نهایی شد و خطاب رسید که:

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بلَّغْتَ رِسالَتَهُ. (مائده: 67)

و رسول اکرم(ص) پیام الهی را به مردم رساند و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ»[4] و مردم نیز ولایت او را پذیرفتند و بدینوسیله دین الهی به کمال نهایی خود رسید و مورد رضایت خداوند قرار گرفت؛ چنان که فرمود:

«الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ اْلإِسْلامَ دینًا.» (مائده: 3)

اگر غدیر نبود بعثت، ابتر می ماند و ثمر نمی داد؛ غدیر، خط نشانی است که در آخرین قطعه از تاریخ بشر (آخرالزمان) از جانب خداوند برتر کشیده شده است تا بشر را برای رسیدن به تعالی و تکامل نهایی خود آماده سازد. رسول خدا(ص) از جانب خداوند این خط سیر را برای مردم به خوبی تبیین فرمود و همه سلسله ای که یکی پس از دیگری قرار خواهند گرفت و راه او را تداوم خواهند بخشید به مردم معرفی کرد.

بنابراین، غدیر در راستای بعثت و معرفی قانون کامل و جهانی، سیستم مدیریت جامعه به وسیله رهبران شایسته را معرفی کرده و تحقق عینی آرمان حاکمیت جهانی اسلام و گسترش توحید و عدل در عالم به دست باکفایت آخرین وصیّ پیغمبر خاتم، حضرت حجت بن الحسن العسکری(عج) را به خوبی تبیین فرموده است.

عاشورا

حادثه دیگری که پس از بعثت و غدیر در علم ازلی خداوند برای تحقق امر عظیم حاکمیت توحید و عدل در گستره گیتی، در عالم تعبیه شده است، حادثه عاشورای حسینی است.

قضیه امام حسین(ع) و واقعه عاشورا از اموری است که همچون بعثت و غدیر از جانب خود خداوند تعالی روی آن سرمایه گذاری شده است. حتی اوّلین روضه مصیبت آن حضرت را خود توسط حضرت جبرئیل(ع) بر حضرت آدم(ع) خوانده و او بر سیدالشهدا(ع) و عاشورا گریسته و اشک ریخته است.[5]

بسیاری از انبیای دیگر در مصیبت امام حسین(ع) و عاشورا گریسته اند؛ حضرت ابراهیم(ع) بر حسین(ع) گریه و زاری کرد.[6] حضرت زکریا(ع) بر امام حسین(ع) گریه و نوحه سرایی کرد.[7]

حضرت اسماعیل(ع)، حضرت سلیمان(ع) و حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) بر قاتلان امام حسین(ع) نفرین کرده اند.[8] خبر شهادت سالار شهیدان سیصد سال قبل از بعثت رسول خدا(ص) در اخبار نصرانی آمده که در یکی از کنیسه های مسیحیت نوشته است:

«ایَرجُوا مَعْشَرٌ قَتَلُوا حُسَیْناً

شَفاعَةَ جَدِّهِ یَومَ الْحِسابِ»[9]

آیا گروهی که حسین(ع) را کشتند شفاعت جدّش را در قیامت امید دارند؟

حضرت جبرئیل(ع) نیز بر حسین(ع) گریسته است.[10]

رسول خدا(ص) حتی قبل از تولد امام حسین(ع)، از حوادث و وقایع عاشورا و مصایب آن خبر داده است و خود نیز بر آن گریسته است.

امّت اسلامی پس از رحلت رسول اکرم(ص)، تمام توصیه های آن حضرت را در ولایت و رهبری جامعه نادیده گرفت و به انحراف و ارتجاع گرایید. انحراف از مسیر ولایت و رهبری پس از پنجاه سال از رحلت پیامبر(ص) به اوج خود رسید و چنانچه ادامه می یافت دیگر نه از تاک، نشان بود و نه از تاک نشان.

از این رو، رسول خدا(ص) در زمان حیات خود نه تنها بر غدیر پای فشرد، بلکه در مناسبت های مختلف از آینده خبر داد و با سخنان و سیره عملی خود اذهان مردم را آماده می کرد.

در میان همه تأکیدها و سرمایه گذاریهای آن حضرت درباره اسلام و مسائل مورد نیاز مردم و جامعه، در مورد امام حسین(ع) و حادثه عاشورا نیز فراوان سرمایه گذاری کرد؛ به گونه ای که حتی پس از پنجاه سال برخی از مردم آزاده با استناد به سخنان و سیره نبوی به دفاع از امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) می پرداختند.

امامان معصوم(ع) نیز به اتفاق نسبت به امام حسین(ع) و عاشورا و عزاداری بر سالار شهیدان فراوان تأکید کرده اند و به احیای آن فرمان داده اند.

انتظار و ظهور مهدی موعود(عج)

حادثه دیگری که در علم ازلی خداوند برای تحقق حاکمیت جهانی توحید و عدالت در عالم تعبیه شده است، قضیه ظهور و قیام جهانی حضرت مهدی(عج) است که بر اساس آن مؤمنان به انتظار فرج آن حضرت مأمور شده اند.

همه برنامه های الهی از بعثت و غدیر و عاشورا و انتظار برای تحقق امر عظیم حاکمیت جهانی توحید و عدل توسط قائم آل محمد(ص) است. از این رو، همان گونه که خداوند تعالی درباره بعثت و غدیر و عاشورا زمینه چینی کرد، اذهان بشر را درباره ظهور حضرت مهدی(عج) و انتظار فرجش نیز آماده کرده است.

این گونه نیست که دنیا همیشه به کام دشمنان باشد و صالحان و مردمان خوب از مواهب آن محروم باشند، بلکه سرانجام، اوضاع تغییر خواهد کرد و بشر طعم خوش زندگی را به کام خویش خواهد چشید، بهار زندگی خود را به رأی العین باور خواهد کرد و روزگارش طراوت خواهد گرفت و خوشبختی را در آغوش خواهد کشید. به تعبیر امیرمؤمنان (ع) که فرمود: «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنیا عَلَیْنا بَعْدَ شِماسِها عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلی وَلَدِها».[11] دنیا پس از سرکشی، به ما روی می کند، چونان شتر مادّه بدخو که به بچه خود مهربان گردد.

حضرت مهدی(عج)، بهار زندگی انسان ها و طراوت روزگاران است: «السَّلامُ عَلی رَبیعِ الانامِ وَ نَضْرَةِ الایّامِ»؛[12] ادیان آسمانی ظهورش را بشارت داده اند. قرآن کریم نیز در برخی از آیاتی که آینده جهان را به تصویر کشیده و قسط و عدل، امنیت و آرامش و تمدن عظیم و حکومت صالحان را بشارت داده، ظهور حضرت مهدی(عج) را نوید داده است. آیات زیر از آن جمله اند:

- «وَعدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فی اْلأَرْض کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لُیمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئًا.» (نور: 55)

- «وَ نُریدُ أَن نمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْض وَ نجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ.» (قصص: 5)

- «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.» (توبه: 33)

- «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بعْدِ الذِّکرِ أَنَّ اْلأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ.» (انبیاء: 105)

- «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقًا.» (اسراء: 81)

روایاتی که در تفسیر این گونه آیات وارد شده است، زمان تحقق این بشارت های الهی را هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) دانسته اند، به عنوان نمونه، امام باقر(ع) در تفسیر آیه 33 سوره توبه فرمود:

این آیه مبارکه به هنگام خروج مهدی آل محمد(ص) تحقق می یابد. دیگر احدی در روی زمین باقی نمی ماند جز اینکه به رسالت محمد(ص) اعتراف می کند.[13]

ابوبصیر گوید: از امام صادق(ع) درباره آیه شریفه پرسیدم، در جواب فرمود: «به خدا سوگند هنوز موقع تأویل این آیه نرسیده است». عرض کردم: قربانت گردم چه وقت موقع آن می رسد؟ فرمود:

هنگامی که حضرت قائم(عج) قیام کند، موقع تأویل این آیه فرامی رسد؛ چون حضرت قائم(عج) قیام کند هر کافر و مشرکی، ظهور او را ناخوش دارد؛ زیرا اگر کافر یا مشرک در دل سنگی پنهان شود آن سنگ صدا می زند: ای مؤمن! کافر یا مشرکی در دل من پنهان شده است بیا و او را به قتل برسان! و خداوند او را بیرون می آورد و یاران حضرت قائم(عج) او را به قتل می رسانند.[14]

در کتاب «عقد الدرر»، از حذیفة بن یمان روایت کرده است که گفت: روزی رسول خدا(ص) برای ما خطبه خواند و آنچه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد برای ما بیان نمود، بعد از آن فرمود: اگر از عمر دنیا بیشتر از یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را طولانی می کند تا مردی از فرزندان مرا برانگیزاند که نام او نام من است.

سلمان برخاست و گفت: یا رسول اللَّه! از کدام فرزند تو به دنیا خواهد آمد؟ فرمود: از این فرزندم و دست خود را به حسین(ع) زد.[15]

با توجه به بشارت های الهی و رهنمودهای پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع)، مردم همواره ظهور قائم به عدل و داد را انتظار می کشیدند و درباره آن پرس وجو می کردند، تا شاید او را بیابند و در التزام رکاب او باشند و یاری اش کنند. به عنوان نمونه «حَکَم بن ابی نعیم» روایت کرده، می گوید:

در مدینه خدمت امام باقر(ع) رسیدم و عرض کردم: من بین رکن و مقام (خانه کعبه) نذر کرده و به عهده گرفته ام که اگر شما را ملاقات کنم، از مدینه بیرون نروم تا زمانی که بدانم شما قائم آل محمد هستی یا نه. حضرت هیچ پاسخی به من نفرمود. من سی روز در مدینه بودم، سپس در بین راهی به من برخورد و فرمود: ای حکم! تو هنوز اینجایی؟ گفتم: آری، من نذری که کرده ام به شما عرض کردم و شما مرا امر و نهی نکرده و پاسخی نفرمودی. فرمود: فردا صبح زود منزل من بیا. فردا خدمتش رفتم، فرمود: مطلبت را بپرس. عرض کردم: من بین رکن و مقام نذر کرده و روزه و صدقه ای برای خدا به عهده گرفته ام که اگر شما را ملاقات کردم از مدینه بیرون نروم، جز آنکه بدانم شما قائم آل محمد(ص) هستی یا نه؟ اگر شما هستی ملازم خدمتت باشم و اگر نیستی، در روی زمین بگردم و در طلب معاش برآیم. فرمود: ای حکم! همه ما قائم به امر خدا هستیم. عرض کردم: شما مهدی هستی؟ فرمود: همه ما به سوی خدا هدایت می کنیم. عرض کردم: شما صاحب شمشیر هستید؟ فرمود: همه ما صاحب شمشیر و وراث شمشیریم (شمشیر پیغمبر به ما ارث رسیده و همراه ماست). عرض کردم: شما هستی آن کسی که دشمنان خدا را می کشی و دوستان خدا به وسیله شما عزیز می شوند و دین خدا آشکار می گردد؟ فرمود: ای حکم! چگونه من او باشم، در صورتی که به چهل و پنج سالگی رسیده ام؟ و حال آنکه صاحب این امر (که تو از آن می پرسی) از من به دوران شیرخوارگی نزدیک تر و هنگام سواری چالاک تر است.[16]

جایگاه عاشورا و انتظار

حوادث چهارگانه یاد شده به گونه ای در عالم تعبیه شده است که اگر یکی از حلقات آن مفقود گردد، تحقق امر عظیم حاکمیت جهانی توحید و عدل در گستره گیتی دچار مشکل می شد.

بشر تا مسیر از بعثت تا ظهور را نپیماید و از تعالیم انبیا و اوصیا و امامان معصوم(ع) بهره مند نگردد و در گذر زمان به رشد و تعالی مطلوب نرسد هرگز نخواهد توانست بار گرانسنگ عدالت جهانی مهدوی را بر گرده خویش تحمل کند.

در میان حلقات یاد شده، عاشورا و انتظار پیوندی دیرین و مستحکم دارند و از اهمیتی دو چندان برخوردارند؛ چرا که اگر عاشورا نمی بود تمام تلاشها و مجاهدتهای پیامبران الهی بی نتیجه می ماند و از دین و دیانت نام و نشانی به جای نمی ماند؛ و اگر انتظار نمی بود چشمه غدیر می خشکید.

عاشورا، رمز قیام و به پا خاستن شیعه برضد ظلم و ستم است و انتظار، رمز بقا و استمرار آن. عاشورا، حلقه اتصال بعثت و غدیر است به ظهور مهدی آل محمد(ص)، و انتظار، تداوم عاشورا، غدیر و بعثت. و این دو به منزله دو بال برای پرواز شیعه است به سوی کمال مطلوب و آمال و آرزوی دیرین بشر.

عاشورا، عقبه انتظار

عاشورا دریچه ای است به انتظار و انتظار تجلّی آرزوها و آمال کربلا. به بیان دیگر انتظار، همان عاشورا و کربلا است در گستره زمین و در مقطعی دیگر از تاریخ. بدون عاشورا و کربلا، انتظار مفهومی ندارد و انتظار ثمره عاشورا و کربلا است.

مگر می توان بی عاشورا، انتظاری دیگر داشت؟ انتظار بی عاشورا، انتظار بی پشتوانه است.

قیام و نهضت جهانی حضرت مهدی(عج) برای آمال بشر، پشتوانه و عقبه ای می خواهد به استحکام عاشورا و کربلا، تا در هیچ شرایطی به سردی و خاموشی نگراید.[17] چنان که رسول خدا(ص) فرمود:

«انَّ لِقتْلِ الْحسَیْنِ حرارَةً فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ لا تَبْرُدُ ابَداً».[18]

همانا برای شهادت حسین(ع) گرمی و حرارتی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.

سیدالشهدا (ع) نیز به فرزندش امام سجاد(ع) فرمود:

«یا وَلَدی! یا علِیُّ! وَاللَّهِ لا یَسکُنُ دَمی حَتّی یَبْعَثَ اللَّهُ الْمَهدِیَّ فَیَقْتُلُ عَلی دَمی مِنَ المُنافِقینَ الْکفَرَةِ الْفسَقَةِ سبْعینَ الْفاً»[19]

فرزندم! علی! به خدا سوگند خون من آرام نمی گیرد تا خداوند مهدی(عج) را برانگیزاند و بر خون من هفتاد هزار نفر از مردمان منافق کافر و نافرمان را بکشد.

در صبح روز عاشورا نیز چند ساعت مانده به شهادت یاران خود در خطبه ای وحی گونه، به آینده و تحولات آینده پرداخت و ره آورد خونهای اصحاب و یارانش در کربلا را تحلیل کرده، بشارت داد:

«فَابْشِرُوا فَوَاللَّهِ لَئِن قَتَلُونا فَانّا نَرِدُ عَلی نَبِیِّنا ثُمَّ امْکُثُ ما شاءَ اللَّه فاکُونُ اوَّلَ مَنْ تَنْشَقُّ الْارْضُ مِنْهُ...»[20]

بشارت باد بر شما! به خدا سوگند اگر ما را بکشند (خون های ما هدر نمی رود و ما) بر پیامبرمان وارد می شویم، زنده و جاودان می مانیم (من و شما دوباره زنده می شویم و دوران رجعت فراخواهد رسید) و من اول کسی خواهم بود که باز خواهم گشت (و حکومت عدل جهانی حضرت مهدی(عج) را تداوم خواهم بخشید).

امام باقر(ع) فرمود:

لَمّا قُتِلَ جَدِّیَ الحُسَینُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ ضجَّتِ الملائِکَةُ الَی اللَّه عزَّوَجَلَّ بِالْبُکاءِ وَالنَّحیبِ، وَ قالَوا: الهَنا وَ سَیِّدَنا اتَغْفَلُ عَمَّن قَتَلَ صَفْوَتَکَ وَابنَ صَفَوتِکَ، وَ خیَرَتَکَ من خَلقِکَ؟! فَاوحَی اللَّه عَزَّوجَلَّ الَیهِم: قَرُّوا مَلائِکَتی، فَوَعِزَّتی وَ جَلالی لَانْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَلَوْ بَعْدَ حینٍ. ثُمَّ کَشَفَ اللَّهُ عَزَّوجَلَّ عنِ الائِمةِ مِنْ وُلْدِ الْحسین(ع) لِلْمَلائِکَةِ، فَسُرَّتِ الْمَلائِکَةُ بِذلِکَ، فَاذاً احَدُهُم قائِمٌ یُصَلّی، فَقالَ اللَّه عزَّوَجَلَّ: بذلِکَ الْقائِمِ انْتَقِمُ مِنْهُمْ».[21]

هنگامی که جدم حسین(ع) به شهادت رسید، فرشتگان در درگاه خداوند به گریه و ضجه و ناله افتاده، گفتند: خدایا! تو درباره کسی که برگزیده تو و فرزند برگزیده ات را به قتل رسانده است، سکوت می کنی؟

ندا رسید: ای فرشتگانم! آرام باشید! به عزت و جلالم سوگند! از آنها انتقام خواهم گرفت، اگرچه مدتی از این جرم و جنایت گذشته باشد! سپس حجابها را نسبت به فرزندان امام حسین(ع) از برابرشان کنار زد که فرشتگان با دیدن امامان از نسل امام حسین(ع) بسیار شاد و خرسند شدند و در میان آنها یک نفر ایستاده و در حال نماز بود. ندا رسید: من به وسیله این قائم از آنها انتقام می گیرم.

حضرت مهدی(عج) به همراه اصحاب و یارانش با پشتوانه عاشورا و کربلا، با شعار «یا لَثاراتِ الحُسَین» به خونخواهی قیام خواهند کرد؛ شعاری که از ظهر عاشورا، از درونِ خاکِ خونین کربلا برخاست و در جام خورشید ریخت و به همه چیز رنگ خون زد. این شعار است که همه جا را کربلا کرده است و همه ماهها را محرم و همه روزها را عاشورا.[22]

امام صادق(ع) در وصف یاران حضرت مهدی(عج) فرمود:

«...رجالٌ کَانَّ قلُوبَهُم زُبرُ الحَدیدِ، لا یَشُوبُها شَکٌّ فی ذاتِ اللَّهِ...وَ هم من خشیَةِ اللَّه مُشفِقُونَ، یَدعُونَ بالشَّهادَةِ، وَ یتَمَنَّونَ ان یُقتَلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ، شِعارُهُم «یالَثاراتِ الحُسَینِ» اذا سارُوا یَسیرُ الرُّعبَ امامَهُمُ، مَسیرَةَ شَهرٍ، یَمشُونَ الَی المَولی ارسالًا، بهِم ینصُرُاللَّهُ امامَ الحَقِّ».[23]

آنان، مردانی اند پولاد دل، همه وجودشان یقین به خدا است...تنها از خدا می ترسند و فریاد «لا اله الا اللَّه»، و (اللَّه اکبر) آنان بلند است و همواره در آرزوی شهادت و کشته شدن در راه خدا هستند. شعار آنان «یالثارات الحسین: بیایید به طلب خون حسین و یاران حسین!» است. به هر سوی روی آورند، ترس از آنان، پیشاپیش در دل مردمان افتد (و تاب مقاومت از همه بگیرد). این خداجویان، دسته دسته، به سوی خداوند (یا امامِ) خویش روی می آورند و خدا، به دست آنان، امام حق را یاری می کند.

گذشته از موارد یاد شده شواهد دیگری بر پیوند دیرین و مستحکم عاشورا و انتظار و پشتوانه بودن عاشورا برای انتظار وجود دارد. برخی از این شواهد به طور فهرست وار عبارتند از:

- در دو قسمت از زیارت عاشورا، از خون خواهی حسین(ع) در رکاب حضرت مهدی(عج) سخن به میان آمده است:

«...انْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ امامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ(ص)»، «انْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثاری معَ امامٍ هُدًی ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِّ منْکُمْ»[24]

- امام باقر (ع) درباره روز عاشورا و یاد مهدی(عج) می فرماید:

در روز عاشورا یکدیگر را این گونه تعزیت دهید: «اعْظَمَ اللَّهُ اجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ وَ جَعَلْنا وَ ایَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الْامامِ الْمهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ(ص)».[25]

- بر اساس برخی روایات روز ظهور حضرت مهدی(عج)، روز عاشورا دانسته شده است.[26]

- کوفه، پایگاه مشترک حسین(ع) و مهدی(عج) است؛ امام حسین(ع) از مکه به سمت کوفه رفت و حضرت مهدی(عج) نیز از مکه به سوی کوفه خواهد رفت و مقرّ حکومت خود را در کوفه قرار خواهد داد؛[27] یعنی راه نیمه تمام سیدالشهدا(ع) را به پایان خواهد رساند.[28]

عاشورای مهدوی

برخی می پندارند وقتی حضرت مهدی(عج) ظهور کند کارش با معجزه و بدون ریختن هیچ خونی صورت خواهد گرفت. از این رو، دوران انتظار در نگاه آنان، هنگامه شکیب، دست روی دست گذاشتن و استراحت کردن است. در حالی که قضیه چنین نیست، بلکه در دوران آن حضرت، عاشورایی دیگر رخ خواهد داد و دوران انتظار، هنگامه تدارک جنگ و آمادگی و چشم به راه حسین دیگر نشستن است در کربلایی به وسعت جهان. بشیر نبّال می گوید: به خدمت امام باقر(ع) عرض کردم: مردم می گویند: مهدی که قیام کند، کارها خود به خود درست می شود و به اندازه یک حجامت، خون نمی ریزد. حضرت فرمود:

هرگز چنین نیست، به خدای جان آفرین سوگند اگر قرار بود کار، برای کسی، خود به خود درست شود، برای پیامبر(ص) درست می شد، با اینکه دندانش شکست و صورتش شکافت. هرگز چنین نیست که کار خود به خود درست شود. به خدای جان آفرین سوگند کار درست نخواهد شد تا اینکه ما و شما در عرق و خون غرق شویم. آن گاه دست بر پیشانی خود کشید.[29]

مفضّل بن عمر می گوید:

نام قائم(عج) در نزد امام صادق(ع) برده شد، من گفتم: امیدوارم که کار آن امام به آسانی انجام پذیرد. حضرت فرمود: چنین نخواهد شد مگر اینکه شما در عرق و خون غرق شوید (یعنی در آغاز رنج و زحمت و درگیری خواهد بود).[30]

بنابراین برای حضور در عاشورای مهدوی باید در دوران انتظار، آموزش های لازم را دید و خویشتن را به گونه ای تربیت کرد که لیاقت سربازی در التزام رکاب امام زمان(عج) را به دست آورد. از این رو، شایسته آن است که نهضت امام حسین(ع) الگو و سرمشق همه مهدی باوران باشد.

پیامبر اکرم(ص) می فرماید:

خوشا به حال منتظرانی که به حضور قائم برسند؛ آنان که پیش از قیام او نیز پیرو اویند، با دوست او عاشقانه دوست و موافق هستند و با دشمن او خصمانه دشمن و مخالفند.[31]

امام صادق(ع) می فرماید:

هر کس خوش دارد، در شمار اصحاب قائم باشد، باید در عصر انتظار، مظهر اخلاق نیک اسلامی باشد. چنین کسی اگر پیش از قیام قائم درگذرد پاداش او مانند کسانی باشد که قائم را درک کنند و به حضور او برسند. پس (در دینداری و تخلق به اخلاق اسلامی) بکوشید و در حال انتظار ظهور حق به سر برید. ای گروهی که رحمت خدا شامل حال شما است، این (کردار پاک و افکار تابناک) گوارایتان باد![32]

همان حضرت درباره ضرورت آمادگی نظامی در دوران انتظار عاشورای مهدوی فرمود:

باید هر یک از شما برای خروج قائم اسلحه تهیه کند، اگرچه یک تیر. چون وقتی خداوند ببیند کسی به نیت یاری مهدی اسلحه تهیه کرده است، امید است عمر او را دراز کند تا ظهور را درک کند و از یاوران مهدی باشد (یا برای این آمادگی، به ثواب درک ظهور برسد). [33]

تأثیر عاشورا در زمینه سازی ظهور

ظهور حضرت مهدی(عج) وتحقق حاکمیت جهانی اسلام و گسترش عدل و توحید در عالم، مقدمات و شرایطی دارد که بدون حصول آنها، این امر عظیم الهی تحقق نخواهد یافت.

از جمله آن شرایط، وجود توده های مردمی بیدار و آگاه و برخوردار از ایثار و فداکاری، شعور اجتماعی و فرهنگ متعالی در حدی مطلوب و ایده آل است. بایستی مردم دنیا به این حد مطلوب برسند و از لحاظ اخلاق و علم و آگاهی به رشد ایده آل دست یافته باشند و بسیج عمومی و جهانی بر ضد پلیدیها صورت گیرد. انگیزش جهانی به سمت پاکیها و خوبیها در آنان ایجاد شود.

در میان عوامل موثر در بیداری و آگاهی بخشی و انگیزش جهانی مردم، چیزی مؤثرتر از حادثه عاشورا وجود ندارد. قدرت تأثیرگذاری عاشورا در افکار عمومی مسلمانان، بلکه آزاد مردان جهان در طول تاریخ، از جمله امتیازات مهم این حماسه بزرگ است. به جرأت می توان گفت که این بعد از قیام عاشورا در طول تاریخ بی نظیر است.

عاشورا و سالار شهیدان همواره محور انگیزشها، قیامها و بیدارگریهای مردم بوده است و هر ساله برد بیشتری در بیداری و هدایت مردم دارد و مراسم عاشورا مهم ترین عامل گسترش اسلام در جهان شمرده می شود.

«ماربین» مورخ آلمانی می گوید:

«من معتقدم رمز بقا و پیشرفت اسلام و تکامل مسلمانان به سبب شهید شدن حسین(ع) و آن رویدادهای غم انگیز می باشد و یقین دارم که سیاست عاقلانه مسلمانان و اجرای برنامه های زندگی ساز آنان به واسطه عزاداری حسین(ع) بوده است.»[34]

همین نویسنده آلمانی می گوید:

«هیچ چیز مانند عزاداری حسین نتوانست بیداری سیاسی در مسلمانان ایجاد کند.»[35]

اخیراً کتابی در آمریکا با نام «نقشه ای برای جدایی مکاتب الهی» منتشر شده است که در آن گفت وگوی مفصلی با دکتر «مایکل برانت » یکی از معاونان سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) انجام شده است. در این گفت وگو با اشاره به جلسات سرّی مقامات سازمان سیا و نماینده سرویس اطلاعاتی انگلیس آمده است: «ما به این نتیجه رسیدیم که پیروزی انقلاب اسلامی ایران فقط نتیجه سیاستهای اشتباه شاه در مقابله با این انقلاب نبوده است، بلکه عوامل دیگری مانند استفاده از فرهنگ شهادت دخیل بوده که این فرهنگ از هزار و چهارصد سال پیش توسط نوه پیامبر اسلام (امام حسین(ع)) به وجود آمده و هر ساله با عزاداری در ایام محرم این فرهنگ ترویج می شود و گسترش می یابد.»

سپس برای مقابله با این فرهنگ می گوید:

«ما تصمیم گرفتیم با حمایت های مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزارکنندگان اصلی این گونه مراسم، عقاید و بنیانهای شیعه و فرهنگ شهادت را سست و متزلزل کنیم.»[36]

هر ساله با آمدن عاشورا، شوری دیگر در عالم برپا می گردد. خونهای آزادگان جهان به جوش می آید.

با الگوگیری از نهضت عاشورا و نقش آفرینان آن با یکدیگر متحد می شوند و بغض و کینه ستمگران و مستکبران را در دل می پرورانند و با رهبر ومقتدایشان همنوا می شوند.

تأثیر عاشورا در تحولات سیاسی اجتماعی پس از خود، به قیام توّابین، قیام مختار و مانند آن منحصر نمی شود، بلکه این قیام، حرکتی مستمر در طول تاریخ اسلام به راه انداخت که تاکنون هم در تحولات اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی مؤثر است.

تمام نهضتهای به حقّی که در جهان اسلام پس از شهادت امام حسین(ع) به وجود آمده، دست مایه اصلی اش یاد و خاطره قیام عاشورا بوده و خواهد بود. یکی از این نهضتها، انقلاب شکوهمند اسلامی ایران است که بدون تردید با الهام گیری از عاشورای سالار شهیدان صورت گرفته است و تا قیام و انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) نیز این تأثیرگذاری تداوم خواهد یافت و به تعبیر امام خمینی(ره): «واقعه عظیم عاشورا از 61 هجری تا خرداد 42 و از آن تا قیام عالمی بقیة اللَّه(عج) در هر مقطع، انقلاب ساز است.»[37]

براساس پاره ای از روایات می توان گفت که انقلاب اسلامی ایران که خود ثمره عاشورا و سیدالشهدا است، زمینه ساز ظهور حضرت مهدی(عج) و قیام و انقلاب جهانی آن حضرت است. رسول خدا(ص) فرمود:

یَخْرُجُ ناسٌ منَ الْمشْرِقِ فَیُوَطِّئُون لِلْمَهْدی سُلْطانَهُ.[38]

مردمی از شرق قیام می کنند و زمینه را برای انقلاب جهانی مهدی(عج) فراهم می سازند.

امام علی(ع) فرمود:

مردی از قم مردم را به سوی حق دعوت می کند و گروهی از مردم همانند پاره های آهنین هستند، دعوتش را لبیک می گویند. طوفانها نمی توانند آنها را بلغزانند. از جنگ خسته نمی شوند و ترسی به دل راه نمی دهند. فقط بر خداوند توکل می کنند و سرانجام پیروزی از آنِ پرهیزکاران خواهد بود.[39]

امام باقر (ع) نیز فرمود:

گویا می بینم که مردمی در شرق قیام کرده اند حق را طلب می کنند، ولی- سردمداران حکومت - حق را به آنها نمی دهند، پس از مدتی دوباره حق را می طلبند، این بار نیز- رژیم حاکم- از دادن حق به آنها امتناع می ورزند، ولی در این دفعه وقتی مردم اوضاع را چنین می بییند شمشیرهای خود را بر شانه ها می نهند، - سردمداران حکومت که خود را در برابر قیام گسترده ملت مشاهده می کنند و تاب مقاومت در خود نمی بینند- تسلیم خواسته های آنان می گردند، ولی این بار مردم نمی پذیرند- که دیگر خواستار تغییر رژیم هستند- تا بالاخره قیام می کنند - و رژیم حاکم را ساقط می نمایند و حکومتی براساس مبانی اسلامی تشکیل می دهند - و این حکومت را جز به صاحب شما- بقیة اللَّه الاعظم- تحویل نمی دهند، کشته های آنان شهیدند، آگاه باشید که اگر من شخصاً آن زمان را درک کنم، خود را برای صاحب این امر ابقا می کنم.»[40]

از این گونه روایات زمینه سازی انقلاب اسلامی ایران برای ظهور و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) استفاده می شود و بدون تردید این انقلاب از برکات و ثمرات عاشورای حسینی است.

اگر «عاشورا» پشتوانه انتظار قائم آل محمد(ص) است، پس در جهت تبیین حرکت عاشورا و نیز برگزاری هرچه باشکوه تر مراسم عاشورا و معرفی اسوه های جاویدان آن، باید تلاش دوچندان کرد.

رسانه های عمومی - به ویژه صدا و سیما- حوزه های علمیه و مراکز فرهنگی، نقشی حیاتی و اساسی در غنا بخشیدن به این فرهنگ دارند. حسین(ع) و یارانش الگوی منتظرانند. از این سو، باید در مبانی فکری و ویژگی های رفتاری و تربیتی آنان، درنگی شایسته کرد.[41]

پی نوشت ها

[1] خدا کند تـو بـیایی، سیدمهدی شجاعی، ص102.

[2] برخی از این آیات، تحت عنوان بعثت انبیاء خواهد آمد.

[3] ر. ک. به سوره‌های احزاب، آیه40، انبیاء‌، آیه‌107، سبأ، آیه28 و اعراف، آیه199.

[4] کافی، ج 1، ص295.

[5] ر. ک. بحارالانوار، ج44، ص245، حدیث 44.

[6] ر. ک. همان، ص225، حدیث6.

[7] ر. ک. همان، ص223، حدیث1.

[8] ر. ک. همان، ص243، حـدیث‌40‌؛ ص444، حـدیث41، 42 و 43‌.

[9] ر. ک. همان‌، ص224، حدیث3.

[10] ر. ک. همان، ص245، حدیث45.

[11] نهج البلاغه، حکمت209.

[12] ر. ک. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الزمان(عج).

[13] تفسیر مجمع البیان، ج5، ص38.

[14] بحارالانوار، ج51، ص60.

[15] عقد‌ الدرر‌، ص46، باب1؛ فرائد السمطین‌، ج2، ص325‌.

[16] اصول کافی، ج2، ترجمه سیدجواد مصطفوی، دفتر نشر و فـرهنگ اهل بیت(ع)، ص486- 487.

[17] ر. ک. عاشورا و انتظار(پیوندها، تحلیل‌ها، رهیافت‌ها)، پورسیدآقایی، مؤسسه انتشارات حضور، ص9- 10.

[18] مستدرک الوسائل، ج 10، ص 318.

[19] مناقب آل ابی طالب‌، ابن‌ شهر آشوب، چاپ علمیه قم، ج4، ص85.

[20] بحارالانوار، ج45، ص81.

[21] همان، ج51، ص28.

[22] ر. ک. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص316- 317.

[23] بحارالانوار، ج52، ص308.

[24] مـفاتیح الجـنان، زیـارت عاشورا.

[25] همان، در اعمال روز عاشورا‌ (خـداوند‌ اجـر مـا‌ و شما را در مصیبت حسین(ع) بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه‌ ولی‌اش، امام مهدی از آل محمد(ص)، طلب خون آن حضرت کـرده‌، بـه‌ خـون‌خواهی‌ او برخیزیم.)

[26] ر. ک. الغیبة، شیخ طوسی، ص274.

[27] ر. ک. بحارالانوار، ج52، ص225.

[28] ر. ک. عاشورا و انتظار، پورسـیدآقایی، ص24- 25.

[29] بـحارالانوار، ج52، ص358‌.

[30] ‌‌غیبت‌ نعمانی، ص284.

[31] بحارالانوار، ج52، ص130.

[32] همان، ص140.

[33] همان، ص366.

[34] عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها‌، پیامدها‌، سعید‌ داودی و مهدی رستم نژاد، ص 68، به نقل از فلسفه شهادت و عـزاداری حـسین بـن علی(ع)، ص109‌.

[35] همان، ص69.

[36] همان، ص69- 70.

[37] صحیفه نور، ج16، ص219.

[38] تداوم انقلاب اسلامی ایران‌ تـا انقلاب جهانی مهدی(عج)، محمدی‌ ری‌شهری، ص37، به نقل از کنزالعمال، حدیث3865.

[39] بحارالانوار، ج60، ص216.

[40] تداوم انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب جهانی مهدی(عج)، ص42- 43، بـه نـقل از کتاب الغیبة، ص145-146.

[41] ر. ک. عاشورا و انتظار، ص63‌- 65.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان