به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خبرآنلاین، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی و نائب رییس اتاق ایران و چین اما از منظر دیگری ماجرا را مورد بررسی قرار می دهد. او شفافیت را در بستری تاریخی ، نه امروزی به نقد کشید و تاکید کرد که فرهنگ ایران نیز سالیان طولانی در خدمت شفافیت و ظهور و بروز آن نبوده است.
مجیدرضا حریری می گوید : باز شدن پای خصولتی ها به اقتصاد ایران و افزایش سهم این بخش ، عدم شفافیت در اقتصاد ایران را دامن زده است.
حریری که در کافه خبر حضور یافته بود ، در پاسخ به این سئوال که سهم تحریم از عدم شفافیت در اقتصاد ایران بالاتر است یا عوامل داخلی گفت: درست است ذات جنگ و تحریم با عدم شفافیت همراه است.اگر بخواهیم دقیق بررسی کنیم می بینیم ذات تحریم پنهان کردن حوزه فعالیت است اما عدم شفافیت که امروز بلای جان اقتصاد ایران شده اتفاقا ریشه فرهنگی دارد.
وی در توضیح این مطلب افزود: ما در طول تاریخ از نظر فرهنگی آدمهای شفافی نبودهایم . اگر به تاریخ 400 تا 500 ساله ایران نگاه کنیم ، می بینیم ما سالیان طولانی است در خانههایی با دیوارهای بلند زندگی میکنیم و حساسیت داریم که کسی از زندگی ما سر درنیاورد. همین حالا که زندگی تا این حد مدرن شده است، حتی در شهرهای بزرگ، کمتر زنی می تواند به جرات بگوید که درآمد شوهرش چقدر است . خوب وقتی کسی درآمد شریک زندگیش را به سختی می تواند بفهمد چطور میشود توقع داشت درآمد وزیر و وکیل شفاف باشد. ما همواره به نقش جنگ و تحریم بر عدم شفافیت تاکید کردهایم اما مساله فرهنگی را نادیده گرفتهایم . اتفاقا ریشه فرهنگی مهم است. قبل از انقلاب نیز به هر کاسبی می گفتند وضع کاسبی ات چگونه است، می گفت خراب است ، حالا هم همین است. فقط نکته اینجاست که چطور می شود با این حجم خرابی وضعی، اوضاع اقتصادی بهتر شده و در خانه های شهری، طبقه متوسط دیگر غالبا دو اتومبیل دارد.
وی در پاسخ به این سئوال که اگر به قول شما نوع معماری و دیوارهای بلند خانه ها نشانه تمایل ما به عدم شفافیت بود، امروز کم کم کسانی را می بینیم که تلاش دارند زندگی خود را به نمایش بگذارند، این نکته را چطور ارزیابی می کنید، گفت: اتفاقا نکته مهمی است. من فکر می کنم تاجران، تولیدکنندگان، بازرگانان و خلاصه، فعالان اقتصادی سنتی ، اصلا تمایلی به چنین نمایشی ندارند. این گروه که امروزه نمایش تجمل می دهند، صاحبان پول های کثیف و ثروتهای بادآوره هستند.هر چه پول کثیفتر باشد، تمایل به نمایش آن بیشتر می شود . اصلا یک جور دیگری بگویم . با پول حلال و ثروتی که از راه حلال به دست می آید امکان چنین نمایشی نیست .
وی در توضیح این مطلب ادامه داد: حالا نتیجه این اتفاق چیست؟ متاسفانه این فرهنگ "نوکیسهگی" ما را در معرض خطر جدی قرار داده . نوکیسهگان کسانی هستند که با نمایش تجملات، به نارضایتی در جامعه دامن می زنند . از آنجا که هزینه ثروتشان را نمیپردازند و تلاشی برای به دست آوردن ثروت نکرده اند، با نمایش تجملات ناگهان مردم را به این نتیجه می رسانند که با حلال خوری و کار و تلاش نمیشود به زندگی راحت رسید . این وضعیت ارزشها را جابجا می کند . حالا اینجا که ما نشسته ایم صحبت می کنیم، جای یک جامعه شناس خالی است. هزاران تحلیل و تحقیق و ... در حوزه جامعه شناسی در این زمینه می تواند صورت بگیرد اما ما آن طور که باید به علوم انسانی و خصوصا جامعه شناسی بها نمیدهیم و نتیجه اش این می شود که جامعه خودمان را نمی شناسیم و نمی توانیم تحلیل کنیم که چرا اتفاقی رخ داد و فلان پدیده چه تاثیری بر فرهنگ و اجتماع ما می گذارد .
عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی گفت: این عقب ماندگی ما در حوزه بی توجهی به علوم انسانی را اصلا نادیده نگیرید، موضوع مهمی است . بسیاری از کشورهای جهان که امروز توسعه یافته محسوب می شوند سرمایه گذاری های سنگینی در علوم انسانی کردهاند . این کشورها دریافته اند که تحلیل رفتارهای اجتماعی و بررسی تاثیر پدیدههای اقتصادی بر حوزههای فرهنگی و اجتماعی تا چه میزان مهم است.حالا ما تنها به مساله اقتصاد، آن هم به خاطر آنکه در این بخش با مشکلات متعدد روبرو هستیم کمی توجه نشان می دهیم .
وی اضافه کرد: یکی از علل همین است اما ای کاش سیاستگذاران ما این نکته را مورد توجه قرار می دادند که ضرورت امروز جامعه ما ورود جامعه شناسان به این مباحث است . باید توجه داشت در سال های اخیر در قالب اجرای سیاست خصوصی سازی ما شاهد حضور و ایفای نقش بنگاه هایی هستیم که نه دولتی اند تا قوانین مترتب بر دولت بر آنها شمول داشته باشد و نه خصوصی اند ، این ها بنگاه هایی هستند که در چارچوب این قوانین نمی گنجند و اتفاقا سهم های بسیار بالایی را در اختیار دارند . این وضعیت خود به عدم شفافیت در فضا دامن می زند و نکته مهم در این میان این است که چه میزان نزدیکی به ثروت و قدرت وجود داشته باشد . این مولفه تعیین می کند چه وضعیتی در اقتصاد داریم .
وی در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به تاثیر حضور خصولتی ها در ایجاد عدم شفافیت گفت: این شرکت های خصولتی انواع و اقسام سوبسیدها را از دولت می گیرند، اتفاقا از زیر سایه دولت بیرون نیامده اند چون بخش عمده سهامدارانشان یا خود دولت به شکل مستقیم است یا اقماردولت و در نتیجه عزل و نصب مدیران و ... در اختیار دولت است اما در حقیقت می بینیم که قوانین حاکم بر دولت بر این ها مترتب نیست و در نتیجه عملکردشان به عدم شفافیت دامن می زند چون نه اختیارات بخش خصوصی را دارند نه قوانین بخش دولتی را .
وی تاکید کرد: پای این ها هم از وقتی به اقتصاد ایران باز شد که به جای توجه به هدف اصلی ، یعنی خصوصی سازی، این واحدهای دولتی در قالب رد دیون ، یعنی بابت پرداخت بدهی های دولت به صندوق های بازنشستگی، تامین اجتماعی و ... واگذار شدند . من اینجا لازم می بینم که یک اشاره دقیق کنم به نوعی کج فهمی از شفافیت . می بینیم مقامات کشور می گویند ما قصد ندارم در حساب های مردم سرک بکشیم، من به عنوان یک شهروند که برای آینده خودم رای می دهم می گویم اتفاقا من رای دادم و مشارکت کرده ام تا شما به عنوان مسئول به حساب مردم سرک بکشی و سر دربیاوری که چه کسی صاحب پول کثیف است و چه کسی فعالیت درست دارد .
او ادامه داد: متاسفانه سیاست بر همه شئون زندگی ما احاطه یافته ، آسیب سیاست این است که نه ذات غیر شفافی دارد ، از سوی دیگر در همه فرهنگ ها ضربا المثل هایی با مضمون اینکه سیاست پدر و مادر ندارد ، وجود دارد این بدان معنی است که برای ایجاد شفافیت باید از یک سو تفکیک سیاست از اقتصاد را در دستور کار قرار داد و از سوی دیگر لازم است بند ناف پول کثیف از سیاست را برید.
حریری اضافه کرد: شفاف تر بخواهم بگویم اقتصاد زیر سایه سیاست است و سیاست در معرض خطر رسوخ پول کثیف ، بالاخره وقتی حجم سوءاستفاده های مالی اخیر ار می بینید متوجه می شوید بخشی از مشکلات موجود ناشی از نزدیکی برخی سوءاستفادهگران به صاحبان قدرت و برخی صاحبان قدرت به صاحبان پول کثیف است پس باید برای غلبه بر این وضعیت و ایجاد شفافیت این سیکل باطل شکسته شود . بند ناف اقتصاد از سیاست بریده شود تا هر بخشی در جایگاه خود ایفای مسئولیت کند.