سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** ربیعی: با برجام، شدت تحریمها بیشتر شد
«علی ربیعی» وزیر سابق کار در مصاحبه با روزنامه ایران گفت: «وقتی شرایط به گونهای شود که ارز حاصل از فروش نفت و صادرات غیرنفتی به سختی وارد کشور شود یا سرمایهگذاری خارجی با مانعتراشی دشمنان ایران مواجه شود، وضعیت خاص و متفاوت خواهد شد. حتی تحریم در دوران دولت آقای احمدینژاد هم به این شدت نبود. تمام کسانی که تحریمها را دنبال میکردند میدانند که این دو تحریم کاملاً با هم متفاوت است».
در روزهای گذشته «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه در مصاحبه با روزنامه سوئیسی «بازلرتسایتونگ» گفته بود: «نفتی که اکنون ایران میفروشد، کمتر از مقداری است که قبل از برجام و زمانی که تحریمهای سازمان ملل متحد وجود داشت، فروخته میشد…اروپا هیچ نفتی از ما نمیخرد و تحریمها را اجرا میکند».
روحانی نیز-اردیبهشت 97- گفته بود: «چهار سال گذشته میرفتیم با گرفتاری فراوان اسکناس تهیه میکردیم در هواپیما میگذاشتیم، بیمه میکردیم در فرودگاه با ماشین مسلح ارز را در بانک مرکزی میآوردیم…صبح چند گونی دلار را به صرافیها میدادیم، صرافیها هم خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند. چطور تقسیم میکردند و به کی میدادند جنسهایی هست در میوه فروشی وقتی پرتقال میآید میوههای خوب را زیر میگذارد و میگوید قبلاً فروختم، پرتقال خوب زیر میماند برای از ما بهتران».
همچنین چندی پیش روزنامه سازندگی-از حامیان پر و پا قرص برجام- در مطلبی نوشته بود: «تصویری که امروز از توافق هستهای و تحریمها داریم آن است که ایران موبه مو تعهدات هستهای خود را اجرا میکند، اما تحریمهایی را تحمل میکند که به مراتب سختتر از دوره قبل از توافق است».
دولتمردان باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا علیرغم اجرای تمام و کمال تعهدات برجامی از سوی دولت و بتن ریزی در صنعت هستهای، هم تحریمها افزایش یافته و هم فروش نفت کاهش یافته است و هم نقل و انتقال ارز با گونی انجام میشود؟!
آیا جز این نیست که برجام از ابتدا توافقی یکطرفه و خسارت بار بود؟! قرار بود با برجام تمامی تحریمها یکباره لغو شود اما نه تنها تحریمها لغو نشد، بلکه دامنه گستردهتری نیز پیدا کرد.
دلار 12 هزارتومانی، پراید 50 میلیونی و سکه قریب به 5 میلیونی همگی محصول برجام و نتیجه غفلت دولت از اجرای اقتصاد مقاومتی است.
** ایران باید دستش را به سوی آل سعود دراز کند تا مذاکره کنیم!
روزنامه اعتماد در سرمقاله امروز با عنوان «گامی برای اعتمادسازی» نوشت: «صالحی در گفت و گو با الجزیره…با به کارگیری این جملات که آمادگی کشورمان برای مذاکره با عربستان سعودی جهت حل اختلافات میان دو کشور و اینکه ایران دستش را برای مذاکره به سوی عربستان دراز کرده است، در سالهای گذشته کم سابقه بوده و میتواند نشانه یا ابتکار جدیدی از سوی طرف ایرانی باشد...رئیس جمهور و وزیرخارجه ما بارها گفتهاند آماده مذاکره با عربستان به ویژه درباره مشکلاتشان با ایران هستیم».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «صالحی…در کتاب خاطرات خود با عنوان "گذری در تاریخ" نوشته است: "...در همان آغاز ورود به وزارت خارجه نظرم بر این بود که روابط دوستانه بیشتری با عربستان داشته باشیم و با توجه به جایگاه عربستان در منطقه اگر زاویه بگیریم این مسئله به نفع هیچکدام از ما نخواهد بود...بنده بر این باور بودم که هر دو کشور باید با هم شروع کنند و ما باید با توجه به سه اصل حکمت، مصلحت و تدبیر جلو برویم و اینکه به هر دلیلی روابط دو کشور به سردی گذاشته بود. من سعی میکردم هر از چندگاهی تماس تلفنی داشته باشم تا شاید روابطمان بیشتر از این سرد نشود».
آل سعود که کارنامه ننگینی دارد، در سالهای اخیر چندین جنایت را مرتکب شده است. فاجعه منا، کشتار زنان و کودگان بی گناه یمنی و حمایت تمام قد از گروهک تکفیری تروریستی داعش تنها چند قلم از این جنایتهاست.
رژیم آل سعود اکنون به دلیل شکستهای مکرر و مفتضحانه از نیروهای مقاومت در یمن و همچنین جنگ قدرت در داخل ساختار پادشاهی این کشور، در موضع ضعف قرار دارد. در سوی مقابل ایران اکنون در منطقه دست برتر را دارد و در داخل نیز اقتداری روزافزون دارد. راه پیمایی باشکوه و میلیونی 22 بهمن امسال تنها یک نمونه از اقتدار جمهوری اسلامی است.
اما متاسفانه برخی از مقامات دولتی بدون توجه به جنایتها و وضعیت فعلی رزیم آل سعود و اقتدار روزافزون ایران، مدعی هستند که باید کشورمان در موضع ضعف قرار گرفته و دستش را به سوی آل سعود دراز کند!
در کتاب خاطرات صالحی، این رویکرد رمزگشایی شده است. آنجا که بر سه اصل «حکمت، مصلحت و تدبیر» اشاره میکند. این در حالی است که سیاست خارجی ایران باید براساس سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» باشد.
علت اصلی رویکرد منفعلانه دولت در حوزه سیاست خارجی، نادیده گرفتن اصل عزت در روابط خارجی است.
** علوی تبار: حداکثر اختیارات دولت، 20 درصد است!
«علیرضا علوی تبار» در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «اگر قرار است به دنبال مقصر برای مشکلات و مسائل کشور بگردیم، باید کل "سیستم اداره امور عمومی" کشور را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم. دولت (قوه مجریه) تنها بخشی از سیستم اداره امور عمومی کشور است. حداکثر قدرتی که در اختیار دولت است، حدود یکپنجم است. با توجه به تناسب اختیار و مسئولیت، در همین حدود نیز میتواند پاسخگو باشد. به طور مثال در عرصه سیاست خارجی، دولت به خوبی میدانست که پس از اقدام سنجیده و درست توافق برجام باید گامهای دیگری نیز برای تفاهم با کشورهای قدرتمند صنعتی و بهرهگیری از ظرفیتهای ناشی از این تفاهم برداشته شود؛ اما آیا دولت میتوانست بهتنهایی درباره چنین توافقهایی اقدام کند؟ روشن است که خیر. بنابراین منصفانه نیست که دولت را به خاطر بهرهنگرفتن از این ظرفیتها سرزنش کنیم».
روزنامه سازندگی نیز در یادداشتی به قلم «سید افضل موسوی» مدیرمسئول این روزنامه نوشت: «تمام مصیبتهایی که اکنون دامن کشور را گرفته است، زاده گذشته است».
اصلاح طلبان با توهین به شعور مردم مدعی هستند که «اختیارات دولت محدود است»!، «همه تقصیرها گردن دولت ماقبل روحانی و دولت پنهان است»! و «اصلاح طلبان در دولت هیچ نقشی ندارند»!
تمام این ادعاها ناشی از بی برنامگی اصلاح طلبان و شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت وضع موجود است.
اصلاح طلبان هیچگاه به این سؤال پاسخ ندادهاند که اگر اختیارات دولت، حداکثر 20 درصد است پس چرا در آستانه هر انتخابات، خود را به آب و آتش زده و با هراس افکنی و دروغ پراکنی، به هر طریق ممکن در پی دست یافتن به کلید پاستور هستند؟!
** برخی انقلابیها، مهره اسرائیل هستند!
«غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی» نماینده اصلاح طلب مجلس در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «گروههای شکست خورده انتخاباتی گمان میکنند جریان اصلاحات و حامیان انتخاباتی آقای روحانی در موضع ضعف قرار گرفته است. به همین دلیل نیز تلاش میکنند از این وضعیت به سود اهداف سیاسی خود استفاده کنند… بنده باید به صراحت عنوان کنم که در جریان انقلابی کشور نفوذی وجود دارد و سالها بعد ممکن است اسنادی از این افراد به دست بیاید که نشان میدهد این افراد در زمین دشمن بازی میکردهاند. شاید برخی گمان کنند بنده از روی ناراحتی این سخنان را به زبان میآورم اما در واقع معتقدم این مسأله یک واقعیت غیرقابل انکار درکشور است پشت پرده آن پس از سالها مشخص خواهد شد. برخی عنوان میکنند در جریان اصلاحات نفوذی وجود دارد که در واقع چنین نیست. البته ممکن است در هر جریان سیاسی نفوذی وجود داشته باشد. با این وجود در مقطع کنونی در جریان انقلابی که دست به چنین اقداماتی میزند نفوذی وجود دارد. من معتقدم اگر چهل سال بعد به سخنان امروز من رجوع شود و پرونده این افراد بررسی شود مشخص خواهد شد که برخی از این افراد مهره آمریکا و اسرائیل بودهاند».
جعفرزاده ایمن آبادی در ادامه گفت: «با این وجود به همان صورت که ما در کابینه رژیم صهیونیستی نفوذی داشتهایم و تا به این مرحله از تصمیم گیری در اسرائیل نفوذ کردهایم این احتمال وجود دارد که این اتفاق برای ما نیز رخ بدهد. به هر حال هر جاسوسی با نوعی ضد جاسوسی نیز همراه خواهد شد».
اصلاح طلبان در آستانه بررسی برجام در نهادهای تصمیم گیر و تصمیم ساز، مدعی بودند که منتقدان برجام با اسرائیل و آمریکا همنوا هستند. این طیف هر جا که فشار افکار عمومی برای پاسخگویی دولت افزایش مییابد و یا پای یک توافق خسارت بار-مثل FATF- به میان میآید، با فضاسازی دروغین، منتقدان را به همصدایی با دشمن متهم میکنند.
یکی از علتهای اصلی این امر این است که این طیف هیچ دلیل قانع کنندهای برای توجیه مواردی همچون FATF و یا کارنامه ضعیف دولت ندارند.