-*محمد میرزایی:روز چهارشنبه 24 بهمن در صفحات اجتماعی روزنامه ایران مطالبی در ارتباط با افزایش جمعیت سالمند با عنوان «سونامی سالمندی در راه است» منتشر شده بود.
به گزارش به نقل از روزنامه ایران ،هرچند در این مطلب پارهای از ابعاد جمعیت شناختی سالمندی بهصورت نمودارهایی منعکس شده بود ولی کلیت آن فاقد توضیحات دقیق و نگاه علمی جمعیت شناسی بود. به نظر میرسد تهیه کنندگان آن مجموعه، صرفاً دغدغههای مرتبط با پرستاری، هزینهها، مشکلات مرتبط با ناتوانی و معلولیت سالمندان را مطرح کردهاند که البته کار نیکویی است.
تردیدی نیست که خانوادهها در سطح خرد و جامعه در سطح کلان باید برای سالمندان چنین دغدغههایی داشته و به دنبال رسیدگی و تأمین نیازهای آنان باشند و رسانهها نیز باید در این زمینه احساس مسئولیت کنند. اما مسأله اصلی این است که تیتر این ضمیمه 4 صفحهای مطلقاً معنای دیگری میداد.
آن تیتر این معنا را به ذهن میآورد که بر مبنای محاسبات جمعیت شناسی، جمعیت ایران با شتاب در حال پیر شدن است. در حالی که این گزاره از اساس اشتباه است و حتی اگر کسانی با داعیه جمعیت شناسی چنین سخنی بگویند، سخن گزافی گفتهاند و به مبانی این دانش توجه نکردهاند.
بر همین مبنا و اساس لازم است توضیحاتی به شرح ذیل ارائه شود. ابتدا خوب است بر این نکته اساسی تأکید کنم که سالمندی و پیری به مفهوم فردی و بیولوژیک با «سالخوردگی جمعیت»، دو مفهوم متفاوت هستند. سالخوردگی جمعیت (همانند جوانی جمعیت) یک مفهوم و واقعیت آماری است. وقتی در ساختار سنی (هرم سنی) یک جمعیت، بیش از 15 درصد جمعیت کل، سن بالای 65 سال داشته باشند بهآن جمعیت «سالخورده» میگویند.
ضمناً باید خاطرنشان کرد که تعریف سالخوردگی جمعیت تابع«امید زندگی» و متغیر است، با افزایش امید زندگی سن شروع سالخوردگی نیز بالاتر میرود. در حال حاضر با توجه به سطح امید به زندگی در ایران، سن 65 سالگی برای شروع سالخوردگی مناسب بهنظر میرسد. پس سالخوردگی جمعیت مبنای آماری دارد و به این معنا نیست که همه جمعیت پیر میشوند.
چنین تصوری درست نیست و گاه بر مبنای همینگونه تصورات در عرف و نگرش عامه، در عوض سالخوردگی جمعیت عبارت پیری جعیت را بهکار میبرند. در یک قالب کلی که در ادامه توضیح بیشتری خواهم داد، وقتی سطح باروری از طبیعی بهطرف کنترل شده میرود، هرم سنی از پایین جمع شده و انباشتگی به تدریج به سنین بالاتر منتقل میشود و نهایتاً در مرحله سالخوردگی جمعیت شکل استوانهای را بهخود میگیرد.
باز تأکید میشود که سالخوردگی جمعیت که مبنای آماری دارد با مفهوم پیری بیولوژیک متفاوت است و این دو نباید با هم یکسان بهنظر آید. سالخوردگی یک مفهوم نسبی است همان طور که جوانی یک مفهوم نسبی است. فی المثل ما در جمعیت شناسی در مقایسه جمعیت یک کودکستان با جمعیت یک دبیرستان میگوییم که جمعیت کودکستان جوانتر از جمعیت دبیرستان است. حال آنکه به تک تک افراد کودکستان صفت «جوان» اطلاق نمیکنیم بلکه آنها را «خردسال» مینامیم.
بنابراین وقتی میگوییــــــــــــم کشوری جمعیت سالخورده دارد معنایش این نیست که در آن کشور جوان و کودک نیست یا حتی کم هست، بلکه معنایش آن است که دست کم 15 درصد جمعیت آن کشور را افراد 65 ساله یا بیشتر تشکیل میدهند. بر این اساس کشورهای پیشرفته صنعتی بیش از شصت سال است که جمعیتی سالخورده دارند و کشورهای در حال توسعه همچنان جمعیت جوان دارند و عموماً در مرحله انتقال ساختار سنی به سالخوردگی (پنجره جمعیتی) هستند و فرآیند رسیدن آنان به مرحله سالخوردگی کم و بیش تا پایان قرن 21 میلادی طول میکشد. در آن زمان تمام کشورهای جهان (حتی کشورهای آفریقایی) جمعیتی سالخورده خواهند داشت.
در بستر توسعه اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیک دو قرن اخیر کشورهای قارههای مختلف، با تقدم و تأخر، از نقطه نظر تغییر و تحولات جمعیتی مراحلی را طی کردهاند که در چارچوب نظریات جمعیتشناسی عنوان «مراحل انتقال (یا گذار)جمعیتی» به آن دادهاند. کشورهای پیشرفته صنعتی (عمدتاً اروپا و چند کشور دیگر) مراحل انتقال جمعیتی را در قرن نوزده تا اوایل قرن بیستم میلادی طی کردهاند. این درحالی است که کشورهای در حال توسعه عموماً بعد از جنگ جهانی دوم و در نیمه دوم قرن بیستم وارد مرحله انتقال جمعیتی شده، بسیاری از آنها این مراحل را طی کرده و پارهای از آنها (عمدتاً کشورهای قاره آفریقا) در حال طی کردن آن هستند.
خوب است در اینجا ابتدا تعریفی کوتاه از مراحل انتقال جمعیتی ارائه کنم و آن مراحلی است که کشورها و جوامع طی آن از وضعیتی که بهسبب بالا بودن میزانهای مرگ و میر و باروری طبیعی، رشد جمعیت اندک و متعادلی داشتهاند به وضعیتی که بهسبب پایین آمدن میزانهای مرگ و میر و بهتبع آن باروری کنترل شده، مجدداً به رشد اندک و متعادلی از جمعیت میرسند. (قبل از انقلاب پزشکی، خانوادهها به خاطر موج بیماریهای مرگبار از زنده ماندن فرزندانشان مطمئن نبودند بنابراین فرزندان زیادی به دنیا میآوردند اما چون میزان مرگ و میر زیاد بود نهایتاً رشد جمعیت کم بود.
بعد از انقلاب پزشکی مرگ و میر کم شد اما رفتار باروری تا مدتی ثابت ماند یعنی زاد و ولد زیاد و مرگ و میر کم بود بنابراین رشد جمعیت زیاد شد. در مرحله بعد با اطمینان خانوادهها از زنده ماندن فرزندانشان، رفتار باروری تغییر کرد و زاد ولد کم شد بنابراین رشد جمعیت هم پایین آمد.)
چگونگی شکلگیری و تکوین مراحل انتقالی جمعیتی اجمالاً بهاین صورت است که در بستر توسعه ابتدا میزانهای مرگ و میر (بهخصوص برای نوزادان و اطفال) بهطور اساسی و مستمر کاهش مییابد و منجر به رشد تصاعدی و یا انفجاری جمعیت میشود. برای مهار رشد انفجاری جمعیت و پایداری توسعه خانوادهها در سطح خرد و جامعه در سطح کلان به تعدیل سطح باروری بهمنظور تعدیل رشد جمعیت میپردازند.
یکی از پیامدهای مهم انتقال جمعیتی و انتقال باروری از طبیعی به کنترل شده، انتقال ساختار سنی از جوانی به سالخوردگی است. انتقال ساختار سنی با کاهش باروری شروع و استمرار کاهش باروری به تدریج ساختار سنی را بهسوی سالخوردگی میبرد. حدود نیم قرن پس از نیل به باروری کنترل شده ساختار سنی شکل جمعیت سالخورده را بهخود میگیرد. در اینجاست که بیش از 15 درصد جمعیت در سن بالای 65 سالگی قرار میگیرد و هرم سنی تبدیل به استوانه سنی میشود.
در ایران میتوان گفت بعد از جنگ دوم جهانی و در اواخر دهه 1320 و اوایل دهه 1330 با تأسیس مراکزی همچون مبارزه با سل، مبارزه با مالاریا، بهداشت مادر و کودک و... مرحله انتقالی جمعیت شروع شد.
میزان مرگ و میر کمتر از یکسالهها که در آن سالها بیش از 200 در هزار بود در حال حاضر به کمتر از 20 درهزار رسیده است. اولین برآورد امید زندگی در بدو تولد (احتمال سالهای زندگی یک نوزاد) در سال 1335 رقم 5/37 سال را برای ایران بهدست میدهد، در حال حاضر این شاخص بیش از 70 سال و نزدیک به دو برابر شده است. استمرار کاهش مرگ و میر از دهه 1330 برای چهار دهه رشد سالانه جمعیت حدود 3 درصدی را ــ که رشدی انفجاری است ــ رقم زد. بههمین لحاظ در فاصله سالهای 1335 تا 1375 جمعیت کشور بیش از 3 برابر شد. برنامههای تنظیم خانواده به منظور تعدیل رشد جمعیت در ایران ازسال 1346 شروع شد ولی در مسیر خود به علل و عواملی که از حوصله این مقاله خارج است با نوساناتی توأم شد.
بههر حال باید گفت که تا اواسط دهه 1360 و پس از دو دهه، این برنامه تأثیر معنیداری بر رشد سالانه جمعیت نداشت. پس از سرشماری 1365 و وقوف به رشد انفجاری جمعیت، با استقبال خانوادهها در سطح خرد و برنامهریزی دولت در سطح کلان، میزان باروری بهطور مستمر کاهش و بهطرف باروری کنترل شده و تعدیل رشد جمعیت حرکت کرد.
باید خاطر نشان کرد که آماده بودن زیرساختها که از سال 1346 شکل گرفته بود و رفع موانع فرهنگی و عقیدتی نقش مهمی در سرعت کاهش باروری در ایران داشته است*. پیامد کاهش باروری، شکلگیری مرحله انتقال ساختار سنی جمعیت کشور بود. جدول زیر ساختار سنی جمعیت ایران را در گروههای سنی گسترده 0-14، 15-64 و 65 سال بهبالا برای سالهای 1365 و 1390 و پیشبینی مربوط به سال 1430 نشان میدهد:
این جدول بهخوبی مراحل انتقال ساختار سنی جمعیت ایران را که از سال 1365 شروع شدهاست نشان میدهد. در سال 1365 نسبت بالای جمعیت کمتر از 15 سال
(45 درصد) حاکی از جوانی جمعیت است. در سال 1390، کشور در مسیر انتقال ساختار سنی است و بیش از 70 درصد در سنین بالقوه فعال (پنجره جمعیتی و یا فرصت طلایی جمعیت) قرار دارند. در سال 1430 مسیر انتقال ساختمان سنی جمعیت طی شده و با 16 درصد جمعیت بالای 65 سال کشور به مرز سالخوردگی جمعیت رسیده است. هریک از این مراحل (جوانی، دوره انتقال و پنجره جمعیتی و بالاخره سالخوردگی جمعیت) چالشها و مشکلات خاص خود را دارد (نه سونامی است و نه حتی بحران). مهم این است که در مسیر روندها و تغییر و تحولات جمعیتی برای چالشهای مربوط به هر مقطع چگونه سیاستگذاری، برنامهریزی و مدیریت صورت میگیرد.
در نیم قرن اخیر کشورهایی مانند ژاپن، چین، کره جنوبی و اخیراً اندونزی و مالزی در همین مرحله پنجره و فرصت طلایی جمعیت با توانمند کردن خیل عظیم جوانان واقع در این مرحله، جهشهای توسعه خود را شکل داده و یا در حال شکل دادن هستند. ما هم باید از این فرصت طلایی استفاده کنیم که متأسفانه تاکنون استفاده بهینه نکردهایم و امید است در یکی دو دهه باقیمانده از این فرصت بتوانیم جبران مافات کنیم.
نکته دیگر در مورد جدول فوق آنکه در سال 1365 جمعیت کشور در اصطلاح آماری جوان بود، در آن سال 52 درصد جمعیت بالقوه فعال و در سنین 15-64 سالگی بود. این در حالی است که در سال 1430 که جمعیت کشور در اصطلاح آماری سالخورده میشود، 64 درصد جمعیت در سنین 15 تا 64 سالگی قرار میگیرند (12 واحد درصدی بیشتر) و افق بهتری را نشان میدهد.
بنابراین نه سونامی سالخوردگی در راه است و نه بحران جمعیتی، بلکه در پنجره فرصت طلایی جمعیتی قرار داریم.
٭ برای مطالعه بیشتر در این مورد به مقاله نگارنده با عنوان «نوسانات تحدید موالید در ایران» در کتاب جمعیت و توسعه با تأکید بر ایران (1384)، مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه وزارت علوم مراجعه فرمایید.
*استاد جمعیت شناسی دانشگاه تهران