بعد از دستورهای عجیب و تکاندهنده از سوی خلیل آقایی در جهت همدردی با متخلفان، حالا او اقدام به اخراج نیروهای حفاظتی جنگل های شمال کرده است؛ رفتاری که می تواند هزینه های بیشماری را بر تنها بقایای جنگل های هیرکانی زمین تحمیل کرده و پیامدهای ناگواری را برای آن برجا بگذارد.
به گزارش به نقل از اسکان نیوز، همزمان با برگزاری تجمع اعتراض آمیز جنگلبانان شهرستان "نور" در واکنش به خبر عدم تمدید قراردادها و اخراج حدود 50 درصد از جنگلبان ها و قرق بان، بیش از 30 نماینده شمال کشور با تدوین نامه ای خطاب به وزیر جهادکشاورزی، از رییس سازمان خواستند که به دلیل ضرورت استفاده از نیروهای حفاظتی جنگلهای هیرکانی، قرارداد خود را با آنها تمدید کند.
به دنبال دستور خلیل آقایی رئیس "سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور" مبنی بر عدم تمدید قرارداد حفاظتی جنگلهای هیرکانی و اخراج جنگلبان ها و قرق بان ها، از فردا شاهد ادامه تجمع های اعتراضی در مازندران خواهیم بود.
در نخستین روز از این اعتراض ها، جنگلبانان نوری پس از اعتصاب در محل شرکت "توسعه جنگلهای شمال" در چمستان، در مقابل فرمانداری نور تجمع کردند.
رییس سازمان جنگل ها،مراتع وآبخیزداری کشور در حالی تصمیم به اخراج جنگلبانان و قرق بانان گرفته است که هفته گذشته، مدیرکل "دفتر جنگلداری وامور بهره برداری"سازمان جنگل ها،مراتع وآبخیزداری کشور در گفت وگو با اسکان نیوز تاکید کرده بود که به دلیل نیاز به نیروهای حفاظتی، اغلب قرق بان ها به جز تعداد انگشت شمار نیروهای مساله دار جذب سازمان خواهند شد.
این اولین باری نیست که آقایی در راستای کاهش جنبه حفاظتی سازمان جنگل ها قدم برمی دارد. او چندی پیش نیز در یک سخنرانی در جهرم خطاب به پرسنل خود گفته بود که پیگیر پرونده های تخلف در منابع طبیعی نباشند و یا اینکه استعفا داده و بروند.
چنین رویکردی از شخص خلیل آقایی با دیدگاه "کشاورزی" بعید به نظر نمی رسد؛ اما بر اساس قولی که پیشینیان او در هنگام ارائه طرح موسوم به "تنفس" و تصویب آن در مجلس، به جنگلبانان و قرق بانان داده بودند، نباید حتی یک جنگلبان یا قرق بان بیکار شود و تمام آنها پس از توقف بهره برداری ها باید در حفاظت از حنگل های هیرکانی به کار گرفته شوند. چرا که نخستین اصل از "طرح توقف برداشت چوب از جنگل های هیرکانی" حفاظت از ذخایر اندک باقی مانده این نوار سبز باریک حاشیه خزر است.
حال به نظر می رسد دولت دوازدهم که خود را محیط زیستی ترین دولت تاریخ ایران خوانده، برای حفاظت از جنگل های هیرکانی پول ندارد؛ این در حالی است که تنها به ساخت "سد لاسک" در گیلان که کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست دولت یازدهم آنرا مخرب و نابودگر تشخیص داده اند در حدود یکهزار میلیارد تومان بودجه اختصاص داده شده است.
نامه مجمع نمایندگان 3 استان شمالی
در ادامه این اعتراض ها نامه ای به امضای بیش از 30 نماینده شمال کشور خطاب به وزیر جهاد کشاورزی مبنی بر ضرورت عقد قرارداد با نیروهای حفاظتی جنگلهای هیرکانی رسیده است. در متن این نامه تاکید شده نظر به اینکه رویشگاه مهم هیرکانی و حفاظت از آن، علاوه بر تمهیدات صرفا حفاظتی، نیازمند اقدامات فنی و مدیریتی و همچنین اجرای یک سلسله پروژه های تکمیلی می باشد، لازم است که در واقع حفاظت بیولوژیک اطلاق نمود. با این وصف آنچه را سازوکار یگان حفاظت در امر تولی گری بر حفاظت آن جنگل های شمال اندیشیده شده است، به روشنی نمی توان به موفقیت آن، مطمئن بود، چرا که امر حفاظت از جنگل های شمال، علاوه بر مسائل فنی حفاظتی، به نوعی آمیخته با مسائل اجتماعی-اقتصادی و همین طور معیشت جوامع محلی که تا به حال در امر حفاظت مشغول بوده اند می باشد.
در ادامه این نامه با بیان اینکه یک سری از معاذیر حقوقی نیز مدیریت این عرصه را با خود به همراه داشته و همه این محدودیت ها و چالش های پیش رو، به نوع ادامه روند حفاظتی بر اساس ساختار سابق طرح های جنگلداری در دوران گذار تا رسیدن به نتایج مطالعات طرح جایگزین می باشد نتیجه گرفته شده که شایسته است که با این مقوله با درایت بیشتری برخورد شود. لذا پیشنهاد مشخص مجمع نمایندگان سه استان شمالی روال قراردادهای طرح های حفاظتی همانند سال 97 می باشد.
قرق بان ها و جنگل بان های ایران نزدیک به سه سالی می شود که امنیت شغلی شان به خطر افتاده است. پیش از این نیز آنها با کار سخت و طاقت فرسا و قراردادهای نیم بند و بیمه های کوتاه مدت، برای بخش خصوصی و مجریان طرح های جنگلداری کار کرده اند. بخش خصوصی که طی نیم قرن، از جنگل های باستانی ایران، بیشترین بهره را برده و آنقدر فربه شده که حالا با تعطیل شدن طرح تنفس جنگل، نیروها را به حال خود رها کرده است.
آگاهان می گویند در شرایط کنونی که ایران در خطر تهدید قدرت های بزرگ جهان قرار دارد و اوضاع اقتصادی و رشد تورم نیز به شدت نگران کننده است، اخراج جنگلبان ها و محیط بان ها که اغلب از اقشار آسیب پذیر جامعه به حساب می آیند نه منطقی است و نه منصفانه؛ چرا که اجرای سیاست هایی که به منجر به تنش های اجتماعی داخلی شود دامن زدن به سیاست های ضد امنیت ملی است.
حال باید دید رییس "محیط زیستی ترین دولت تاریخ ایران"-نامی که حسن روحانی به دولتش داده- قرار است تا کجا با روسای طبیعت ستیز دو سازمان متولی طبیعت در ایران همراهی کند و ریسک رفتارهای پرخطر آنها را برای دولت خود به جان بپذیرد!