به نقل از یک مقاله به قلم علیرضا علی‌صوفی، شهرام غفوری، مندرج در مجله تحقیقات تاریخ اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال هفتم، شماره دوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۶

جنگ اول و قحطی در همدان

ظهور قحطی در مقیاسی بزرگ از «بزرگ‌ترین تراژدی‌های تاریخ معاصـر ایـران»و بر باددهنـده جان و مال مردم بسیاری در منطقه و همدان بود. اما شیوع آن در همدان را می‌تـوان از دوره مشروطه مورد بررسی قرار داد. از آغـاز سـال ۱۲۸۰ه.ش زمزمه‌های کمبود مواد اولیه وگرسنگی منجر به قحط و غلا در غـرب و همـدان بـه‌گـوش می‌رسید.

شروع ماجرا از بروجرد بود که به سرعت به ملایر وهمدان نیز کشیده شد ایجـاد کمیته‌ای با نام اعانه قحطی‌زدگـان در جهـت یـاری رسـاندن بـه قحطی‌زدگـان بروجـرد و جمع‌آوری کمک‌های نقدی و جنسی برای مردم محتاج بروجرد ناچارا برای ملایر و همدان هم فرستاده می‌شد. در روزنامه آفتاب اولین اخبار رسمی از قحطی بی‌سابقه و گرسـنگی مـردم در قالـب اعلانـی کـه سـردار اسـعد بختیـاری در آن منتشـر کـرده بـه چشم می‌خورد. فضای اقتصادی این شهر پس از حملات سالارالدوله هنوز سـروسامانی به خود نگرفته بود که هجوم نیروهای بیگانه آغازشد و به تعبیری از افول مشروطیت تا شکست ژاندارم‌ها و خروج نیروهای مردمی از همـدان و ورود روس‌ها به آن، این شهر قدرت بازتولید مجدد مـوادغـذایی و کشـت مـزارع را از دسـت داده بود.

سختی و قحطی حاصل از جنگ‌های پیاپی آنچنان بر مردم فشار آورده بود که دیگر قادر به شناسایی دوست از دشمن نبودند. با بروز انقلاب بلشویکی در روسیه وخروج این نیروها از منطقه،موج دومـی از تـورم، قحطـی، نـاامنـی، گسـترش بیماری‌های واگیـر واحتکـار، شـهرها را درنوردیـد. عـده‌ای از گرسنگی و گروهی از ترس هجوم دوباره نیروهای عثمانی تمام مایملک خود را جهت تهیه مقدار کمی مواد خوراکی به حراج می‌گذارند و «بسیاری از وسایل عتیقه را به پشیزی بـه فروش می‌رساندند.» بـا ورود نیروهـای بریتانیـایی بـه همدان، آنان روستاهایی را می‌بینند که خشکسالی آنها را به درجه‌ای اسیر قحطی کرده کـه مجالی و فرصتی برای رهایی از آن در کوتاه‌مدت نمی‌شد متصور بود.  در سال 1916م، با حمایت وزیر مختار آمریکا در ایران، کمیته خیریه ایران تشکیل شده کـه با استفاده از مبلغین مذهبی و میسیونرهای آن کشور کمک‌های بشردوسـتانه را بـه‌دسـت مردم گرسنه شهرها از جمله همدان می‌رسانند. در همـدان بـه روایتی حدود سی هزار فقیر در طرح اطعام ثبت‌نام می‌کننـد. ایـن میسیونرها سعی در رفع گرسنگی روزانه چند  هزار نفر از مردم شهر داشتند.

دو مرکز همزمان با ورود نیروهای دنسترویل به این شهر مشغول یاری رسـاندن به قحطی‌زدگان بودند، یکی شـعبه بانـک شاهنشـاهی و دیگـری همـین میسـیون مـذهبی آمریکایی است. بعـدها بـا اسـتقرار کامـل نیروهـای دنسـترویل در همدان، اطعام به این فلاکت‌زدگان در مقابل کار و آن هم برای جـاده‌سازی اطـراف شـهر و «تعمیر و مرمت جاده‌های قدیم» تعلق می‌گرفته است. جالـب اسـت مـردم فقیری که نای برخاستن از جای را به‌خاطر گرسنگی نداشته‌اند این زمان به جهت دریافت لقمه‌ای نان به کارهای سختی چون جاده‌سازی می‌پرداخته‌اند. اما تعداد ده هزار نفر که اکثـر آنان زن و کودک بودند در چنگال قحطی گرفتار بوده و کمک‌ها تنهـا شـامل نیمـی از آنـان می شده است، اما در این میان دولتیان چه کار مفیدی انجام داده‌اند؟ بـه‌دلیـل سراسری بودن خشکسالی و قحطی در ایران دولت احتمالا قادر نبوده است تمام کشـور را در جهت کمک و یاری به قحطی‌زدگان پوشش بدهد و مردم مناطق مختلف از جمله همدان به ناچار چشم به یاری دشمنان دوخته بودند تا دوستان. گرانی وقحطی واحتکار دست بسیاری از مردم همدان را از قوت لایموت، حتی لقمه‌ای نان کوتاه کرده بود. کندن و خوردن علف‌های روی زمین همچون حیوانات از معمولی‌ترین روش‌های رفع گرسنگی مردم بوده که خود به مرگی دردناک منتهی می‌شده اسـت بنابر برخی نقل قول‌ها مـردم شـهر به آدمخـواری نیـز روی آورده بودنـد.

دزدیدن بچه‌های کوچک از جلوی درب خانه‌ها ویا در شلوغی بازار در همدان رواج پیدا کرده بود. اغلب دزدان زنان بودند. در نمونـه‌ای، ده زن توسـط نظمیـه شهر بازداشت می‌شوند. اعتراف آنان به ربودن وخـوردن تعـدادی کـودک فقـط بـه علـت گرسنگی بود. نکتـه جالـب صدور سریع احکام این‌گونه متهمان است. شاید فقط به‌خاطر فرونشاندن احساسات جامعه همدان آن روز بـوده باشـد یـا ترسـاندن دیگران از دست یازیدن به چنین اعمالی. بی‌تردید قحطی با خود تلفات شدید انسانی نیز بـه همراه داشت. آمار موارد مرگ ومیر متناقض است. تنها در غرب کشـور صـحبت از مـرگ‌ومیر صدها هزار تن و ویرانی صدها دهکده است. در موردی از مرگ پنج میلیون نفر و در ادعایی ثابت نشده از 10 تا 13 میلیون جان باخته در ایـام جنگ سخن رفته است هر چند ارائه آماری دقیق که حجم و عظمت این همه کشته انسانی را بنمایاند به درستی ممکن نیست.

به نقل از یک مقاله به قلم علیرضا علی‌صوفی، شهرام غفوری، مندرج در مجله تحقیقات تاریخ اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال هفتم، شماره دوم، پاییز و زمستان 1396

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان