ماهان شبکه ایرانیان

گزارشی از وقایع اسفناک فرهنگی هنری در ۴ سال فعالیت دولت یازدهم

حامیانی که پشیمان از همراهی شدند/ نمایش غم به جای تزریق امید!/ وعده های پوچ و شعارهای توخالی!

اگر به بررسی اتفاقات مختلفی که در حوزه های سینما، تئاتر، موسیقی، کتاب و تجسمی در طی ۴ سال از عمر دولت یازدهم افتاد بپردازیم به مسیری می رسیم که موجب انتقاد و رویگردانی بسیاری از هنرمندان از دولت روحانی شده است. این گزارش نگاهی جامع به چنین رخدادهایی افکنده است.

حامیانی که پشیمان از همراهی شدند/ نمایش غم به جای تزریق امید!/ وعده های پوچ و شعارهای توخالی!

«حسن روحانی» در مناظره انتخاباتی رو به دوربین و در مقابل نگاه میلیون ها بیننده لبخند می زند و با قاطعیت از تلاش های دولت یازدهم در ایجاد نشاط و شادابی عمومی می گوید. از فضای امیدی که 4 سال پیش نوید داده بود و از القای این واژه که دیگر دردناک شده است؛ «امید». واژه ای که رئیس جمهور و مدیران و مشاوران و همراهان دولت یازدهم در این 4 سال تا می توانستند به زبان آوردند تا شاید ته نشین وجود مردم و یا خبرگان و فرهیختگان و هنرمندان شود اما در هیچ عرصه ای به خصوص در حوزه های فرهنگی و هنری «لبخند امید دولت» به بار ننشست و حتی داد همراهان 4 سال پیش را هم درآورد که دیگر بازی بس است! از این رو حمید فرخ نژاد و منیژه حکمت و رضا میرکریمی و همه آن ها که روزی خود را سهیم در انتخاب «حسن روحانی» می دانستند به نحوی اعلام برائت از همراهی با دولت «تدبیر و امید» کردند! اما چه اتفاقاتی در این 4 سال بر فرهنگ و هنر ما رفت که برخلاف انتظار احوال امیدبخش را تبدیل به شوره زار یأس کرد؟!

سینمایی که به دنبال فقر و فلاکت و مرگ است!

مهم ترین ادعای دولتمردان یازدهم بازگشایی «خانه سینما» بود که به دلیل یک بازی و شاید لجبازی دچار تعطیلی شد اما در نهایت چه سینمایی بازگشایی شد؟ سینمایی که در آن ارزش های انسانی به شکل لگدمال شده ای درآمده و داستان هایی در آن اتفاق می افتد که ابتدا و انتهایش با «مرگ» است و این پوچی و نگرش برآمده از نهیلیسم که وجهی از روزگار امروز هنرمند رنجور و ناامید است در بطن جامعه نفوذ خواهد کرد. سینمایی که نه تنها در آن ذره ای از امید و شادی نمی توان یافت بلکه سینماگرش یا ناچار به ترک وطن می شود و یا گوشه نشین خانه اش می گردد و در نهایت سهم سینما از آنِ همان گروه از فیلمسازان همراه با دولتی می شود که جایی در میان مردم ندارند. سینمایی که بخش اعظمی از مخاطبان ایرانی در آن نادیده گرفته شده و داستان هایش در سطح طبقه متوسط به بالا و در خانه های تجملاتی اتفاق می افتد و «سینمای آپارتمانی» تبدیل به ساختار اصلی تولیدات سینمایی شده است. همانا عدم توجه به الگوهای بومی و باورهای دینی و فرهنگ غنی ایرانی در آثار مختلف تولیدی در این سال ها نشانه ای از عقب گرد سینمای آرمانی و مورد توجه مردم است.

گشایش خانه سینما همچنان در مناظره دوم انتخاباتی مورد اشاره «حسن روحانی» قرار گرفت. خانه ای که شکلی برای سرپوش گذاشتن انواع تنگناها نزد دولتمردان شد که مدعای فوق را «رضا میرکریمی» به بهترین نحو در جشن سینماگران پاسخ داد؛ زمانی که در شب نکوداشت هفدهمین جشن خانه سینما و در غیاب مدیران دولتی عنوان کرد: «امیدوارم زمانی که از رییس جمهور درباره حوزه فرهنگ و هنر سوال می شود برای سومین بار نگوید که خانه سینما را باز کردیم.» اشاره این کارگردان مطرح سینما به عدم توجه دولت به نیاز هنرمندان و برطرف کردن معضلات در بخش های مختلف بود.

حامیانی که پشیمان از همراهی شدند

در این میان نه تنها هنرمندانی که به دلیل بی عدالتی در سینما خانه نشین شدند، جزو اهالی منتقد دولت به شمار می روند بلکه به تدریج بسیاری از همراهان نیز ساز جدایی نواختند و از عملکرد حمایتی خود از دولت «تدبیر و امید» در دوران انتخابات سال 1392 اظهار پشیمانی کردند که مهم ترین نمونه اش «منیژه حکمت» است که سابقه فعالیت های سیاسی اش حتی بیش از بخش فرهنگی است و از دوران اصلاحات به همراه دخترش جزو همراهان بوده و از افرادی است که سعی بسیار برای انتخاب «روحانی» در دوره انتخاباتی گذشته داشت. اما همین شخص طی گفت و گویی عنوان می کند که از «جمع آوری طومار حمایتی برای رئیس جمهور» پشیمان شده است! منیژه حکمت اتفاقا در گفت و گو با نشریه ای که رسانه حامی دولت یازدهم است، چنین سخنانی را به میان آورد و گفت: «من در این دوره ناامید شدم و متاسفم... در این پیچ و خم ها من فکر می کنم نگاه سیاسی در فیلم ها کار اشتباهی است. سیاست در هنر تاریخ مصرف دارد... کسانی به من زنگ می زنند و می گویند تو گفتی به روحانی رای بدهیم. معتقدم احمدی نژاد دستاورد ناامیدی مردم بود و این روند دوباره دارد شکل می گیرد. من دیگر سعی می کنم هزینه ندهم و پاسخگوی کسانی که در این وادی به من اعتماد کرده بودند، نشوم... این دولت با شعار قشنگی به اسم امید آمد، چه شده که امید اکثریت سینما ناامید شده است؟» این کارگردان و فعال سینمایی که خود را «گل سرسبد» جریان حمایتی از رئیس جمهور می داند به صراحت عنوان کرد که اگر زمان به عقب برگردد دیگر به دنبال امضای حمایت از دولت روحانی نخواهد بود.

نترسان مرا!

یکی از حربه های دولت یازدهم و همراهانش در این روزهای انتخاباتی، ایجاد واهمه میان مردم از بازگشت به دوران گذشته است؛ چنان که در بیلبوردهای رئیس جمهور دولت یازدهم در سطح شهر هم می توان چنین شعاری را دید. اما این موجودی که ترسش را در مردم تزریق می کنند، چیست و آیا شرایطی که در این 4 سال بر مردم گذشت ترسی بزرگ تر برای مواجهه مردم نخواهد بود؟! «پرویز شیخ طادی» به تازگی در گفته ای کوتاه به همین نکته اشاره کرد و گفت: «روحانی و جهانگیری طوری مردم را می ‌ترسانند که اگر آن‌ها نباشند چه اتفاقی برای مردم می ‌افتد. به عبارتی دولت فعلی در مناظره‌ها همان وعده‌ها و شعارهای چهار سال پیش را می ‌دهد به ‌اضافه یک القای ترس از نبود این دولت. اگر الان یک غیر ایرانی این مناظره را ببیند با حرف‌های روحانی و جهانگیری فکر می‌کند تمام آزادی‌ها از ما سلب شده و هنرمندان در یک فضای امنیتی زندگی می ‌کنند. تعجب می ‌کنم از دولتی که خودش و کارنامه‌ اش تندرو بوده و حالا ما را در نبودشان از فضای امنیتی می ‌ترسانند. این دولت ما را می‌ ترساند که اگر ما نباشیم نمی ‌توانید کنسرت برگزار کنید در حالی که امروز هنرمندان ما گوشه خیابان و مترو موسیقی و کنسرت اجرا می ‌کنند و مردم به آن‌ ها پول می ‌دهند. دولت اگر خدماتی ارائه داده بود، امروز مردم شاهدش بودند.» البته این ترفند مدعیان «تدبیر و امید» هم در بخش زیادی از مردم و هنرمندان کارساز نخواهد بود. برای نمونه «حمید فرخ نژاد» که جزو باسابقه های جناح دولت یازدهم است، با زبانی طنازانه پاسخ تکنیک «ایجاد هراس از گذشته» توسط دولت را داد و در صفحه شخصی خود به صراحت عنوان کرد که به دور از همراهی با چنین رویه دروغینی دیگر کاری به این جماعت شایعه ساز ندارد. «فرخ نژاد» که از جمله حامیان 4 سال پیش «روحانی» بوده است، درباره انتخابات دوازدهم نوشت: «باز هم ایام انتخابات اومد و جماعت هنری عزیز دل شدن ، دوستان عزیزم بدینوسیله صراحتا و در کمال هوشیاری اعلام میکنم از شنیدن حرفها و وعدهای انجام نشده از یمین و یسار خسته شدم و دیگه هم قصد ندارم کسی رو از هراس اومدن کس دیگه بترسونم ، فقط آرزو میکنم امورات مردم به دست هر کسی افتاد خداوند بهش وجدان مضاعف عنایت کنه که این مردم اینروزا خیلی لنگشن...»

دوباره اون آهنگ رو بزن سَم!

روزهای انتخابات که می شود صدای دغل دیگر از دور خوش نیست! و دولتمردان به شکل عجیبی علاقه به موسیقی و خوانندگان- به خصوص از نوع سنتی- پیدا می کنند و نفر شاخص در این میان که عقبه خوبی هم میان خاطرات مردم دارد، کسی نیست جز «محمدرضا شجریان». از این جهت ناگهان در میان سوالاتی در ارتباط با سیاست داخلی و خارجی و فرهنگی، رئیس جمهور به یاد «ربنا»ی استاد می افتد و به گلایه از فضایی می پردازد که نمی گذارد هنرمند به فعالیت بپردازد! چنین عکس العمل عجیب «روحانی» در نام بردن ناگهانی از نام «شجریان» یادآور خاطرات 4 سال پیش در زمان انتخابات است که خواننده «گنبد مینا» ناگهان عزیز شد و «سفیر فرهنگ و هنر» نام گرفت اما به محض انتخاب نه شرایط متفاوتی برای استاد پیش آمد و نه سفارتی تعلق گرفت! و این بازی باز هم ادامه دارد. «نوید محمدزاده»؛ بازیگر سیمرغی سینمای ایران چنین وضعیتی را این گونه توصیف می کند: «یکی از دلایلی که حسن روحانی رای آورد حمایت هنرمندان از وی و نام استاد محمدرضا شجریان بود اما احترام و وضعیت محمدرضا شجریان در این سه سال هیچ تغییری نکرده است و همچنان مانند سه سال قبل است.» همچنین بازیگر فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» در گفت و گوی خود با جیرانی از تعطیلی کنسرت ها و توقیف فیلم ها به عنوان نمونه هایی از ناتوانی دولت یاد کرد.

زبانم را نمی فهمی!

اما سوء استفاده از هنر موسیقی و موسقیدانان تنها به استاد آواز ایرانی ختم نمی شود و در مناظره ای که در ارتباط با فرهنگ بوده است، باز هم ادعایی دیگر مبنی بر احیای ارکسترسمفونیک و ارکستر ملی در دولت یازدهم صورت گرفت که به سرعت چنین ادعای نادرستی با واکنش «حسین دهباشی»؛ مشاور و سازنده مستند تبلیغاتی «روحانی» در دوره پیشین و منتقد فعلی رئیس جمهور مواجه شد و وی در صفحه مجازی اش نوشت: «جسارت است گویا «ارکستر سمفونیک تهران یک سال ونیم پس از بازگشایی در اردیبهشت 1395 (با اعتراض به عملکرد وزارت ارشاد) مجددا تعطیل شد» نشد؟»

اشاره این مستندساز که چندی پیش به افشاگری درخصوص ساختگی بودن «مستند روحانی» پرداخته بود، درست است چرا که بعد از راه اندازی ارکستر سمفونیک تهران چنان فضای نامناسبی ایجاد شده بود که نه تنها رهبر ارکسترش استعفاء داد بلکه گروه از هم پاشیده شد. «علی رهبری»؛ رهبر پیشین ارکستر سمفونیک تهران دلایلی چون عدم مدیریت اجرایی و عدم پرداخت حقوق به اعضای گروه و فقدان مکانی مناسب برای تمرین را دلیلی بر استعفای خود دانست و عنوان کرد که دیگر به هیچ وقت به هدایت ارکستر نخواهد پرداخت. «علی رهبری» که هم اینک رهبر ارکستر اسلواکی شده است سال گذشته از «وین» نامه منتقدانه ای خطاب به «روحانی» نوشت که در شروعش آورده است: «چه بکنیم و کجا برویم تا شما به نامه‌ های ما در زمان ریاست هم توجه بفرمایید. حدود 5 ماه پیش نوشتیم که جناب آقای رییس جمهور به فریاد ما برسید، نه ‌تنها اقدامی نفرمودید بلکه شرایط ما را به ‌خاطر نوشتن آن نامه سخت‌ تر و پیچیده ‌تر هم کردید و عده ‌ای را هم به جان ما انداختید!» این موسیقیدان برجسته جهانی در حالی که اشاره کرد «آخرین نامه» ای است که برای رئیس جمهور می نویسد، آورده است: « آیا واقعاً نمی‌دانید 75 نفر نوازنده ارکستر سمفونیک 3 ماه است دستمزدی از دولت دریافت نکرده‌اند؟ آیا واقعاً نمی‌دانید که بیش از 8 ماه نوازندگان هیچ‌ گاه حقوق ماهانه دریافت نکرده‌اند؟ آیا واقعا نمی‌دانید ارکستر سمفونیک تهران 4 روز دیگر به فستیوال جهانی شانگهای نمی ‌رود چون که نوازندگانش قراردادی ندارند؟ اگر نمی ‌دانید باعث خجالت بنده، اگر می‌ دانید باعث آبروریزی بنده است و اگر دوست دارید وزیر محترم ارشاد به شما گزارش دهد که خیالتان راحت باشد در اشتباه پادشاهان هستید. من قادر به سخن گفتن در موارد دیگر به ‌جز موسیقی نیستم. آیا شما واقعاً نمی ‌دانید که با هنرمندان به ‌خصوص موسیقیدانان در زمان شما رفتار درستی نمی‌شود؟ می ‌گفتند در زمان آقای احمدی ‌نژاد به موسیقی‌ دانان بی‌اعتناعی شده؛ صد رحمت به بی ‌اعتناعی تا بی ‌احترامی. یک سال و نیم پیش با عشق و امید با دعوت دولت، به مملکتم آمدم و 2 روز پیش بعد از 14 ماه ایران را با غم و ناامیدی فراوان ترک کردم. دولتی که در عمل نیاز به افرادی مانند من ندارد و به من و امثال من کمال بی ‌احترامی را داشته است.»

بخش دیگری از نامه «علی رهبری» به تمامی پاسخگوی ادعای اخیر «روحانی» مبنی بر احیای موسیقی در دولت یازدهم است. رهبر اسبق ارکستر سمفونیک تهران نوشت: «در دوران تبلیغات انتخابات ریس جمهوری، من هم مانند بسیاری از ایرانیان دور از وطن لذت بردم از اینکه جناب‌ عالی قول دادید ارکسترها را دوباره باز می ‌فرمایید، کارها را رها کردم و تصمیم گرفتم بعد از سال‌ها دوری از وطن و کار در کشورهای دیگر به‌عنوان مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران برای بهبود وضع این ارکستر تلاش کنم، غافل از اینکه صحبت شما واقعاً سمبولیک بوده و بیشتر جنبه تبلیغات فرهنگی داشته و دولت شما هیچ‌ گونه آمادگی برای این کار به ‌خصوص از نظر مدیریت نداشته است. غافل از اینکه شما ما را در اختیار وزارت‌ خانه ‌ای می‌گذارید که ساختمان مدیریتش به‌علت باندبازی مخصوص مانند یک هرمی آجری شده که هرچه بالاتر می ‌روی قدرتش کمتر می ‌شود، هرم آجری که آجرهای پایین فقط بالایی‌ها را نگه داشته ‌اند. غافل از اینکه شما ماه‌ها حقوق این نوازندگان و خوانندگان کُر را پرداخت نخواهید کرد. غافل از اینکه به ما اجازه انتقاد به مسئولین داده نمی‌ شود در غیر این‌ صورت تهدید و تحریم می ‌شویم. غافل از اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد شما توسط افرادی اداره خواهند شد که اصلاً ارتباطی با این وزارتخانه ندارند. آقای رییس جمهور، تعارف و زبان ‌بازی را کنار بگذاریم و برویم سر مشکلات عظیم...»

یار مهربان کجایی؟

وضعیت کتاب و چاپ در این 4 سال به شکل ناگواری درآمد، هر چند انتشار برخی از آثار ناهمخوان با فرهنگ و آئین ایرانی برای برخی خوشایند بود اما جدا از عدم توجه به انتشار آثاری مساله دار و ژست «خروج از قانون ممیزی»، فضای ناامنی در نشر وجود داشت. کاغذها وضعیت نامناسبی یافته و کتاب ها گران شد و مخاطبان هم از خواندن کتاب بیشتر فراری شدند! بخشی از مشکلات حوزه کتاب از زبان «ایرج علی نقی»؛ مدیر انجمن چاپخانه داران در جلسه ای مشترک با مدیران وزارت ارشاد در ادامه می آید که این فعال حوزه نشر در تاریخ 10 اسفند سال 95 خطاب به دولتمردان یازدهم گفت: «چاپ در سراشیبی رکود و مرگ قرار دارد یکی از عوامل مهم 14 هزار میلیارد تومان ورود کالای چاپی به کشور بود سوال این است که دولت چه سیاستی برای این امر پیش بینی کرده آیا صنایع چاپ باید رشد یابد، توان ملی زیاد شود یا نگاه به کالاهای وارداتی تغییر کند بازهم تأکید میکنم که رکود صنعت چاپ در حال نابودی است؟ آیا 14 هزار میلیارد تومان که 280 میلیارد تومان آن میتواند صنعت چاپ را نجات دهد چرا جلوی ورودش را نمیگیریم؟ ما نیاز به 15 درصد سرمایه گذاری داریم قبول میکنیم که تلاشمان را بیشتر کنیم و این تلاش را افزوده کنیم و از وزیر ارشاد هم میخواهیم دستور بدهند ورود کالاهای چاپی جلوگیری شود و امکانات بیشتری به تسهیلات چاپی داده شود.»

نمایش غم به جای تزریق امید!

در حوزه هنرهای نمایشی هم اگر چه ادعای متولیان مبنی بر گشایش سالن های خصوصی است اما نه در ایجاد سالن ها، دولت نقشی داشته است و نه این که سالن های خصوصی مشکلات بسیار هنرمندان تئاتر را برطرف کرده است. «عباس عبدالله ‌زاده» یکی از کارگردان های تئاتر در این خصوص گفت: «به صرف اینکه تئاترمان بفروشد و درآمدی داشته باشد، خیلی از تئاترها کیفیت خودشان را از دست می دهند. این سطحی نگری‌ها روز به روز بیشتر می ‌شوند و آن رسالت اصلی تئاتر؛ که باید دارای اندیشه باشد و مردم زیبایی شناسی ببینند از بین می‌رود. اینجا اتفاق فقط و فقط به حضور چهره‌ها و به انتخاب کارگردان‌ ها و مجموعه تئاتری مربوط نمی ‌شود بلکه به شانه ‌ای که دولت خالی کرده است باز می ‌گردد. در تمام کشورهای صاحب تئاتر، دولت حامی تئاتر است اما اینجا دولت خیلی زیرپوستی از حمایت تئاتر شانه خالی کرده و تئاتر و تئاتری‌ها را رها کرده است؛ این رها کردن باعث شده که هنرمند تئاتر که مثل همه آدم ‌ها زندگی می‌ خواهد راه حل‌های کاذب پیدا کند یعنی عامل اصلی دولت است که باعث ایجاد بازار کاذب شده است».

در چنین شرایطی تنها ماند فضایی بازارمآبانه برای به اجرا درآوردن آثار نمایشی تا تئاتری ها برای پرداخت هزینه های زیاد سالن های خصوصی تن به هر داستان سخیفی برای نمایش بدهند! از این رو انواع نمایش های سطح پایین و بعضا مبتذل به روی صحنه رفت که با روح اخلاقی و باورهای جامعه کاملا در تضاد بود و به دور از هرگونه نظارت لازم از سوی دولت امکان رشد یافت. فضای ناامن حوزه تئاتر و خانه نشینی بسیاری از پیشکسوتان در این سال ها مشهود بود و چنین وضعیتی بارها موجب انتقاد تئاتری ها شد، چنان که در یازدهمین جشن شب بازیگر بیانیه ای صادر شد و در آن خواستار تدبیر دولت برای حل مشکلات هنرمندان شد. در بخشی از آن بیانیه آمد که «انجمن بازیگران به صراحت اعلام می کنند که بودجه تئاتر در شان خانواده شریف تئاتر نیست.»

 «بهروز غریب» یکی از پیشکسوتان صاحب نام هنرهای نمایشی با صراحت بیشتری نسبت به عملکرد دولت یازدهم انتقاد کرد و عنوان داشت: «دولت‌ ها و مسئولان در گوششان پنبه کردند و چیزی نمی‌ شنوند و خودشان را به خواب زده‌ اند. من از آقای روحانی گلایه شدید می ‌کنم و همچنین از وزیر ارشاد گلایه دارم، وقتی از آقای جنتی پرسیدند که هنر مورد علاقه شما چیست ایشان گفتند به موسیقی سنتی و سینما علاقه دارم. ما وزیری می‌ خواهیم که نسبت به همه هنرها بی‌ طرف و با حفظ مسئولیت عمل کند، واقعا بی ‌توجهی که نسبت به تئاتر می‌ شود آزاردهنده است. از آقای روحانی با وعده‌هایی که دادند انتظار بیشتری می ‌رفت.» «انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس» نیز در سال گذشته طی بیانیه ای از شرایط وخیم تئاتر کشور گفت و در بخشی از هشدارش آورد: «بخش عمده‌ای از ضعف‌های ساختار تئاتر کشور مرهون کم ‌لطفی سیاستگذاران و متولیانی است که هدفگذاری راهبردی مناسب که باعث نظامند کردن این هنر ارزشمند است را دستور کار خود قرار نداده و نیز عدم توجه به بودجه تئاتر کشور که روز به روز تقلیل یافته است، باعث گردیده شورای ساخت به شورای حمایت و شورای حمایت به کمک هزینه ‌ای ناچیز و اندک تبدیل شود.»

تابلوها را بردار و فرار کن!

ماجرای دنباله دار سرقت گنجینه هنر ایران از موزه هنرهای معاصر و عدم پاسخگویی شفاف متولیان تا اخبار فروش موزه های ملی به بخش های خصوصی در برخی نقاط کشور و از تجمع اعتراض آمیز مقابل ساختمان موزه هنرهای معاصر تهران تا برپایی آثاری مساله دار در دوسالانه ونیز بخشی از مشکلات حوزه تجسمی در دولت یازدهم بوده است. در نهایت هم مشخص نشد که چگونه می شود در یک چرخه مدیریتی بتوان اقدام به خروج 27 اثر از آثار هنرمندان شاخص این مملکت از دفتر هنرهای تجسمی و فروش تعدادی از آن‌ها کرد و در نهایت هم به راحتی همه چیز را به گردن کارمندی که «امین اموال» بوده است، انداخت! از این دست اتفاقات ناخوشایند و سوء مدیریتی در حوزه تجسمی بسیار رخ داد که ابعاد بسیارش به دلیل کم سرو صدا بودن این حوزه چندان که باید رسانه ای نشد اما آن ها که مطلع هستند، تجمع اعتراض آمیز هنرمندان تجسمی در خصوص واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی و بیانیه انجمن هنرمندان نقاش ایران را به خاطر دارند. در این تجمع اعتراض آمیز، نامه سرگشاده ‌ای توسط انجمن هنرمندان سفالگر، مهندسان شهرساز، تصویرگران و انجمن علمی نقاشی دانشگاه هنر خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خوانده شد که در آن آمده است: «اگر واکنش به ‌موقع انجمن هنرمندان نقاش نبود و این موضوع در فضای مجازی دنبال نمی‌ شد، امروز واگذاری موزه هنرهای معاصر به‌ صورت پنهانی و در سکوت خبری انجام شده بود.» هنرمندان در این بیانیه خواستار عذرخواهی رسمی متولیان فرهنگی از بابت این پنهان کاری شدند که چنین نشد و باز هم شرایطی دیگر از بی تدبیری در فرهنگ و هنر رقم خورد.

* آینه نیوز

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان