الناز شاکردوست در هفت تیر سال نودوهشت، سیوپنجسالگی و احتمالاً متفاوتترین تولدش را جشن گرفت. شاکردوست، که سالها صرفاً بهعنوان چهرهای گیشهای شناخته میشد، حالا این روزها، بعد از افتخار دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از جشنواره سی و هفتم فجر، آنهم در رقابت با مهناز افشار، بهنوش طباطبایی، ژاله صامتی و فاطمه معتمدآریا، برای آخرین ساخته نرگس آبیار، «شبی که ماه کامل شد» را روی اکران دارد و فروش خوب آن، حاکی از استقبال مخاطبان از بهترین فیلم جشنواره فجر است.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم «شبی که ماه کامل شد»: عروس ریگ
الناز شاکردوست، مسیر بازیگری پرفرازونشیبی داشته است، درست مثل مهناز افشار که از فیلمهای گیشه ای شروع کرد و با تغییر مسیر کاری اش تبدیل به یک بازیگر حرفه ای و جدی شد. شاید تا چند سال اخیر هیچکس فکرش را هم نمیکرد، علی نصیریان و الناز شاکردوست، اولین سیمرغشان را در یک روز تصاحب کنند، اما شاکردوست حالا یک سیمرغ بلورین دارد و با مسیری که در پیش گرفته بعید نیست بار دیگر این جایزه را تصاحب کند.
شبی که ماه کامل شد
شاکردوست، فعالیت بازیگریاش را از سال 83 و در نوزدهسالگی آغاز کرد. شاکردوست در «مجردها» ساخته اصغر هاشمی در یک نقش فرعی ظاهر شد، اما شروع درخشش او با «گل یخ» ساخته کیومرث پوراحمد بود. «گل یخ»، اقتباسی نیمه مدرن از «سلطان قلبها»، بود که علاوه بر داستان عامهپسندش، زوج هنری شاکردوست و گلزار را به سینما معرفی کرد، زوجی که تا سالها، ستاره اصلی فیلمهای گیشه بودند و در فیلمهای «مجنون لیلی»، «دو خواهر» و «تو و من» بار دیگر همبازی شدند . شاکردوست آنقدر در همان اولین فیلمش موردتوجه قرار گرفت که تا یک سال آینده در چهار فیلم ایفای نقش کرد و مهر خود را بهعنوان بازیگر گیشه ثبت کرد.
شاکردوست که تحصیلاتش بازیگری تئاتر است، از همان اولین فیلمش با ظاهرش بیش از توانایی بازیگریاش مطرح شد و در دورهای که مهناز افشار و دیگر بازیگران گیشه به فیلمهای هنریتر روی آورده بودند، توانست در فیلمهای زیادی نقش اول را بر عهده بگیرد و یک ستاره پولساز شود.
در میان ابرها
در این میان، الناز شاکردوست با بازی در فیلم دیگر پوراحمد، «اتوبوس شب» سعی کرد تا وجه هنریتری هم برای خود دستوپا کند، اما فیلمهای دیگر او مثل «عروس فراری» که بازهم اقتباسی از یک فیلمفارسی دیگر، این بار «همسفر» بود، «بیوفا»، «مجنون لیلی» و «ازمابهتران» شناسنامه هنری شاکردوست را میساختند.
در این میان، شاکردوست در دو فیلم جدیتر هم ظاهر میشود که شاید در خیل عظیم فیلمهای گیشهایاش که به معنای کلمه اکثراً زرد و غیرقابل اعتنا بودند گم شدند. او با بازی در اولین فیلم روحالله حجازی، «در میان ابرها» که برنده بهترین فیلم بخش نگاه نو جشنواره بیست و ششم فجر شد، کاندید دریافت تندیس زرین جشن خانه سینما شد و در همان سال برای ایفای نقشی متفاوت در «باد در علفزار میپیچد» ساخته خسرو معصومی، کاندید دریافت سیمرغ بلورین شد.
دلخون
بااینهمه، نقشی که شاکردوست در گیشه دهه هشتاد داشت، او را به مهرهای مهم در سینمای ایران تبدیل کرد. عباس کیارستمی برای «شیرین» به سراغ بازیگران زن سینمای ایران رفت و شاکردوست نیز در میان این بازیگران بود و این نشاندهنده حضور مؤثر او در سینمای ایران است.
در سالهای بعد، شاید مهمترین و متفاوتترین فیلم شاکردوست، «دلخون» باشد. شاکردوست در ساخته محمدرضا رحمانی، با حامد بهداد همبازی میشود و در نقشی که مقتضیاتی فرای تسخیر گیشه و استفاده از چهره او دارد، حضور مییابد، اما عدم اقبال از «دلخون»، نشان میدهد که او همچنان در فیلمهای عامهپسند موفقتر است و درنتیجه شاکردوست هم، بیشتر از قبل به جریان سینمای عامهپسند بازمیگردد. الناز شاکردوست که در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود، یکی از پرکارترین بازیگران زن سینمای ایران است و هرسال حداقل یک فیلم در کارنامهاش ثبت میکند.
رسوایی
و تقریباً به هیچ پیشنهادی نه نمیگوید، سال 91 با مسعود دهنمکی همکاری مشترکی را تجربه میکند. دهنمکی که با سهگانه «اخراجیها» سعی داشت هم در تصاحب گیشه موفق باشد و همنظر منتقدان را جلب کند، با «رسوایی» این راه را ادامه داد و این فیلم فرصت خوبی برای شاکردوست بود تا میان سینمای جدیتری که قبلاً چند باری تجربه کرده بود و فیلمهای گیشهای که تخصصش بود، ارتباط برقرار کند. «رسوایی» گرچه درفروش بهمانند «اخراجیها» و بیشتر فیلمهای شاکردوست موفق بود، اما در جلب نظر منتقدان ناکام ماند.
النازشاکردوست در دفاع از کاراکترش و بازی در این فیلم در یادداشتی خطاب به اهالی رسانه نوشت: ” نقش افسانه را درواقع زندگی کردم و روحم تا ابد در این نقش باقی میماند. تنها دلخوشی من بیدار شدن بهموقع روحهای مملکتم ایران است. دلیل ایفای الناز شاکردوست در این نقش شنیدن آه همان دختری بود که بعد از گران شدن قیمت نان از خدا قهرش گرفت و از صف خارج شد و سوار مرکب فحشا شد و کسی نپرسید جواب خانه بینان چه میشود.”
خفهگی
شاکردوست که دیگر ستارهای شناختهشده و پولساز محسوب میشد، بعد از یک دوره پرکاری، برای دو سال از عالم سینما دور شد. انگار حوالی سال نودوسه شاکردوست تصمیم میگیرد که راهش را در سینما عوض کند، به انگلستان میرود و تحصیلاتش را در رشته بازیگری تکمیل میکند و بعد از دو سال، با انتخابهایی متفاوت به سینما بازمیگردد.
«خفهگی»، نقطه عطف کارنامه بازیگری شاکردوست است. او که قبلاً با کارگردانهای بزرگی چون پوراحمد و معصومی همکاری کرده بود، برای اولین بار در فیلم یک کارگردان بزرگ، بهجای تکیه به ظاهرش، در نقشی متفاوت و چالشبرانگیز ظاهر میشود. الناز شاکردوست در «خفهگی» نشان میدهد که دوریاش از سینما، تواناییهایش را بهبود بخشیده و جسارتی در ایفای این کاراکتر از خود نشان میدهد که حتی فریدون جیرانی، کارگردان «خفهگی» را نیز وادار به تحسین میکند:
” تمام تصاویری که از الناز در ذهن دارید را فراموش کنید. او خواسته عوض شود و بازیگر جدیدی باشد. اینکه از زیبایی ظاهریاش گذشته و نقشی را بازی میکند که نصف صورتش سوخته نشان از این تغییر دارد.”
سراسر شب
در همین زمان او با فرزاد مؤتمن «سراسر شب» را کار میکند و نشان میدهد که میخواهد وارد سینمای جدی شود و دیگر روزهایی که نگاهش تنها به گیشه بوده تمامشده است.
شاکردوست در تجربه دیگری به گروه بازیگران «دوطبقه روی پیلوت» به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان میپیوندد، اما حادثهای که سر صحنه فیلمبرداری برای او رخ میدهد، نهتنها او را از این فیلم حذف میکند که این بار،یک دوری ناخواسته از سینما را برایش به همراه میآورد، دوری که با همه درد و عذابی که خودش توصیف میکند، برایش شاه نقش زندگیاش را به ارمغان میآورد. در روزهای سختی که شاکردوست دوران نقاهت را طی میکرد، نرگس آبیار با فیلمنامه آخرین اثرش به سراغ او میرود؛ «شبی که ماه کامل شد».
الناز شاکردوست باوجوداینکه هنوز به بهبودی کامل نرسیده بود، اما در این فیلم حاضر میشود، نقش فائزه منصوری، همسر عبدالحمید ریگی را به عهده میگیرد و در یک بازی نفسگیر نشان میدهد که درخشش در «خفگی» نهتنها اتفاقی نبوده که تازه شروع مسیر حرفهایاش بوده است. بازی برونگرای او در این فیلم و تواناییاش در بازپرداخت عاطفی لحظات سخت زندگی فائزه، او را به سیمرغ بلورینی میرساند که شاید پایانی باشد بر بیش از یک دهه سلطه بیچونوچرایش بر گیشه و شروعی نو در مسیر بازیگریاش.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
98