ده قسمت از روایت «سالهای دور از خانه» میگذرد. مجموعهای که در ابتدا بهعنوان اسپینآفی از مجموعه «شاه گوش» کارش را شروع کرد، اما در همان قسمتهای ابتدایی نشان داد که مسیر متفاوتی از این مجموعه در پیش دارد.
«سالهای دور از خانه» با مرکزیت کاراکترهای خنجری و زهره، دوران پس از خدمت آنها در کلانتری ملت را دنبال میکند. خنجری و زهره حالا در محیط جدیدی هستند، هردو وارد زندگی پیچیده شهرنشینی شدهاند و با مناسبات اجتماعی چنین زندگی رودررو هستند. خنجری، که جوانی ساده و شهرستانی بود، بعد از مدتها آوارگی حالا به خانهای لوکس و اعیانی رفته است، اما در همین محیط هم، سادگی خودش را حفظ کرده است.
خنجری با همان تکیهکلامها، سعی دارد خودش را در دل این زندگی جدید و ناملموس جای دهد و همین تلاش او در کنار دلبستگیاش به ازدواج، موقعیتهای کمدی جدید و جذابی پیش میآورد. کاراکتر خنجری، ریشههای اصلی خودش را حفظ کرده است، اما تلاش او برای همرنگ محیط شدن و دستیابی به آرزوهایش، وضعیت متفاوتی برای بیننده ترسیم میکند که عمده لحظات کمدی سریال هم از همین عدم تناسب کاراکتر و موقعیت سرچشمه میگیرد.
در آنسوی ماجرا، زهره، بعد از پایان خدمت سربازی، با همه مسئولیتهای اجتماعی و فردی که برایش ترسیمشده است روبروست.
زهره، با عشقی آتشین که بیصبرانه برای آن تلاش میکند، رنج بقا را هم تحمل میکند. درحالیکه خنجری همیشه با سادگی ذاتیاش، زندگی را هم ساده گرفته است و با هر موجی حرکت کرده است، زهره مجبور است زندگی را به شکلی دیگر اداره کند. به همین دلیل هم هست که کاراکتر زهره از چیزی که در «شاه گوش» شاهدش بودیم خیلی متفاوتتر به نظر میرسد.
زهره دیگر سادگی و بیریایی دوران خدمت را ندارد، بهعنوان یک مأمور راهنمایی و رانندگی رشوه میگیرد و از موقعیتش برای زندگی شخصی خود سوءاستفاده میکند و در مقایسه با زهره، یک کاراکتر کاملاً تحولیافته به نظر میرسد.
در چند قسمت گذشته «سالهای دور از خانه»، شاهد ورود کاراکترهای جدیدی هم به ماجرا بودیم؛ خانم طالبی (آزیتا حاجیان) و بیماریاش که برای درمان آن به خنجری نیاز دارد، همه افرادی که در عمارت او هستند و مهمتر از همه، خانواده زهره که در «شاه گوش» فقط راجع به آنها شنیده بودیم. بعد از معرفی خانواده خاله زهره در چند قسمت اول، حالا شاهد ورود همه اقوام او به قصه هستیم، خانوادهای عجیب با عاداتی شبیه به زهره، اما با این تفاوت که درحالیکه زهره، خاله و دخترخالههایش، کمی خود را صیقل دادهاند و بازندگی شهرنشینی عجین شدهاند، خانواده او هیچ فیلتری ندارند.
خانوادهای پرجمعیت و پر سروصدا که اکثراً عادت به دزدی دارند و بعد از دعوایی که شب عروسی اتفاق افتاد و منجر به مصدومیت رانندهشان شد، در تهران ماندگار شدهاند.
ورود پسرخاله خنجری هم به قصه پیشزمینهای از خانواده و زندگی گذشته او قبل از دوران خدمت سربازیاش به بیننده میدهد. کاراکتر ظفر علی که در «شاه گوش» هم به او اشاره میشد، بعد از شکست عشقیاش حالا در تهران با موزیک زیرزمینی مشغول است و علاوه بر اینکه ارتباطی برای درک بهتر کاراکتر خنجری مهیا میکند، خودش همداستانها و ماجراهایش را به روایت آورده است. احسان کرمی، بازیگر نقش ظفر علی، مدتها با نمایشهای کمدی شناخته میشد و این اولین نقش جدی او در مقابل دوربین محسوب میشود. مسلماً پلتفرم یک مجموعه نمایش خانگی و کاراکتری که باید در طول قصه حفظ شود و پرورش یابد، با اجرای تئاتری که هر شب با قصهای مشخص و مرزهای محدود به روی صحنه میرود متفاوت است و این چالشی است که کرمی پیش رو دارد تا خود را ثابت کند.
گرچه کرمی در اجرایش تاکنون از تجربه نمایشهای کمدیاش بهره زیادی برده است و قسمت اعظم کاراکتر ظفر علی را از همان اجراها به عاریت گرفته است، اما میتوان گفت که توانسته ارتباط خوبی با نقشش برقرار کند و در کنار احمد مهران فر و دیگر بازیگران «سالهای دور از خانه»، درخشش خوبی داشته باشد.
درنهایت، «سالهای دور از خانه»، تاکنون توانسته یک کمدی سبک و مفرح به بیننده عرضه کند که جایی برای شوخیهای جنسی ندارد و بهشدت تلاش میکند از ابتذال و لودگی دور بماند. واضح است که مسیر «سالهای دور از خانه» با «شاه گوش» خیلی متفاوت است. درحالیکه «شاه گوش» روی روایتش مانور میداد و کاراکترها برای پیشبرد این روایت کنشگری داشتند، «سالهای دور از خانه» روایتی ساده و خطی دارد و کاراکترها و موقعیتهایشان لحظات کمدی را میآفرینند که تکیه «سالهای دور از خانه» بر آنهاست.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
235