سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
مجازات اقدامات غیر قانونی را میپذیریم!
برنامه اصلاحطلبان برای اشغال مراکز حساس نظام
«علیرضا علویتبار»، فعال اصلاحطلب و از تئوریسینهای این جریان خاص سیاسی به تازگی طی مقالهای در شماره اول نشریه مشق فردا، که با عنوان «اعتراض اصلاحطلبانه؟» منتشر شد به رویکردهای اصلاحطلبان در قبال سیاستورزی نامتعارف یا همان جنبشهای اجتماعی و اعتراضات خیابانی پرداخته است.
او در این مقاله با بر شمردن 4 سطح پلکانی برای اعتراض، به معرفی این 4 سطح اقدام میکند و مینویسد:
محدوده اول. امضای طومارهای دادخواهی و یا قالبهایی مانند دادنامه و نیز شرکت در تظاهرات قانونی از این نوعاند. اگرچه چندان متعارف نیستند اما در نظامهای سیاسی با ثبات و برخوردار از انتخابات نیز مقبولند.
محدوده دوم. این محدوده، آستانه حرکت به سوی روشهای اقدام مستقیم است. مانند ایجاد کمپینهای نخریدن و یا تحریم کردن.
«محدوده سوم. این سطح از اعتراض در برگیرنده "اقدامهای غیرقانونی" اما "غیر خشونتآمیز" در فعالیتهای سیاسی است. اقدامهایی نظیر اعتصابهای غیررسمی و اشغال مسالمتآمیز یک مکان در این سطح قرار میگیرند.»
محدوده چهارم. چهارمین سطح که از نظر شدت در حداکثر قرار دارد. در برگیرنده اقدامهای خشنی است که آسیبزدن به اشخاص یا اموال را در برمیگیرد.
علویتبار همچنین سخن اصلیتر را نیز در بخش انتهای مقاله خود میگوید و با طرح این سؤال که اعتراض اصلاحطلبانه در کدام حیطه است؟ مینویسد: سقف اعتراضهای اصلاحطلبانه «اقدامهای غیر قانونی و غیر خشونتآمیز» (محدوده سوم اشاره شده در بالا!) خواهد بود.
او بر این نکته هم تأکید میکند که این اعتراضات غیر قانونی، «مجازات قانونی در پی خواهد داشت و این نکته از آغاز روشن است که اصلاحطلبان با آگاهی از وجود مجازات برای چنین اعتراضهایی میتوانند مدافع آن باشند».
علویتبار در این شیوهنامه همچنین تلویحا توصیه میکند که اعتراضات مزاج سیاسی هم داشته باشند و اقتصادی صرف نباشند!
*پر واضح است که مشخصتر و عینیتر از این نمیتوان شیوهنامه اعتراضات خیابانی را برای هواداران توضیح داد.
برخی افراد از چند سال قبل ضمن هشدار تقلای اصلاحطلبان برای ایجاد «فتنه اقتصادی» تأکید میکردند که آنها قصد دارند با تکرار تظاهرات سکوت سال 88، نوعی مدل تایلندی فریبکارانه را برای اغتشاشات خیابانی ارائه دهند. [1]
همان که علویتبار پس از چند سال در حال اشاره صریح به آن است...
معالوصف اما علویتبار حاضر نیست همانطور که از واقعیتی به نام مجازات در پس حمایت از اعتراضات خیابانی نام برده است؛ درباره یک حقیقت مهم دیگر نیز صحبت کند و آن اینکه اساسا قیدی به نام مسالمت در اعتراضات خیابانی بدون مجوز و اشغال مراکز حساس! وجود ندارد و بکار بردن این واژه در واقع یک فریب بیشتر نیست!
اینکه جمعیت نقابپوش در تظاهرات سکوت سال 88 تماماً به مرحله شعار دادن و پرتاب سنگ نرسیدند به دلیل مسالمتآمیز بودن حرکت آنها نبود بلکه به دلیل نرسیدن به مقطع پرتاب سنگ بود. ضمن اینکه بدیهیست که هر اعتراضی که مجوز نداشته باشد، مسالمتآمیز نیست.
کما اینکه همان اعتراض سکوت دوستان آقای علویتبار نیز به کشته و زخمی شدن چند تن انجامید.
سند دیگر اثبات نیز سخنی است که خود علویتبار به آن اشاره میکند و آن اشغال مسالمتآمیز مکانها –ی طبیعتا حساس- است.
آقای علویتبار باید بداند که مخاطبان او میدانند "اشغال" یک مکان ولو غیر حساس و یا حتی یک پارک تفریحی نیز مساوی با خشونت است چه رسد به اشغال نقاط حساس حکومتی در پایتخت برای نتیجهبخشی اعتراضات.
آنچه آقای علویتبار از اشغال حیاط خلوتها و پارکینگهای برخی مکانها توسط معترضان فرانسوی و تایلندی دیده است نیز جملگی تحت نظارت پلیس و با اجازه پلیس صورت گرفته بود و گرنه علویتبار خود بهتر از همه میداند که در هنگامه فتنه و به خیابان آمدن اغتشاشگرانی که به قانون معتقد نیستند؛ چگونه به قول حجاریان آتش به کفپوشخانه سرایت میکند و شورش بهپا میخیزد.
ما مخاطبان محترم را دعوت به قضاوت میان گفتهها و ناگفتههای علویتبار میکنیم تا مشخص شود که حاقّ سخنان او چیست!؟
علویتبار پیش از این طی اظهاراتی در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری! نیز بر به خیابان آوردن جمعیت میلیونی برای اعتراض مسالمتآمیز تأکید کرده بود. او مدتی بعد شبیه همین اظهارات را در خبرگزاری دولتی ایرنا هم بیان کرد. [2] و جالب آنکه حسامالدین آشنا، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک نیز هیچگاه هیچ توضیحی درباره علت طرح این سخنان فتنهگرانه در ستاد دولت نداد.
این فرد همچنین مدتیست که اصرار دارد شرایط ایران اسلامی بحرانی و فاجعه است و لذا «سیاستورزی متعارف» دیگر در ایران جواب نمیدهد و بایستی به سمت سیاستورزی نامتعارف یا همان اعتراضات خیابانی گام برداشت. [3]
علویتبار در صحبتهای خود بر چیزی به نام «ایفای نقش مجدد جمهور» نیز تأکید میکند که البته از منظر تحلیلی چیزی جز دعوت به انقلاب نیست!
آنچه که این تئوریسین اصلاحطلب مطرح کرده است اگرچه شاید ناباورانه و شگفتانگیز به نظر برسد اما حقیقت این است که اعضای ستادی جریان سیاسی خاص، چند سال است که به انحاء مختلف بر این مقولات اصرار دارند...
آنها که هدفشان را بر ایجاد «فتنه اقتصادی» متمرکز کردهاند، ضمن سیاهنمایی از اوضاع کشور و عدم بیان واقعیتهای کشور برای ناراضیتراشی از نظام، سالهاست که در حال نشان دادن سمت خیابان به مردم هستند، از این میگویند که از جنوب تا شمال تهران آتش خواهد گرفت [4]، مردم در آستانه انتخابات از نظام ناامید و با نیروهای نظامی درگیر میشوند و امواج اغتشاشات دیماه 96 هم با قدرت بیشتری بازخواهد گشت.
در این زمینه حتی کسانی مثل تاجیک و حجاریان، مردم را به مناسبت عدم آغاز شورش، مذمت نیز کردهاند. [5]
محافل تحلیلی رصدکننده این رخدادها تأکید دارند که از جمله راههای قابل بیان مواجهه با این پرونده به شدت خطرناک، در وهله اول؛ ورود خواص و روشنگری آنها در قبال جامعه است.
در خاتمه بیان این نکته نیز ضروری به نظر میرسد که جزوه معروف براندازی که در ایام فتنه 88 توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) از دفتر یکی از فتنهگران کشف شد؛ حتماً و یقیناً در بخش اعتراضات خیابانی چیزی بیش از آنچه که علویتبار در مقاله موصوف نوشته، نداشته است...
***
فرمول تغذیه در حزب کارگزاران سازندگی چگونه است؟
مادران عجیب کارگزارانی علیه مادران شریف
روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران سازندگی، در شماره یکشنبه گذشته خود و در کنایه به کمپین مادران شریف برای تشویق فرزندآوری، گزارشی را با عنوان «بچهداری چقدر خرج دارد؟» منتشر کرده است.
در این گزارش که تلاش میکند هزینههای فرزندآوری را گسترده و غیر قابل تحمل نشان دهد، بدون هیچ اشارهای به نقش مرحوم هاشمی و نقش لیدر منزوی اصلاحطلبان در پدید آمدن وضع موجود و گرانیهای فعلی کشور، آمده است که «یک مادر تازه زایمان کرده نیاز دارد تا بصورت روزانه 300 گرم گوشت، 4 لیوان شیر، دو سوم نان بربری، 6 واحد سالاد و 5 عدد سیب را مصرف کند»!
سازندگی همچنین تصریح کرده است که این فرمول خورد و خوراک «ابتداییترین نیازهای روزانه» است.
گزارش مذکور، همین هزینهها را برای پدر و نوزاد نیز محاسبه کرده و به عدد 10 میلیون تومان در هر 6 ماه برای هزینههای خوراک یک خانواده 3 نفره رسیده است.
*این نکته محل تعجب است که چرا در دموکراسیهای دیگر جهان، هنگامی که سیاستی از سوی حاکمیت اعلام میشود؛ همه در راستای نهادینه سازی آن سیاست در نزد مردم اقدام میکنند اما در ایران اسلامی شاهد این هستیم که سیاست حاکمیت مبنی بر ازدیاد نسل با دشمنی آشکار یک جریان سیاسی خاص مواجه شده است.
یعنی گذشته از دولت محترم که حاضر به انجام یک اقدام ساده برای تأمین ارزان کالاهای سبد خانوار و مثلا اِعمال سیاست کالابرگ نیست و مشغول نظاره است؛ روزنامهنگاران و سیاسیون جریان اصلاحات نیز که خود مسببالاسباب وضع موجود و گرانیها هستند؛ با ابزارهای در اختیار، مشغول کوبش این سیاست هستند.
در این زمینه و از باب تجربه میتوان به سیاستهای رسانهای در کشورهای انگلستان و آمریکا پیرامون تشویق به فرزندآوری اشاره کرد که چگونه بدون ارائه فرمولهای تغذیه عجیب و غریب و مضحکه قیمتها؛ از یکسو اقدامات دولت پیرامون خدمات عامالمنفعه را تشویق و ترویج میکنند و از یکسو مثلا به خانوادهها توصیه میکنند که به جای پوشک یکبار مصرف از پوشکهای چندبار مصرف استفاده کنند و از هزینههای غیر ضروری بکاهند.
در این زمینه یک نگاه ساده به رسانههای انگلیسی و آمریکایی نشان میدهد که آنها بر خلاف روزنامه سازندگی! حاضرند به مردم خود بگویند که سفر خارجی یک رفتار ثروتمندانه است، استفاده از پوشک چندبار مصرف برای کودک سالمتر و برای خانواده بهصرفهتر است و فرزندآوری نیز رفتاری عقلانی است نه غیر عقلانی!
***
1_ https://www.farsnews.com/news/13920924001212
2_ mshrgh.ir/836280
3_ mshrgh.ir/873975
4_ mshrgh.ir/927222
5_ mshrgh.ir/976697