«کتاب آشپزی» اولین فیلم سیاوش افشار مدتی است در گروه هنر و تجربه اکران شده است. فیلمی بسیار ارزان و با شیوه تولید کارگاهی که بیاغراق میتوان گفت ارزانترین و کمخرجترین فیلمی است که در سالهای اخیر در سینمای ایران تولید شده. آنقدر ارزان که شاید باورش سخت باشد.
آنقدر ارزان که فیلمساز توانسته آنرا بدون سرمایهگذار و با پول جاری یا به اصطلاح پول توجیبیاش، آن را بسازد.
همچنین بخوانید:
کتاب آشپزی- کیا و کیو برعلیه بیگانگان
در روزهایی که حتی نمیتوان فیلم کوتاه یا صدثانیهای هم ارزان ساخت و فکر کردن به ارقام کمتر از ده الی بیست میلیون برای ساخت فیلم کوتاه شوخی بهنظر میرسد، «کتاب آشپزی» یک فیلم ارزان واقعی است که با هزینهای کمتر از آن حداقلی که برای ساخت یک فیلم کوتاه لازم است، ساخته شده و سروشکل گرفته. روحیه کارگردان در برخورد این چنین ارزانش با هنر گرانقیمت سینما اولین نکته مهم و قابل تقدیری است که درباره «کتاب آشپزی» باید به آن اشاره کرد.
دیگر فیلم ساختن به شکل طبیعی، معقول و آزادانه در سینمای ایران چندان محلی از اعراب ندارد و امکانش هم دیگر وجود ندارد. خود بدنه سینما در وهله اول، با نادانی و نشناختن زیباشناسی هنری، فیلمساز را در شرایطی قرار میدهد که مجبور شود خلاقیت و نگاه هنری خود را غرق کرده و بهجایش به آوردن دوربینی گرانتر و استخدام عوامل پرهزینهتر یا ایدهای بفروشتر فکر کند تا خلا آن زیباشناسی هنری گمشده را با ظاهری تجملی و یک زیبایی باصلابت اما توخالی و پوچ، بپوشاند. به این دیکتاتوری سینمای بدنه، کلنجار رفتن با ممیزی و سانسور و خط قرمزها را هم اضافه کنید تا بدانید ساخت یک فیلم هنرمندانه و مستقل (نه یک فیلم هنری روشنفکری) از چه مسیر سخت و صعبالعبوری گذر میکند.
در این میان تنها راهی که بهنظر میرسد برای فیلمسازان جوان و مستعد، آنها که هنر سینما برایشان جدی و دغدغه است، وجود دارد تا بتوانند به سینما و عرصه فیلمسازی ورود کنند، ساخت فیلمهای مستقل و ارزان این چنینی است. این همان شیوهایست که میتوان بهواسطهاش آثاری شخصی ساخت. سپس با جذابیت همین فیمهای ارزان، در ادامه میتوان سرمایهگذار یا سرمایهای برای فیلمهای بعدی و محکم کردن جای پای سازنده در سینما هم پیدا کرد. این تنها مدخل ورود قانونی و پاکیزه به سینمای امروز ایران است. انگار تنها با همین فیلمها میتوان از استتیک سینمایی و خود سینما در این آشفتهبازار و در میان خیل عظیم فیلمهای گران و تجملگرایانه اما بیمعنی، دفاع کرد.
«کتاب آشپزی» فیلم خلاقانهای است. مهمترین نکته فیلم زیباشناسی متفاوتی است که فیلمساز سعی داشته به آن برسد. روحیه عمومی و بارز سینمای ایران در همه این سالها فیلمها را رو به سمت پررنگکردن وجهههای اجتماعی و دغدغههای اجتماعی برده و زیباشناسیشان را ناگزیر غرق در جنبههای واقعگرایانه مشخص و فرمولیته شدهای، کرده است.
در سوی دیگر هم آثار گیشهای قرار دارند. یعنی فیلمهایی بازاری، کمدیهایی سطح پایین که به قصد فتح گیشه ساخته شدهاند وعموما اصلا زیباشناسی ندارند یا زیباشناسیشان دمدستی و کلیشهای است. چراکه فکر میکنند صرف اینکه یک فیلم کمدی و خندهدار باشد، کافیست تا فیلمساز ملزم به رعایت هیچ قاعده، اصول و منطقی در روایت داستان و ساختش نباشد و هرکاری دلش خواست بکند .
برخلاف این دو جریان اصلی در سینمای ایران، یعنی سینمای اجتماعی و گیشهای، «کتاب آشپزی» زیباشناسی خاص خودش را دارد و به عبارت بهتر اصلا ربطی به هیچکدام از این دو جریان اصلی پیدا نمیکند. نه یک فیلم کمدی سخیف و بازاری است و نه یک فیلم اجتماعی تلخ و سیاه. فیلم حتی با بزنگاهها و موقعیتهای حساس اجتماعی در سالهای اخیر که همهشان تقریبا جایی در فیلمهای اجتماعی سروکلهشان پیدا میشود و فیلم به فیلم مدام تکراریتر و کلیشهایتر میشوند هم، کاری ندارد.
«کتاب آشپزی» داستانی ساده را بهراحتی روایت میکند و پیش میبرد. مردی که راننده تاکسی است و در اسنپ کار میکند، دچار درد دندان شده و برای کشیدن آن نزد یکی از دوستانش میرود. پیامد حضور در نزد دوستش، حوادث مختلف و عجیبی به شکل دومینویی برای مرد اتفاق میافتند.
نکته جالب روایی در از کنار هم گذشتن روان و راحت اتفاقات و حوادث مختلف است که کمی جلوتر، متقاطع میشوند و برهم تاثیرات جالب توجهی میگذارند و مانند هر فیلم دیگر «پسا پالپ فیکشنی»ای همه این داستانکهای کوچک در هم میتنند و گره میخورند تا به یک نقطه مشخص برسند. «کتاب آشپزی» سعی میکند از هر موقعیت ساده و پیشپا افتادهای که هرکداممان در زندگی روزمره بارها با آن سروکار پیدا میکنیم، چیزی ورای عادت روزمرگی بسازد و نتیجهای خرق عادت از دل آنها بیرون بکشد. هر اتفاق عادی و معمولی در «کتاب آشپزی» بدل به ماجرایی غریب و غامض میشود و این ریشه در همان زیباشناسی خاص فیلم و نحوه مواجههاش با قصه، دارد.
فیلم تماما در چارشنبهسوری اتفاق میافتد و این جشن قدیمی در هماهنگی با چگونگی پیشروی داستان اصلی فیلم، لحظه به لحظه بر ملتهبتر شدن «کتاب آشپزی» و خیال تماشاگر میافزاید. هرچند فیلم با موقعیتی ساده و عادی شروع میشود اما با طراحی یکسری اتفاق باز هم ساده و عادی، آن موضوع اولیه و اصلی را تبدیل به چیزی عجیب میکند تا تماشاگر در مواجهه با میزانسنی بسیار عجیب و ویژه قرار بگیرد. عجیب هم در چارچوب فرمی خود فیلم و هم عجیب برای سینمای ایران. حتی تصور تماشای چنین صحنهای در سینمای ایران، دور از ذهن به نظر میرسد. «کتاب آشپزی» سعی دارد از مسیر اصلی زیباشناسی خود منحرف نشود و آن سبک خاص خودش را به سرمنزل مقصود برساند.
ساخت ارزان فیلم مطمئنا محدودیتهای زیاد و دست و پا گیری را برای فیلمساز بههمراه داشته است. اجبار به حرکت در یک محدوده سوپر ارزان، صحنهپردازی فیلم را خصوصا بسیار تحت تاثیر خود قرار داده است. یا مثلا کل فیلم با لنز واید گرفته شده تا محدودیت در فوکوس کشیدن نداشته باشد و سرعت کار را بیشتر کند. اما فیلمساز جوان و باهوش این محدودیتها را در «کتاب آشپزی» بدل به خلاقیت کار خودش میکند.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
314