شناسه : ۱۸۴۱۲۵۳ - شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۶
سیطره بوریس بر عوام
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، انتخابات روز پنجشنبه بریتانیا که از آن بهعنوان مهمترین انتخابات این کشور در تاریخ مدرن خود یاد شدهاست، رکوردهایی تاریخی را برای احزاب اصلی آن برجا گذاشت. به گزارش سایت شبکه خبری «بیبیسی»، حزب محافظه کار در این انتخابات توانست در میان تبریکها و استقبالهای امریکا و اتحادیه اروپا، بزرگترین پیروزی خود در 32سال اخیر را جشن بگیرد. در پارلمان 650نفری بریتانیا که هر حزب نیاز به 326 کرسی داشت تا بتواند اکثریت را در دست داشته باشد، کسب 365 کرسی افتخاری است که «بوریس جانسون» میتواند با آن سر به آسمان ساید و طرحهای «برگزیتی» خود را بدون مشکل خاصی به پیش ببرد. حزب محافظه کار با این نتیجه 67 کرسی به کرسیهای قبلی خود افزود. در نقطه مقابل «بوریس جانسون»، «جرمی کوربین» قرار داشت، رهبر حزب کارگر، مردی که دیروز خود را شکستخوردهترین فرد انتخابات دید. حزب او با از دست دادن 42 کرسی، تنها موفق به کسب 203 کرسی شد. این بدترین شکستی است که حزب کارگر در 84 سال گذشته متحمل شدهاست. از همین رو «کوربین» بلافاصله پس از شکست حزبش اعلام کرد، از سمت خود بهعنوان رهبر حزب استعفا میکند. به جز «جرمی کوربین» که شکست بدی را تحمل کرد، «جو سوینسون»، مغمومترین زن انتخابات بود. «سوینسون» که رهبری حزب لیبرال دموکرات را در دست داشت، با اعلام نتایج متوجه شد، نه تنها حزبش 10کرسی خود را در پارلمان از دست داده و از این پس تنها 11 کرسی در پارلمان خواهد داشت که خود وی نیز دیگر کرسیای در پارلمان ندارد. اما به همان اندازه که «سوینسون» غمگین بود، «نیکولا استورجن»، رهبر جوان حزب ملی اسکاتلند، روزی مفرح را پیش روی خود میدید. حزب او با ارتقای 13 کرسی، به بالاترین افتخار تاریخ خود دست یافت و صاحب 48 کرسی در پارلمان بریتانیا شد. او بلافاصله پس از آن با شور و شعف اعلام کرد، حزب ملی اسکاتلند، دیگر بار ایده برگزاری رفراندوم استقلال اسکاتلند از بریتانیا را به پیش خواهد برد تا سهمی از دردسرهای آتی بریتانیایی نداشته باشد که 31 ژانویه 2020 روند خروجش از اتحادیه اروپا را آغاز میکند.
چرا «کوربین» باخت، چرا «جانسون» برد
از شادیها و اندوهها که بگذریم، مهمترین سؤال اکنون این است که چرا حزب کارگر به این بدی باخت و چرا محافظه کاران به پیروزی قاطع دست یافتند؟ «کیت پروکتور»، تحلیلگر روزنامه «گاردین» معتقد است، شکست حزب کارگر، در درجه اول بهخاطر شخص «جرمی کوربین» بود. «کوربین» را باید نامحبوبترین رهبر حزب کارگر از دهه 1970 به این سو دانست. رأی دهندگان مسن او را دوست ندارند، زیرا «جرمی» را همان کسی میدانند که از جنبشهای پر دردسر ایرلند برای بریتانیا حمایت میکرد. یهودیان او را دوست ندارند زیرا با ایدئولوژی و حمایت او از فلسطینیها دلخور هستند. او تنها میتوانست رأی جوانان را که از برگزیت در هراس هستند، داشته باشد که ظاهر ژولیده او نیز برای آنها جذاب نبود. عامل دوم شکست حزب کارگر مانیفست آن است. مانیفست حزب کارگر در سال 2019 زمان برای تغییر واقعی است. این تغییر شامل ایجاد تغییرات زیادی در مباحث مربوط به بازنشستگان، دانشجویان و کاهش سن رأی دادن و مباحث اجتماعی میشود. لیست طولانی تغییرات مردم را مجاب کرد که اینها فقط وعده است و یک دولت نمیتواند از پس همه این کارها برآید. حزب خود نیز بعداً اعلام کرد، این طرح 10 ساله حزب است و نه طرحی برای دولت آتی. سومین عامل شکست حزب کارگر استراتژی آن درخصوص برگزیت بود. حزب کارگر بارها و بارها بهطرحهای برگزیتی «ترزا می» و «بوریس جانسون» حمله کرد. اما هیچگاه نتوانست طرح برگزیتی روشنی از آنچه خود قبول دارد، ارائه دهد. عامل چهارم، نادیده گرفته شدن خط قرمزهای همیشگی حزب بود. حزب کارگر از ابتدای موجودیت خود روی برخی مسائل مربوط به طبقه متوسط حساسیت داشته و تلاش کرده، خواستههای آنان را برآورده کند. اما در این انتخابات نتوانست این بخش از جامعه را متقاعد کند که به این خط قرمزها پایبند است. در آخر اشتباه بزرگ این حزب که برایش به بهای از دست دادن 42 کرسی تمام شد، استراتژی انتخاباتی حزب بود. حزب کارگر در انتخاب مکانهایی که در آنها شانس بیشتری برای کسب رأی داشت و باید بیشتر در آنها دست به تبلیغ میزد، ناکام بود.
پنج عامل برد محافظه کاران
اما «روون مسون»، دیگر تحلیلگر روزنامه «گاردین» نوشته است، نباید از 5 عاملی که باعث برد حزب محافظهکار شد، غافل ماند. از نظر او نخستین دلیل، برگزیت بود. «جانسون» روشن و شفاف این شعار را تکرار کرد که باید از اتحادیه اروپا خارج شد و تأخیری که حزب کارگر با رفراندوم جدید در این کار میاندازد، تنها باعث رکود بیشتر اقتصاد کشور میشود. عامل دوم، این بود که حزب محافظهکار به جای شعارهای پرطمطراق و پیچیده، از شعاری ساده که خروج از اتحادیه اروپا بود، استفاده کرد و در سایر شعارها مثل افزایش حقوق زنان بازنشسته و... نیز به همین صورت عمل کرد. عامل سوم، مانیفست این حزب بود که ترجیح داد، از نوعی استراتژی بهره ببرد که امنیت حزب را در انتخابات حفظ میکند. بنابراین در مانیفست خود به سراغ مباحث بحث برانگیز مثل مالیات نرفت. عامل بعدی، ضعیف بودن حزب کارگر بود. تعداد حوزههایی که به طور سنتی متعلق به حزب کارگر بود، اما حزب محافظه کار موفق به استیلا بر آنها شد، کم نبود. زیرا حامیان حزب کارگر که شعارهای حزب خود را جذاب نمیدیدند، ترجیح دادند، رأی ندهند یا به حزب برگزیت رأی دهند و در نهایت نباید از نقش «بوریس جانسون» گذشت. او نشان داد، قدرتمندتر از انتخابات 2017 است.