اقتصاد آنلاین - فاطمه اسماعیلی؛ به علت فضای ملتهب اقتصادی و اجتماعی این روزهای کشور، صنعت نشر نیز مانند دیگر حوزهها آسیبهای فراوانی دیده است و با شیوع ویروس کرونا و کم رونق شدن کار ناشران و بسته شدن کتابفروشیها، تأثیرات مخربی به بدنه نحیف آن وارد شده است. البته معضلات این صنعت محدود به امروز و دیروز نیست و سیاستهای غلط کلان دولتی در طول سالها، فضای این صنعت را تحت تأثیر قرار داده است.
در همین خصوص با محمود آموزگار نائب رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان درباره وضعیت صنعت نشر در پسا-کرونا گفت وگو کردیم.
محمود آموزگار درباره مشکلات اقتصادی ایجاد شده پس از شیوع کرونا گفت: اقتصاد نشر جدا از مشاغل دیگر نیست و آنهم تحت تأثیر شرایط قرار گرفته است. بهطورکلی در جهان اقتصاد نشر، اقتصادی نحیف و ضعیفی است. ارزش بازار کل صنعت نشر جهان حدود 120 هزار میلیارد یورو است.
اگر به وضعیت این صنعت در کشور خودمان نگاهی کنیم، صنعت نشر در جهان پدیدهای به نام تحریم ندارد، ولی ما با این معضل مواجه هستیم که شرایط دشوارتری را برای ما فراهم کرده است.
پیش از بحث کرونا صنعت نشر ما جز آن دسته از کسبوکارهاست که متکی به یارانه دولت است و ناهنجاریهایی را در حوزههای مختلف آن به وجود آورده و همین مسئله باعث عدم هماهنگی اجزای مختلف آن شده است. همچنین منافع گروهی بعضی از دستهها نیز به این مشکلات دامن میزند. بنابراین برای اینکه کتابفروشان، توزیعکنندگان، ویراستاران، صفحهبندها و گرافیستها به هماهنگی لازم برسند، بهتنهایی نمیتوانند این کار را انجام بدهند و وظیفه آن بر عهده صنف و اتحادیه است که این روابط را تنظیم کند و دولت هم در این مسیر بکوشد.
نائب رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان ادامه داد: همچنین به خاطر تحریمها، هزینه مواد مورد نیاز چاپ و انتشار کتاب و خدمات افزایش پیدا کرد و بهتبع کتاب گران شد. اما با تمام این موارد صنعت نشر ما حرکت خود را کموبیش ادامه داد.
آموزگار با اشاره به نقش مهم نمایشگاه کتاب در حیات ناشران افزود: نمایشگاه کتاب برای ناشران کوچک و بزرگ ما اهمیت زیادی دارد. چونکه ناشران ما معمولاً با مشکل نقدینگی مواجه هستند. درواقع وقتی ناشری کتابی را تولید میکند، هزینههای کتاب نقدی پرداخت میشود و بعد از تولید باید ناشر با توزیعکنندهای قراردادی برای پخش عرضه کتابهایش داشته باشد. این روش امانی است و توزیعکننده هرزمان که کتابهایش فروش برود، به فاصله هشت یا 9 ماه به ناشر چک میدهند.
نمایشگاه کتاب عامل مؤثری برای تأمین نقدینگی ناشران بود که متأسفانه امسال برگزار نشد. البته این فروش مستقیم به کتابفروشان آسیب میزند، فروشی که عمدتاً به اتکای یارانه است و کتابفروشان از آن بهرهای ندارند و همین عوامل به چرخه نشر خدشه وارد میکند، البته در مقابل بقای ناشران بستگی زیادی به حضورشان در نمایشگاه کتاب دارد.
نایبرئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان با اشاره به کم شدن کتابفروشیها و بسته شدن تدریجی آنها گفت: به خاطر استقبال مردم از فضای مجازی و شیوع این بیماری، مردم کمتر به کتابفروشیها سر میزنند و بیشتر از روشهای آنلاین فروش کتاب استفاده میکنند. همچنین به خاطر هزینههای بالای اداره یک کتابفروشی، حرفهای گران بهحساب میآید و ممکن است که کتابفروشیها بهمرور بسته شوند.
البته راهکارهایی برای مقابله با این قضیه وجود دارد. بعد از سالهای متمادی، وزارت فرهنگ و ارشاد در برنامه پنج ساله ششم، بندی را درباره کتابفروشیها و مطبوعات تصویب بکند. یعنی بند ج ماده 92 که شهرداریها و دولت را مکلف میکند که شرایط فعالیت کتابفروشی و نشر را در اماکن مسکونی فراهم کند و تعرفههای فرهنگی برای هزینههای آب و برق و گاز تعریف کند. درواقع نکته مهم این تصمیم این است که هزینههای تأسیس و اداره کتابفروشی کاهش پیدا میکند و به این شکل در سراسر کشور میتوان کتابفروشی داشت.
این کارشناس حوزه نشر ادامه داد: البته این برنامه از فروردین 96 شروع شده و در این سه سال آییننامه را نهایی کردهایم و در کمیسیون فرهنگی دولت بحث شده و در صف امضای هیئت وزیران است. درواقع دولت نیاز نیست هیچ پولی را اختصاص بدهد و تنها به تأیید آنها نیاز است.
محمود آموزگار درباره وضعیت این صنعت از ابتدای انقلاب توضیح داد: قبل از انقلاب تنها مداخلهای که در حوزه نشر و کتاب داشت، در حوزه سانسور بود و در اقتصاد نشر دخالتی نداشت. همین باعث رشد طبیعی ناشران ما میشد.
بعد از انقلاب با تحولات زیاد و مهمی روبهرو شدیم و پس از سال 67 به ناشران شروع به دادن اولین پروانه نشر کردند که متأسفانه الآن حدود 17 هزار مجوز نشر داریم. طبق آمار خانه کتاب تنها حدود پنج هزار ناشر هستند که فقط یک کتاب چاپ کردهاند. درواقع این موقعیت به یک جواز کاسبی تبدیل شده است که در خیابان انقلاب آگهیهایشان را هم میبینیم.
این رانت درواقع باعث شده است که مجوز داران کاغذی بگیرند و از فرصتهای دیگر استفاده کنند. همین مسئله به ناهنجاریهای ما اضافه کرد که برای اصلاح آن باید همصنف و هم دولت کمک کنند.
آموزگار افزود: وضعیت محتوا در صنعت نشر ایران مانند دیگر کشورها بر محور اصلی کتابهای عمومی یا بهقولمعروف زرد میچرخد. اما من فکر میکنم که هر چیزی که باعث انس کتاب با مخاطب شود، مسئله بدی نیست البته نباید به سمت سطحینگری رفت. بلکه باید زبانی را پیدا کرد که هم برای عموم مردم و هم نخبگان جذاب باشد.
بحث ممیزی هم اگر مانند مطبوعات برخورد میشد، قانونی برای آن در نظر میگرفتند و مجوز قبل از انتشار مطرح نبود، وضعیت بهتر میشد.
او با اشاره به نقش مؤثر دولت در صنعت نشر اظهار کرد: مهمترین عامل ناهنجاری در صنعت نشر مسئله یارانه به ناشران است و این حرفه را متکی به یارانه کردیم. بسیاری از ناشران در کشورهای دیگر هستند که اقتصاد کوچکی دارند و کتاب کمی چاپ میکنند اما باعث میشود که توجه بیشتری به روند چاپ و فروش کتابهایش کند.
درواقع جواز نشر در کشورهای دیگر مهم نیست و هرکس بخواهد میتواند کار نشر بکند اما دیگر خبری از یارانه نیست و هرکس باید اقتصاد کارش را بهگونهای بچیند که ضرر نکند و حتی به سود برسد. به نظر من باید کمکم این یارانه دولتی قطع شود و هرکس به هوای یارانه و رانت به این عرصه میآید، از عرصه رقابت حذف شود.