حتی بهترین طرحهای کسبوکار نیز میتوانند از مسیر خود منحرف شوند. مارک زاکربرگ و ادواردو ساورین، بنیانگذاران فیسبوک درنهایت از هم جدا شدند. دوران گروههای موسیقی مشهوری مثل بیتلز روزی به انتها رسید. بیشتر ارتباطات تجاری هم قرار نیست تا ابد ادامه داشته باشند.
سازشهای یکطرفه، پروسههای بده و بستان یا حتی اختلافات و مشاجرات ساده میتوانند جرقهی پایان یک کسبوکار مشارکتی باشند؛ حتی اگر این کسبوکار سودآور و پربازده باشد. در چنین شرایطی بهترین اقدام، پایان دادن به این مشارکت به شکل حرفهای و محترمانه است.
گام اول: از همان ابتدا یک استراتژی خروج از مشارکت داشته باشید
همانقدر که حفظ سرمایه و سود شما برایتان مهم است، برای شریک تجاریتان نیز اهمیت دارد. به همین دلیل بهتر است از ابتدای شراکت، طرح خروجی آن را هم در نظر بگیرید.گر چه این موضوع سوژهی سختی برای مباحثه است، آنهم در ابتدای کسبوکار که همه شور و هیجان پیشرفت شرکت را دارند. ولی بههرحال این کار میتواند از بسیاری از مشکلات و دردسرهای آینده جلوگیری کند. حتی ممکن است باعث شود شما بعد از گذشت سالها، دوستی خود را با شریک سابق کاریتان حفظ کنید.
گام دوم: با هم توافق کنید که هرکدام چه نقشی خواهید داشت
خیلی مهم است که از ابتدا باهم به توافق برسید که هرکدام از شما قرار است چه نقش و مسئولیتی در شرکت داشته باشد. جو ملین کارآفرین و مدیر موفق، معتقد است در ابتدای شروع هر کسبوکاری، باید انتظارات بهطور معقول تعریف شوند و مسئولیتها و وظایف هر یک از شرکا بهطور واضح و روشن مشخص شود. بهاینترتیب هم کارها بهطور مساوی بین اعضا تقسیم میشود و هم در صورت جدایی یکی از شرکا، مشخص است که چهکارها و وظایفی بدون مسئول باقی ماندهاند.
گام سوم: از ارتباطات غیر منطقی پرهیز کنید
ممکن است از اینکه شراکت کسبوکار شما با شکست مواجه شده است احساس خشم، لطمه دیدن یا دلسردی کنید. این احساسات کاملاً طبیعی هستند، اما مراقب باشید تا وقتی احساسات بر شما حاکماند، از معاشرت و گفتگو با شریک کاریتان اجتناب کنید. وقتیکه لحظات سخت و متشنجی دارید، بسیار محتمل است حرفی به زبان بیاورید که بعد از گفتنش پشیمان شوید. پیش از اینکه پیغام صوتی یا ایمیل ناراحتکنندهای بفرستید، صبر کنید تا اعصابتان آرام شود. بعدها بابت این تصمیم منطقی از خودتان سپاسگزار خواهید بود.
گام چهارم: از مشاور حرفهای کمک بگیرید
برخی سناریوهای خاص نیازمند مداخلات حرفهای هستند. این لزوماً به این معنی نیست که شما یا شریک تجاریتان وضعیت نابهنجاری دارید. متخصصان و وکلای مالی کارشان کمک به حل چنین مشکلاتی است. حضور مشاور حقوقی هم به معنی جدایی پراسترس و ناگوار نیست.
برعکس، حضور چنین افرادی تضمینکننده حفظ حقوق طرفین است که شامل سرمایهها، سودها و داراییهای شرکت میشود. شما معاملهی منصفانهای با شریک تجاریتان خواهید داشت و بعلاوه دوستیهای واقعی بین اعضا از بین نمیرود.
گام پنجم: گزینههای بیشتری پیدا کنید
برخی شراکتهای تجاری را میتوان با تفکر خارج از جعبه و یافتن تمام گزینههای موجود نجات داد. بجای اینکه دستور بدهید همهچیز را تقسیم کنند، شاید بتوانید مسئولیتهای شریکتان را کاهش دهید و در عوض بازگشت سود او را کمتر کنید. شاید به این روش او بتواند به مسیر اصلی طرح شرکت برگردد. هنگامیکه مشکلات و اختلافات جزئی هستند، از چنین روشهایی برای حفظ مشارکت میتوان استفاده کرد تا نرخ رشد کسبوکارتان هم خدشهدار نشود. در مسائل جدیتر، شما میتوانید سهام شریکتان را از او بخرید یا سهام خود را به او بفروشید، بهویژه وقتی یکی از شما متمایل است این صنعت را ترک کند و دیگری میخواهد کار را ادامه دهد.
گام آخر: به دنبال نتیجهای باشید که همه از آن منتفع شوند
سرمایهگذاریهای مالی و توافقات مشارکتی بلندمدت میتوانند مشکلات پیچیدهتری را هم سر راهتان قرار داده باشند. در این شرایط بهتر است شراکت تجاری به نحوی به پایان برسد که برای هر دو طرف سودمند باشد و رضایت خاطر همهی شرکا را جلب کند.